کارگردان مستند «انیمیشن ایرانی»:
استفاده ابزاری و مونوپلسازی تولیدات بخشنامهای آفت انیمیشن ایران است
مهرداد شیخان معتقد است: انیمیشن ایران اگر قرار باشد در شکل جهانی به موفقیت برسد، چه در ارائه و فروش و چه به عنوان سازهای ملی و فرهنگی باید از حلقه انحصارات خارج شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند «انیمیشن ایرانی» به کارگردانی مهرداد شیخان در طرح اکران حقیقت نمایش خود را آغاز کرده است. این مستند روایتی از ورود انیمیشن به ایران، هنرمندان موثر در این رشته و سیری است که پویانمایی از گذشته تا امروز طی کرده است. به بهانه نمایش این اثر گفتگویی با مهرداد شیخان داشتیم که در ادامه میخوانید:
انیمیشن در ایران چقدر قدمت دارد و مستند شما به لحاظ تاریخی از چه زمانی تاریخ انیمیشن ایران را روایت میکند؟
آغاز رسمی تولید انیمیشن در ایران بازمیگردد به تاسیس واحد نقاشی متحرک در اداره کل هنرهای زیبای کشور یا همان وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۳۸. این واحد توسط پرویز اصانلو پس از فارغ التحصیلی او در رشته فیلمبرداری انیمیشن و بازگشتشان از آمریکا اتفاق میافتد. البته زمینههایی برای تاسیس این کارگاه در سالهای پیشتر نیز وجود داشته است.
پیش از تاسیس این واحد، در نیمه دوم سال ۱۳۳۶اسفندیار احمدیه که در کارگاه هنر-گرافیک اداره کل هنرهای زیبای کشور فعال بود، به طور خودآموخته یک قطعه انیمیشن کوتاه با زمان ۱۵ ثانیه به نام «ملانصرالدین» را ساخته بود. پیش از اسفندیار احمدیه اما، جعفر تجارتچی با حجمی بیشتر انیمیشن تولید کرده بود. گفتههایی وجود دارد مبنی بر اینکه تجارتچی از نیمه دوم دهه بیست انیمیشنهای کوتاه تبلیغاتی برای سینماها تهیه و تولید میکرده و اسنادی وجود دارد که میگوید جعفر تجارتچی در آبان سال ۱۳۳۴ یکی از انیمیشنهایش را در یکی از سینماهای تهران نمایش داده. جعفر تجارتچی در مصاحبههایی که با او شده، مدعی بود در دوران نوجوانیاش در ابتدای دهه ده خورشیدی با تکنیک نقاشی روی فیلم انیمیشنهای کوتاهی ساخته و با آپاراتی کوچک به دوستانش نشان داده است.
«انیمیشن ایرانی» از چه ابعادی به این پدیده در کشور ایران میپردازد؟
این مستند به روند ورود و رشد انیمیشن در ایران حد فاصل دهه بیست تا ابتدای دهه نود میپردازد و جریانهای متفاوت هر حوزه را به صورت مجزا توضیح میدهد. اهم فعالیتهای تولیدات انیمیشن ایران در وزارت فرهنگ و هنر در دهههای ۳۰ و ۴۰، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تبلیغات تجاری، تلویزیون، آثار مستقل و تجربی و همچنین انیمیشنهای سینمایی بودهاند. این حوزهها هر یک گسترهای متفاوت و جدا از دیگری بودند که جستجو و تحقیقی مجزا با حجمی بالا نیاز داشتند.
برای ساخت این اثر از چه منابعی استفاده کردید؟
برای این پژوهش منابع مشخص و منسجمی درباره انیمیشن ایران وجود نداشت و آنچه هم که دیده میشد بسیار اندک، پراکنده و گاهی دور از دسترس قرار گرفته بود. میتوانم به جرات بگویم پژوهشی که برای این مستند انجام شده، علاوه بر استفاده در این مستند، به منبعی مشخص و تازه برای انیمیشن ایران تبدیل شده است.
اما در مورد روش و شکل پژوهشی انجام شده؛ میتوانم بگویم که برای شکل دادن به هسته مرکزی پژوهش مستند انیمیشن ایرانی، در ابتدای کار به سراغ افراد مرتبط رفتم و گفتگوهایی با آنها داشتم و همین شد نقطه آغاز؛ یعنی این حرکت بر اساس تاریخ شفاهی شروع و شکل گرفت. البته فعالیتهای انیمیشنیام از سالهای دهه شصت هم شانس بزرگی برای من بود تا با آشنایی بیشتری وارد کار شوم و با افرادی که بیشترشان از نسل قبل و ماقبل انیمیشن ایران بودند، ارتباط بگیرم. به مرور اما متوجه شدم بسیاری از اطلاعات بهتدریج و با گذشت زمان فراموش و یا مستهلک شدهاند. بهخصوص در مورد سالهای نخستین؛ بخشی از این موارد شامل نقلقولها و خاطرات افراد بود که همهشان دقیق نبودند. در قدم بعدی و برای صحت یافتههایم به جستجو در آرشیوها روی آوردم. مهمترین این بخشها شامل آرشیوهای فیلمخانه ملی ایران، موزه سینمای ایران، تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نیروی هوایی ارتش، آرشیوهای شخصی افراد و حتی مهاجرین بودند که بخشهای زیادی از امکان این جستجوها را فراهم میکردند.
معتقدم پژوهشها و دستاوردهای این فیلم میتواند آغازگر یکسری پژوهشهای دیگر درباره انیمیشن ایران با دامنههایی گسترده شامل فعالان، آثار، جریانها و خاستگاههای آن باشد و همچنین شروعی باشد برای پرداختن به زوایای پنهان و مغفول مانده هنر انیمیشن ایران.
چقدر در ساخت مستند به جلب نظر مخاطب عام توجه داشتید و اثر را برای چه قشر مخاطبی مناسب میدانید؟
این مستند کاربردهای آکادمیک برای پژوهشگران، علاقهمندان و دانشجویان رشتههای هنر، علوم اجتماعی و رسانه دارد. این مستند همچنین میتواند معرف هنر انیمیشن ایران برای مخاطبین جهانی، مردم کشورمان و حتی اکثر فعالین انیمیشن ایران باشد، مخاطبینی که انیمیشن ایرانی برایشان همچنان پدیدهای ناشناخته باقی مانده است. گذشته از این موارد این فیلم بهنوعی ثبت تاریخی انیمیشن کشورمان است که بخشی از فرهنگ این مرز و بوم به شمار میرود. «انیمیشن ایرانی» با اینکه یک فیلم کاربردی است، اما تلاش دارد با مخاطب عام نیز ارتباط مؤثری داشته باشد.
آیا انیمیشن در کشور ما طی سالهای اخیر مسیر رو به رشدی داشته؟ به نظر شما چه عواملی باعث شده تا امروز انیمیشن کشور ما نتواند اقبال و موفقیت آثار خارجی را داشته باشد؟
بله طی دو دهه اخیر به خصوص از دهه نود انیمیشن ایران رشد قابل توجهی داشته است، اما رشد کیفی انیمیشن ایران بیشتر در آثار کوتاه و مستقل دیده شده است. آثاری که بیشتر به همت نوآمدگان انیمیشن ایران تهیه و تولید شده است و افتخارات جهانی را کسب کردهاند.
انیمیشن ایران اما اگر قرار باشد در شکل جهانی به موفقیت برسد، چه در ارائه و فروش و چه به عنوان سازهای ملی و فرهنگی باید از حلقه انحصارات خارج شود. این حرف البته تازگی ندارد و مدتهاست گفته میشود. قبضه کردن تولیدات و استفاده ابزاری از انیمیشن و مونوپلسازی تولیدات بخشنامهای و امتیازدهی به این گونه تولیدات و تولیدکنندگان از مهمترین آفتهای انیمیشن ایران طی این سالها بوده است. این گونه تولیدات در نهایت مورد مصرف رسانههای داخلی نظیر تلویزیون و چند شبکه داخلی خواهند بود و همزمان راه را برای سایر گونهها و نگاهها میبندند. ابزاری شدن و فاصله گرفتن انیمیشن از ذات هنری خود و صرفا ارائه تفکر سفارش دهنده، باور یا لااقل اثر بخشی کار را از بین میبرد و در نهایت اثر در همان دور و چنبره خودش باقی میماند.
در حوزه فیلمنامهنویسی، طی سالهای اخیر انیمیشنهایی که ساخته شدهاند را در چه سطحی میبینید؟ آیا میتوان در این حوزه انتظار داشت که بتوانیم با دیگر کشورهای صاحب این صنعت رقابت کنیم؟
مورد فیلمنامه و نگاه حرفهای به این موضوع یکی از مهمترین دغدغههای صاحبان آثار است. فیلمنامه عامل و نیروی محرکهای ست که فیلم یا انیمیشن را به پیش میبرد و کار بر اساس و درباره آن ساخته میشود. در آثار کوتاه معمولا فیلمنامهها خوب عمل میکنند یا لااقل ضعف کمتری دارند. چون آثار کوتاه بر اساس دینامیسم فرم پیش میروند و در مرحله دوم درام را ارائه میدهند. اما در آثار بلند برعکس است. درام در پیش زمینه متن است و معمولا فرم در پس زمینه قرار میگیرد. ما معمولا در انیمیشنهای کوتاه فیلمنامههای منسجم و خوبی داریم، اما انیمیشنهای بلند اینطور نیستند. غالب اینها انگار با منطق تلویزیونی تولید شدهاند و یا ساخته شدهاند تا چیزی را با صدای بلند اعلام کنند. البته که بخشی از این ضعف از نگاهی شعارزده برمیآید. با این وصف اگر قرار باشد آثار انیمیشن ایران با کشورهای صاحب این صنعت یا لااقل در سطح جهانی مطرح شود، باید فیلمنامهنویسی و از آن مهمتر انتخاب موضوع با دست باز انجام شود. ما موضوعهای خوبی برای تبدیل به انیمیشن داریم.