ابراهیم اصغری پاسخ میدهد: سازمان سینمایی به کجا میرود؟(۴)
قضاوت زود است باید به سازمان سینمایی فرصت داد/ ارشاد مجبور به واگذاری نمایش خانگی به صداوسیما شد
ابراهیم اصغری برخلاف بسیاری از سینماگران، مشکلات اقتصادی را اصلیترین مسئله در شکلگیری معضلات اصلی امروز سینمای ایران میداند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «بر هیچکس پوشیده نیست که سینما امروز درگیر حواشی و مسائل بسیاری است که این اتفاقات نگرانی قشر عظیمی از سینماگران را به همراه داشته است و البته برخی سینماگران بر این عقیدهاند که باید برای بهبود شرایط و اتفاقات بهتر به ریاست جدید سازمان که نزدیک به یک سال از ریاستش بر سازمان سینمایی میگذرد، مهلت داد. به هر حال لازم است در این مدت که سینمای ایران همواره در تلاطم اتفاقات مختلف بوده است، نگاهی تحلیلی به عملکرد مدیریت سینما داشته باشیم و نقاط ضعف و قدرت آن را مورد ارزیابی قرار دهیم. به همین بهانه با چند تن از دستاندرکاران سینمای ایران گفتگو کردهایم.»
ابراهیم اصغری (تهیهکننده سینما) معتقد است که مشکلات طی دههی اخیر به انباشتگی رسیده به گونهای که نمیتوان رفع آنها را در کوتاهمدت انتظار داشت.
متن گفتگوی ایلنا با این تهیهکننده را در ادامه میخوانید:
نزدیک به یک سال از ریاست محمد خزاعی در سازمان سینمایی میگذرد، عملکرد او را به طور کل چگونه ارزیابی میکنید؟
سازمان سینمایی نهادی زیرمجموعه وزارت ارشاد و در نهایت دولت است و به همین منظور برای بررسی منصفانه و دقیق عملکرد آن باید پیش از هر چیز شرایطی که دولت در آن قرار دارد را مورد ارزیابی قرار داد. دولت آقای رئیسی در شرایطی کشور را در اختیار گرفت که از لحاظ اقتصادی در بحران بزرگی قرار داشتیم. در این بحران که همه ما آن را با تمام وجود حس میکنیم مشکلات طی بیش از یک دهه به چنان انباشتگی رسیده که نمیتوان رفع این مشکلات را در مدتی کوتاه انتظار داشت. به نظر من؛ برای قضاوت کلی درباره عملکرد نهادهای مختلف دولت از جمله سازمان سینمایی زمان بیشتری نیاز است چراکه در برابر مشکلات فراوانی که وجود دارد تنها یک معجزه میتواند طی یک سال نجاتبخش باشد. دولت و به تبع آن سازمان سینمایی قطعا طرح و برنامههایی را مدنظر قرار داده که لازمه به ثمر نشستن آنها زمان و برنامهریزی دقیق است. اگر برنامهریزی درستی صورت بگیرد، میتوان انتظار داشت که در دو یا سه سال دولت بسیاری از مشکلات را حل کند که اگر اینگونه نشد، آن وقت میتوان دولت را مورد انتقاد قرار داد.
براساس در این یک سال تجربه کردهاید و رویکردی که سازمان سینمایی اتخاذ کرده است، آیا شما حل مشکلات سینما را شدنی میبینید؟
حل مشکلات اصلی که امروز سینمای ایران با آن دست و پنجه نرم میکند، به مسائل اقتصادی مربوط میشود و از نظر من اگر مشکلات اقتصادی حل شوند، بسیاری از مشکلات وجود نخواهد داشت. قطعاً هر طرح و برنامهریزی با پشتیبانیهای مالی مناسب به نتیجه میرسد و البته پس از پشتیبانی مالی به برنامهریزی مناسب نیز احتیاج داریم. امیدوارم طرح و برنامههایی که مدیران سینمایی دارند بتواند با پشتیبانی مالی لازم همراه باشد و روند به سمت شرایط مطلوبتری پیش برود.
تا امروز در این حد میتوان درباره عملکرد سازمان سینمایی قضاوت داشت و اگر بخواهیم محصولات سینمای ایران را به عنوان ویترین این سینما مورد قضاوت قرار دهیم باید تا برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر صبر کنیم.
پس از نظر شما هنوز برای قضاوت دقیق درباره عملکرد سازمان سینمایی زود است؟
فرهنگ و هنری که در بازه زمانی ۱۰ یا ۲۰ ساله تخریب شده را نمیتوان در زمانی کوتاه ترمیم و اصلاح کرد. برای قضاوت حداقل به دو تا سه سال زمان نیاز داریم اما نقاط امید به عملکرد سازمان سینمایی میتواند پس از جشنواره فجر هویدا شود و آن زمان است که میتوانیم به آینده خوشبین یا بدبین باشیم. با این حال نباید فراموش کنیم که ابربحران کشور ما بحران اقتصادی است و این هیچ ربطی به رئیس سازمان سینمایی ندارد و حل مشکلات اقتصادی هم از حوزه اختیارات او خارج است. پس حل بسیاری از مشکلات را نمیتوان از رئیس سازمان سینمایی انتظار داشت. قطعا دولت چارهای جز حل مشکلات اقتصادی ندارد و سختی کار مسئولان کشورمان همین است که تا این مشکل حل نشود، امکان رسیدگی به دیگر مسائل وجود ندارد و البته دولت نباید فراموش کند که حل مشکلات نیاز به همراهی مردم و نخبگان دارد. در این سالها متأسفانه هر وقت دولتی آمده و قدرت را در دست گرفته جناحهای مخالف دست به کارشکنی زدهاند و مشکلاتی به وجود آوردهاند اما امیدوارم در دولت جدید اینگونه نباشد.
باتوجه به بحث کارشکنی مخالفان در دولتهای قبل، آیا در دولت جدید هم این کارشکنیها وجود دارد؟
شاید نوعی یکپارچگی در نظر دولتمردان و مسئولان شاهد باشیم اما همچنان تأکید میکنم که این همدلی و همراهی بدون حل مشکلات اقتصادی کارساز نیست. کسانی که قدرت مالی دارند و به نوعی منابع مالی در اختیارشان است در صورتی که همراهی و همکاری با دولت برایشان صرفه اقتصادی نداشته باشد، حتی اگر به لحاظ فکری و جناحی با دولت همراه باشند، قطعاً در عمل با دولت همسو نخواهند شد. در حوزه اقتصاد مسائلی مطرح است که نمیتوان همسو بودن افکار و عقاید را تضمینی بر همسو بودن در حوزه اقتصاد دانست. متأسفانه در سالهای اخیر در همه حوزهها ازجمله سینما، مبنای کار، سرمایه سوددهی شده و دیگر وجوهات هیچ اهمیتی ندارد. به نظر میرسد که این وضعیت هم حاصل این بحران اقتصادی است، گروهی در این سالها به پولهای بادآوردهای دست پیدا کردهاند که حاضر نیستند از این پولها و سودها دست بردارند و این باعث شده که هر بار اقدامی در جهت نابسامانی اقتصادی در حوزههای مختلف از جمله سینما شاهد باشیم. به نظر من؛ این مسئله سد راه بزرگ حاکمیت و مردم است چراکه اکثریت مردم از این وضعیت قطعاً هیچ سودی نمیبرند و فقط متضرر میشوند و حاکمیت هم نمیتواند در جلب رضایت مردم عملکردی متقاعدکننده داشته باشد.
یکی از مطالبات جدی که از سوی سینماگران در روزهای ابتدایی حضور محمد خزاعی در سازمان سینمایی مطرح شد، بازگشت شبکه نمایش خانگی به سازمان سینمایی بود اما به نظر میرسد که دولت بیتوجه به این مطالبه با ساترا به توافق رسیده است. عملکرد سازمان سینمایی در این مورد را چطور ارزیابی میکنید؟
سازمان سینمایی در واگذاری شبکه نمایش خانگی به صداوسیما دچار یک اجبار شد و تا جایی که میدانم با وجود پذیرش این اتفاق، خواستِ مدیران سینمایی و وزارت ارشاد بازگشت شبکه نمایش خانگی به این وزارتخانه بوده است. از نظر من؛ همچنان منطقی است که شبکه نمایش خانگی زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد چراکه ساترا زیرمجموعه صداوسیما است و این سازمان به عنوان یک نهاد تولیدکننده آثار نمایشی نمیتواند نسبت به شبکه نمایش خانگی برخوردی بیطرفانه داشته باشد. اگر پلتفرمها قدرت بگیرند، رقیبی جدی برای صداوسیما میشوند و علاوه بر میزان مخاطبان این رسانه، در حوزه اقتصاد نیز صداوسیما را تهدید میکنند و به نظر میرسد بحث اصلی در کنترل شبکه نمایش خانگی همین موضوع کنترل موفقیت شبکه نمایش خانگی است.
در اینصورت اگر پلتفرمها زیرمجموعه وزارت ارشاد باشند، قطعاً این تعارض منافع وجود ندارد و وزارت ارشاد کاملاً بیطرف به این موضوع رسیدگی میکند. به نظر میرسد مبحث اصلی در این مورد بحث اقتصادی است که صداوسیما با قدرت گرفتن پلتفرمها خود را در خطر دیده است اما از منظر فرهنگی نیز باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر سازمان سینمایی متولی شبکه نمایش خانگی باشد، در صورت اشکالات محتوایی، انتقادات متوجه دولت خواهد شد اما با نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی اگر اشکال و انتقاد محتوایی وجود داشته باشد، متوجه حاکمیت و رهبری خواهد بود درحالیکه قطعاً حاکمیت و رهبری هیچ نقشی در این اشکال ندارند اما به واسطه جایگاه این نهاد که رئیساش توسط رهبر انتخاب میشود، انتقادات متوجه رهبری میشود و اصلاً نباید اجازه دهیم که این اتفاق رخ دهد. از طرفی نظارت بر کیفیت آثار در سازمان سینمایی شکل و شمایل حرفهای و تخصصیتر خواهد داشت. شبکه نمایش خانگی خارج از صداوسیما قطعاً قدرت بیشتری برای تولید محتواهای متنوع و جذاب خواهد داشت.
باتوجه به اینکه در ابتدا تأکید داشتید، دولت جدید؛ کشور را در شرایطی بحرانی در اختیار گرفت، آیا سینما نیز در شرایطی بحرانی قرار داشت؟ امروز آیا اقدام مناسبی برای بیرون آمدن از این بحران صورت گرفته یا خیر؟
قطعاً علاوه بر مشکلات اقتصادی بحرانهای دیگری هم وجود داشت که ثمره عملکرد دولت قبل بود و گریبان دولت حاضر را هم گرفت. به عنوان مثال میتوان به حواشی آخرین تولیدات صورت گرفته در سازمان سینمایی دولت قبل اشاره کرد که با نظرات کمتری ساخته شده بودند و اتفاقاتی چون حضورشان در جشنوارههای خارجی حواشی بسیاری را متوجه سازمان سینمایی کرد. از طرفی نباید فراموش کرد که افراد بسیاری به دلیل سیاستهای غلط سالهای اخیر به لحاظ اقتصادی صاحب قدرت شدهاند و اگر سازمان سینمایی تصمیمی بگیرد که منافع این افراد را در خطر قرار دهد آنها قدرت کارشکنی دارند. متأسفانه امروز شرایط پیچیدهای حاکم است و برای بهبودی وضعیت لازم است که به مسئولان جدید سینما کمی فرصت دهیم.