در دانشگاه تربیت مدرس مطرح شد؛
شهره پیرانی: داریوش رضایینژاد در اعلاترین درجه دینش را به سرزمینش ادا کرد/ محمدرضا شفاه: بسیاری از شهدای ما برخلاف کلیشههای معمولی هستند
شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد، حسین دارابی و محمدرضا شفاه کارگردان و تهیهکننده فیلم سینمایی «هِناس» در جدیدترین اکران دانشگاهی این اثر مهمان دانشگاه تربیت مدرس بودند.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی پروژه، پس از نمایش فیلم «هناس»، شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد با اشاره به اینکه یکی از مکانهایی که فیلم «هِناس» باید در آن به نمایش دربیاید، دانشگاه است، درباره این اثر عنوان کرد: هر کدام از دانشجویان ممکن است در شرایطی که داریوش قرار گرفت، قرار بگیرند و دست به انتخابهایی بزنند بدین دلیل میگویم این اثر باید در دانشگاهها به نمایش دربیاید.
وی با اشاره به اینکه «هِناس» صرفا روایت زندگی او و معتقدست که انسانهای شبیه به خودش زیاد هستند، اظهار کرد: باید از حسین دارابی کارگردان فیلم و محمدرضا شفاه تهیهکننده اثر که جسارت به خرج دادند و چنین موضوع را برای روایت انتخاب کردند، تشکر کنم. بدون اغراق میگویم که اگر در بطن کار قرار نمیگرفتم، متوجه نمیشدم در فضای سینمای ایران تولید اینگونه آثار، تا چه اندازه سخت است.
پیرانی در ادامه با اشاره به اینکه همسرش دو سال جهشی درس خوانده و در ۱۶ سالگی دیپلم گرفته است، بیان کرد: داریوش فارغالتحصیل مهندسی برق از دانشگاه مالک اشتر است و شاگرد اول ورودی خودشان بود. پس از آن فوق لیسانس خود را در گرایش قدرت گرفت.
وی تاکید کرد: داریوش رضایینژاد تمام هم و غم خود را روی کار در حوزه تخصصیاش گذاشت و جزو انگشتشمار افرادی بود که در حوزه تخصصی خود حرفی برای گفتن و کاری برای انجام دادن داشت و بسیار متعهد بود.
همسر شهید داریوش رضایینژاد با اشاره به اینکه در سالهای اول ازدواج متوجه این مساله که شرایط زندگیش عادی نیست، شد، مطرح کرد: برحسب اتفاق متوجه شدم حوزه کاری همسرم چیست و از یک جایی به بعد یعنی زمانی که دخترمان به دنیا آمد، ایشان من را بیشتر در جریان کار قرار میداد و به نوعی به لحاظ روحی برای اتفاقی که قرار بود رخ بدهد، آمادهام میکرد. البته من متوجه نشدم چگونه آماده حادثه شدم اما لحظهای که ترور اتفاق افتاد، حادثهای بود که از مدتها قبل من منتظرش بودم.
وی ادامه داد: این شیوه زندگی انتخاب ایشان بود حتی میگفت که اگر به عقب بازگردد باز هم همین کار را انجام میدهد. داریوش ثمره تربیت پدر و مادرش و محیطی که در آن رشد یافت، بود؛ ثمره دوره جنگ که برای عدهای ملموس نیست و باید به این مساله اشاره کرد کسانی که در زمان جنگ مرزنشین بودند، سختیهای زیادی را متحمل شدند.
پیرانی یادآور شد: داریوش به لحاظ ظاهری شهید به مثابه شهید نبود این مساله در عکسهایش هم مشخص است. شاید من هم در مقطعی به ویژه زمانی که برای داریوش ایمیلی برای کار یا ادامه تحصیل در خارج از کشور میآمد دوست داشتم از ایران بروم اما داریوش میگفت که بیشتر از یکسال خارج از ایران دوام نمیآورد و برای این سرزمین است. من هم بعد از شهادت داریوش به این نقطه رسیدم. اگرچه اهل شعار نیستم و میدانم نسل جدید این حرفم را قبول نمیکند اما وقتی کسی برای چیزی هزینه میدهد، نمیتواند به راحتی از چیزی بگذرد و من در حال حاضر داریوش را درک میکنم.
همسر شهید داریوش رضایینژاد تاکید کرد: پایمان را از مرز بیرون بگذاریم ما را به عنوان ایرانی مسلمان میشناسند و هویتمان را از این سرزمین میبینیم. من همیشه تصور میکنم داریوش در اعلاترین درجه دینش را به این هویت ادا کرد و خوب میشود اگر ما هم در پایینترین سطوح این کار را انجام بدهیم. هزینهای که من پرداخت کردم، همسر و زندگیم و هزینهای که دخترم داده، پدرش بوده است.
پیرانی افرود: داریوش همیشه میگفت که فقط دعا کنیم دخترمان مسئول باشد و کارش را متعهدانه انجام بدهد. البته ایشان هیچ وقت نخواست آرمیتا ادامه دهنده راهش باشد اما دوست داشت کارش را درست انجام بدهد. آرمیتا که به شدت شبیه پدرش اشت، تاکنون در زندگی و درسش مسئول بوده است و امیدوارم ادامهدار باشد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به دو شخصیت «سهیل» و «فرهاد» تصریح کرد: کاراکتر «فرهاد» شاید در واقعیت ما به ازای عینی نباشد و در زندگی واقعی داریوش تلفیقی از چند کاراکتر واقعی بیرونی باشد اما ماهیت کلی کاراکتر و رفتارهای آن چیزی دور از واقعیت نیست و مشابه این اتفاق در اطرافیان و همکاران داریوش رخ داده است یعنی کسی بود که به او میگفت شغلش را رها کند. این ترکیب از چند شخصیت برای دراماتیزه شدن خلق شده است اما رفتارها فانتزی و ساختگی نیست و توسط افراد مختلف و نزدیکان داریوش رخ داده است.
همسر شهید داریوش رضایینژاد با اشاره به اینکه تفاوت افراد در انتخابها و موقعیتهاییست که قرار میگیرند، خاطرنشان کرد: داریوش از انتهای مسیری که انتخاب کرده بود، آگاه بود. آن زمان شنیدم حتی برخی از همکارانش که شرکت خصوصی تاسیس کردند به دیگران میگفتند با ما رفت و آمد نکنند چراکه ممکن است خطری آنها را تهدید کند. این موارد رویا یا شعار نیست بلکه وجود داشت.
محمدرضا شفاه تهیهکننده این اثر نیز در سخنانی عنوان کرد: واقعیت این است که نه فقط شرایط زندگی داریوش رضایینژاد بلکه در تاریخ پُرفراز و نشیب ایران تمام کسانی که برای کشور و اعتقادات و آرمانهایشان از خود گذشتند و خونشان ریخته شد، اینگونه نبوده است در شرایطی زندگی کنند که با امروز ما تفاوت دارد. در دهه ۶۰ شرایط زندگی بسیار سخت بود و هیچ شباهتی به امروز که تحریم هستیم، ندارد اما در این دهه افراد زیادی با وجود شرایط بسیار سخت زندگی به جبهه رفتند و شهید شدند که بخشی از این ماجرا تصمیم شخصی آنها بود.
وی افزود: شاید یکی از حرفهای عمیق و متفاوتی که زندگی داریوش رضایینژاد برای ما داشت و با دوستان تولیدکننده بسیار درباره آن حرف میزدیم، این بود که ایشان تصمیم گرفت متعهدانه عمل کند یعنی چیزی را که وظیفهاش بود، به درستی انجام بدهد.
تهیهکننده «هِناس» مطرح کرد: من هم به عنوان تهیهکننده در ابتدا تصور اولیهام نسبت به داریوش رضایینژاد، شهیدی بود که دایما عبادت میکرد اما وقتی به زندگی ایشان نزدیک شدم، فهمیدم بسیاری از شهدای ما برخلاف کلیشههای معمولی هستند.
حسین دارابی کارگردان «هِناس» نیز در سخنانی کوتاه با اشاره به اینکه این فیلم سینمایی به بخشی از زندگی داریوش رضایینژاد میپردازد و روایت مستندگونه ندارد، درباره شخصیتهای خاکستری این اثر اظهار کرد: شخصیت «فرهاد» نمادی از کارشکنیها و مشکلات و فردی فرصتطلب است که میخواهد به هدفش برسد. از سوی دیگر رفیق «داریوش» نماد کسی است که مانند دوستش در آن شغل باقی نمانده است و با تغییر شرایط اوضاع مالیاش بهتر میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ما سعی کردیم به صورت گزیده درباره مشکلات نخبگان نیز صحبت کنیم اما مانند برخی از فیلمها که نگاه به شدت تلخ و سیاه و ناامیدکننده به زندگی نخبگان دارند، نداشتیم بلکه روایت عاشقانه را برگزیدیم.