خبرگزاری کار ایران

یک خطاط و مدرس خوشنویسی مطرح کرد؛

این تصور که خوشنویسی ارزان تمام می‌شود، اشتباه است/ ترکیه روی ایونت‌ها و جشنواره‌هایش سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌کند

این تصور که خوشنویسی ارزان تمام می‌شود، اشتباه است/ ترکیه روی ایونت‌ها و جشنواره‌هایش سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌کند
کد خبر : ۱۲۳۰۱۴۷

صفر نورزاد می‌گوید: نقاش بوم و متریالش را می‌خرد و شروع به کار می‌کند اما خوشنویسی اینطور نیست. نقاشی با آبرنگ کار می‌کند و چیزی حدود پنج، شش تومان برای خرید نوع خیلی خوب آن هزینه می‌کند و با آن چندین کار تولید می‌کند. درست است که متریال من یک کاغذ آهار مهره مثلا به قیمت پنجاه هزارتومان است و قلم و مرکب هم خیلی هزینه نمی‌برد، اما برای آماده شدن کار چند هنر دیگر لازم است و باید با چند هنرمند دیگر همکاری داشته باشم و این رویه هزینه زیادی می‌برد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان هنرهای «ایرانی اسلامی» خوشنویسی یکی از با اهمیت‌ترین‌ها و اصیل‌ترین‌هاست که با وجود تبلیغات گسترده در سرتاسر جهان (بخصوص در حوزه خاورمیانه، و توسط ترکیه و امارات) به پاسداری و نگاه‌داری بیشتری از سوی مسئولان و هنرمندان نیاز دارد. از سوی دیگر خطر سرقت‌های ادبی هنری از سوی کشورهای هم‌جوار و آن‌هایی که با صرف بودجه کلان به برگزاری نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های هنری می‌پردازند هم بسیار جدی است. این سرقت‌ها و تصاحب‌ها تنها با بی‌توجهی دستگاه‌های دولتی و مسئولان فرهنگی کشور، همچنین انجمن‌های هنری و هنرمندان میسر خواهد بود که نمونه بارز آن ثبت پرونده خوشنویسی از سوی ترکیه به عنوان میراث ناملموس در یونسکو است که سال گذشته رخ داد.

یکی از راه‌های مقابله با چنین اتفاقاتی توجه بیشتر به برگزاری رویدادهای داخلی و بین‌المللی هنرهایی چون خوشنویسی و نگارگری است که با صرف بودجه‌های بیشتر میسر خواهد بود. مورد دیگر که از انجام این تصاحب‌ها و سرقت‌ها جلوگیری می‌کند، توجه به زندگی هنری و معیشتی هنرمندان حوزه‌های مذکور است. ارائه امکانات برای برگزاری نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی از کارهای موثری است که می‌تواند به واسطه آن از خوشنویسان و نگارگران و تذهیب‌کاران حمایت و توجه نسل‌های جدید را بیش از قبل به هنرهای ایرانی جلب کرد. یکی از اتفاقاتی که در همین راستا رقم خورده برگزاری نمایشگاه آثار خوشنویس جوان صفر نورزاد است که با حمایت حوزه هنری برپاشده و «خم گیسو» نام دارد.

نمایشگاه مذکور که از روز سه شنبه مورخ ۲۰ اردیبهشت ماه در حال برگزاری است، شامل آثاری با خط شکسته نستعلیق است که با توجه به شیوه قدما بخصوص هنرمندان دوران قاجار خلق شده‌اند.

این تصور که خوشنویسی ارزان تمام می‌شود، اشتباه است/ ترکیه روی ایونت‌ها و جشنواره‌هایش سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌کند

 صفرنورزاد دارای مدرک ممتاز خوشنویسی است و از سال هشتاد و هفت به عنوان مدرس رسمی انجمن خوشنویسان ایران به فعالیت مشغول است. او که عضو شورای انجمن خوشنویسان شهری است و مسئولیت آموزش این تشکل را به عهده دارد، طی سال‌های فعالیتش، ضمن شرکت در نمایشگاه‌های مختلف و مسابقات داخلی، در دوسالانه خوشنویسی قزوین (که آن را از معتبرترین رویدادهای کشور می‌دانند) به کسب رتبه اول و برگزیده نائل آمده است.

در ادامه گفتگوی ایلنا با این خوشنویس را بخوانید.

آیا هنری چون خوشنویسی و برخی دیگر از هنرهای تجسمی تحت تاثیر تبلیغات و تنوع هنرها مورد تهدید هستند؟ 

با این نظر که خوشنویسی به انزوا رفته موافق نیستم و نظرم بر خلاف این است. اما می‌توانیم نسبت به مقایسه خوشنویسی با هنرهای دیگر مثل نقاشی و نقاشی مدرن و دیگر هنرها درباره این مبحث صحبت کنیم. اما موضوع مهمتری هم هست که لازم می‌دانم پیش از هر چیز به آن بپردازم؛ باید این مسئله را در نظر داشته باشیم کسانی که آثار هنری را می‌خرند، افرادی هستند که شرایط مالی خوبی دارند. قاعدتا افرادی با شرایط مالی خوب خانه‌های بزرگی دارند و بر همین اساس آثار کوچک‌تر رشته‌های کلاسیک‌تر، خیلی مورد توجهشان نیست؛ و خب خوشنویسی هم از همین دسته آثار است. این نوع مخاطبان که در دسته عوام جامعه می‌گنجند، بیش از هر چیز به دکوراسیون خانه‌شان توجه دارند، پس قاعدتا سراغ آثاری با ابعاد بزرگتر و اصطلاحا مدرن‌تر می‌روند. بخش دیگر مخاطبان خوشنویسی از خواص جامعه هستند که به هرحال اثر هنری را می‌شناسند و به ارزش آن واقفند اما اغلب آنها نمی‌توانند این دسته از آثار را داشته باشند.

پس شما اوضاع اقتصادی مخاطبان را دلیل اصلی توجه یا عدم توجه به هنری چون خوشنویسی می‌دانید؟ قطعا بخشی از توجهی که از آن حرف می‌زنیم، خرید آثار هنری توسط مخاطب است که به ادامه حیات اقتصادی هنرمند می‌انجامد. در مقابل‌ عدم توجه و بی‌اهمیت انگاشتن هم، مسئله مهمی است که به صورت کلان و در طولانی مدت یک هنر را به انزوا می‌برد یا نابودش می‌کند.

بله فکر می‌کنم بیش از هر چیز باید شرایط اقتصادی مردم را مدنظر داشته باشیم. به این دلیل که در این رابطه هرمی وجود دارد که بر اساس آن باید اولویت‌بندی کنیم. امنیت زندگی اول این هرم قرار دارد و معیشت و خورد و خوراک و دیگر موارد ضروری در مرحله بعدی هستند. سپس می‌بینیم فرهنگ و هنر و توجه به آن، و در ادامه دغدغه خرید آثار هنری در کف هرم قرار دارند. یعنی اینطور می‌شود که آن‌هایی که به هنری چون خوشنویسی اهمیت می‌دهند و آثار این‌چنینی را دوست دارند، توانایی خرید آثار را ندارند و آن‌هایی که توانایی مالی دارند و با مشکلات کمتری مواجهند به خوشنویسی و هنرهای مشابه اهمیت نمی‌دهند.

چاپ دیجیتال و نقاشی‌ها و هنرهای دیجیتال تا چه حد به نفع یا ضرر هنری چون خوشنویسی است؟

دنیای دیجیتال و ابزار آن،‌ همچنین چاپ دیجیتال نمی‌تواند خوشنویسی را تهدید کند و به آن آسیب بزند. به نظرم این دو فرمت یعنی خوشنویسی و هنرها و چاپ‌های دیجیتالی خیلی باهم قابل مقایسه نیستند. شما فکر کنید شرکت‌های چینی ماشین‌هایی را با قیمت‌های بسیار پایین اما آپشن‌های بالا تولید می‌کنند و شرکت‌هایی مثل بنز و هیوندای و برندهای خاص، ماشین‌هایی را با قیمت‌های بالا می‌سازند که آپشن‌هایشان هم آنقدر بالا نیست. کدام‌ها ماشین‌تر هستند؟ وقتی اینها را کنار هم بگذارید، متوجه می‌شوید کدام‌ها قابل پسندتر هستند در حالی که هم ماشین‌های چینی و هم ماشین‌های اروپایی هر دو خودرو محسوب می‌شوند. خط و مثلا چاپ‌های دیجیتال هم چنین حالتی دارند. با هم قابل مقایسه نیستند در حالی که هر دو هنر محسوب می‌شوند. یکی سنتی و دیگری مدرن یا پیشرفته. در نهایت شما به واسطه چاپ دیجیتال عکس همان ماشین‌ها را چاپ کنید و به دیوار می‌زنید. آنچه به دیوار نصب کرده‌اید عکس ماشین است که برایتان ماشین نمی‌شود. شاید از هر دو؛ یعنی ماشین و عکس دیجیتال آن لذت ببرید، اما لذتی که از عکس آن می‌برید به لذت راندن ماشینی کلاس بالا نمی‌رسد. در نهایت اینکه هنر دیجیتال هرگز جای خوشنویسی را نمی‌گیرد و نمی‌تواند به ضرر این هنر اصیل عمل کند. 

اما هر هنری برای همراهی با زندگی و آدم‌های معاصر باید خودش را به روز کند تا مورد توجه قرار گیرد. خوشنویسی هم نمی‌تواند از این قاعده مستثنی باشد.

بله خب این مسئله هم وجود دارد و اگر خوشنویس بتواند مقداری شرایطش را با شرایط حال حاضر جامعه وفق دهد و همسان کند، می‌تواند موفق باشد.

با توجه به تمرکزتان بر هنر بگویید، زندگی امروز با همه تغییراتش چه اتفاقاتی را برای علاقمندان و نسل امروز رقم زده است. آیا علاقمندان امروز همان منش و اهداف مخاطبان گذشته را دارا هستند؟

با توجه به فعالیت‌هایم و ارتباطم با هنر خوشنویسی و تعامل با هنرمندان این عرصه، مثلا می‌بینم بسیاری از دوستان سیاه قلم کار می‌کنند و شاگردهای زیادی هم دارند و اتفاقا موفق هم هستند. چنین اتفاق و توجهی دلایلی دارد که درباره‌اش توضیح می‌دهم. ما در عصر سرعت قرار داریم و این قضیه بر نگرش نسل‌های جدید و نوع عملکرد آن‌ها تاثیر گذاشته است. یک زمانی هم نسلان ما اگر قرار بود شعری بیابند، باید می‌رفتند و کتاب‌ها و جزوه‌ها را مورد کنکاش و جستجو قرار می‌دادند و دسترسی به منابع کار راحتی نبود و معمولا کتاب هم نداشتیم. در نهایت کلی زمان صرف این کار می‌کردیم تا به نتیجه برسیم. بچه‌های الان با یک گوشی در آن واحد و در چند ثانیه، با یک جستجوی ساده آنچه را می‌خواهند، می‌یابند؛ حالا می‌خواهد شعر باشد یا هرچیز دیگر. در این عصر سرعت بعید می‌دانم بچه‌ها و جوانان حوصله این را داشته باشند که پنج، شش سال برای فراگیری خوشنویسی زمان صرف کنند. هنرجوی رشته‌ای چون سیاه قلم پس از آنکه طی سه، چهار ماه موضوعات را فراگرفت، یک تابلو خلق می‌کند و هرکس هم که آن را می‌بینید برایش به به و چه چه می‌کند. و یکی از دلایل علاقه به سیاه قلم در نسل جوان هم هم همین است. در صورتیکه خوشنویسی هنر بسیار دشواری است و فراگیری آن سال‌ها زمان می‌برد و اینطور نیست که در مدت زمانی کوتاه به خلق اثر در قالب تابلو بپردازید. در نهایت حتی اگر فردی به عنوان مخاطب حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشد و این هنر را نشناسد، طی مقایسه آثار، تشخیص می‌دهد که کجای کار ایراد دارد. چه رسد به اینکه شما حرفه‌ای کار کنید و یک فرد حرفه‌ای بخواهد درباره اثرتان نظر دهد. خوشنویسی دشوار و زمان‌بر است و هنری نیست که در مدت زمانی کوتاه فراگرفته شود. نسل های جدید تابع زندگی معاصر و این عصری هستند که اساس آن شتاب و سرعت است. 

به همین دلیل است که مثلا تابلویی می‌بینیم و به وجد می‌آییم و در مقابل با دیدن اثری دیگر (که مثلا توسط هنرمند امروزی خلق شده) می‌گوییم چرا این کار که زیبا هم هست، به دل نمی‌نشیند! دلیل این تفاوت نظر همان مشق کردن چندساله و عدم مشق و تمرین و کنکاش صاحب اثر امروزی است.

بله درست است. البته تفاوت و تغییر ذائقه‌ها را هم باید نظر بگیریم. می‌توان چنین مقایسه‌ای کرد که مثلا چلوکبابی درجه یک یا آبگوشتی که از نظر سنتی همه چیزش حساب شده بوده، کنار رفته‌اند و فست فودها جای آن‌ها را گرفته‌اند. می‌خواهم بگویم این ماهیت نیست که تغییر کرده بلکه ذائقه‌ها تغییر کرده‌اند و اگر می‌خواهیم چنین اتفاقی در هنر و خوشنویسی نیفتد؛ باید روی ذائقه مردم کار کنیم. به نظرم رسانه‌ها می‌توانند در این تغییر ذائقه خیلی موثر باشند و باید برای رسیدن به این هدف خیلی تلاش کنند تا مردم هنر واقعی را بشناسند. چنین توجهاتی لازم است و باید از سوی هنرمندان هم اتفاق بیفتد.

تلاش رسانه‌ها برای تغییر ذائقه و سلیقه مخاطبان و مردم به عملکرد آن‌ها بستگی دارد و هنرمند در آن خیلی دخیل نیست. اما به عنوان نمونه خودتان در این زمینه و به واسطه هنرتان، چه تلاش‌هایی داشته‌اید؟

مثلا من در نمایشگاه «خم گیسو» برخی آثار را در ابعاد و دیتیل‌های بزرگ چاپ کرده‌ام تا مخاطب آن ظرافت‌ها و زیبایی‌ها را در نگاه اول ببیند و بدانند چه اتفاقاتی افتاده که به خلق اثر منجر شده است. شاید اگر آثار ابعاد کوچکتری داشتند مخاطب متوجه آن زیبایی‌ها و ظرافت‌ها و دیگر جزییات نشود. در راستای همین کار شاید در آینده به سمت درشت‌نویسی هم بروم که از نظر بصری چشمگیرتر باشد.

اصالت و هویت هنر و اثر برایتان چه حد قابل اهمیت است؟ آیا طی این خلاقیت به اصول پایبند بوده‌اید؟

شخصا هر کاری هم بکنم قطعا اصالت و قواعد را زیر سوال نمی‌برم و آن‌ها را حفظ خواهم کرد، چون هر آنچه باید در عرصه خوشنویسی رخ داده و پخته شده و تمام شده است. اگر قرار باشد در اساس کار دست ببرم اتفاقات خوبی نمی‌افتد. به هرحال اصالت باید حفظ شود؛ منتهی در فضای گرافیکی جدید.

شما در نمایشگاه «خم گیسو» به شیوه قدما و هنرمندان خوشنویس قاجار توجه ویژه داشته‌اید. این شیوه قدمای قاجار چه ویژگی‌هایی داشته که به آن پرداخته‌اید؟ و چه مواردی وجود داشته که شاید در دوران معاصر به آن‌ها بی‌توجه بوده‌ایم؟

من روی شیوه‌های قدما و استادان گذشته خوشنویسی خیلی کار کرده‌ام و آن‌ها را نوشته‌ام از درویش عبدالمجید طالقانی (شاعر و عارف و خوشنویس) گرفته که بدون هیچ رقیبی روی خط شکسته نستعلیق کار کرده‌ و پای آن ایستاده تا میرزا غلامرضا و سیدعلی‌اکبر گلستانه. منتهی در آثار گلستانه به لحاظ بصری ویژگی‌هایی داریم که جدید و نو هستند و این نو بودن به لحاظ گرافیکی الان هم جدید به حساب می‌آیند. اگر آثار را ببینید، خواهید فهمید که چقدر ارتباط میان کلمات جالب است و درک می‌کنید استفاده از فضا و نقاط طلایی چقدر خوب اتفاق افتاده. به نظرم خط گلستانه رقص و نرمش و حالات خاصی دارد که واقعا هرکس از کنار آن‌ها رد شود بوی گلستانه می‌گیرد و توجهش جلب می‌شود. میرزا غلامرضا هم در نوع خودش عجوبه‌ای بوده است.

انجمن خوشنویسان شهر ری چقدر فعال است و چقدر از سوی ارشاد و دیگر نهادها حمایت می‌شود؟

من درواقع در انجمن خوشنویسان شهر ری بزرگ شده‌ام پس باید بگویم کلا داستان حمایت شدن از سوی نهادهای بالاتر از انجمن را کنار بگذاریم، چون وجود ندارد. اما انجمن شهر ری از موفق‌ترین و بهترین انجمن‌های ایران است. یک انجمن را ارتباط میان اعضای آن می‌سازد و اعضای انجمن شهر ری مانند یک خانواده هستند و ارتباط بسیارخوبی با هم دارند. خوشنویسان بسیار خوب و درجه یکی داریم، اما از آنجا که در یکسری جریان‌ها قرار نگرفته‌اند، شناخته شده نیستند.

درباره عملکرد انجمن خوشنویسان ایران نقدهایی وجود دارد. مثلا اغلب منتقدان این انجمن را در ثبت خوشنویسی نستعلیق به نام کشور ترکیه مقصر می‌دانند.

انجمن خوشنویسان یک پای قضیه است و نمی‌توان همه اتفاقات و امور را به این بخش ربط داد. ما وزارتخانه‌ای به نام ارشاد را داریم که در بخش دیگر ماجرا قرار دارد. من نمی‌دانم چه نهادهایی می‌توانند کمک کنند تا اتفاقات خوبی رخ دهد. مثلا ترکیه چرا باید خط نستعلیق را به نام خودش ثبت کند؟ چه اتفاقاتی رخ می‌دهد که این اتفاق می‌افتد. به هرحال برای وقوع این ثبت، زمینه‌سازی‌هایی صورت گرفت و به ناگاه اعلام شد که نستعلیق به نام ترکیه ثبت شده! وقتی ترکیه می‌آید و جشنواره‌ها و ایونت‌هایی را با جوایز کلان و فوق العاده درجه یک برگزار می‌کند بروز چنین اتفاقاتی دور از ذهن نیست. اگر یادتان باشد چند سال پیش بود که برای دیدار از مقدونیه تورهایی به مبلغ پنجاه هزارتومان برگزار می‌کرد و خب همه این کارها توجهات را به خود جلب می‌کند و به نفع آنهاست. 

 ترکیه درباره خوشنویسی رویدادها و نمایشگاه‌هایی برگزار می‌کند که خیلی از جشنواره‌های ما جدی‌تر و بزرگتر است.

ترکیه روی این موارد و هنرها سرمایه‌گذاری می‌کند. اینکه تامین چنین هزینه‌هایی چگونه از سوی دولت این کشور رخ می‌دهد را نمی‌دانم و مورد بحث نیست، اما همه این کارهاست که باعث می‌شود ناگهان بگویند نستعلیق مال ماست!

جدا از این مسائل خط نستعلیق ترکیه‌ای‌ها چه ویژگی‌هایی دارد؟

نستعلیق ترکیه به لحاظ کیفی خطی ناقص و ناکامل است و مقوله کرسی در آن‌ها به درستی رعایت نشده است. می‌توان گفت آن‌ها تقریبا نسخ را وارد نستعلیق کرده‌اند.

پس چگونه است که آثار آن‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و خوشنویسان ما با آن همه تبحر و استعداد در سطح جهانی مطرح نمی‌شوند؟

خوشنویس در ایران حمایت نمی‌شود و درآمدی ندارد و پس از سال‌ها فعالیت خانواده‌اش به او می‌گویند این همه کار کرده‌ای درآمدت چقدر است؟ فرد خوشنویس در ایران باید بازه‌ای ده پانزده‌ساله و بیست‌ساله را طی کند تا به مرحله استادی برسد در صورتی که اگر این زمان را صرف تحصیل در رشته‌های دیگر می‌کرد می‌توانست چند مدرک دکترا بگیرد.

به همین دلایل است که برخی هنرمندان ما لاجرم در رویدادهای خارجی و جشنواره‌ها و ایونت‌های ترکیه حضور پیدا می‌کنند و خط و ربط فعالیتشان را تغییر می‌دهند.

بله دقیقا همین است. مثلا رویدادی برگزار می‌کنند که جایزه آن پانزده هزار دلار است. حال شما حساب کنید بزرگترین و مهم‌ترین جشنواره ما دوسالانه خوشنویسی قزوین است و جایزه آن بسیار بسیار ناچیز است. حال درباره اینکه نحوه گزینش‌ها و داوری‌های رویدادهای ما به شکل است بماند و نمی‌خواهم به آن بپردازم.

اصولا جشنواره‌ها و باقی رویدادهای داخلی اتفاقاتی را رقم نمی‌زنند و می‌بینیم که در رابطه با آن‌ها سلیقه‌ای عمل می‌شود. اوج هنر خوشنویسی ما چه دوره‌ای بوده؟ مطمئنا دوران صفویه. مطمئنا در آن مقطع بساطی را برای خوشنویسان و دیگر هنرمندان آماده کرده بودند و حمایت‌هایی وجود داشته به همین دلیل است که شاهد بروز اتفاقات و خلق آثار با ارزش توسط خوشنویسان بوده‌ایم و در نهایت می‌گوییم اوج هنر ما دوران صفویه است. بعد هم قاجار را داشته‌ایم که در این مقطع نیز به هنرمندان بها داده می‌شده است.

روند ساخت یک اثر خوشنویسی تا کامل شدن چقدر است؟

آماده شدن یک اثر خوشنویسی خیلی سخت است. من تقریبا سی و هشت، نه اثر را در نمایشگاه «خم گیسو» پیش روی مخاطبان قرار داده‌ام و آماده شدنشان بسیار سخت و زمان‌ّبر بوده است.

آیا هنر خوشنویسی به لحاظ متریال هنر ارزانی محسوب می‌شود؟ 

خیر؛ اصلا اینطور نیست. خوشنویسی هنر گرانی است.اگر بخواهم خوشنویسی را با هنرهای دیگر مقایسه کنم باید بگویم نسبت به هنری مثل نقاشی خیلی هزینه‌بر است. نقاش بوم و متریالش را می‌خرد و شروع به کار می‌کند. اما خوشنویسی اینطور نیست. مثلا فرد نقاشی که با آبرنگ کار می‌کند چیزی حدود پنج، شش تومان برای خرید نوع خیلی خوب آن هزینه می‌کند و با آن چندین اثر می‌کشد. درست است که متریال من یک کاغذ آهار مهره مثلا به قیمت پنجاه هزارتومان است و قلم و مرکب هم خیلی هزینه نمی‌برد، اما برای آماده شدن کار چند هنر دیگر لازم است و باید با چند هنرمند دیگر همکاری داشته باشیم و این رویه هزینه زیادی می‌برد. مثلا تذهیب‌کار یک هزینه می‌گیرد، قاب‌ساز و قطعه‌بند هم باید دستمزد بگیرند. گاه نگاگری و هنرهای دیگر هم بخشی از کار است و خب مجموع همه اینها هزینه بسیار می‌طلبد. 

خیلی‌ها تصور می‌کنند خوشنویسی به متریال‌ زیادی نیاز ندارد. 

اصلا اینطور نیست. یک اثر خوشنویسی حداقل از یک میلیون هزینه می‌برد و این مبلغ تا سی، چهل میلیون تومان افزایش می‌یابد. حالا شما حساب کنید در آثار تذهیب با کیفیت از طلا استفاده می‌شود. همه اینها هزینه بر است.

از نمایشگاه «خم گیسو» بگویید. آیا گالری که ابولفضل عالی برای نمایش آثار خوشنویسی از استانداردهای لازم برخوردار است؟

همکاری مسئولان حوزه و عوامل سالن با ما انصافا خیلی عالی بوده است. به لحاظ چیدمان و نورپردازی‌ها و دیگر موارد هم همه همکاری‌های لازم صورت گرفته و از کم و کیف این اتفاق خیلی راضی هستم. موردی که وجود دارد این است گالری‌های حوزه هنری روزهای پنجشنبه و جمعه تعطیل هستند و خب در این روزها امکان مراجعه برای علاقمندان و مخاطبان بیشتر است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز