خبرگزاری کار ایران

معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مطرح کرد؛

هنرمندان نباید لای چرخ دنده‌های بوروکراسی اداری له شوند

هنرمندان نباید لای چرخ دنده‌های بوروکراسی اداری له شوند
کد خبر : ۱۲۸۱۷۹۱

امیرحسین سمیعی می‌گوید: هنرمندان ما چنین روحیه‌ای ندارند تا به واسطه آن درگیر بروکراسی‌های اداری شوند. وظیفه مدیر ایجاد آرامش هنرمندان است و همزمان باید در طرف دیگر برای انجام امور اداری تنهایی بجنگد؛ چون هنرمندان اساسا ساز و کارهای اداری را متوجه نمی‌شوند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، سازمان فرهنگی هنری شهرداری یکی از دستگاه‌های دولتی است که به امور هنری و تولید و اجرای پروژه‌ها و آثار می‌پردازد. مرکز آفرینش‌های ادبی یا دفتر موسیقی تنها برخی از زیر مجموعه‌های آن محسوب می‌شوند. معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری نیز تلاش دارد با اختصاص بودجه در طول سال به تولید محتوا در رشته‌های مختلف هنری بپردازد و آنها را بر اساس سیاست ها و قوانین کشور به مرحله نشر برساند.

امیرحسین سمیعی که اواسط خردادماه سال 1399 با حکم علیرضا زندوکیلی (معاون هنری وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) مدیریت بخش موسیقی این مجموعه را به عهده گرفته بود در دولت سیزدهم هم طی برگزاری صد و یکمین نشست شورای مدیران شهرداری تهران در تاریخ 28 دی‌ماه امسال به عنوان سرپرست معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری انتخاب شد. او طی گفتگو با ایلنا از کارهای انجام شده و در دست انجام معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری گفت.

به اعتقاد شما اگر مدیران ما جز مسئولیت‌های اداری تخصص‌های هنری داشته باشند، تا چه حد به رفع مشکلات موجود می‌انجامد؟

زمانی که وارد حوزه هنر می‌شویم، مسئله راهبری موارد مختلف مطرح می‌شود. «مدیر هنرمند» و «هنرمند مدیر»، این دو الگویی بوده که از زمان تاسیس حوزه هنری به نوعی راه و پروسه‌ای زمانی را گذرانده است. طبق این روال، گاه مدیران هنرمند تصدی امور را به عهده داشته‌اند و گاه هنرمندان مدیر. بهتر است بگویم «مدیران هنری» و «هنرمندان مدیر». گاه مدیر با فضای هنر آشنایی دارد و گاه راهبری سیستمی امور را به عهده می‌گیرد. عکس این قاعده زمانی است که هنرمندی به عنوان مدیر انتخاب می‌شود. معتقدم مدیری که می‌آید و انجام امور هنری را به عهده می‌گیرد و ساز و کار آن را پیش می‌برد؛ باید در حوزه مدیریتی خودش، خصائص بسیار ویژه‌ای داشته باشد؛ حال اینکه این شناخت در چه حد است، جای بحث دارد.

با اینکه یک هنرمند به عنوان مدیر یک بخش هنری انتخاب شود موافقید؟

بله موافقم. اینکه راهبری یک هنرمند بر امور هنری اشکالات و باگ‌های مدیریتی داشته باشد طبیعی است؛ اما آنقدر حسن و ویژگی دارد که از آن اشکالات بگذریم. در این راستا پیشنهاد می‌کنم استثنائات را کنار بگذاریم. شاید دوره‌ای هم بوده که هنرمندی مدیریت بخشی را به عهده داشته و عملکرد خوبی هم نداشته، ایرادی ندارد. ما باید کلیت را نظر بگیریم و از چنین مواردی عبور کرده و موضوعات مهمتر را در نظر گیریم.

 اگر به گذشته موسیقی کشور بازگردیم می‌بینیم چه «مدیران هنرمند» و چه «هنرمندان مدیر» همیشه مورد انتقاد بوده‌اند به این دلیل که عملکرد ضعیفی در ارائه خدمات داشته‌اند.

آنچه اهمیت دارد این است که باید چنین رویکردی را در حوزه راهبری هنری تقویت کنیم؛ بسیار پیش می‌آید که مدیری را در بخشی قرار می‌دهیم و خیلی‌ها انتقاد می‌کنند که این فرد از فلان عرصه چه می‌داند که به عنوان مسئولی در راس انتخاب شده؟! می‌گویند او مدیر است. معمولا نسبت چنین فردی با هنر مورد نظر کم است و بر مقوله مدیریت اشراف بیشتر و بهتری دارد. برعکس این رویه هم وجود دارد و می‌بینم که فرد با هنر نزدیکی بیشتری دارد. این دو مقوله خیلی کم در یک فرد وجود دارد و از طرفی من نمی‌توانم به طور قطع بگویم، بیاید فلان هنرمند را به عنوان مدیر در بخشی قرار دهیم و اتفاقات صد در صد مثبتی رخ می‌دهد.

چون مشکل سیستم است نه فرد!

به این دلیل که بروکراسی‌های اداری (به خصوص در کشور ما) عریض و طویل و پیچیده هستند و به هرحال دست و بال مدیر هنری را به هرشکلی که هست، می‌بندند. هنرمندان ما واقعا چنین روحیه‌ای ندارند تا به واسطه آن درگیر بروکراسی‌های اداری شوند. وظیفه مدیر ایجاد آرامش  برای هنرمندان است و همزمان باید در طرف دیگر برای انجام امور اداری تنهایی بجنگد؛ چون هنرمندان اساسا ساز و کارهای اداری را متوجه نمی‌شوند. به طور شفاف عرض می‌کنم که هیچ ساز و کار اداری (چه در وزارت ارشاد، چه شهرداری، حوزه هنری یا صدا و سیما و هر بخش دیگر) برای هنرمندان بدون دست‌انداز و پیچ و خم نیست. هنرمندان روحیه‌های خاصی دارند و نباید در چرخ دنده های بوروکراسی اداری قرار گیرند و له شوند، اما به ناچار این اتفاق می‌افتد.  

به ناچار این اتفاق می‌افتد چون سیستم اداری و اجرایی کشور معیوب است!

این کمی بی انصافی است! مدیریت و سیستم در گذر گاه‌هایی تلاش مفیدی انجام داده. کلی نگوییم بهتر است. به نظرتان در چنین فضای که لاجرم وجود دارد، وظیفه مدیر هنری چیست؟ وظیفه‌اش این است که دست‌اندازها را  برای خودش زیاد کند و در مقابل به هنرمندان آرامش دهد.  به نظرم هنرمندی که ابعاد یا جنبه‌های مدیریتی را بلد باشد و بداند وزنه محسوب می‌شود؛ ‌هم در مقوله «هنر» و هم در عرصه «مدیریت». چنین فردی الگوی خوبی به حساب می‌آید؛ حتی اگر وزنه به سمت «هنر» سنگین‌تر باشد. اما به این معنا هم نیست که مدیران هنری و آنهایی که تناسب هنری ندارند، مدیرانی موفق نباشند! به هرحال می‌توان از وجود مشاوران خوب برای مدیریت بهتر بهره برد.

در دوره‌ای که مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری بودید، فرهنگسراها واحد سرود تاسیس کردند و به آموزش نوجوانان و جوانان پرداختند. این رویه حال که مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری را به عهده ندارید، تداوم دارد؟

بله در مقطعی که می‌گویید،‌ما گروه‌های «کر» را فعال کردیم، اما اگر یادتان باشد در شروع کار بود که کرونا وارد کشور شد و اولین گروه‌های که نمی‌توانستند تمرین کنند گروه‌های کر بودند، چون باید پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کردند. با وجود مشکلات و محدودیت‌های ایجاد شده سعی کردیم به «آکاپلا» و وکاپلای از گونه‌های آواز جمعی هم برسیم. حال چند مجموعه خوب «آکاپلا» داریم که با همکاری آقای آرزم تولید شده‌اند و به زودی رونمایی خواهند شد. کلا تلاش داریم در همه فرم‌های آوازی فعالیت داشته باشیم و به تولید اثر بپردازیم.

 مقوله آموزش آن هم در هنرهایی چون «موسیقی» همواره با نواقصی مواجه بوده؛ تا آنجا که برخی کارشناسان متد کلی آموزشی مورد توجه درکشور را منسوخ می‌دانند. برای حل معضلات موجود چه تمهیدی اندیشیده‌اید؟

زمانی که من به سازمان فرهنگی هنری شهرداری آمدم اوج پاندمی کرونا بود. به هرحال شرایط بسیار پیچیده بود و برگزاری کلاس‌های آموزشی با چالش‌هایی مواجه بود. مردم می‌ترسیدند به کلاس‌ها بیایند و ترس ابتلا به بیماری بسیار جدی بود و در ادامه هم آموزش‌های از راه دور مرسوم شد. خلاصه این دوران به سختی سپری شد و الان در حال رسیدن به شرایط ایده‌آل هستیم. خدا را شکر رونقی که باید،‌ ایجاد شده است. کلاس‌ها فعال شده‌اند و تعداد هنرجویان بسیار زیاد است.

 الان که مدیریت دفتر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری به عهده شما نیست، مسئولان این بخش برای اجرای برنامه‌های نیمه‌تمام و ایجاد اتفاقات جدید با شما تعامل دارند؟

بله تعاملات همچنان وجود دارد و بخش آموزش و روال مربوط به آن هم به طور کامل (از تایید صلاحیت اساتید تا دیگر موارد) با مجموعه ما هماهنگ می‌شود. همانطور که گفتید آموزش یکی از مهم‌ترین مقولات است که خدارا شکر در سازمان مسیر خودش را می‌رود. واحد آموزش هم داریم که همکاران در این بخش هم مشغول انجام دادن کارها هستند.

شما دی‌ماه سال گذشته به عنوان معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری انتخاب شدید  به هرحال این حوزه بسیار گسترده‌تر از بخش موسیقی است و اشراف شما بر حوزه‌های دیگر را هم می‌طلبد.

خدا را شکر به واسطه فعالیت در سینما،  موسیقی و ادبیات و علاقه و مطالعه مستمری که در حوزه هنرهای تجسمی دارم و شاید تحصیل در گونه‌های متفاوت هنری و  رسانه‌ایی و البته لطف خدا کار بسیار سنگین است، اما بسیار دلنشین.

پس از اینکه در پست جدید معاونت هنری شهرداری انتخاب شده‌اید تا به امروز، چه طرح‌ها و برنامه‌هایی را در دستور کار قرار داده‌اید؟

من در سِمت قبلی موسیقی را ریل‌گذاری کرده‌ام و الان هم که در معاونت هستم، همان مسیر را می‌رویم. در ادامه باید حوزه‌های دیگر را ریل‌گذاری می‌کردم که دو هنر سینما و تئاتر رشته‌های تخصصی خودم هستند.

کلا معاونت هنری شهرداری چه بخش‌ها و هنرهایی را دربر می‌گیرد.

آفرینش‌های ادبی، هنرهای نمایشی،‌ هنرهای تجسمی، موسیقی و سینما.

از برنامه‌هایی بگویید که قرار است در دوران مدیریت شما در معاونت شهرداری رخ دهد. 

ما در حوزه هنرهای نمایشی روی تئاتر مدرسه کار می‌کنیم و یکی از اهدافمان پرداختن به همین موضوع است، که در فرمت‌های تولید و جشنواره‌ها تجلی خواهد یافت. تولیداتی هم خواهیم داشت که یک هویت ریشه‌دار ایرانی را بسط گسترش خواهد. الان درباره جزییات این رویداد صحبتی نمی‌کنم تا جزو سورپرایز‌های‌مان باشد. بخش آفرینش‌های ادبی سازمان هم با تکیه بر ادبیات پایداری در حال برنامه‌ریزی و ریل‌گذاری اساسی است، در این راستا ایده‌هایی نو برای ارائه داریم و با قله‌ای به اسم «شعر شهر» که به زودی اجرا خواهد شد، آن را خواهید شناخت.در حوزه موسیقی هم از حیث اجرایی و هم میدانی فعالیت‌ها در جریان است و انشالله نیمه دوم سال بسیار پر کار خواهد بود و اتفاقا یکی از فعال‌ترین گروه‌های معاونت هنری در شروع کار هنرهای تجسمی بوده  است. در دوره جدید کارهایی کرده‌ایم که طی سه چهار سال گذشته سابقه انجام نداشته‌اند.

در بخش هنرهای تجسمی که زیر شاخه‌های متعدد دارد چه کارهایی انجام شده یا در حال انجام است؟

 در حوزه هنرهای تجسمی خودتان شاهد بودید که سه روز پیش از فرا رسیدن ماه محرم، پروژه بزرگ «کاروان سوگ» را داشتیم که طی آن  بعد از سه دهه پارچه‌نویسی را احیاء کردیم. خوشنویسی هنر قدسی و الوهی ماست که به خاطر رشد تکنولوژی و مسائل دیگر، سال‌ها آن را به اشتباه رانده بودیم. فراموش کرده‌ایم که هویت هنری و بصری ما آن خوشنویسی‌هایی است که با دست روی پارچه انجام می‌شده؛ نه اینکه چاپ شود! ما دهه شصتی‌ها محرم را طوری می‌دیدیم  که با پلاکاردهای مشکی پارچه‌نویسی شده روی سر در خانه‌ها و کوچه‌ها و خیابان‌ها شروع می‌شد و ادامه می‌یافت. ما تلاش کردیم امسال این هنر و سنت را احیاء کنیم و در همین راستا، هفتاد و دو پارچه‌نویس درعمارت اتحادیه تهران در میدان امام خمینی(ره)، حدود سی هزار پارچه را خطاطی کردند که در این رویداد سازمان زیباسازی شهر تهران هم همراه ما بود. در ادامه هم آثار خلق شده توسط پارچه‌نویسان در نقاط مختلف تهران (بخصوص از شمال تا جنوب خیابان شریعتی) اکران شدند. به نظرم این احیاء کردن اتفاق مهمی است. پیش از آن هم در ماه رمضان «کاتبان وحی» را داشتیم که در باغ موزه هنر ایرانی برگزارشد. برای میلاد امام رضا (ع) هم در باغ کتاب صد و ده خوشنویس را داشتیم که اشعاری را در مورد ایشان نوشتند. در آینده نزدیک هم پروژه‌هایی از این دست حتی بزرگتر را در هنرهای تجسمی خواهیم داشت. پروژه‌هایی هم داریم که میان گروهی هستند و همه هنرها در آن فعال هستند و فکر می‌کنم از پاییز امسال فعالیت‌های خود را آغاز کنند. پس از آنکه فیلم ایرانی «عنکبوت مقدس» در جشنواره کن اکران شد و حاشیه‌هایی را برانگیخت رویداد «کن از نگاه نزدیک» را داشتیم که به حوزه کاریکاتور اختصاص داشت و در بلوار کشاورز و ایوان انتظار برگزار شد. یکی دیگر از اتفاق رخ داده که آن را مهم می‌دانم، برگزاری کارگاه‌های تصویرسازی است که با عنوان «مادری از دیار آفتاب» در ۶ نقطه  تهران برگزار شد و به خاطرات «کونیکو یامامورا» مادر شهید بابایی اختصاص داشت. این رویداد بر اساس داستان‌های کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» در سطح‌های، آماتور، کودک، نوجوان، حرفه‌‌ای و فوق حرفه‌ای برگزار شد. الان هم نتیجه کار می‌رود که چاپ شود. به جز کارهایی که در حوزه های مختلف از آغاز مدیریت جدید رخ داده و درباره شان گفتم، در حال تلاش هستیم تا در باغ موزه ایرانی گروه های آموزشی «معرق»، «تذهیب» و چنین هنرهایی را که به صنایع دستی متصل هستند هم، فعال کنیم. شاید بتوان گفت بیشترین فعالیت معاونت هنری در حوزه هنرهای تجسمی بوده.

آیا نظارت بر کم و کیف مبلمان شهری و نظارت بر کیفیت ساخته سردیس‌ها و تندیس‌های مفاخر درحیطه اختیارات معاونت سازمان فرهنگی هنری شهرداری است؟ این مجموعه تا چه حد با شما در به سرانجام رساندن پروژه‌ها تعامل دارند؟

مدیریت و نظارت بر امور مربوط به ساخت مجسمه‌های شهری به عهده سازمان زیباسازی شهر تهران است. در پاسخ به بخش دوم سوالتان هم باید بگویم این تعامل و همکاری وجود دارد. هر اتفاقی که از سوی ما و هر نهاد دیگر در حوزه شهری انجام شود و هر نوع اکران آثار هنری، باید با هماهنگی سازمان زیباسازی شهر تهران انجام شود. سازمان زیباسازی هم واجد افراد متخصصی است که انجام امور را به عهده دارند.

اگر ناگفته‌ای مانده درباره‌اش توضیح دهید.

در حال تلاش هستیم تا جشنواره تجسمی «شهر» را هم تاسیس و برگزار کنیم. این اتفاق یکی برنامه‌های پیش روی ماست و امسال هم برگزار نشود، سال بعد این اتفاق رخ خواهد داد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز