خبرگزاری کار ایران

کارگردان «کنترپوان» مطرح کرد؛

زندگی سیاسی رکن‌الدین مختاری سرگردان میان سیاهی و هنر/ «کنترپوان» انگشت روی تضادها گذاشت

زندگی سیاسی رکن‌الدین مختاری سرگردان میان سیاهی و هنر/ «کنترپوان» انگشت روی تضادها گذاشت
کد خبر : ۱۲۸۲۸۰۰

محمد فرزین‌نیا با اشاره به اینکه رکن‌الدین مختاری به عنوان یک موسیقی‌دان مهم در تاریخ موسیقی ایران، خشن‌ترین رئیس شهربانی تهران نیز شناخته می‌شود، تأکید کرد: با این حال زندگی سیاسی این شخصیت هم به طور کامل پلید و سیاه نیست.

به گزارش خبرنگار ایلنا، رکن‌الدین مختاری به عنوان یکی از شخصیت‌های عجیب تاریخ معاصر ایران است. او هم به عنوان رئیس شهربانی دوره رضا شاه شناخته شده است و هم او را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های تاریخ موسیقی کشور می‌شناسیم. این ویژگی‌های متضاد از او شخصیتی عجیب و جذاب ساخته است که می‌تواند برای بسیاری از پژوهشگران سیاسی، هنری و روانشناسی سوژه قابل توجهی باشد.

فیلم مستند سینمایی «کنترپوان» به کارگردانی محمد فرزین‌نیا به زندگی این شخصیت پرداخته و هر دو جنبه سیاسی و هنری او را در روایتی تاریخی مورد تحلیل قرار می‌دهد. این فیلم به تازگی به صورت آنلاین اکران شده و به همین بهانه با کارگردان آن گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

ایده ساخت مستندی درباره رکن‌الدین مختاری از کجا و با چه دغدغه‌ای در ذهن شما شکل گرفت؟

من درباره موضوع دیگری مطالعه می‌کردم و از رکن‌الدین مختاری فقط یکسری اطلاعات کلی داشتم که یک رئیس شهربانی به ویولن زدن علاقه داشته اما در تحقیق و پژوهشی که داشتم متوجه شدم رکن‌الدین مختاری در موسیقی ردیفی ایران یکی از نخبگان این عرصه است و برایم جالب بود و بیشتر درباره او مطالعه کردم و دیدم در هر دو زمینه سیاسی و موسیقی فردی صاحب‌نام بوده و توانسته موفقیت‌هایی هم کسب کند در حالیکه این دو حیطه هیچ ارتباطی با هم ندارند. در واقع تناقض و تضاد درونی این آدم بود که من را به پژوهش درباره این فرد ترغیب کرد و پس از تحقیق و پژوهش یک ساله ساخت مستند را آغاز کردم.

ساختاری برای «کنترپوان» در نظر گرفته‌اید که راوی هرآنچه درباره رکن‌الدین مختاری مطرح است را بیان می‌کند. این ساختار باعث می‌شود که فیلمساز با موضع نسبت به این شخصیت برخورد کند. چرا چنین ساختاری را انتخاب کردید؟

بحث‌های متعددی در فیلم مطرح می‌شود که همه آن‌ها مباحث کارشناسی است. برای ساخت یک مستند کارگردان تصمیم می‌گیرد که چه ساختاری را به کار ببرد و این حتی می‌تواند سلیقه باشد.

منابع تصویری درباره مختاری زیاد نیست اما منابع نوشتاری و گزارش‌های مکتوب کم نیست. تعداد کتاب‌هایی که به این شخصیت در فصل‌ها و بخش‌هایی پرداخته‌اند حدود 140 عنوان کتاب بوده و به وجوه مختلف این شخصیت پرداخته شده است. فیلم ساختار چند صدایی دارد، ما مختاری را به روایت چندین نفر از مناظر مختلف بررسی کردیم و برخی مواقع اظهاراتی در تعارض با یکدیگر مطرح می‌شوند. منابع همه آنچه که درباره مختاری مطرح می‌شود نیز در مستند وجود دارد؛ در فیلم 6 روایت وجود دارد که به عنوان مثال روایت بزرگ علوی و پیشه‌وری از منظر چپ‌ها و حزب توده است و روایت روح‌الله خالقی از منظر هنر و موسیقی است. علاوه بر اینکه نام افراد در این مستند مطرح می‌شود، کتاب‌هایی که منبع اطلاعات ارائه شده هستند نیز معرفی می‌شوند، به عنوان مثال صحبت‌های روح‌الله خالقی در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» مطرح شده و ما در فیلم این کتاب را هم معرفی می‌کنیم. در طول فیلم جملات حدود 20 تا 25 نفر عنوان می‌شود که منابع را هم در این اثر مطرح کرده‌ایم.

اما اینکه ما ساختار «کنترپوان» را به این شکل انتخاب کرده‌ایم و از مصاحبه مستقیم با کارشناسان فاصله گرفته‌ایم مسئله‌ای است که به انتخاب من به عنوان کارگردان مربوط می‌شود.

رکن‌الدین مختاری به واسطه وجهه سیاسی و هنری‌اش موافقان و مخالفان بسیاری دارد، شما به عنوان مستندساز چه موضعی نسبت به این شخصیت داشتید؟

هر فیلمساز نسبت به سوژه خودش برداشت و تحلیلی دارد و برداشت من هم در کلیت فیلم جاری است. اگر بخواهم برداشت خودم را در چند خط بیان کنم ناقض آن چیزی می‌شود که در فیلم وجود دارد و به اعتقاد من مخاطب باید کل فیلم را مشاهده کند تا به برداشت من پی ببرد.

اگر بخواهم اشاره‌ای به نظر خودم درباره این شخصیت داشته باشم باید بگویم که تلاش من بر این بود که بیانی کاملاً بی‌طرفانه باشد. آنچه که درباره مختاری در مطبوعات آن زمان مطرح می‌شد خیلی سیاه یا سفید بود و یا تضاد را بیش از اندازه اغراق کرده بودند. من تلاشم بر این بود که یک شخصیت واقعی از او خلق کنم که در انتهای فیلم مخاطب بتواند توضیح من نسبت به اینکه این فرد در چه موقعیتی قرار داشت و به چه کارهایی دست زد، درک کند. ما در پی خیر و شر سازی نبودیم و سعی داشتیم توضیحی مکان‌مند و زمان‌مند از شخصیتی ارائه دهیم که در یکی از پر تلاطم‌ترین دوره‌های ایران معاصر زندگی کرده است.

عجیب‌ترین نکته درباره این شخصیت داشتن دو وجه متضاد با هم است که می‌تواند برای تحلیل روانشناختی سوژه خوبی باشد اما چرا شما از این مسئله فاصله گرفتید؟

اولین نکته‌ای که باعث شد من جذب این شخصیت شوم و برای ساخت یک اثر مستند به سراغ او بروم همین دو وجه متضاد این شخصیت بود. من شخصاً اعتقادم بر این است که این تضادها در وجود همه انسان‌ها وجود دارد اما اینکه کنتراست این تضادها تا چه حد است و تا چه اندازه بروز پیدا می‌کند مسئله قابل بحث است.

ممکن است افرادی تا اندازه مختاری دارای این تضادهای شخصیتی باشند اما مانند او در جایگاه ریاست شهربانی نباشند که بتوانند این خشونت را اعمال کنند. درباره بحث پرداخت روانکاوانه یا روانشناسانه باید بگویم که من عمداً به نظریات روانشناسانه تکیه نکردم، به این دلیل که ما از دوران کودکی، نوجوانی و در واقع از دورانی که شخصیت او در حال شکل‌گیری بود اطلاعات چندانی نداریم و با توجه به رمز و رازی که اطراف این شخصیت است و خود او هم به آن دامن زده، اطلاعاتی که ما از دوران کودکی او داریم بسیار اندک است و از آنجا که هر دیدگاه روانشناسانه‌ای از دوران کودکی ریشه‌یابی می‌کند، ما نمی‌توانستیم تحلیل دقیقی از این شخصیت داشته باشیم و به همین دلیل در این صورت از دیدگاه واقع‌گرایانه فاصله می‌گرفتیم.

اما فیلم شما بدون تحلیل روانشناختی، شخصیت او را شکل‌گرفته از شرایطی که در آن قرار دارد معرفی می‌کند.

بله در فیلم به طور کل تحلیل روانشناختی را کنار نگذاشته‌ایم و چندین بخش هست که افراد مختلف به این نکته اشاره می‌کنند. در یک بخش دادستان نکته‌ای را مطرح می‌کند که می‌گوید ما روحیاتی سادیستی درباره مختاری قائل هستیم و این خشونت‌ها را ناشی از این روحیه می‌دانیم. البته باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که دیدگاه ضد آن هم از سوی وکلای مختاری به خصوص احمد کسروی بیان می‌شود که می‌گوید این اظهارنظر باید از سوی یک روانشناس مطرح شود.

فاصله گرفتن از تحلیل‌های روانشناختی به طور کامل اجتناب‌ناپذیر بود اما ما در حد اندکی به این مسئله پرداختیم و به همین دلیل با توجه به اینکه مختاری در دورانی پر تلاطم زندگی کرده و خودش هم به عنوان یک مقام حاکمیتی از نقش‌آفرینان حوادث آن دوران بوده و البته اطلاعات بیشتری هم درباره او در این دوران از زندگی‌اش داشتیم تصمیم گرفتیم از این منظر این شخصیت را دنبال کنیم.

آیا نبود اطلاعات کافی برای پرداختن به جنبه‌های شخصیتی مختلف این فرد، باعث شد که مسیر مستند را در بخش‌هایی تغییر دهید و شخصیت او را بهانه‌ای برای پرداختن به مسائل و ماجراهای سیاسی آن دوران کنید؟

فراز و فرودهای اجتماعی و سیاسی آن دوران اهمیت بالایی داشت و لازم بود که در این فیلم بیان شوند تا مخاطب بداند که وقتی بحث تأثیرپذیری از جریانات اجتماعی درباره یک شخصیت مطرح است، این جریانات ابعاد و مختصات مختلفی دارند. برای بیان این مختصات باید حد و اندازه‌ای را در نظر گرفت که مسائل مطرح شده برای مخاطبی که می‌خواهد با این شخصیت بیشتر آشنا شود هم ملموس باشد. تلاش ما بر این بود که پرداختن به بستر و زمینه اجتماعی و سیاسی را در حدی داشته باشیم که نه مخاطب را از موضوع دور کند و نه آنقدر اندک باشد که مخاطب اصلاً نتواند دورانی که مختاری در آن زندگی کرده را بشناسد.

پیش از ساخت «کنترپوان» فکر نمی‌کردید کمبود اطلاعات درباره شخصیت رکن‌الدین مختاری ممکن است منجر به خنثی و گنگ شدن اثر شود؟

وقتی پژوهشم درباره مختاری را شروع کردم اصلاً به ساخت مستند یا نوشتن مقاله و کتاب تصمیم فکر نمی‌کردم اما در پژوهش‌های ابتدایی‌ام فهمیدم که اطلاعات موجود درباره این شخصیت به اندازه‌ای هست که بتوان واقعیت‌هایی را درباره او بیان کرد اما واهمه و ترس من بیشتر کمبود منابع تصویری بود چراکه من به عنوان یک مستندساز تنها نمی‌توانم به منابع و جملات اکتفا کنم. فیلم مستند باید از منظر بصری هم دارای کیفیت باشد و ما باید از منابع تصویری هم استفاده می‌کردیم. در مورد منابع تصویری موجود کمی دچار تردید بودم که حتی در مرحله تدوین هم این تردید وجود داشت. به عنوان مثال به ساختمانی که مختاری دوران کودکی‌اش را در آن گذرانده اشاره می‌کنم که امروز این ساختمان وجود ندارد و ما برای صحبت کردن درباره آن به منابع تصویری احتیاج داشتیم.

ممکن است هنوز افرادی که مختاری را در دوران حیاتش دیده‌اند و یا با او ارتباط داشته‌اند، در قید حیات باشند، چرا به سراغ این افراد نرفتید؟

استاد فرهاد فخرالدینی در عنفوان جوانی وقتی در کلاس آموزش موسیقی بودند مختاری کهنسال را که چند بار به آموزشگاه آمده را دیده است و زنده‌یاد هوشنگ ابتهاج هم چند دیدار با رکن‌الدین مختاری داشته است اما این دیدارها، حاوی اطلاعات راهگشایی برای ما نبودند و به همین دلیل به سراغ این افراد نرفتیم. کسانی که مختاری را از نزدیک می‌شناختند و با او در ارتباط بودند متأسفانه نه چیزی درباره او نوشته‌اند و نه امروز در قید حیات هستند که بخواهیم از اطلاعاتشان استفاده کنیم.

یکی از نقصان‌های فیلم هم نبود اطلاع چندانی از محترم‌السلطنه همسر وی است. من همیشه حسرت این را دارم که کاش اطلاعات بیشتری درباره همسر مختاری وجود داشت که ما می‌توانستیم مطرح کنیم. مختاری به این مرموز بودن گره خورده و خودش اطلاعات چندانی در شخصیت خود به جا نگذاشته و همان چند قطعه عکسی که از دوران کودکی او داریم هم به سختی پیدا شد و برای ما اتفاق شگفت‌انگیزی بود.

به عنوان کارگردانی که درباره رکن‌الدین مختاری تحقیقات بسیاری داشته، کدام جنبه شخصیت این کاراکتر را پر رنگ‌تر می‌دانید؟

پاسخ به این سوال کار سختی است. مختاری هم به عنوان یک شخصیت سیاسی فردی تأثیرگذار و مهم بوده و هم به عنوان یک موسیقی‌دان هنرمندی مهم و صاحب‌نام بوده است. در تاریخ افراد مطرحی را می‌توان نام برد که همانند مختاری نشانه‌های متضاد بسیاری در شخصیت خود دارند. به عنوان مثال هیتلر علاقه زیادی به نقاشی داشته ولی پر رنگ بودن جنبه سیاسی این شخصیت به قدری است که اصلاً این تضاد به چشم نمی‌آید و نمونه عکس آن هم وجود دارد که مثلاً پیراندلو با وجود اینکه یک شخصیت سیاسی وابسته به حزب فاشیسم بود به عنوان نمایشنامه‌نویس شناخته شده است اما این دو وجه سیاسی و هنری در مختاری آنقدر همزمان و در درجه اعلای خود است که نمی‌توان پاسخی قاطع به این پرسش داد و فقط می‌توان او را شخصیتی استثنایی دانست.

البته باید به این نکته هم اشاره کنم که درباره وجه سیاسی شخصیت مختاری هم همه چیز منفی و پلید نیست. او در دوره ریاستش در شهربانی نظم فوق‌العاده‌ای به شهر تهران داده بود و افراد جنایتکار بسیاری را دستگیر کرده است.

با توجه به موضوعی که این فیلم دارد و می‌تواند برای مخاطبان عام نیز جذاب باشد، برای اکران در سینماها اقدامی داشتید؟

ما این فیلم را با نیت اکران بر پرده سینما ساختیم و قصد داشتیم در گروه هنر و تجربه «کنترپوان» را اکران کنیم. من از اکران آنلاین این فیلم استقبال می‌کنم اما همچنان آرزوی اکران آن بر پرده سینماها را در حد محدود دارم و امیدوارم شرایطی فراهم شود که «کنترپوان» در گروه هنر و تجربه نیز اکران شود و قطعاً اقداماتی برای این اتفاق خواهیم داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز