ابراهیم ایرجزاد: در «عنکبوت» به دنبال پرداختن به دوقطبیهای جامعه نبودم
روز یکشنبه دوم مرداد نشست باشگاه فیلم تهران پس از نمایش فیلم «عنکبوت» با حضور کورش جاهد (مجری و کارشناس)، ابراهیم ایرجزاد (کارگردان) و آنتونیا شرکا (منتقد سینما) برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، در ابتدای این نشست کورش جاهد با اشاره به اینکه فیلم سینمایی «عنکبوت» بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، اظهار داشت: به نظر من فیلم «عنکبوت» یک تریلر جنایی جذاب و مهیج است که قصه واقعی آن قطعاً در چنین ژانری باید روایت میشد.
ابراهیم ایرجزاد در ابتدای اظهاراتش در این نشست اظهار داشت: پس از اینکه فیلم «تابستان داغ» را ساختم و اکتای براهنی نیز فیلم «پل خواب» را ساخته بود، تصمیم گرفتیم یک همکاری با هم داشته باشیم و من به واسطه اینکه مشهدی هستم و در زمان جنایات سعید حنایی در جریان این اتفاق قرار گرفتم و اکتای براهنی به واسطه دغدغهای که داشت نقاط مشترکی پیدا کردیم که باعث شد این کار را شروع کنیم.
وی افزود: اوایل سال ۱۳۹۶ بود که کار را آغاز کردیم و وارد یک سنگلاخ شدیم. پرونده سعید حنایی که یک قاتل زنجیرهای با عقایدی ایدئولوژیک بود در رده پروندههای محرمانه قرار گفته بود و نکته دیگر این بود که مقتولها به اصطلاح رایج زنان خیابانی بودند بودند و این هم نکتهای بود که ما را در ساخت با موانع زیادی مواجه میکرد. من فکر میکنم پس از ۲۰ سال لازم بود که در قالب یک فیلم سینمایی به این سوژه بپردازیم. پرداختن به چنین مسائلی، میتواند در جامعه بحثی سازنده به وجود بیاورد تا بتوانیم آسیبشناسی کنیم و به حل بسیاری از مشکلات بپردازیم. از طرفی برایم اهمیت بسیاری داشت که فیلم حتماً اکران شود و سعی داشتیم هم از سوژه مراقبت کنیم و هم در شرایطی اثر را تولید کنیم که امکان اکران وجود داشته باشد.
این کارگردان در ادامه خاطرنشان کرد: به ما اجازه ندادند که فیلمبرداری را در مشهد انجام دهیم، در حالیکه قصه واقعی در شهر مشهد رخ داده و برای اینکه قصهای از ۲۰ سال پیش روایت کنیم مجبور بودیم در مسیر تهران کرج و ورداورد و دیگر شهرها مدام در حال تردد باشیم. ما سعی کردیم لهجه را هم حذف کنیم و فقط لهجه کمرنگی به خانواده سعید دادیم. به دلیل محدودیتها مجبور شدیم خیلی مواقع به سراغ استعاره برویم.
در ادامه آنتونیا شرکا نیز طی اظهاراتی گفت: من به تازگی متوجه شدم که ابراهیم ایرجزاد کارگردان فیلم «تابستان داغ» است و این فیلم هم یکی از آثاری است که در ذهن من باقی مانده است. در آن فیلم میشد ردپای تأثیرپذیری از سبک فیلمهای اصغر فرهادی را دید اما در «عنکبوت» کارگردان یک گرایش کاملاً متفاوت را دنبال کرده است. در فیلم اول شاهد چالشهایی بودیم که فیلمساز مخاطب را شبیه فیلمهای اصغر فرهادی در موقعیت قضاوت قرار میداد و «عنکبوت» این ویژگیها را ندارد.
ایرجزاد تأکید کرد: ما به واسطه دایره محدود سوژههایی که میتوانیم به آنها بپردازیم پیدا کردن سوژه جدید واقعاً کار سختی است. از روز اولی که فیلمنامه «تابستان داغ» به من داده شد همراه نویسنده بارها آن را بازنویسی کردیم و سعی کردم در فیلمنامه و کارگردانی از سینمای اصغر فرهادی فاصله بگیرم. به عنوان مثال اصغر فرهادی قطع صحنهها را در کنشها انجام میدهد و ما چند لحظه بعد از کنش صحنهها را قطع میکردیم. شباهتی که وجود دارد در فیلم «تابستان داغ» با فیلمهای فرهادی بیشتر به فیلمنامه مربوط میشود نه کارگردانی. اما درباره دو فیلمی که ساختم و فیلم سومی که منتظر صدور پروانه ساختش هستم، باید بگویم که فاکتورهای مشترکی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به مساله خانواده با یک تِمِ جنایی اشاره کرد. من اساسا سینمای هیچکاک و برادران کوئن را خیلی میپسندم و در بین سینماگران ایرانی ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی سینماگران مورد علاقه من هستند.
در ادامه این نشست شرکا اظهار داشت: «عنکبوت» علاوه بر ژانر معمایی و جناییاش ویژگیهای سینمای روانشناختی را هم دارد و به همین دلیل در این فیلم لازم بود که ما پیوند این شخصیت با دین و مذهبش را به شکل بارزتری شاهد باشیم چرا که او مشغول انجام یک کار کاملاً عقیدتی است و اصلاً نمیتوان او را فردی روانی دید.
وی افزود: او اتفاقاً فردی متعادل با باوری غلط است که فیلم میتوانست به این جنبه که او چطور با خوانشی غلط از مذهب و دین به چنین جنایتکاری تبدیل میشود. نکته دیگر نگاه فیلمساز به زنان قربانی است که آنها را انسانهایی قابل ترحم میبیند و به راحتی درباره آنها قضاوت نمیکند. یکی از ضعفهای فیلم از نظر من این است که ما در فیلم در روند قتلها و رفتار شخصیت اصلی هیچ تغییر و تحولی شاهد نیستیم در حالیکه فیلمساز میتوانست بیشتر به خلوتهای او نزدیک شود و به نشانههایی چون رابطهاش با مادرش بیشتر بپردازد. فیلم با تصاویری تکاندهنده به پایان میرسد و صحنه حضور دختران در حیاط مدرسه واقعاً پس از ماجرایی که روایت شده تکاندهنده است. پیش از این هم در سکانسی همسر قاتل با دیالوگهایی خود را در خطر قرار گرفتن در موقعیت زنانی نشان میدهد که همسرش آنها را میکشت و این هم نکته مهمی است که فیلم به آن اشاره میکند.
ایرجزاد در بخش دیگری از این نشست اظهار داشت: این نکته و مسئله مهمی است که وقتی مسئول امرار معاش یک خانواده به دلیل جرمهایش زندانی یا حتی اعدام میشود، آن خانواده را نباید رها کرد و یکی از راههای بیان این حرف سینما است. مسائلی چون فقر آسیبهای فرهنگی بزرگی ایجاد میکنند که باید به آنها هم توجه داشت.
وی افزود: من در این فیلم اصلاً به دنبال پرداختن به دوقطبی مذهبی و غیرمذهبی نبودم. من میخواستم به انسانهایی با اذهان مسموم اشاره کنم که برخی انسانها را سیبهایی گندیده و خراب میبینند که باید از سبد خارج شوند تا دیگر سیبها را فاسد نکنند. ما با هر عقیدهای نباید به انسانها برچسب بزنیم، کما اینکه سعید حنایی این کار را میکرد و انسانهای زیادی را به قتل رساند.
در ادامه این نشست آنتونیا شرکا درباره اقدامات غیرمنطقی کاراکتر اصلی فیلم «عنکبوت» گفت: این یک قصه واقعی است، در تحلیل رفتار شخصیتهایی که چنین افکار خطرناکی دارند، نباید به دنبال واکنشهای منطقی باشیم. اگر قرار بود سعید حنایی واکنشی منطقی داشته باشد، پس از اتفاقی که برای همسرش رخ داد، باید از زنانی که به قتل میرساند حمایت میکرد چرا که آنها میتوانند باعث شوند که مردهای کمتری مزاحم همسرش شوند.
شرکا در پایان گفت: یکی از نکات مثبت این فیلم صحنههای قتل آن بود که واقعاً به خوبی کارگردانی شده بود.
ایرجزاد نیز در بخشهای پایانی این نشست اظهار داشت: بله من ادعا میکنم که صحنههای قتلی که در این فیلم شاهد هستیم، نمونهای در تاریخ سینمای ایران ندارند.