میثم هاشمیطبا مطرح کرد؛
با شوخیهای مبتذل میتوانستم فروش بالای «کوزوو» را تضمین کنم/ نباید به بهانه خنداندن فرهنگ و اخلاق را نشانه گرفت
کارگردان فیلم سینمایی «کوزوو» معتقد است یکی از اصلیترین عوامل تضمینکننده فروش فیلمهای کمدی شوخیهای مبتذل است و به همین دلیل اکثر فیلمهای کمدی به سمت ابتذال میروند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «کوزوو» به کارگردانی میثم هاشمیطبا در سینماهای کشور اکران شده است و پس از حدود یک ماه توانسته یک میلیارد تومان فروش داشته باشد.
«کوزوو» فیلمی کمدی است که بازیگرانی چون کورش تهامی، فرهاد آئیش، روشنک گرامی، بهاره کیانافشار، حمید ابراهیمی، هومن شاهی، سیاوش چراغیپور، امید روحانی، بیوک میرزایی، مریم سعادت، فرزین محدث، گوهر خیراندیش و بهناز جعفری در آن ایفای نقش کردهاند.
میثم هاشمیطبا معتقد است که این فیلم به دلیل اکران شدن در شرایطی نامساعد نتوانست فروش چندانی داشته باشد. درباره «کوزوو»، شرایط اکران، تبلیغات و سینمای کمدی با این کارگردان گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
آیا از شرایط اکران فیلم «کوزوو» رضایت دارید؟
به نظرم شرایط اکران در حال حاضر برای همه فیلمها مساعد نیست. در روزهای پایانی تابستان شرایط به مراتب بدتر میشود و اکثریت جامعه درگیر باز شدن مدارس، دانشگاهها، سفر و… هستند. از طرفی فیلم «کوزوو» پس از ایام عزاداری ماه محرم اکران شد و در این ماه هم افراد زیادی ترجیح میدهند فیلم کمدی نبینند.
نکته دیگر به شیوع کرونا مربوط میشود، ما دو سال درگیر این ویروس بودیم، سینماها تعطیل بودند و امروز طبق اعلام سازمان سینمایی بیش از ۱۴۰ فیلم متقاضی اکران است و هر هفته سه تا چهار فیلم متقاضی اکران میشوند و در این شرایط عملاً شاهد فیلمسوزی هستیم. از طرفی سینمادارها حق دارند که از فیلمهای جدید استقبال کنند، چراکه میخواهند سالنهایشان پر باشد و به همین دلیل هر هفته اکران یک فیلم جدید برای سینماها مفید است. اما بدون شک در این شرایط فیلمها آسیب میبینند. به طور کل شرایط برای سینمای ایران خوب نیست و متأسفانه راهکاری هم وجود ندارد.
اکران یک فیلم کمدی در ماه محرم به خودی خود قشری از جامعه را که میتوانستند مخاطب این فیلم باشند، حذف میکند. چرا پذیرفتید که در این زمان فیلمتان اکران شود؟
من هم مثل بسیاری ازهمکارانم قصد داشتم فیلم را در سریعترین زمان ممکن اکران کنم. از طرف دیگر هزینهای برای ساخت این فیلم صرف شده که نمیتوانستیم برای اکران آن بیشتر از این صبر کنیم. ما ۶ ماه درگیر ساخت، حدود ۸ ماه درگیر پروسه صدور پروانه نمایش بودیم و نزدیک به یک سال و نیم سرمایه ساخت این فیلم محبوس شده بود و به همین دلیل اصرار داشتیم در سریعترین زمان ممکن فیلم «کوزوو» اکران شود.
از طرف دیگر در آبان ماه جام جهانی برگزار میشود و بعد جشنواره فجر برگزار میشود و وارد اسفند ماه خواهیم شد و شرایط اکران تا آخر سال مساعد نیست. در این شرایط ما چارهای جز اکران این فیلم در سریعترین زمان ممکن نداشتیم.
در سال جاری چند فیلم کمدی اکران شده که این آثار توانستهاند فروش نسبتاً خوبی داشته باشند و حتی برخی از این آثار در شرایط مساعدی اکران نشدهاند و به نظر میرسد دلایلی غیر از زمان اکران هم وجود دارد. از نظر شما چرا «کوزوو» با وجود اینکه فیلمی کمدی است و بازیگران مطرحی دارد نتوانسته در حد و اندازه آن آثار ظاهر شود؟
از نظر من اکران اکثر فیلمهای کمدی موفق در چند ماه اخیر در زمان و شرایط خوبی بوده اما نکته دیگری که وجود دارد تبلیغ و معرفی فیلم است. آثارکمدی که شما به آنها اشاره میکنید عموما از تبلیغات خوبی برخوردار بودند اما فیلم «کوزوو» دقیقاً دو روز قبل از عاشورا اکران شد و بدون اینکه وزارت ارشاد ما را محدود کرده باشد، به احترام ماه محرم هیچ تبلیغی برای این فیلم انجام ندادیم و یک روز قبل از اکران تبلیغات را آغاز کردیم.
البته لازم به ذکر است که «کوزوو» یک فیلم کمدی نیست و بیشتر میتوان آن را فیلمی مفرح دانست و هر تبلیغ و تیزری که میخواستیم از این فیلم پخش کنیم یک موسیقی شادی با خود داشت و در روزهای عزاداری محرم اعتقادات شخصیام اجازه نمیداد این کار را انجام دهم و تبلیغات را به طور کامل کنار گذاشتم، از طرفی حجم تبلیغاتی که در اختیار دیگر فیلمها وجود دارد با ما قابل قیاس نیست و ما فقط در فضای مجازی تبلیغات را انجام دادیم.
نکته دیگر این است که اکثر فیلمهای پر فروش کمدی در سالهای اخیر با فیلم «کوزوو» خیلی متفاوت است. اگر ما یکی از آن شوخیهای رایج در سینمای ایران را به فیلم اضافه میکردیم ۱۰ تا ۲۰ درصد به فروش فیلم اضافه میکرد، ما سعی کردیم کمی متفاوت باشیم و حتی یکی از دوستان که فیلم «کوزوو» را دیده بود به من گفت که فیلم شما زیادی تمیز است و اگر کمی از آن شوخیهای رایج استفاده میکردید فروش بیشتری داشتید.
منظورتان چه شوخیهایی است؟
وقتی یک بازیگر میگوید برای خنداندن مردم حاضرم لباسم را دربیاورم یا برخی کارگردانها برای خنداندن حاضر هستند دست به هر کاری بزنند، به نظرم نشانه محبوب بودن فضای مبتذل است. از نظر من صحنههای مبتذل میتواند برای همه خندهدار و جذاب باشد اما این جذابیت اخلاق و فرهنگ را نشانه رفته است. شوخی با مسائلی چون گویش، لهجه یا معلولیت یک انسان به نظرم سادهترین و زشتترین کار برای خنداندن مخاطب است.
شاید وزارت ارشاد به برخی فیلمها مجوز بدهد اما خودمان باید به اصولی پایبند باشیم. وقتی من این فیلم را میساختم در خیلی از صحنهها پتانسیل پرداختن به شوخیهای مبتذل بعضاً جنسی وجود داشت. برای من مهم بود وقتی خانوادهای به دیدن «کوزوو» میآید خیالش راحت باشد. من خیلی از فیلمهای کمدی را که با مردم در سینما میبینم کاملاً متوجه میشوم که همه اعضای خانواده شاید بخندند اما چهرهشان از خجالت و شرم سرخ میشود. به نظر من نباید به هر قیمتی از بیننده خنده گرفت.
فیلمی چون «اجارهنشینها» یک فیلم کمدی است اما این اثر آنقدر تمیز است که هیچ نشان مبتذلی در آن وجود ندارد و نکته جالبتر این است که این فیلم شریف هنوز هم تاریخ مصرفش تمام نشده و اثری جذاب است. فیلمهایی چون «سنپطرزبورگ» یا فیلمهای «مرد عوضی» و «مومیایی ۳» به کارگردانی محمدرضا هنرمند دیگر کمدیهای ارزشمند و با کیفیت سینمای ایران است.
علاوه بر اینکه از برخی شوخیها فاصله گرفتید در انتخاب بازیگر نیز ریسک کردید و بازیگرانی را انتخاب کردید که پیشتر فیلم کمدی بازی نکردهاند یا آنها را در این ژانر کمتر دیدهایم.
بازیگرانی که در قامت بازیگر طنز در سینمای ایران فعالیت میکنند تعدادشان بسیار محدود است و بیننده به این چهرهها به عنوان بازیگر طنز عادت دارد. آن بازیگران طنز حتی در فیلمهایی که فیلمنامه ندارند هم بازی کنند میتوانند مخاطبان را با کوچکترین حرکاتشان بخندانند.
من نمیخواستم که فیلم بازیگرمحور باشد و هدفم این بود که تمام بازیگران مثل یک تیم قصهای که دارم را جلو ببرند. کورش تهامی را برای نقش اصلی انتخاب کردم، او تا قبل از «کوزوو» به عنوان یک بازیگر جدی شناخته شده است، من تجربه کار قبلی را با تهامی داشتم و به قدرت بازی او ایمان داشتم و ریسک کردم و او برای بازی در فیلم انتخاب شد. وقتی بیننده فیلم را میبیند، در ۱۵ تا ۲۰ دقیقه اول کاملاً مشخص است که خندیدن به بازی کورش تهامی برای او کمی سخت است.
در انتخاب شخصیت فرهاد آئیش، در ابتدا شخصیتی که نوشته بودم جوان بود ولی بعد به دلیل علاقهای که به فرهاد آئیش داشتم سن این کاراکتر را بیشتر کردم. غیر از علاقهام به این بازیگر دلیل دیگراین بود که وقتی جمشید با یک پیرمرد همراه میشود، کمی مدارا میکند و رفتارش منطقی میشود و به همین دلیل لازم بود که سن حاجمحمود را بالا ببریم.
معمولاً در اکثر فیلمها بازیگران اصلی را چهره انتخاب میکنند. اما نقشهای دیگر را برای صرفهجویی در هزینهها به بازیگران ناشناخته میدهند. من فکر میکنم بینندهای که برای دیدن فیلم هزینه میکند، دلش میخواهد که بازیگر ببیند و بازی خوبی شاهد باشد. من برای احترام به مخاطب تکتک بازیگرانی که حتی یک سکانس بازی داشتند را بازیگران کارکشتهای انتخاب کردم.
یکی از ویژگیهای مهم سینمای کمدی نقد و شوخی با مسائل اجتماعی و سیاسی است اما در «کوزوو» از این مسئله هم فاصله گرفتید، به نظر شما این اتفاق منجر به خنثی شدن فیلم نمیشود؟
شوخی سیاسی در شعر، کاریکاتور و… هم دیده میشود و برخی مواقع این شوخیها به قدری عمیق و دقیق بود که تا سالیان سال ماندگار میشد. اما من فیلمساز سیاسی نیستم اطلاع و علاقهای هم به این حوزه ندارم و به همین دلیل از این فضا هم فاصله گرفتم. با این حال فیلم ما هم از ممیزی در امان نماند اما اصلاحات اندک بود و آسیب جدی به فیلم وارد نشد. ما همه اصلاحاتی که وزارت ارشاد از ما خواسته بود را انجام دادیم.
متأسفانه ما در فیلمساز یک چیزی را فراموش کردهایم و آن هم ماهیت سینما است، فیلم باید سرگرمکننده باشد و ما در فیلمهای ایرانی دیگر هیچ قصهای نمیبینیم و برخی مواقع صرفاً شاهد روایت یک روزمرگی هستیم. کاش به سینمای گذشته برگردیم و فیلمهایی بسازیم که بیننده وقتی از سینما خارج میشود بتواند قصه فیلم را تعریف کند. در این سالها هر فیلمی که اکران شده به قدری فاقد قصه بوده که اصلاً نمیتوان چیزی از او تعریف کرد. سینمای ما بزرگانی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و علی حاتمی دارد و کاش ما به سینمای این بزرگان توجه داشته باشیم و از آنها الگو بگیریم.