خبرگزاری کار ایران

آیین‌های موسیقاییِ منسوخ شده‌ی ماه رمضان+چند اثر کمیاب و ناشنیده

آیین‌های موسیقاییِ منسوخ شده‌ی ماه رمضان+چند اثر کمیاب و ناشنیده
کد خبر : ۱۲۱۸۴۹۱

ماه مبارک رمضان مملو از آیین‌ها و مراسم متنوع و زیبایی است که حال بسیاری از آنها فراموش شده‌اند و هرآنچه باقی مانده به مدد وجود بزرگانی است که تا به امروز تلاش کرده‌اند و حال بسیاری از آنها دارفانی را وداع گفته‌اند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان اعیاد و مناسبت‌های مذهبی، ماه رمضان از اهمیت بسزایی برخوردار است و این مهم بودن را می‌توان در آیین و مناسک فرهنگی هر شهر و دیار مشاهده کرد. هریک از این آیین‌ها علاوه بر آنکه بخشی از ویژگی‌ها و خصلت‌های مذهبی و اجتماعی هر قوم را در خود جای داده‌اند، زیبایی‌های شنیداری و بصری مختص به خود را دارند. این درحالی‌ست که مخاطبان عموما با تعداد معدودی از این آیین‌ها آشنایی دارند. یکی از آیین‌هایی که تقریبا عامه مردم از آن اطلاع دارند «مناجات‌خوانی» است که دلیل این اتفاق هم، توجه کم و بیش آوازخوانان ایرانی به این گونه شناسنامه‌دار است. محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و اکبر گلپایگانی (از نسل گذشته) و محمد معتمدی، سالار عقیلی و برخی دیگر (متعلق به نسل‌های جدیدتر) آوازخوانانی هستند که «مناجات‌خوانی» را مستقیم یا غیرمستقیم مدنظر داشته‌اند و در این رابطه آثاری را تولید و ارائه کرده‌اند. اما دیگر آیین‌هایی موسیقایی مذهبی ماه مبارک رمضان کدام‌ها هستند و دلیل اهمیت و زیبای‌شان چیست؟ مطلب پیش‌رو در ادامه به این موضوع می‌پردازد و از آیین‌ها و مناسکی می‌گوید که تقریبا منسوخ شده‌اند یا به ورطه فراموشی رفته‌اند. 

«پیش‌خوانی» در دستگاه چهارگاه

«پیش‌خوانی» یکی از آیین‌های ایرانی ماه رمضان است که در برخی شهرها و روستاها اجرا می‌شده، اما اینطور که می‌گویند بیش از دیگر مناطق در جنوب کشور عمومیت داشته و حال در شهرهای معدودی اجرا می‌شود که یکی از آن‌ها جیرفت است. 

طی «پیش‌خوانی»، مسلمانان یک تا سه روز قبل از رویت ماه رمضان به پیشواز این مناسبت مهم می‌رفته‌اند. به این ترتیب که اجراکنندگان یک ساعت قبل از اذان صبح در زمان سحر بیدار می‌شده‌اند و به بام خانه یا به بالای گلدسته مساجد می‌رفته‌اند و مناجات سحر می‌خوانده‌اند و مضمون اشعار هم در همین رابطه بوده است. 

در شروع «پیش‌خوانی» مردم با شنیدن مناجات از خانه‌های همسایه یا گلدسته مساجد محل، به فرستادن صلوات دعوت می‌شده‌اند. «پیش‌خوانی» تقریبا در همه شهرها و روستاها به یک نحو اجرا می‌شده و تنها تفاوت‌ها در مضمون و محتوای اشعار است که بر اساس فرهنگ هر قوم سروده یا انتخاب می‌شده است. 

به طور مثال در سیستان و بلوچستان چنین می‌خواندند: 

«اول به خدای حی داور صلوات

دوم به رسول تاج بر سر صلوات

سوم به تمام کوفیان لعنت باد

که چهارم، به صاحب ذوالفقار دو سر صلوات» 

این گونه آوازها برای شروع پیش‌خوانی ماه رمضان اغلب در دستگاه چهارگاه اجرا می‌شده‌اند و می‌توان گفت در این رابطه از هنر «چاووشی‌خوانی» هم بهره می‌برده‌اند. به همین دلیل است که مناجات‌خوان‌های «پیش‌خوان» را در برخی شهرها «چاووش» یا «چاووش سحری» می‌گفته‌اند. 

خدابخش دلیری (نویسنده و شاعر اهل شهرستان جیرفت) درباره پیشخوانی اینگونه گفته است: در گذشته برای اطلاع رساندن ماه مبارک رمضان کسی از مردم که متعهدتر بود و یا سواد بیشتری داشت، چند روز قبل از فرارسیدن این ماه مبارک به همه اعلام می‌کرد که ۴ یا ۵ روز دیگر ماه رمضان شروع می‌شود تا مردم برای روزه گرفتن آمادگی پیدا کنند.»

اجرای چاووش سحر شب‌های قدر دزفول با اجرای ملا عبدالرضا

این فایل صوتی را علی صدیق‌راد به هوشنگ جاوید داده و نزدیک به چهارگاه اجرا شده است

 

 

رویت هلال

 فرا رسیدن رمضان منوط به رویت هلال ماه است که اغلب توسط روحانیون و افراد معتمد انجام می‌شود و به اطلاع مردم می‌رسد. رویت هلال ماه در گذشته بر اساس آیینی انجام می‌شده که موسیقی مخصوص به خود را داشته است. 

«آیین رویت هلال» در دو زمان اجرا می‌شده است؛ یکی اول رمضان برای دیدن هلال ماه رمضان و آغاز روزه‌داری و عبادت مردم. دوم در آخرین شب ماه رمضان، برای رویت هلال ماه شوال و اثبات آن. در روز پایانی اجراکنندگان با آرزوی قبولی طاعات مردم اشعاری را می‌خوانده‌اند که مضمون آن مربوط به خداحافظی با ماه رمضان بوده است. 

پیش از فرا رسیدن ماه رمضان، بزرگان محله با همراهی دو یا چند نوحه‌خوان که صداهای خوبی داشته‌اند بر بلندی می‌رفته‌اند و دهل‌زنان و نقاره‌نوازان و کرنا نوازان برای اجرای موسیقی آن‌ها را همراهی می‌کرده‌اند؛ در حالی که پیش از این اتفاق، آن دسته از اهالی که اوضاع مالی بهتری داشته‌اند نقل و شیرینی را برای پذیرایی از مردم آماده می‌کرده‌اند. در ادامه، همه چشم بر آسمان داشته‌اند و آواز یا آوازهای مربوط به آیین رویت هلال ماه را هم‌خوانی می‌کرده‌اند. 

باید یادآور شد که آیین رویت هلال ماه صرفا با همین عنوان مورد توجه نبوده و اهالی هر شهر و منطقه نامی برای آن به کار می‌برده‌اند اما آنچه در همه آن‌ها مشترک است حضور سیدی در جمع است تا پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) را به یاد آورد. و اینکه مردم در روز پایان ماه رمضان دیدن روی سید را خوش یمن می‌دانسته‌اند. آیین رویت هلال ماه زمانی مورد توجه بود که رسانه‌های جمعی چون رادیو و تلویزیون در دسترس همه مردم نبود و آن‌هایی که در روستاها و مناطق دورافتاده زندگی می‌کردند از این امکان بهره می‌بردند.

مناجات‌خوانی استاد نصیری نسب

نصیری‌نسب یکی مناجات‌خوان‌های ماهر بوده که به مدت سه دهه در آستان قدس رضوی فعالیت‌ داشته است. او در اجرای اذکار، مناجات، مناقب و نوحه‌گری مهارت بسیار داشته است. فایل پیش‌رو تنها اجرای باقی مانده از اوست که در ستایش و مناقب رضوی خوانده شده.

 

 

دهل و نقاره‌زنی

«دهل و نقاره‌زنی» که آن را «طبل زنی» هم می‌نامند؛ یکی دیگر از آیین‌های مربوط به ماه رمضان است که هنوز در برخی روستاها اجرا می‌شود. در گذشته محل اجرای این آیین، مکان‌های از پیش تعیین شده یا نقاره‌خانه‌ها بوده است. این رسم پس از رویت هلال ماه قابل اجراست و هر روز تا آخرین روز رمضان و رویت هلال ماه شوال در زمان اذان صبح و مغرب در دو وعده سحرو افطار اجرا می‌شود. آنطور که می‌گویند، پس از دهل و نقاره‌زنی، توپ خاصی به نام «زنبورک» به صدا درمی‌آمده تا مردم از این اتفاق مطلع شوند که به نوعی استقبال از اذان صبح و مغرب بوده است. 

طی این مراسم دهل و نقاره در هر بار اجرا حدود ده تا پانزده دقیقه می‌نوازند. هر نوبت شامل سه بار است که به فاصله یک ساعت از بار قبلی نواخته می‌شود. دهل و نقاره‌زنی آن زمان که امکانات اولیه‌ای چون ساعت در دسترس همگان نبوده به کمک ابزار دیگری اجرا می‌شده که حکم ساعت داشته و به آن «ساعات آبی» می‌گفته‌اند. 

ساعات‌های آبی (شامل تشتی بزرگ و فنجان مسی متوسطی بوده که ته آن سوراخ ریزی داشته است) طی این روند فنجان را روی آب قرار می‌داده‌اند و هر بار که فنجان به زیر آب می‌رفته، نقاره‌ها به صدا درمی‌آمده‌اند، فردی که مراقب وقت نگهداشتن با این ساعت بود را «فنجان‌کش» می‌گفته‌اند. او اغلب سرگروه دهل زن‌ها و نقاره‌نوازان هم بوده است. 

اتفاق جالب توجه دیگر اینکه، زمان باقی مانده تا وقت دعا و اذان صبح، بر اساس نوع ضرباهنگ و ریتم سازها اعلام می‌شده و مردم هم به طور کم و بیش از این روال مطلع بوده‌اند. موضوع دیگر این است که دهل و نقاره در دقایق و ثانیه‌های آخر باقی مانده تا سحر یا اذان صبح، ریتمی شکسته و به هم ریخته داشته تا به این ترتیب مردم مطلع شوند زمان زیادی به اذان نمانده است. 

طبل‌زنی یا دهل و نقاره زنی در شهرها و روستاها اسامی مختلفی دارد. به طور مثال در استان مازندران و توابع آن به این آیین «پیشنمازی» می‌گویند و در کردستان از آن با عنوان «آوروغان» یاد می‌کنند که به معنای آب و روغن است. 

در پایان باید گفت اتفاقی دیگری که حین اجرای دهل و نقاره رخ می‌داده، این بوده که اهالی وقف برخی از درآمد خود را به اجراکنندگان می‌داده‌اند و هنوز در برخی شهرها این روال پار برجاست. به طور مثال اهالی شهر طبس مقولاتی به اسم «وقف‌نامه زنبورک‌زنی» و «نقاره‌زنی» داشته‌اند که بر اساس شنیده‌ها در اداره اوقاف این شهرستان موجود است. 

سحرخوانی

«سحرخوانی» یا «سحری‌خوانی» یا «سحوری‌خوانی» همانطور که از عنوانش پیداست یکی دیگر از آیین‌های ماه رمضان محسوب می‌شود و با اینکه از اهمیت بسیاری برخوردار بوده، حال به ندرت در برخی روستاها اجرا می‌شود. 

شاید یکی از دلایل مهم‌ عدم تمایل اهالی بسیاری از روستاها به اجرای «سحری‌خوانی» وجود رسانه‌هایی چون تلویزیون و رادیوست که در دنیای امروز به طور کم و بیش در مناطق دور افتاده هم قابل استفاده است. در گذشته اهالی شهرها و روستاها «سحرخوانی» را میراث اجدادی خود می‌دانسته‌اند. طی این رسم افراد خوش صدایی که نسبت به اجرا خودشان را متعهد می‌دانسته‌اند یکی، دو ساعت پیش از اذان صبح بر روی بام یا نقطه‌ای مرتفع می‌رفتند و اشعاری را در قالب مناجات اجرا می‌کردند. اشعار مربوط به این رسم دیرینه آثاری از شاعران ایرانی بوده که سلیقه اجرا کننده و اهالی در انتخاب آن نقش مستقیم داشته است. آن زمان که هنوز رسانه‌ای نبود مردم با صدای سحری‌خوان از خواب برمی‌خواسته‌اند و سفره سحری را برای اهل خانه تدارک می‌دیده‌اند. 

سحری‌خوان که به او «خوش‌خوان» هم می‌گفته‌اند، صرفا یک نفر نبوده و به اقتضای وسعت و گستره هر منطقه بر تعداد خوانندگان افزوده می‌شده است. آن‌ها چند نفری بر گلدسته مسجد یا هر مکان مرتفع مورد تایید دیگر می‌رفته‌اند و به صورت انفرادی یا دوصدایی و چندصدایی به خوانش اشعار می‌پرداخته‌اند. اگر «سحرخوانی» در مسجد اجرا می‌شده به آن «گلدسته‌خوانی» هم می‌گفته‌اند و خواننده را «گلدسته‌خوان» می‌نامیده‌اند. 

 سحری‌خوان‌ها تا نزدیک اذان به خوانش اشعار می‌پرداخته‌اند و با نزدیک شدن به دقایق پایانی پیش از اذان در پایان ابیات؛ صلوات می‌فرستاده‌اند. این صلوات فرستادن کد و نشانه‌ای بوده تا مردم روزه‌دار بدانند تا پایان سحر و سحری خوردن زمان زیادی باقی نمانده است. باید گفت «صلوات‌خوانی» هم یکی از آیین‌های مرسوم در ماه رمضان است و برخی صلوات فرستادن در آخر هر بیت را «صلوات خوانی» می‌دانسته‌اند. 

سحرخوانان در پایان اجرا به خواندن دعای سحر می‌پرداخته‌اند و در ادامه هم اذان صبح را اقامه می‌کرده‌اند. آنچه سحری‌خوان‌ها را در بین مردم اعتبار می‌بخشیده، اشرافشان بر نحوه اجرای نغمه‌ها بوده است. آن‌ها معمولا به واسطه نحوه خواندن نغمه‌ها، مردم را از روزهای خاص ماه رمضان و اتفاقات مربوط به آن مطلع می‌کرده‌اند. 

«سحری‌خوانی» هم مانند دیگر مناسک مذهبی مختص به ماه رمضان در هر منطقه اسم خاص خود را داشته و دارد. «مناجات‌خوانی»، «مناجات سحری»، «شب‌خوانی»، «سحرآوازی» و «شب‌خوانی رمضان» نیز نام‌های دیگر آن هستند. به نمونه شعری که در «گلدسته‌خوانی» منطقه گز اصفهان اجرا می‌شده توجه کنید؛ 

«خلاق هر شبم امشب خوشم به حمدالله

که آنچه خواسته‌ام، گشته مستجاب امشب

عجب نیست که به دورم از شاهد و شراب امشب

مرو‌ای عمر با شتاب امشب

«سحری‌خوانی» در مناطق غرب و شرق ایران/ جلوه «تنبور» و «دوتار» در مراسمی آیینی

مناطقی چون کردستان، کرمانشاه (در غرب ایران) و شهرهای مختلف خراسان بزرگ (در شرق ایران) سحری‌خوانی را متفاوت‌تر از شهرهای دیگر برگزار می‌کرده‌اند. آنچه اجرای کردها و خراسانی‌ها را با اهالی دیگر مناطق متفاوت می‌کند، بهره‌گیری از دو ساز باستانی و دست نخوره «تنبور» و «دوتار» است. لازم به یادآوری است که قوم لر و طایفه‌های زیرمجموعه آن هم اجراهایی مانند کردها داشته‌اند و آیین «سحری‌خوانی» را با تنبور یا سازهایی چون تال (کمانچه لری) اجرا می‌کرده‌اند. 

معمولا مریدان مکاتب عرفانی که دارای چند شاخه است، به همراه پیر خود (بزرگ قوم و طایفه که به لحاظ معنوی و اخلاقی مورد تایید بقیه است) از نیمه شب تا فرا رسیدن زمان اذان صبح یا همان سحر، در مکان‌های خاصی که داشته‌اند (خانقاه‌ها و جم‌خانه‌ها و تکیه‌ها) با همراهی ساز که به صورت انفرادی یا جمعی نواخته می‌شده به نیایش و مناجات می‌پرداخته‌اند. که در این میان می‌توان به مقام سحری که مربوط به یارسان‌های منطقه کرمانشاه (صحنه و گوران) است، اشاره کرد. خوانندگان کرد این مقام را به شیوه‌های زیبایی اجرا کرده‌اند که در میان آن‌ها اجرای سیدخلیل عالی‌نژاد شنیدنی است. این روال در ایل‌ها و مردم چادرنشین هم مرسوم بوده است به این ترتیب که نوازنده و خواننده یا «مقام نواز و مقام‌خوان» پیش از اذان به نقطه‌ای مرتفع می‌رفته‌اند و به خواندن اشعار یا کلام‌هایی در رابطه با ماه رمضان و فضلیت‌های آن می‌پرداخته‌اند. این رویه در خراسان هم به همین شکل مرسوم است با این تفاوت که اشعار مربوط به مردم منطقه با دوتار خوانده و نواخته می‌شده است. باید یادآور شد دف نیز در «سحری‌خوانی» برخی مناطق کاربرد دارد. به طور مثال در شهر مهاباد شخص سحرخوان با نواختن دف اشعاری را می‌خواند تا مردم را به بیدار شدن دعوت کند. 

اجرای مقام سحری با نوازندگی و خوانندگی سیدخلیل عالی‌نژاد در  قالب دو فایل صوتی و تصویری

این مقام مختص دو منطقه صحنه و گوران واقع در کرمانشاه است.

 

 

فایل صوتی اجرای مقام سحری توسط زنده‌یاد عالی‌نژاد

 

 

منقبت‌خوانی یا مناقب‌خوانی

«منقبت» یا «مناقب‌خوانی» هم یکی دیگر از آیین‌های با اهمیت ماه رمضان است که در ستایش خداوند و پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) خوانده می‌شود. این آیین قدمت بسیار دارد و پیشینه آن به قرن ششم هجری می‌رسد و در اینباره اسناد و مدارکی هم موجود است. مورخان قدیمی‌ترین و مهمترین اثر مکتوب در رابطه با «مناقب‌خوانی» را کتاب «انقص» نوشته عبدالجلیل رازی می‌دانند. این اثر به طور دقیق‌تر در اواسط نیمه قرن ششم هجری تالیف شده که خود به تنهایی سندی معتبر در رابطه با قدمت «منقبت‌خوانی» یا «مناقب‌خوانی» است. 

 «منقبت» یا عبارت جمع آن «مناقب» به معنای ستودن اعمال نیک است و به این ترتیب می‌توان گفت، اجرا کننده یا همان «منقبت‌خوان» فردی بوده که صفات و خصلت‌های نیک پیامبر (ص) و اصحاب او را با شعر و آواز بخواند. به عبارت دیگر «منقبت‌خوانان» در واقع همان مداحان شیعه بوده‌اند و آثاری در مدح پیامبراسلام (ص)، امام علی (ع)، امام حسین (ع) و رشادت‌ها و جوانمردی‌های بزرگانی چون حضرت عباس (ع) را در قالب کلام در می‌آورده‌اند. البته «منقبت‌خوانی» در ابتدا صرفا به ماه رمضان اختصاص نداشته و در مدح و ثنای امام حسین (ع) و یارانش اجرا می‌شده و زمان عمومیت یافتن دوران صفویه بوده است. 

«منقبت‌خوانی» کمی بعد، گستره بیشتری پیدا کرده و با عمومیت یافتن مفاهیم و مضامین شیعی در ثنای مولای متقیان علی (ع) خوانده می‌شده و اجرا کنندگان در مراسم مذهبی دیگر (به ویژه آیین‌های ماه مبارک رمضان و لیالی قدر) صفات تحسین‌برانگیز به ایشان پرداخته‌اند. از همان زمان آئین «منقبت‌خوانی» به عنوان بخشی از آیین‌های نمایشی و نیایشی ماه مبارک رمضان در میان مردم مرسوم شد. 

لازم به ذکر است که این آیین مختص به کشور ایران نیست و در افغانستان، افغانستان، تاجیکستان و پاکستان هم اجرا می‌شود. می‌توان گفت در میان تمام آیین‌های مذهبی، بخصوص آن‌هایی که به ماه رمضان اختصاص دارند، «منقبت‌خوانی» همچنان وجود دارد و ماه رمضان هر سال اجرا می‌شود. 

در ادامه به برخی از اشعار «منقبت‌خوانی» توجه کنید؛ 

«بی علی دین در مثل باشد حباب

پوچ و تُو خالی حبابی در سراب

تازه آن را هم ببیند بین خواب

مستِ مجنونی به حال اضطراب

دین کامل با علی پیدا شود

دین فقط در عشق او معنا شود

عشق مولایم علی عشق خداست

عشق او بر هر غم و دردی دواست…» 

یا؛ 

«توگر دنیا بخواهی از علی (ع) خواه

جنان را هم تو از دست ولی خواه

که حضرت می‌کند هر جا کفایت

ببینی هر زمان از او عنایت

کسی‌گر سوی جنات نعیم است

علی (ع) تنها صراط مستقیم است» 

 

اجرای مناقب علوی توسط مولاوردی خواجه‌وند

این هنرمند گمنام اهل منطقه کوه چارملک، تاکستان، قزوین بوده است.

 

 

رمضان‌خوانی

«رمضان‌خوانی» هم یکی دیگر از آیین‌های مذهبی موسیقایی ایرانی‌هاست که فراموش شده و کسی به اجرای آن نمی‌پردازد. هوشنگ جاوید درباره این رسم دیرینه اما فراموش شده گفته است: رمضان‌خوانی یکی از آئین‌های زیبای ماه رمضان در ایران بود که در دهه‌های اخیر بسیار کمرنگ شده است، این آئین درنیمه ماه رمضان به تبعیت از یک رویداد دینی در صدر اسلام صورت اجرایی درایران پیدا کرده، بدین شکل که کودکان ونوجوانان گرد هم می‌آیند و به محله‌ها و گذرها سر کشیده و با آوازهای گفتاری و دعاگونه از مردم طلب انفاق می‌کنند و پس از تمام شدن کارشان، مبالغ واجناس گرد آمده را بین خانواده‌های مستمندی که می‌شناسند تقسیم می‌کنند، هرچه باقی ماند بین خود تقسیم می‌کنند. این آئین در هر قسمت از کشورمان یک نام براساس شکل اجرا دارد مثل: «هور بابایی»، «هوم بابایی»، «الله رمضونی» و…

آنچه که در این فیلم می‌بینید، اجرای آئین یا رمضان در روستای ترکمن‌نشین حسن طبیب از گلستان است. این آئین را تمام اقوام ایرانی مسلمان اعم از شیعه و سنی انجام می‌دهند.

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز