یک عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی مطرح کرد:
مسایل اجتماعی باید در سطح کلان حل شوند/ بهزیستی جامعه برعهده حاکمیت است
یک عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی میگوید مخاطب در مستند اجتماعی «هیچکس منتظرت نیست» با دو زن طرف است؛ زنی که آسیب دیده و زنی که حمایت میکند که هر دو نفر درگیر مشکلات خاص خودشان هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وحید بخشی (عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی) درباره مستند اجتماعی «هیچکس منتظرت نیست» که از ۲۸ آذرماه در شهر مشهد اکران و تا ۸ دی ماه میزبان مخاطبان خود در پردیس هویزه مشهد است، بیان کرد: این اثر به اصطلاح توجه مخاطب را به یکی از مسایل اجتماعی که تاثیر زیادی روی رفتارهای روزمره ما دارد، جلب و درباره قشر تاثیرگذار جامعه یعنی زنان صحبت میکند.
وی با اشاره به اینکه این مستند زندگی دو زن را روایت میکند، اظهار کرد: ما در «هیچکس منتظرت نیست» با دو زن طرف هستیم؛ زنی که آسیب دیده است و زنی که حمایت میکند و هر دو نفر درگیر مشکلات خاص خودشان هستند. در حقیقت علت اینکه مونا امروز آسیب دیده، ازدواج در نوجوانی، بچهدار شدن در سن پایین، کشیده شدن به ورطه اعتیاد و... است. از سوی دیگر چون نمیتوانسته در آن خانواده دوام بیاورد، پس فرار میکند.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی ادامه داد: روایت دوم مربوط به سپیده علیزاده به عنوان زنِ حمایتگر است که با آسیبهای جدی دست و پنجه نرم میکند اما چون در طبقه اجتماعی رو به بالاست، به چشم نمیآید. در مستند شاهد هستیم که مادر سپیده علیزاده میگوید که دخترش از او میخواهد 10 دقیقه نوهاش را نگه دارد و بعد دو روز پیدایش نمیشود. همچنین در سکانس دیگری سپیده علیزاده میگوید که در بسیاری از مواقع تمرکز ندارد و شبها کابوس میبیند. ایشان با حجم وسیعی از آسیبها مواجه است که به دلیل فضای خانوادگی خاصی که دارد، خواهناخواه روی خانواده فرد اثر میگذارد.
بخشی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه مسایل اجتماعی ما میتوانند دو دسته علت داشته باشند، مطرح کرد: یک دسته علل خرد داریم که معمولا از روایت زندگی هر فردی قابل استنتاج است. به عنوان مثال وقتی به شخصیت مونا میگوییم چرا به چنین وضعیتی گرفتار شده است، میتواند داستانی ترسیم کند که پی به علل آن ببریم؛ علل خردی که در زندگی خودمان بسیار داریم و میتوانیم آن را تحلیل کنیم. البته جامعهشناسان به این علل نمیپردازند و به آن مسایل شخصی میگویند یعنی هر فرد یکسری مسایل و داستان شخصی دارد که میتواند زندگیاش را تحت تاثیر قرار بدهد.
وی افزود: اما زمانی که یک علل یا عامل زندگی تعداد زیادی از افراد را تحت تاثیر قرار بدهد، جامعهشناسان به آن علت و مساله اجتماعی میگویند که باید در سطح اجتماعی حل شود. به عنوان مثال میگویند بیکاری فرد نتیجه تنبلیاش باشد اما اگر گفته شود نرخ بیکاری در جامعه زیاد شده است، آن زمان بیکاری مساله شخصی نیست که بگوییم اگر فرد درس میخواند یا کار میکرد، بیشتر شغل داشتیم بلکه راهحل در سطح ساختارها و مسایل کلان اجتماعی باید دنبال شود.
عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی تاکید کرد: اگر برای حل مساله اجتماعی که باید در سطح کلان حل شود، تلاش نکنیم، دهها نفر مانند سپیده علیزاده اگر خودشان را هم فدا کنند، نمیتوانند مساله کلان اجتماعی را حل کنند. چون مساله فراتر از ظرفیت امثال علیزادههاست. در بسیاری از مسایل امروزه باید سطح کلان اجتماعی را در نظر بگیریم و صرف اینکه توجه خود را روی مسایل سطح خرد بگذاریم، منجر به حل مسایل اجتماعی نمیشود.
بخشی در پایان خاطرنشان کرد: مطمئنا اگر جامعه نتواند بهزیستی پیشگیری را فراهم کند، نظام مددکار نمیتواند این مساله را تقلیل بخشد. اولین وظیفه حاکمیت این است که به فکر بهزیستی جامعهاش باشد که اگر به این مساله توجه نکند جامعه در وضعیت نامطلوب به لحاظ بهزیستی قرار میگیرد و ورودی افراد به مسایل کجروی اجتماعی و اعتیاد بازمیماند. آن قسمتی که باید از آن مراقبت کنیم و روی آن انرژی بگذاریم، ایجاد شرایطیست که میزان ورودی افراد سالم جامعه به عرصه اعتیاد و کجرویها پایین بیاید.