در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
اراده استوار مسئولان برای نفهمیدن ارزشهای بیبدیل چگاسفلا/ ساخت و ساز بهجای آزادسازی!
مدیر پروژة پیشاز تاریخی زهره با اشاره به آنکه این روزها شاهد ساخت و سازهای جدید در عرصه چگاسفلا هستیم، گفت: این درحالی است که قرار بود با رایزنیهای صورت گفته شاهد تملک اراضی و آزادسازی عرصه باشیم. گویا مسئولان ارادهای محکم و استوار برای نفهمیدن ارزشهای بیبدیل چگاسفلا دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «تل چگاسفلی» که در دشت «زیدون» و در حاشیه جنوبی رودخانه زهره قرار دارد، یکی از وسیعترین محوطههای پیش از تاریخی در جنوب غربی ایران است. این محوطه باستانی در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط هیاتی به سرپرستی «هانس نیسن» از مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو شناسایی شد و درسال ۱۳۸۸ به شماره ۲۸۸۲۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
عباس مقدم (عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده باستانشناسی، مدیر پروژه پیشاز تاریخی زهره) با اشاره به آنکه تقریبا از سالها پیش، شاید از اواسط دهه هشتاد همواره تذکر دادم که در نزدیکی خلیجفارس و در جایی که به دشت زیدون مشهور است، محوطهای پیشاتاریخی قرار دارد که بسیار مهم است، گفت: تا پیشاز شروع کاوشهای ما در چگاسفلا، مهمترین عاملی که فکرم را بر اهمیت چگاسفلا معطوف میداشت وسعت آن محوطه پیشاتاریخی بود. آگاهان میدانند که گستره فراخ محوطة شش هزار سالهای چون چگاسفلا به چه معنی است. اما مطالعات دقیق و دامنهدار ما در بخشهای مختلف چگاسفلا و خصوصا کاوشهای ما در گورستان و بعد هم در نیایشگاه آن محوطه مشخص ساخت که دلیل وسعت چنین محوطه دیرینهای در ماهیت آن است. اینکه چگاسفلا با توجه به دارا بودن گستردهترین گورستان پیشاز تاریخی ایران، بانک اطلاعات گرانسنگی از ژنتیک انسانی است. علاوه برآن، ذخیرهای کمنظیر از اطلاعات آئینی و آداب و رسوم مردمان شش هزار ساله این سرزمین با توجه به دستاوردهای هنری، معمارانه و تکنیکی است.
او ادامه داد: چگاسفلا به سان پیر دانای شش هزار سالهای است که به رود زهره که زمانی یکی از پرآبترین رودخانههای خوزستان بوده تکیه زده است. این زیستگاه عظیم پیش از تاریخی، جایی در جنوب شهرستان بهبهان کنونی و در دشت زیبای زیدون که فاصله اندکی با کرانههای شمالی خلیج فارس دارد قرار گرفته است. کاوشهای باستانشناسی روشن ساخته است که در چگاسفلا، کشاورزان، دامداران، صیادان، سفالگران، ریسندگان، فلزگران، سنگ تراشان، نقاشان و به طور کلی هنرمندان و صنعت گران به غایت ماهری میزیستند. بنابراین، آثار برجای مانده از ساکنان چگاسفلا که در نهایت دقت و ظرافت ساخته شده، گواهی میدهد که چگاسفلا ظرفیتی است کم نظیر برای ساکنان امروز این سرزمین تا از ریشههای عمیق فرهنگ و تمدن ایرانی درس عبرت گرفته و عاشقی و هنرمندیهای دیرین این سرزمین را پاس بدارند.
مقدم یادآور شد: ساکنان چگاسفلا برای نخستین بار یکی از مفصلترین گورستانها را با درجه بالایی از پیچیدگی و ظرافت در معماری قبور پدید آوردند. به همراه آداب و تشریفات به خاک سپاری مردگان، تنوعی از گورنهادههای نمادین و انبوهی از جمجمههای انسانی که بطور عامدانه برای ابراز نوعی برتری در جایگاه اجتماعی یا مدهبی تغییر شکل یافتهاند به دست آمده است. کاوشهای باستانشناسی منجر به شناسایی یکی از نیایشگاههای چگاسفلا شد. تشریفات مفصل آییینی در بخش سکوی هدایای آن نیایشگاه شامل بقایای حیوانات قربانی شده؛ تخته سنگهایی با نقوش حجاری شده که الگووارهای است برای فرهنگهای پس از خود و ظروف سفالین با نقوشی به غایت نمادین، حکایت از آن دارد که سنت اهدای نذورات و قربانی کردن حیوانات در مراسم و تشریفات مذهبی و سنتی دیرپا در این سرزمین کهن است.
مدیر پروژه پیشاز تاریخی زهره خاطرنشان کرد: برآیند کاوشهای باستانشناسی طی چهار فصل، ما را به این نتیجه رسانده است که مدارک به دست آمده از چگاسفلا از یک هارمونی نمادین که بیانگر وجود نوعی آیین و یا رفتار مذهبی کاملا ناشناخته است حکایت دارد. به همین دلیل، در پی تلاشهای صورت گرفته، این محوطه ارزشمند تحت نام «منظر آیینی چگاسفلا» در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
این باستانشناس با اشاره به آنکه اگر بخواهیم به دستاوردهای پروژه پیش از تاریخی زهره در پنج سال اول از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ اشاره داشته باشیم میتوان گفت که این پروژه بر چهار عنصر اصلی پژوهش، آموزش، معرفی و حفاظت استوار بوده است، گفت: رئوس دانستههای ما از اواخر پیش از تاریخ یا به عبارت دیگر (دوران روستانشینی متاخر) که در واقع دستاوردهایی است که طی بیش از یکصد سال فعالیت باستانشناسی در دشتهای رسوبی جنوب غربی ایران به دست آمده محدود است و شامل اطلاعاتی از جمله افزایش شمار زیستگاههای انسانی، ظهور محوطههای وسیع با بناهای یادمانی، ایجاد مراکز تخصصی تولید، استفاده از اراضی جدید برای کشاورزی، رشد ارتباطات بین منطقهای، بدست آمدن شواهدی از جنگ و ستیز، تبدیل شدن شوش به عنوان جایگاهی مذهبی، شکل گرفتن گورستانهای وسیع، گسترش نمادگرایی مذهبی و ایدئولوژیک، مشخصتر شدن سلسله مراتب اجتماعی و مرتبه اجتماعی افراد، بهرهبرداری از منابع معدنی و… است.
او ادامه داد: این درحالی است که متاسفانه کاوشهای گذشته خصوصا آنهایی که در اوایل قرن بیستم در یکی از مهمترین محوطههای باستانی ایران (شوش) صورت گرفته؛ فاقد وجاهت علمی است. به عبارت دقیقتر، ما جز مقادیر قابل توجهی ظروف سفالی و ابزار فلزی و قطعات معدودی ابزار و آلات شکسته سنگی، از طبیعت و ماهیت محوطه مهمی چون شوش دقیقا مطلع نیستیم. نمیدانیم که کیفیت قدیمیترین مصطبه کشف شده (مصطبه بلند شوش) چیست؛ نمیدانیم در آن مصطبه که مکانی آیینی بوده چه تشریفات مذهبیای در شش هزار سال پیش صورت میگرفته است؛ نمیدانیم آنهایی که در حدود ۲ هزار گور حفاری شده توسط هیات فرانسوی آرمیده بودند چه کیفیتی داشتند؛ چه تعداد از آنها زن بودند، چه تعداد مرد، چه تعداد کودک و خصوصا اینکه هنوز نمیدانیم که آیا مردگان در آن گورستان آیا به واسطه یک بلای طبیعی از بین رفتهاند یا بر اثر یک جنگ ویرانگر یا نه، اصلا بر اثر یک همه گیری خوفناک؛ بنابراین، بسیار روشن است که فهرست ما از دانستههای پیش از تاریخ ما، نیازمند ارزیابی و سنجش دقیق در جایی است که تا همین اواخر ناشناخته باقی مانده بود. در این راستا تل چگاسفلا نامزدی در خور تشخیص داده شد. البته دستاوردهای ما طی چهار فصل کاوش در چگاسفلا، دریچههای نوینی از پیش از تاریخ را به روی ما گشود که پیشتر حتا بدانها فکر نمیکردیم.
مقدم افزود: در زمستان ۱۳۹۴ و در پی مطالعات گسترده پروژه تعیین عرصه، کاوشهای گسترده در چگاسفلا آغاز شد. کاوشهای ما به دلیل تعرضی که توسط حفاران غیر مجاز به یکی از گورها شده بود، در بخش گورستان متمرکز شد. طی کاوشهای گسترده و فشرده سه ماهه در گورستان چگاسفلا، ۱۰ گور جمعی و منفرد کاوش شد. نتایج این کاوشها مشخص ساخته است که گورستان چگاسفلا نمونهای است منحصر به فرد از نخستین گورستانهای تاریخ بشیر. برخی از شاخصههای گورستان عبارت است از: معماری فاخر قبور، اولین گورهایی که با مصالحی چون آجر ساخته شده، استاندارد در جهت قرار گیری گورهای جمعی، تدفینهای ثانویه در گورهای جمعی، اولین شواهد وجود استخواندان در گورها، تنوع گورنهادهها از انواع مختلف اعم از ظروف سفالی، ظروف سنگی، ظروف فلزی، ابزار و آلات فلزی از جنس مس که فراوانی قابل ملاحظهای در گورستان چگاسفلا دارد، نمونه منحصر به فرد از قدیمیترین نمونه نقره به دست آمده، مقادیر محدودی اشیاء ریز طلایی که در نوع خود شاید قدیمیترین نمونه بکارگیری طلا در لایههای باستانشناختی فلات ایران باشد، فراوانی جمجمههای تغییر شکل یافته، مقادیر قابل توجهی مهرهها و زیورآلات از جنس سنگ، ا ستخوان ماهی و… خوشبختانه برای نخستین با در یکی از قدیمیترین گورستانهای ایران، مطالعات انسانشناسی دوشادوش مطالعات باستانَناسی انجام گرفته است. این درحالی است که در کاوشهای صورت گرفته در سه گورستان هم زمان با چگاسفلا اعم از گورستان شوش، گورستان هکلان و گورستان دمگر پرچینه، مطالعات انسانشناسی صورت نگرفته است.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده باستانشناسی تصریح کرد: طی سالهای ۱۳۹۴ تاکنون، تمام سعی خودم را معطوف داشتم تا با کمک دانشمندانِ باستانشناس داخلی و خارجی و خیل عظیم خبرنگاران دوستدار میراث فرهنگی به کسانی که در قبال مواریث فرهنگی و حفظ آن مواریث وظیفه دارند آگاهی ببخشم که «ما ناگزیریم تا چگاسفلا را به بهترین وجه ممکن حفظ کنیم». برای این کار هم دلیل پشت دلیل و شاهد پشت شاهد آوردم. هر فصل از کاوش در چگاسفلا مدارکی به مراتب مهمتر، نوتر و بینظیرتر را عیان ساخت. تا جایی که بسیاری از دانشمندان و استادان برجستة داخلی و خارجی دست به قلم شده و به مسئولان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تاکید کردند که چگاسفلا شایستة حفاظت دقیق است و لازم است مجدانه تلاش شود تا این اثر بیبدیل در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گیرد. بازهم پیگیری و سماجتم باعث شد تا بالاخره پرونده ثبت موقت چگاسفلا به عنوان یک منظر آئینی پیشاتاریخی به یونسکو ارسال شده و در فهرست موقت آن سازمان فرهنگی جای گیرد.
او عنوان کرد: تغییر مدیریتها چه در سطح کلان و چه جزء باعث شد تا کار من در این سالها بیشتر معطوف آن شود که برای مدیران تازه وارد انواع و اقسام راهها را پیش گیرم تا آنها هم به سان مدیران قبل از خود در بارة چگاسفلا آگاه شوند. گرچه این کار تکراری و ملالاور باعث عذابم شده اما به خاطر حفظ چگاسفلا در آگاهی بخشی به مدیران جدید کوتاهی نکردم. چندی پیش، پس از مدتها تلاش برای رساندن پیامم به مسئولان ارشد کنونی وزارت میراث که ناکام ماند، نامهای خطاب به عزت الله ضرغامی (وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) نوشتم. نامهام دارای پیوستی مصور بود که در عین سادگی سعی داشت تا ارزشهای چگاسفلا را به مقامات ارشد وزارت میراث گوشزد کند. اما او به معاون میراث، معاون میراث هم به مدیران ستادی زیر دستش و در نهایت به رئیس پژوهشگاه ارجاع داد. در نتیجه بهسان سالهای گذشته، اینبار نیز یک دور باطل که ناشی از مسئولیت گریزی است در قبال چگاسفلا رخ داده است.
برای من رفتار مسئولان که در واقع رفتاری است مشترک بین همه چه گروه مسئولان قبلی و چه فعلی و چه احیانا آنهایی هم که در آینده قرار است منصوب شوند و حتی زیردستانشان که برخی هم درس میراث فرهنگی خواندهاند و هم باستانشناسی در قبال چگاسفلا پرسش برانگیز شده است. اینکه عالی جنابان چطور با خواندن نامهام، که البته سعی کرده بودم بسیار ساده و قابل فهم بنویسم، حاضر نشدند حتی به عتاب هم شده، «دستور» دهند که بگویید این مقدم بیاید تا ببینیم چه میگوید. حتا چندی پیش در کمال ناباوری شاهد آن بودم که مصیب امیری که دوست دوران دانشگاه و سالهای پساز آن من بوده و هست و هم اکنون هم بر کرسی ریاست پژوهشگاه تکیه زده از من خواست تا درباره نامهام به وزیر میراث صحبت کنیم. به او گفتم که دوست عزیزم، چیزهایی که در نامه نوشتم منحصرا در زمره وظایف معاونت میراث فرهنگی است و متعجبم که چرا شما میخواهید در باره آن نامه صحبت کنید؟ پاسخش گرچه دوستانه بود، ولی باز هم باعث تعجب عمیقترم شد. او گفت که باید یک سفری به خوزستان بروم. بهتر است شما هم همراه باشی تا از نزدیک چگاسفلا را ببینم که چگونه محوطهای است!
مقدم خاطرنشان کرد: اعتراف میکنم که چنین رفتارهایی را نمیفهمم. از آن روز به این طرف، همواره به خودم شک میکنم که نکند من و امثالم از کره مریخ به زمین آمدهایم که نمیتوانیم درک درستی از رفتار مسئولان داشته باشیم. این حجم از عدم درک متقابل به نظرم سابقه ندارد. حتی کسانی که زبان نمیدانند و به کشوری خارجی سفر میکنند، با اشاره دست و صورت، برخی از مشکلاتشان را با طرف خارجی حل میکنند. ما را چه شده است که به زبان مشترکی نرسیدهایم.
او با اشاره به آنکه هفته گذشته موفق شد تا یک تصویر به روز شدة گوگل را دریافت کند، ادامه داد: با دیدن تغییرات فاحشی که در عرصه چگاسفلا طی این دو سه سال رخ داده است شگفت زده شدم. تازه دریافتم که دلیلعدم درک متقابل که ذکر آن در بالا آمده است، چیست. چیزی که عیان است، ارادهای محکم و استوار برای نفهمیدن ارزشهای بیبدیل چگاسفلا است. این درحالی است که دو ماموریت مشخص در کوتاه مدت از جمله تملک اراضی و آزادسازی عرصه ارزشمند چگاسفلا و ساخت پایگاه و موزه منطقهای چگاسفلا در نظر گرفته شده بود.
مقدم ادامه داد: نگاهی کوتاه به تصاویری که وضعیت عرصه و حریم چگاسفلا را طی سه دهه مختلف نشان میدهد، گویای آن است که به دلیل ناآگاهی، چگاسفلا و عرصه آن دستخوش تغییرات بسیاری شده است. پیش از دهه ۱۳۴۰، هیچ خانهای بر روی عرصه چگاسفلا نبود. متاسفانه در سال ۱۳۳۸، شرکت نفتی ویلیامز برادرز، که شرکتی آمریکایی بود، برای احداث خط لوله نفتی به منطقه وارد شد. آن شرکت سعی کرد با امکاناتی که داشت، برای اسکان عواملش، بخشهایی از عرصه چگاسفلا را تسطیح کند. پس از عزیمت آن شرکت، کارگران بومی آن شرکت که از نواحی اطراف به آنجا آمده بودند و مدتی هم در بیتوتهگاههای موقتی زندگی کرده بودند، چگاسفلا را جای مناسبی برای زندگی یافتند. از آن پس، روستایی تحت عنوان (تل چگاهسفلا) تاسیس شد. در دهه ۱۳۶۰، با نقش آفرینی جهاد سازندگی، آن روستای اولیه، گسترش یافت به حدی که بخشهای میانی و غربی محوطه توسط مردم اشغال شد. در دهه ۱۳۹۰ نیز توسعه فیزیکی روستا و زمینهای کشاورزی را شاهد هستیم که تهدید بسیار جدی در برابر میراث ارزشمند چگاسفلا است. کمتر از ۲۰ خانوار در حاض حاضر در چگاسفلا سکونت دارند. البته تعداد خانهها و تاسیسات چیزی نزدیک به ۳۱ خانه یا تاسیسات میشود. مردم روستا توسعه روستا را حق خود میدانند. همین امر باعث شده تا بین حفظ میراثفرهنگی و این ثروت ملی و منافع روستاییان تعارض به وجود آید.
مقدم همچنین در تاریخ ۵/۶/۱۴۰۱ نامهای به عزتالله ضرغامی نوشته است را در اختیار ایلنا قرار داد. در این نامه آمده است:
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
جناب آقای مهندس ضرغامی
وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
با سلام و عرض ادب،
کاوشهای محدود در چگاسفلا منجر به شناسایی گنجینههایی غنی از دستساختهها و ارتباط آنها با رفتارهای آئینی و فاخر شده است. در این زیستگاهِ وسیعِ شش هزار ساله، که به رودخانه زهره تکیه زده است کشاورزان، دامداران، صیادان، سفالگران، ریسندگان، فلزگران، سنگتراشان و نقاشان و هنرمندان ماهریمیزیستند. بنابراین، آثار برجای مانده از ساکنان چگاسفلا که در نهایت دقت و ظرافت ساخته شدهاند، گواهی میدهد که چگاسفلا ظرفیتی است کمنظیر برای ساکنان امروز این سرزمین تا از ریشههای عمیق فرهنگ و تمدن ایرانی درس عبرت گرفته و این یادگار دیرین را برای نسلهای آینده این سرزمین حفظ کنند.
روشن است که اعتبار بالای میراثیِ چگاسفلا آنقدر در نزد صاحبنظران بالاست که در زمانی بسیار اندک از شروع کاوشهای باستانشناسی، در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است. از منظری دیگر، چگاسفلا هدیهای است برای باستانشناسی ایران در عوضِ غارت یکصد سال پیش شوش توسط دمرگان فرانسوی. باستانشناسان مهین دوست ایرانی با آگاهی عمیق از ثروت بیبدیلی چون چگاسفلا امیدوارند تا دیگر تجربه ناخوشایند شوش برای ایران تکرار نشود.
جناب آقای وزیر، توجه جنابعالی را به چهار نکته مهم در خصوص چگاسفلا جلب مینمایم:
۱) از اواخر دهه ۱۳۴۰خورشیدی، روستایی بر روی عرصة ارزشمند چگاسفلا شکل گرفت. این روستا «تلچگاهسفلی» نام دارد که در حال حاضر چیزی کمتراز ۲۰ خانوار در آن ساکناند. به دلیل ارزشهایبینظیر چگاسفلا، تنها یک راه برای حفاظت از این اثر ارزشمند که هم در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و هم ضوابط حفاظتی عرصه و حریم آن تصویب و ابلاغ شده است، پیش روی ماست، جابجایی روستای فعلی و آزادسازی عرصة محوطه. طرح جابجایی روستا توسط مجریان پروژه پیشاز تاریخی زهره تهیه شده است.
۲) بهدلیل اهمیت، گستردگی، موقعیت جغرافیایی و خصوصا جذابیت آثار متنوع چگاسفلا، ایجاد یک موزه در جوار چگاسفلا ضروری است. آن موزه لزوما و تنها یک موزه معمولی نخواهد بود بلکه گورستان وسیع چگاسفلا خود موزهای یکتا و متنوع است و ساختارهای فاخر گورهای کشف شده هریک میتواند یک موزه روباز باشد. برای جامهعمل پوشیدن به این طرح ملی، مجریان پروژه پیشاز تاریخی زهره طرح ساخت موزه منطقهای چگاسفلا را تهیه و ارائه کردهاند.
۳) جایی که چگاسفلا در آن قرار گرفته است، یکی از نقاط محروم خوزستان است که فاصلة اندکی با کرانههای شمالی خلیج فارس دارد. بنابراین، چگاسفلا با تعدد ارزشهای مادی و معنویاش، میتواند به صورت ثروتی عظیم برای مردم منطقه و کشور عمل کند. پروژه پیشاز تاریخی زهره مومنانه خواهان حمایت جنابعالی و مجموعة وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای توجه ویژه به این ثروت ملی است.
۴) طی سالهای اخیر (مشخصا از زمان شروع همهگیری کرونا تا کنون) کاوشهای باستانشناسی چگاسفلا تعطیل شده است. کاوشهای محدود ما تنها توانسته از راز سر به مهر گورستان و یکی از نیایشگاههای چگاسفلا پرده بردارد. ما عمیقا امیدواریم تا با حمایت جنابعالی بتوانیم کاوشهای باستانشناسی در چگاسفلا را برای درک زوایای ناشناختة این زیستگاه شگفتانگیز ادامه بدهیم.
گزارش: معصومه دیودار