یادداشتی از حجت الاسلام رضا کفیلی؛
نامیزانی «آموزش» و «پرورش»، عامل به هم زدن میزان جامعه
حجت الاسلام رضا کفیلی (دانشآموخته حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد علوم سیاسی) مینویسد: این یادداشت ضمن توجه به نقش اساسی «آموزش و پرورش» در جامعه و با در نظر گرفتن نقش فعال نوجوانان حدوداً پانزدهساله در اغتشاشات اخیر۲، درصدد بررسی و پاسخ به این مسأله هست که: «عدم مراعات عدالت بین «آموزش» و «پرورش» چگونه آرامش و میزان جامعه را برهم میزند؟»
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی):
«جوری با مسائل گوناگون آموزش و پرورش برخورد بشود که مسئلهی مدیر هر بخش از این دستگاه عظیم و عریضوطویل، مسئلهی «آموزش» و «پرورش» باشد؛ تربیت انسان باشد، تربیت نیروی انقلاب باشد.» ۱
«آموزش و پرورش» اصلیترین نهاد آموزشی و پرورشی جامعه محسوب میشود. با توجه به ارتباط مستقیم و غیرمستقیم آن با میلیونها انسان، اهمیت توجه این نهاد به وضعیت آموزشی و پرورشی مخاطبانش را دوچندان میکند. فرزندان مردم حساسترین سنین زندگی خود را جهت پرداختن به امر مهم «آموزش» و «پرورش» در این نهاد سپری میکنند و لذا بخش عمدهی شخصیت آنها در این نهاد تشکیل میشود و همین دانشآموزان بخش عمدهای از افراد جامعه را تشکیل میدهند. بنابراین نقش آموزش و پرورش در تعیین سرنوشت جامعه بسیار حساس است.
دانش آموزان که در سنین پایین وارد مدارس آموزش و پرورش میشوند، هدف اصلیشان تربیت است که آموختن علم نیز در راستای رسیدن به این هدف انجام میشود. انسان در این سن به دنبال یافتن گمشدههای خویش میگردد که برخی را در علمآموزی و برخی را از طریق روشها و الگوهای تربیتی مدارس مییابند. «آموزش» و «پرورش» مثل دو بال پرواز است که اگر هر دو نباشند، انسان نمیتواند پرواز کند، و اگر فقط یکی از آنها باشد، قطعاً نمیتواند به اوج پرواز برسد.
مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: «میدانیم آموزشِ بدون پرورش راه به جایی نخواهد برد، آموزشِ بدون پرورش همان بلائی را بر سر جوامع انسانی خواهد آورد که امروز بعد از گذشت صد سال، صدوپنجاه سال یا بیشتر، جوامع غربی دارند آن را احساس میکنند.» ۳
پس برای رسیدن به موفقیت، لازم است هر دو آنها به صورت عادلانه موردتوجه قرار بگیرد و باید متولیان نهاد «آموزش و پرورش» نظام اسلامی جهت رسیدن انسان به هدف اصلی خلقتش که عبودیت و رسیدن به مرتبه کمال و استفاده از رحمت بیپایان الهی است۴، زمینهسازی لازم را در فرصت بسیار عظیم تحت اختیارشان انجام دهند تا هم نسبت به وظیفه خود کوتاهی نکرده باشند و در آخرت شامل مجازات ترک فعلها در دوران مسئولیت نباشند.
بیعدالتی بین «آموزش» و «پرورش» آسیبهای جدی مانند: حرکت نظام آموزشی به سمت دین زدایی، پیشرفت تکبعدی دانشآموزان، افزایش نارضایتی خانوادهها از دانش آموزان، درجا زدن دانشآموزانی که علاقهمند تحصیل علم نیستند و… را در پی خواهد داشت. آسیبهای مذکور، عامل بسیاری از بینظمیهای اجتماعی هستند:
حرکت نظام آموزشی به سمت دینزدایی
اگر بین «آموزش» و «پرورش» عدالت مراعات نشود، زمینه برای حرکت نظام آموزشی به سمت دینزدایی فراهم خواهد بود. نظام آموزشی دینمدار و تربیت محور است که جامعه را از آسیبها و انحرافات اخلاقی، سیاسی و اجتماعی حفظ میکند. آموزش و پرورش با میلیونها افراد به صورت مستقیم و غیرمستقیم سروکار دارد و لذا اگر این نهاد به سمت دینزدایی حرکت کند، جامعه دچار بحران شدیدی خواهد شد.
هر انسانی فطرتاً خداجو هست اما لازم است به سبب تربیت، این فطرت را شکوفا کرد. اگر دستگاه متولی تربیت جامعه مختل باشد، طبیعتاً مخل کل جامعه خواهد شد. عدم توازن بین «آموزش» و «پرورش» بسیاری از باورهای دینی را تحتالشعاع قرار میدهد و باعث حرکت به سمت دینزدایی از دانشآموزان میشود. دینزدایی هم آسیبهای جدی اجتماعی مثل: عدم تعهد در انجام کارها، عدم مسئولیتپذیری (که یکی از علل مهم تأخیر ازدواج جوانان است)، تربیت یافتن انسانهای ضعیفالنفس، ضعف غیرت دینی، ضعف دشمن شناسی، عدم توجه به همنوعان، اشتباه در الگوگیری از افراد و الگو قرار دادن افراد ناشایست مثل سلبریتیها، حاکمیت فضای مجازی، فریب از عوامل انحرافی، افزایش دینگریزی و… را در پی خواهد داشت. لذاست که رهبری چنین تأکید مینمایند: «ما در آموزش و پرورش یک بخشی داشته باشیم که بهطور متعهد و مسئول، نگران قضیهی پرورش باشد.» ۵
یکی از مهمترین علت حرکت نظام آموزشی به سمت دین زدایی، ریشه در عدم مراعات شایستهسالاری در امر پرورش دارد. به نظر میرسد راهکار حل این مسئله، بهرهمندی از حوزههای علمیه در امر «پرورش» است. حوزههای علمیه با تلاش فراوان و با زعامت مراجع عظام تقلید و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) درصدد تربیت نیروهای مخلص، الهی و انقلابی هستند تا هدایت دینی جامعه به صورت جامع انجام پذیرد. از طرفی هم فرصت بزرگی در نهاد آموزش و پرورش وجود دارد که بخش زیادی از افراد جامعه در سنین تربیتشان در اختیار این نهاد هستند.
پس اگر این امر به حوزههای علمیه سپرده شود، هدف اصلی هر دو نهاد و فرمایش مقام معظم رهبری در این خصوص که فرمودهاند: «مسئولِ دینداری مردم روحانیت است، روحانیت هم مولود و ساخته دست حوزه علمیه است.» ۶ قطعاً تأمین خواهد شد. در این صورت عدالت بین آموزش و پرورش مراعات میشود و شاهد آثار مثبت آن در جامعه خواهیم بود.
پیشرفت تکبعدی دانشآموزان
یکی دیگر از عواملعدم مراعات عدالت بین «آموزش» و «پرورش»، پیشرفت تکبعدی دانش آموزان است. پیشرفت در مسائل علمی بهتر است اما این پیشرفت بهتنهایی دردی را دوا نخواهد کرد. پیشرفت تکبعدی دانش آموزش باعث به وجود آمدن مشکلات مختلف در عرصه اجتماعی مانند: عدم توانمندی دانشآموزان در فهم مسائل اجتماعی، بیتوجهی به مسائل پیرامونی ازجمله حفظ احترام بزرگان، مراعات ادب اجتماعی، ضعف در تعامل با همنوعان و نهایتاًعدم توجه به مسائل دینی خواهد بود.
افزایش نارضایتی خانوادهها از دانش آموزان
با گذشت زمان و با پیشرفت امکانات و هزینههای مدارس، شاهدعدم رضایت خانوادهها از دانش آموزان هستیم. این مسئله ریشه در عدم مراعات عدالت بین «آموزش» و «پرورش» دارد. اگر مسئله پرورش به درستی انجام بگیرد، خانوادهها شاهد دانشآموزانی نخواهند بود که وقتشان را در گردش، گیمنت، گوشی و… سپری میکنند. باید توجه داشت که اثر تربیت دانش آموزان به خانوادهها هم سرایت میکند و فرزندان میتوانند در بسیاری از اموری فرهنگی و دینی، خانوادههای خود را پای کار بیاورند.
از طرف دیگر یکی از عللعدم تمایل خانوادهها به فرزند آوری، بحث تربیت آنهاست. وقتی خانوادهها شاهد تربیت ضعیف فرزندانشان هستند، دچار یأس از فرزند آوری یا ادامه آموزش فرزندان میشوند، بنابراین نهادهای مسئول این امر، در پیری جمعیت ایران اسلامی که مورد تذکر رهبری است، مقصر شناختهشده. گرچه خانوادهها نیز در امر تربیت فرزندان مسئول هستند اما انتظار میرود بحث پرورش آنان در نهادهای مسئول به درستی انجام شود.
درجا زدن دانشآموزانی که علاقهمند تحصیل علم نیستند
در بین دانشآموزان احتمالاً افرادی وجود دارند که علاقه کمتری به علمآموزی ندارند اما به خاطر شرایط جامعه و عوامل مختلف، در مدارس حضور پیدا میکنند. در این هنگام اگر تمرکز بر آموزش باشد، عملاً عمر این بشر تلف میشود و بعد از گذشتن بهار عمرش در مدارس، نه علمی را یاد گرفته و نه تربیتشده است. این فرد در جامعه مشکلات فراوانی ازجمله همراهی با رفقای ناباب و انجام کارهای ناشایست، آسیبپذیری اخلاقی و رفتاری، احتمال زیاد گرفتاری در اعتیاد، عدم توانمندی در انجام امور عادی و نهایتاً مورد طمع بدخواهان واقعشدن را در پی خواهد داشت.
بنابراین متولیان و مسئولان این امر باید در خصوص ایجاد تعادل بین «آموزش» و «پرورش» تلاش نمایند تا آسیب آنان نظم عمومی جامعه را به هم نزند. ضعف در تربیت دانشآموزان علاوه از اینکه باعث فریب خوردن آنان شده و دشمن از آنها به عنوان عامل اغتشاش به به همزدن نظم جامعه استفاده میکند، ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی مثل ازدواج دیرهنگام، عدم تمایل خانوادهها به فرزند آوری وعدم حفظ جوانی جمعیت و کمرنگ شدن باورهای دینی را است که امیدواریم با اطاعت از فرمایشات و مطالبات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ایران در ایجاد عدالت در همه عرصههای جامعه شاهد موفقیتهای روزافزون باشیم.
منابع و مآخذ
۱– حسینیخامنه، سیدعلی (۱۷/۰۲/۱۳۹۳) بیانات در دیدار معلمان سراسرکشور، https://khl.ink/f/26342
۲– به نقل از سردار فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه – https://irna.ir/xjKHdh
۳– حسینیخامنه، سیدعلی (۱۲/۰۲/۱۳۸۷) بیانات در دیدار معلمان استان فارس، https://khl.ink/f/3428
۴– ذاریات، آیه ۵۶ _ هود، آیه ۱۱۹
۵– حسینیخامنه، سیدعلی (۱۲/۰۲/۱۳۸۷) بیانات در دیدار معلمان استان فارس، https://khl.ink/f/3428
۶– حسینیخامنه، سیدعلی (۰۸/۰۹/۱۳۸۶) بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و مبلّغان و پژوهشگران حوزههای علمیه کشور، https://khl.ink/f/3412
۷– گزارش ایسنا در: isna. ir/xdKgMm