خبرگزاری کار ایران

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار
کد خبر : ۱۲۳۷۵۱۲

«آرت نیوز» در مقاله‌ای که به تازگی با قلم کلر دیویس منتشر شده، به ابعادی از زندگی و آثار لوییز بورژوا (مجسمه‌ساز آوانگارد) پرداخته است، که در نوع خود جالب است. این مطلب بهانه‌ای برای پرداختن به زندگی هنری بورژوا، هنرمند آوانگارد معاصر، است.

به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از آرت نیوز، کلر دیویس به تازگی پس از سال‌ها، زندگی هنری لوییز بورژوا (زن مجسمه‌ساز فرانسوی) را از ابعاد جدیدی بررسی کرده و «آرت نیوز» آن را منتشر نموده است. دیویس، لوییز مجسمه‌ساز را به واسطه نقاشی‌هایش مورد واکاوی قرار داده است. پیش از پرداختن به نقاشی‌های لوییزبورژوا از منظر کلر دیویس،‌ بهتر آن است اطلاعات جزیی‌تری از لوییز  مجسمه‌ساز و دلایل ارزش آثارش کسب کنیم و به چرایی این موضوع بپردازیم که آیا او هنرمندی «مدرن» و «آوانگارد» در دوران «کلاسیک» است.

 به گفته منتقدان مجسمه‌های لوییز انعکاس درد و رنج‌هایی هستند که او در کودکی و نوجوانی‌اش تجربه کرده و کافی است که مخاطب یک بار آثار او را ببیند تا آن‌ها را برای همیشه به ذهن بسپارد. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

کلاسیک‌کارانی که تفکرات مدرن داشته‌اند! 

به طور خلاصه اغلب هنرهای کلاسیک و به تبع آن‌ها سبک‌های مختلف ایجاد شده در گذشته‌های دور و نزدیک در دنیای امروز به سمت و سویی رفته‌اند که در کلیت به آن هنر «مدرن» و گاه «پست‌مدرن» می‌گویند. 

هنر «مدرن» به طور مشخص ویژگی‌های ثابتی ندارد و اینگونه نیست که بگوییم فلان اثر هنری به دلیل داشتن این چند ویژگی اثری «مدرن» است. اما در کل می‌توان اینگونه گفت که مشخصه بارز آثار مدرن هنری، «مفهومی» بودن آن‌هاست؛ هرچند زیبایی و المان‌های زیباشناسانه و نگاه متفاوت هنرمند از اهمیت زیادی برخوردار است، اما برخی هنرمندان و کارشناسان مفاهیم و ایجاز را از شاخصه‌های اصلی هنر مدرن می‌دانند. همه آنچه گفته شد تقریبا در همه هنرها مورد توجه است که نقاشی و مجسمه‌سازی هم برخی از آن‌هاست. موضوع جالبی که وجود دارد این است که برخی هنرمندان نسل‌های پیشین، سال‌ها قبل از عمومیت یافتن هنر «مدرن» شاخصه‌های آن را در آثارشان مورد توجه قرار داده‌اند و مفهوم در آن‌ها اهمیت بسیار داشته است. این دسته از هنرمندان همان‌هایی هستند که همچنان آثارشان دارای ارزش است. و حتی گاه این دسته از هنرمندان مولف در دوره خودشان و در زمان حیاتشان ناشناخته بوده‌اند و بعدها؛ شاید صد سال یا چندصدسال بعد مورد توجه مردم و کارشناسان و هنرمندان معاصر قرار گرفته‌اند. 

لوییز بورژوآ؛ نمونه موفق هنرمندی «مدرن» در دوران «کلاسیک» 

ژوزفین لوییز بورژوآ با نام کوتاه شده لوییز بورژوآ، لوییزبورژوا زاده شهر پاریس فرانسه با تابعیت آمریکایی بود که بیشتر به خاطر مجسمه عنکبوت مشهورش با نام «مامان» شناخته شده. موضوع جالب درباره این مجسمه‌ساز این است که پس ازشصت سالگی به شهرت رسید و این موضوع گویای این است که لوییز هم از آن دسته هنرمندان است که آثارش پیش از مورد توجه قرار گرفتن هنر «مدرن» و تاحدودی دیرتر از زمان خودش مورد توجه قرار گرفته است. باید یادآور شد آثار بورژوا را می‌توان در مکاتبی مانند سورئالیسم یا اکپرسیونیسم انتزاعی رده‌بندی کرد. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

 اثر «عنکبوت» مشهور به «مامان» لوئیز بورژوا (خارج از گالری ملی در اتاوا)

هنرمندی که خود را قربانی خانواده خشن و متزللش می‌داند! 

موضوع مهم دیگر این است که لوییز برخلاف هنرمندان هم‌عصر خود، آثارش را بر اساس ناملایمات عاطفی و سرخوردگی‌های شخصی و خانوادگی مربوط به دوران کودکی‌اش خلق کرده است که این اتفاق در نوع خود مورد توجه است. توجه به زندگی و گذشته تا به آنجا در آثار لوییز بورژوا نمود دارد که موضوع آثارش را درد و رنج و خشونت تشکیل می‌دهند. خودش در زمان حیات طی مصاحبه‌ای به این موضوع اقرار کرده که خشونت بخشی از تجربه روزمره زندگی خانوادگی او بوده است. و در نهایت اینکه او به شکلی آشکار روابط زنان و مردان را به چالش کشیده و خودش هم بر این موضوع تاکید داشته است. به طور واضح می‌توان گفت آثار هنری علیه لوییز واکنشی به خودکم‌بینی او و چالش‌هایی است که طی دوران زندگی از سر گذرانده است. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

یکی دیگر از سازه‌های لوییز بورژوا/ او علاقه زیادی به ساخت آثار عظیم و مفهومی داشته است

زنی مجسمه‌ساز ملقب به «شکنجه‌گر» 

گفته می‌شود تنش و خشونت تا به آنجا در آثار لوییز وجود دارد که برخی از مخاطبان آثار هنری لقب «ماده عنکبوت» یا «شکنجه‌گر» رابه او داده‌اند. اگر آثار این زن هنرمند را ببینم متوجه خواهیم شد که اغلب آثارش تکه‌هایی از بدن انسان را نمایش می‌دهند یا در ذهن مخاطب متبادر می‌کنند. با نگاهی به زندگی لوییز درمی‌یابیم که نمادهای به کار گرفته در آثارش نشات گرفته از زندگی خاکستری و متزلزل او در کودکی، نوجوانی و حتی بزرگسالی اوست. به طور خلاصه او در یکی از آثارش پای انسان را در قالبی شیشه‌ای قرار داده است. نمونه دیگر چنین آثاری پیکره برنزی آدمی بی‌سر است که خم شده و دست‌ها و پاهایش یکدیگر را لمس کرده‌اند.

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

«چشم‌ها» اثری دیگر از لوییز در مرکز هنری «استورم کینگ»

همانطور که گفته شد لوییز بورژوا در خانواده‌ای متزلل و پر مشکل بزرگ شده است. او پدرش را فردی عصبی و پرخاشگر دانسته است. او همچنین طی بیان خاطره‌ای گفته مادرش همیشه وسایلی را روی میز غذا می‌گذاشته تا پدر حین عصبانیت آن‌ها را بشکند و به دیگر وسائل آسیب نرساند! 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

«عنکبوت» از جنس برنز/ ورودی موزه گوگنهایم بیلبائو/ نمونه‌های متعددی از این اثر در کشورهای مختلف ساخته شده

لوییز، طی صحبت‌ها و ابزار خاطراتش با تاکید بر اینکه همواره مورد بدرفتاری‌ها پدر قرار می‌گرفته، نسبت به موضوعات غیراخلاقی پدرش هم توضیحات تلخی داده است. لوییز همچنین در دوران فعالیت‌های هنری‌اش مورد آزار همکارانش قرار می‌گرفته و آن‌ها کار و هنرش را جدی نمی‌گرفته‌اند. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

بخشی از دفتر شخصی لوییز در مه ۱۹۹۴ از آرشیو او که توسط بنیاد ایستون منتشر شده است

در نهایت اینکه تقریبا همه آثار لوییز بورژوا انعکاسی از آزارها و خشونت‌هایی است که در دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی تجربه کرده است. او در همین راستا حتی چیدمانی داشته که نامش را «ویرانی پدر» گذاشته است. اثر یک چیدمان شبیه به رحم مادر است که از گچ، لاتکس، چوب، پارچه و نور قرمز تشکیل شده‌است. سرنگونی پدر اولین قطعه‌ای بود که او در آن از مواد نرم در مقیاس بزرگ استفاده کرد. پس از ورود به چیدمان؛ بیننده صحنه پس از ارتکاب جرم را می‌بیند. قسمتی از یک ناهارخوری یا اتاق خواب که کودکان لکه مانندی از شورش کردن، به قتل رسیدن و خوردن پدر، خشنودند. 

مهاجرتی که منجر به شهرت شد! 

اما آنچه به طور جدی زندگی لوییز را تغییر داده مهاجرت به آمریکاست. خودش درباره آمریکا اینگونه ابراز نظر کرده: «اینجا می‌توانی هر چه می‌خواهی دیوانگی کنی و آزاد باشی. اما در اروپا همه چیز محدود است و همه جا زندان‌های کوچک و بزرگ هست.» در نهایت حضور او در آمریکاست که باعث شهرتش می‌شود. او پس از سال‌ها گمنامی در دهه هشتاد به واسطه موزه هنر مدرن شهر نیویورک مشهورشد و به دوسالانه ونیز راه یافت. و حال همه این اتفاق‌هاست که در دنیای امروز لوییز بروژوا را به عنوان هنرمندی شاخص، خاص و متفاوت از دیگر هنرمندان هم‌عصرش دانست. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

اثری دیگر لوییز بورژوا در نمایشگاه آثار اینستالیشن او با عنوان «ساختار وجود؛ سلول» در موزه «گوگنهایم»

شمایل جدید «لوییز بورژوا» به عنوان یک نقاش

آرت نیوز در مقاله‌ای که به تازگی منشر کرده به این موضوع اشاره داشته که لوییز بورژوا نقاش بوده است. اگر به آثار حجمی این هنرمند نگاهی بیندازیم متوجه تاثیرات نقاشی در آن‌ها خواهیم شد. 

اتفاقی که در حال حاضر رخ داده و آرت نیوز در مطلبش به آن اشاره داشته، این است که نقاشی‌های بورژوا این روزها توسط موزه متروپولیتن در معرض نمایش گذاشته شده و مورد بررسی قرار گرفته است. کارشناسان در همین راستا به این موضوع پی برده‌اند که نقاشی‌های کمتر شناخته شده لوییز گویای اسرار و کدهای بیشتری در مجسمه‌های اوست.

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

لوئیز بورژوا، زن سقوط کرده در موزه متروپولیتن 1946

کلر دیویس، یکی از مسئولان برگزاری نمایشگاه لوییز بورژوا درباره مواجهه‌ی مردم با نقاشی‌های لوییز گفته: آنچه که من را شگفت زده کرد این بود که مردم (حتی حامیان و دوستان چندین‌ساله او لوییز)، با نقاشی‌هایش آشنا نبوده‌اند و حتی آن‌ها را ندیده‌اند. 

این‌ عدم شناخت نقاشی‌های لوییز توسط دوست‌دارانش گویای این است که یا آثار مدرنش در زمان خودش توجه کسی را جلب نکرده یا اینکه او از معرض دید عموم قرار دادن آن‌ها و درکشان توسط مخاطبان نومید شده است. این احتمال هم وجود داشته لوییز علاقه‌ای به شهرت نداشته که خیلی نمی‌توان این دلیل را مهم برشمرد. 

البته کلر دیویس به این موضوع هم اشاره کرده که لوییز در زمانی که نقاشی را کنار گذاشته (سال ۱۹۴۹) روی مجسمه‌سازی تمرکز داشته است. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

«دست‌ها» یکی از نقاشی‌های لوییز بورژوا

آرت نیوز در ادامه نوشته است: نقاشی‌های نمایش داده در موزه «متروپولیتن» نشان‌دهنده مرحله اول زندگی حرفه‌ای بورژوا هستند. بیشتر آثار مذکور پس از آنکه لوییز از پاریس به نیویورک نقل مکان کرده است؛ یعنی زمانی که او با به دلیل اوضاع خانوادگی‌اش احساس گناه شدید داشته و استرس زندگی جدید را متحمل می‌شده است. 

به گفته کلر دیویس: لوییز در زمان خلق نقاشی‌ها پس از سال‌ها تحصیل، به تازگی تشکیل خانواده داده بود. همسر او رابرت گلدواتر نام داشته و از فعالیت‌های هنری لوییز حمایت می‌کرده اما لوییز ترجیح می‌داده در مقام یک زن معمولی خانه‌دار به زندگی‌اش ادامه دهد. شاید بتوان گفت: این رفتار لوییز مطمئنا به این دلیل بوده که او در زندگی با والدین چالش‌ها و استرس‌هایی را تجربه کرده که بعدها در آثار حجمی‌اش آن‌ها را نمود داده است.

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

اثری دیگر از لوییز بورژوا/ سال 2005

در ادامه مطلب «آرت نیوز» به اضطراب دائمی لوییز در فصل جدید زندگی‌اش می‌پردازد. در ادامه مطلب آرت نیوز آمده است که لوییز پس از تشکیل زندگی مشترک برای سه فرزندش هم نگران بوده و این تنش و دغدغه او را می‌توان در تابلوی «شب سرخ» (خلق شده بین سرخ سال‌های ۱۹۴۵-۱۹۴۷) دید. این اثر پرتره‌ای از لوییز است سه فرزندش در کنار او هستند. فضای تابلو دریای متلاطمی قرمز رنگ است. 

به گفته کلر دیویس آثار لوییز حتی در دوران مادر بودنش جنبه‌های تاریک‌تری داشته‌اند. با اینکه او سال‌ها قبل با مجسمه‌های عنکبوتی‌اش ویژگی‌های تهدیدآمیز و خشن مادرش را به چالش کشیده و با همان‌ها کسب شهرت کرده اما چنین مضامینی ریشه در نقاشی‌هایش داشته‌اند. او مجموعه‌ای دارد که در سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۷ خلق شده‌اند و گویای همین موضوع‌اند. کلر دیویس در جریان تحقیقات خود دریافت که لوییز طی سال‌های حضورش در نیویورک و پرداختن به نقاشی، مشغول کاوش‌های علمی بوده است. 

زنی به نام «لوییز» با آثاری سرشار از «درد و خشونت»+آثار

یک نقاشی دیگر از لوییز بورژوا

دیویس در ادامه گفته است: من متوجه شدم که لوییز در رابطه با معماری دوره رنسانس مشغول تحقیق و مطالعه رساله‌ها و منابع موجود بوده و علاقه داشته درباره ایجاد فضاهای مورد نظرش روی بوم به درک بالاتری برسد. در ادامه است که او به ناگاه فعالیتش در عرصه نقاشی را متوقف می‌کند که دلایلش مشخص نیست. در نهایت اینکه لوییز پس از سال ۱۹۴۹ به کلی قلم‌مو را کنار می‌گذارد. دیویس در مقاله‌اش تاکید می‌کند که هدفش از توجه به نقاشی‌های لوییز این بوده که درباره‌عدم ادامه فعالیت‌های او در عرصه نقاشی به پاسخی مشخص و قطعی برسد اما مطمئن شده که نمی‌توان برای این سوال پاسخ و دلیلی پیدا کرد. 

پایان حیات لوییز

لوییز بورژوا پس از یک زندگی سخت و پرفراز و نشیب و طولانی به تاریخ ۳۱ مه سال ۲۰۱۰ در سن ۹۸ سالگی در نیویورک درگذشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز