خبرگزاری کار ایران

آفتاب درویشی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

«کرال» در ایران مورد کم لطفی قرار گرفته/ انجام کارهای اجرایی موسیقی در ایران پیچیده است

«کرال» در ایران مورد کم لطفی قرار گرفته/ انجام کارهای اجرایی موسیقی در ایران پیچیده است
کد خبر : ۱۲۶۵۴۹۶

آفتاب درویشی که به تازگی آلبوم «هزار پروانه» را منتشر کرده،‌ می‌گوید: موسیقی کرال برای غیر ایرانی‌ها شناخته شده‌تر است به این دلیل که در سنت‌های مذهبی و کلیساهای‌شان اهمیت داشته است. آن‌ها گروه کرهایی شامل بچه‌ها دارند که خب همه این‌ها به فرهنگسازی درباره موسیقی کرال کمک کرده و باعث شده مردم کمی بیشتر با آن‌ها آشنا باشند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان تمام کاستی‌ها و تبعیض‌ها و چالش‌هایی که اهالی موسیقی پایتخت و دیگر نواحی کشور با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند عدم تولید آلبوم یکی از مهمترین اتفاقات است. واقعیت این است که تولیدات سالانه موسیقی با توجه به تعداد اهالی حرفه‌ای موسیقی در همه سبک‌ها و وجود گروه‌های فعال، بسیار کم و معدود است. این در حالی است که آلبوم مهمترین اقلام در بازار موسیقی است و شناسنامه آثار تولیدی سالانه محسوب می‌شود. علاوه بر این، ارائه آلبوم (که حال تولید فیزیکی آن اتفاقی بسیار معدود است و هزینه بسیار می‌طلبد) یکی از مسیرهایی است که به چرخش چرخه اقتصاد موسیقی کمک می‌کند؛ به این دلیل که ادامه حیات همه هنرها بخصوص موسیقی به میزان تولیدات آن بستگی دارد. این موضوع را هم باید در نظر داشت که نسل جوان‌تر هنرمندان، به دلایل مختلف که‌ عدم حمایت‌ها و کمبود بودجه مهمترین دلایل آن است به تولید آلبوم تمایلی ندارد. مخاطبان امروزی نیز به نوعی این موضوع را پذیرفته‌اند و اینگونه است که تولید و ارائه تک‌آهنگ به اتفاق مهمتری تبدیل شده است. این‌عدم تمایل به تولید آلبوم فیزیکال یا حداقل دیجیتال باعث می‌شود آثار منسجم، شناسنامه‌دار و با هویت برای نسل‌های آینده تولید نشود و به این ترتیب موزیسین‌های امروزی دستاورد مشخص و منسجمی از خود باقی نخواهند گذاشت. 

آفتاب درویشی نوازنده و آهنگساز یکی از موزیسین‌های نسل‌های امروزی است که عمده تحصیلاتش در خارج از ایران بوده است. درویشی اخیرا آلبوم «هزار پروانه» را شامل پنج قطعه، با آهنگسازی خودش منتشر کرده و مهیار طهماسبی، دانیال جورابچی، امیر باورساد، بابک کوهستانی و گلنار شعاری نوازندگان آن هستند. 

آفتاب درویشی فرزند محمدرضا درویشی (موسیقِی‌دان و پژوهش‌گر) در گفتگو با ایلنا ضمن توضیح درباره فعالیت‌های گذشته و اخیر خود از جزییات تولید آلبوم «هزار پروانه» گفت که در ادامه می‌آید.

شما اخیرا آلبوم «هزار پروانه» را روانه بازار کرده‌اید. به جز این اتفاق، از فعالیت‌های دیگرتان طی هفته‌ها و ماه‌های گذشته بگویید. 

شرایطم به گونه‌ای است که اغلب کارهای اجرای‌ام در خارج از ایران انجام می‌شود و دلیل این اتفاق پیچیدگی انجام کارهای اجرایی و پرداختن به فعالیت در رابطه با هنرها، بخصوص موسیقی معاصر در ایران است. متاسفانه در یکی، دو سال گذشته با وجود کرونا رکود بیشتر شده و شرایط برای فعالیت‌های هنری در کشور سخت‌تر شده است؛ بنابراین ترجیحم این است امور اجرای‌ام را در خارج از ایران به انجام برسانم. 

فعالیت‌هایتان زمانی که در ایران هستید در چه زمینه‌هایی است؟ 

زمانی که در ایران هستم به فعالیت‌های آموزشی می‌پردازم. حال حدود پنج سال است در دانشکده تئاترِ دانشگاه تهران، تدریس می‌کنم. در هنرستان هنرهای زیبا هم به هنرجویان رشته‌های تئاتر، سینما و انیمیشن موسیقی آموزش می‌دهم. 

از فعالیت‌های هنری و اجرای‌تان در خارج از ایران بگویید. 

من چند سالی ساکن هلند بوده‌ام. دوازده سال پیش برای ادامه تحصیل به هلند نقل مکان کردم. حال البته ساکن این کشور محسوب نمی‌شوم، اما رفت و آمدم به طور مرتب ادامه دارد. می‌توانم بگویم بخش بیشتری از کارهای اجرای‌ام را در هلند انجام می‌دهم و دلیل تردد مستمرم به این کشور هم همین موضوع است. از فعالیت‌های اخیرم هم می‌توانم به تئاتری اشاره کنم که آن را روی صحنه بردیم و بعد از اتمام تعطیلات تابستان اجراهای آن دوباره از سر گرفته خواهد شد. 

پس با این حساب قطعات آلبوم «هزار پروانه» هم در خارج از ایران ضبط شده است؟ 

به جز دو قطعه، باقی آثار خارج از ایران ضبط شده‌اند. 

آلبوم تابستان امسال در ایران رونمایی شده؟ 

بله این مجموعه طی هفته‌های گذشته و روز سی‌ام تیرماه منتشر شد. 

پس با این حساب فعلا نمی‌توان درباره بازخوردهای آن صحبتی کرد. اما چرا اینقدر بی‌سر و صدا اثر را منتشر کردید؟

خیلی هم بی‌سر و صدا نبود. مراسم رونمایی از آلبوم «هزار پروانه» را در شهر کتاب دانشگاه برگزار کردیم؛ این را هم بگویم آلبوم «هزار پروانه» در همان روز رونمایی در ایران، به طور همزمان توسط ناشری آلمانی در کشور آلمان هم به مرحله نشر رسیده است. 

تولید آلبوم چه در ایران و چه در کشورهای دیگر اتفاقی هزینه‌بر است. صفر تا صد اثر چقدر از شما زمان گرفت و طی آن مدت با چه اتفاقاتی مواجه بودید؟ 

اگر بخواهم راجع به مدت زمان تولید صحبت کنم باید بگویم چند سال طول کشیده است. بیشتر قطعات اجرای زنده هستند و بعدا در آلبوم به مرحله نشر رسیده‌اند. زمان ضبط قدیمی‌ترین قطعه آلبوم سال ۱۳۹۴ است و آخرین قطعه که «سحر» نام دارد، همین پارسال ضبط شده است. با این حساب می‌توان گفت تولید و انتشار آلبوم «هزار پروانه» حدود یازده سال یا حتی بیشتر، طول کشیده است. 

طولانی شدن زمان تولید آلبوم‌تان شاید به این دلیل است که از اول قطعات را با هدف ارائه در یک مجموعه موسیقایی تولید نکرده‌اید. 

بله قصد و هدف من از اول تولید و انتشار آلبوم نبوده است. در طول این سال‌ها این اتفاق افتاده که در آلبوم‌های دیگر تک قطعه‌ای داشته باشم، اما کلا دلم می‌خواست مجموعه‌ای از آثارم را در قالب «پرتره» و آلبوم فعلی منتشر کنم و تمام قطعات آن ساخته خودم باشد. و اینکه دلم می‌خواست مثلا آلبومم به جای پرداختن به اثری با محوریت ساز پیانو یا سازهای زهی، به لحاظ سبک دارای تنوع باشد. 

این تنوع در اولین آلبوم رسمی‌تان وجود دارد؟ 

بله آنچه می‌خواستم در آلبوم «هزار پروانه» اتفاق افتاده است. حال قطعات شامل آثاری آکوستیک و الکتروآکوستیک و دیگر سبک‌هاست. 

آیا می‌توان گفت آلبوم «هزار پروانه» اثری با محوریت موسیقی الکترونیک است؟ 

خیر آلبومم، اثری با محوریت موسیقی الکترونیک است، به این دلیل که فقط یکی از آثار در سبک الکترونیک ساخته شده. 

اما در توضیحاتی که در سایت فروش نوشته شده، آمده است که این اثر در سبک «کلاسیکال الکترونیک» ساخته و ارائه شده! 

بله درست است. شاید به این دلیل که قطعه الکترونیک موجود در آلبوم (که آخرین قطعه هم هست)، مدت زمانی حدود پانزده دقیقه را به خود اختصاص داده است. 

در نهایت محوریت آلبوم «هزار پروانه» چیست؟ 

درستش این است که بگوییم محوریت این مجموعه، موسیقی آکوستیک است که در یکی از قطعاتش از موسیقی الکترونیک هم استفاده شده است. 

گفتید به جز دو قطعه باقی آثار در خارج از ایران ضبط شده. این قضیه دلیل خاصی دارد؟ مثلا اینکه آیا برایتان در آن چند قطعه کیفیت ضبط اهمیت بیشتری داشته است؟ 

به هرحال قضیه این بود که ما در دوره کرونا بنا به اتفاقاتی به ضبط بعضی قطعات پرداختیم. درست است که پاندمی کرونا آسیب‌های متعددی را در پی داشت، اما به هرحال مزیت‌های معدودی هم داشته. مثلا برگزاری کنسرت‌های آنلاین مجازی یکی از اتفاقاتی بود که با همه‌گیری بیماری کرونا و لزوم رعایت فاصله‌گذاری‌ها و دستورالعمل‌های بهداشتی، مورد توجه قرار گرفت. این اتفاق فرصتی را ایجاد کرد که کنسرت‌های زنده با کیفیت بالایی صدابرداری شوند و ما هم سعی کردیم از این قضیه بهره ببریم؛ وگرنه در ایران نوازندگان توانا و کاربلدی داریم که همکاری با آن‌ها نتایج خوبی در بر خواهد داشت، منتهی فرصت ایجاد شده باعث شد چند قطعه از آلبوم در فضای عالی و آکوستیک سالن‌ها با کیفیت بسیار بالا ضبط شوند. پس از ضبط دیدم که آثار چقدر برای انتشار مناسب هستند. 

در نهایت آثاری که در کنسرت ضبط شد را در اولین آلبومتان منتشر کردید؟ 

نه همه آثار. به طور جزیی‌تر باید بگویم دو سال پیش که هنوز درگیر کرونا بودیم، کنسرتی در کشور هلند روی صحنه رفت که نوازندگان آن فقط آثار مرا نواختند. یعنی می‌توانم بگویم این رویداد با محوریت آثار من برگزار شد. در نهایت دو قطعه اجرا شده در این رویداد را در آلبوم منتشر کردم. 

به نظر می‌رسد با تولید آثار تجربه‌گرایانه میانه خوبی دارید. تولید و ارائه آلبوم «هزار پروانه» چقدر بر اساس تجربه‌گرایی و تلفیقات سبک‌های مختلف است؟ 

به نظرم مبنای آلبوم «هزار پروانه» بسیار بر اساس تجربه‌گرایی است؛ به این دلیل که هرکدام از قطعات آن در دوره‌ای ضبط شده‌اند که سبک و سیاق کاری‌ام نسبت به بعدتر، تفاوت داشته است. از طرفی کنار هم قرار دادن قطعات اصلا کار راحتی نیست و تا حدودی ریسک هم محسوب می‌شود. 

در نهایت کار زمانی سخت‌تر می‌شود که شما به عنوان آهنگساز مجبور شوید برای خط و ربط ترک‌های یک آلبوم که در زمان‌های مختلف و بر اساس سبک‌های مختلف ساخته شده‌اند، تمهیدی بیاندیشید و اصطلاح نخ تسبیحی پیدا کنید. یا شاید هم اصلا این قضیه برایتان اهمیت نداشته؟ 

اتفاقا موضوعی که می‌گویید برای من اهمیت داشته است. سعی کرده‌ام آثار را به درستی کنار هم بچینم و اینکه کدام قدیمی‌تر است و کدام جدیدتر ساخته شده، برایم مهم نبوده است. این چینش در واقع به صورتی بوده تا مخاطب از قطعه‌ای به قطعه بعدی هدایت شود. 

زمانی که چند قطعه با مضامین متفاوت و از چند سبک باشند چینش آن‌ها در یک آلبوم سخت می‌شود. 

بله درست است و من این دشواری را طی کرده‌ام. 

درست است که آلبوم‌های موسیقی مثل سال‌ها قبل مورد نقد و تحلیل قرار نمی‌گیرند، اما پس از انتشار اثر با انتقادهایی از این دست مواجه نشده‌اید؛ که مثلا چرا آلبوم به لحاظ سبک و سیاق قطعات اثری یک دست نیست؟ 

راستش تا به الان با چنین انتقادهایی مواجه نشده‌ام. من اصلا پیش از انتشار آلبوم «هزار پروانه» از استادان و اهالی فن نظر خواستم. مثلا آقای احمد پژمان پیش از انتشار، کار را شنیدند و مرا خیلی در چینش قطعات راهنمایی کردند. ایشان خیلی برای آلبوم «هزار پروانه» وقت گذاشتند و در رابطه با آن یادداشتی هم برایم نوشتند. همه اینها برای من جای خرسندی دارد و لطفی که استاد پژمان به من داشتند، باعث افتخارم است. اما در کل تاکنون درباره نوع قطعات و نحوه قرار دادن آن‌ها کنار هم، فیدبک یا انتقادی دریافت نکرده‌ام. به نظرم اثر واجد آن وحدت کلی شنوایی است و اصطلاحا آن امضایی که باید، پای اثر وجود دارد. 

در جایی گفته‌اید خلق بافت‌های متنوع «سازی و آوازی» و به کارگیری فرهنگ‌های موسیقایی مختلف و تلفیق آن‌ها باهم جزو دغدغه‌های شماست. این جمله به چه معناست؟ 

سال‌های زیادی است که روی موسیقی آوازی کار می‌کنم؛ بخصوص روی موسیقی کرال. حتی در این زمینه آلبومی را هم دارم که البته هنوز آماده انتشار نیست، اما جمع آوری‌های مربوط به آن انجام شده. این اثر فقط شامل موسیقی کرال است؛ آنهم بدون همراهی هیچ سازی. 

چه شد به سراغ تولید آلبومی با محوریت موسیقی کرال رفتید؟ 

حدود هفت، هشت سالی هست که روی موسیقی آوازی و کرال متمرکز هستم. به نظرم این سبک و سیاق هنوز جای کار دارد و شاید مقداری در حق این ژانر از موسیقی کم لطفی شده است. این نوع موسیقی که فقط آوازی است و زبان در آن نقش جالب و مهمی ایفا می‌کند، جای کار و تحقیق بسیار دارد و به نظرم آنطور که باید به آن نپرداخته‌ایم. 

حرفتان درست است. ما آنطور که باید مخاطب را با موسیقی صرفا آوازی آشنا نکرده‌ایم. مخاطب آن نوع موسیقی را می‌شناسند که ساز دارد. اثر بدون ساز از سوی مخاطب ایرانی معمولا موسیقی تلقی نمی‌شود. 

بله با اینکه این نوع موسیقی در ایران کمتر شناخته شده، موافقم. موسیقی کرال برای غیر ایرانی‌ها شناخته شده‌تر است به این دلیل که در سنت‌های مذهبی و کلیساهای‌شان اهمیت داشته است. آن‌ها گروه کرهایی شامل بچه‌ها دارند که خب همه این‌ها به فرهنگسازی درباره موسیقی کرال کمک کرده و باعث شده مردم کمی بیشتر با آن‌ها آشنا باشند. 

شما در میان قطعات آلبوم اثری دارید که به مقام «سحری» اختصاص دارد و خب «سحری» یکی از مقام‌های مهم و معروف تنبور به حساب می‌آید. چه شد که در میان قطعات مدرن و امروزی اثری از موسیقیِ مقامی غرب کشور را گنجاندید؟ 

من «سحری»؛ این مقام بسیار بخصوص را از چندین سال قبل بسیار دوست می‌دارم. من آن زمان که بچه بودم «سحری» را از استادان و هنرمندانی که در منزل ما مهمان پدرم بودند، می‌شنیدم و درجشنواره‌های مختلف هم شاهد اجرای آن بوده‌ام. در کل «سحری» برایم مقامی خاص است که از کودکی در ذهن من مانده بود و همچنان آن را دوست دارم، به این دلیل که جز زیبایی، فواصل عجیبی دارد و نظرم این است که اثر گذاری آن روی مخاطب عجیب است.

 

قطعه «سحر» از آلبوم «هزار پروانه» با الهام از مقام «سحری»/ساخته آفتاب درویشی

همانطور که گفتید «سحری» یکی از زیباترین مقام‌های موسیقی نواحی است که توسط اساتید به شیوه‌ها و روایت‌های مختلفی نواخته شده است. 

درست است. این اثر بسیار اسرارآمیز است و نسبت به مقام‌های دیگر زیاد روی آن کار شده است. 

در ادامه با مقام «سحری» چه کردید و چگونه به برداشتی از آن رسیدید؟ 

من زمانی که تصمیم گرفتم روی مقام «سحری» کار کنم، طبیعتا پیش از هر کاری در اینباره با پدرم مشورت کردم و ایشان منابعی را در اختیارم گذاشتند. در ادامه چند روایت مختلف از این مقام را شنیدم و در نهایت ادامه کارها انجام شد. اینکه گفتید از مقام «سحری» برداشت داشته‌ام، خیر من اصلا همچنین ادعایی ندارم. آنچه من ساخته‌ام در واقع اثری است که از مقام «سحری» الهام گرفته شده. و این الهام گرفتن بیش از هر قسمتی در ابتدای قطعه‌ام وجود دارد و شاید از جایی به بعد آن را کمتر می‌شنویم. آنچه در آلبوم می‌شنوید در واقع شاید ردپایی از مقام «سحری» است. 

چه بخواهیم چه نخواهیم آقای محمدرضا درویشی برای جامعه موسیقی ما نوعی دایره‌المعارف ناطق محسوب می‌شوند و وقتی چنین فردی را به عنوان پدر و استاد در کنارتان دارید، خیالتان از بسیاری مسائل راحت است. در نهایت ایشان کارهای انجام شده رضایت داشتند

دقیقا همینطور است. بله کارها با نظر و مشورت ایشان انجام شده و خروجی هم مورد رضایتشان بوده است. 

آثاری که در آلبوم «هزار پروانه» وجود دارند، ارکسترهای شلوغی ندارند. در اینباره توضیح دهید و کمی از نوازنده‌ها بگویید. 

بله ارکستر شلوغی نداشتیم. یکی از قطعات هست که به کوارتت ساکسیفون سوئدی اختصاص دارد. این اثر مربوط به قبل از جریان همه‌گیری کرونا است. نوازندگان این اثر در آن مقطع برای حضور در فستیوال موسیقی معاصر تهران به ایران آمده بودند و اینجا با آن‌ها آشنا شدم. در ادامه هم مرا به استکهلم دعوت کردند. این قطعه را برای آن‌ها نوشتم و توسط خودشان در کنسرت زنده نواخته و ضبط شده است. دو قطعه بعدی «پلوتون» و «هزار پروانه» توسط آنسامبلی هلندی به اسم «دولن» نواخته شده‌اند. این آثار ارکستر شلوغی ندارند و در همان کنسرتی که دو سال پیش، قبل از کرونا در هلند برگزار شد، اجرا شده‌اند. آنسامبل «دولن» که در هلند بسیار فعال است، خیلی خوب کار می‌کند و رهبر فوق‌العاده‌ای دارد. اعضای این آنسامبل تعدادی از آثار مرا اجرا کرده‌اند و من دو اثر مذکور را برحسب آنچه می‌خواستم، برای انتشار در آلبوم «هزار پروانه» انتخاب کردم. آنسامبل دیگری هم در آلبوم هست که ایرانی است و قدیمی‌ترین قطعه اثر محسوب می‌شود و «نِسیان» نام دارد. کوارتت «زروان» این اثر را نواخته و ما نوازنده میهمانی را هم داشتیم که کلارینت می‌نواخت. البته آن زمان که این اثر نواختیم و ضبط کردیم سن و سال زیادی نداشتیم و در حال کسب تجربه بودیم. الان هرکدام از آن دوستان، جزو نوازندگان سرشناس کشور هستند. 

در نهایت شما آلبوم «هزار پروانه» را با حمایت اسپانسر تولید و روانه بازار کردید؟ 

خیر برای تولید و انتشار اثر در ایران هیچ حمایتی وجود نداشته است. این در حالی است که برای بخش خارج از ایران ناشر آلمانی داشته‌ام اما در مقابل برای بخش داخل ایران هیچگونه حامی یا اسپانسری نبود و آلبوم با هزینه شخصی به مرحله نشر رسیده است. به دلیل‌ عدم وجود حمایت‌هاستکه تولید و انتشار آلبوم در ایران بسیار مشکل است. 

نشر و پخش اثر را هم خودتان به عهده داشته‌اید؟ 

خیر آقای نیما جوان انتشار و پخش اثر را به عهده داشته‌اند. 

شما موسیقی را با «کمانچه» و «سه‌تار» آغاز کرده‌‌اید. چطور شد سبک‌تان را تغییر دادید؟

من سازهای ایرانی را تجربه کرده‌ام، اما هیچوقت آنها را حرفه‌ای نزدم. در مقطعی کمی سه‌تار و کمی کمانچه نواختم اما از سنی به بعد پیانو را به عنوان ساز اصلی‌ام انتخاب کردم. در ادامه هم با پیانوی کلاسیک وارد دانشگاه تهران شدم. درکل همیشه موسیقی ایرانی را؛‌ هم موسیقی دستگاهی و هم نواحی را به صورت تجربی و غریزی دنبال کرده‌ام.

آیا این امکان هست که از موسیقی دستگاهی و مقامی در آثارتان الهام‌ بیشتری بگیرید؟

بله. موسیقی دستگاهی را همیشه در ذهن دارم و مطمئنا خیلی روی من تاثیر گذاشته؛ چون آن را از بچگی شنیده‌ام. در آینده حتما این الهام گرفتنی که می‌گویید رخ خواهد داد.

عکاس: لیلی شاهوردی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز