نشست «مرتضی و ما» در راستای گردهمایی فعالان علوم انسانی برگزار شد
سیزدهمین گردهمآیی فعالان علومانسانی انقلاب اسلامی با عنوان «مرتضی و ما» در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، سیزدهمین گردهمآیی فعالان علوم انسانی انقلاب اسلامی با عنوان «مرتضی و ما» عصر روز دوشنبه ۲۲ فروردین، به بهانه سالگرد شهادت شهید سید مرتضی آوینی و هفته هنر انقلاب در حوزه هنری برگزار شد.
نخستین ارائه برنامه «مرتضی و ما» که با اجرای علیرضا سمیعی در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد را محسن دنیوی داشت. دنیوی در این گردهمآیی گفت: شهید آوینی را در دوران تحصیل دانشگاهی و پژوهشهایی که در مورد ایشان داشتم شناختم و مسیر زندگی او را مورد بررسی قرار دادم. وی در ادامه با قرائت مقدمهای از کتابهای شهید آوینی به شناخت و فهم آوینی از روی آثارش پرداخت.
دنیوی بابیان اینکه سال ۸۰ وارد دانشگاه شدم و در رشته شیمی قصد داشتم تا مراحل عالیه شیمی تحصیل کنم، گفت: سال اول دانشگاه با انرژی بالا فعالیت داشتم و با این باور از مبانی اسلامی که ۲ بال علم و ایمان تعالیبخش است قصدم کسب علم داشتم.
وی با اشاره به شرایط خاص دانشگاه در دوران اصلاحات گفت: تنشها بالا بود و فضای حاکم در دانشگاهها آرامش نداشت و مدام این فضا سوالاتی را درخصوص رابطه علم با دین را برایم بهوجود میآورد که آیا علم جدید همان بالی است که بهدنبال آن هستیم و دین تناسبی با آن دارد.
این پژوهشگر افزود: سال دوم دانشگاه درحالی که سوالات من تشدید میشدند بهلحاظ روحی مشکل پیدا کرده بودم. یکروز در خوابگاه اتفاقی با کتابی روبرو شدم که در مقدمه آن سوالات «چرا ما باید توسعه پیدا کنیم؟ و…» مطرح شده بود؛ من این مقدمه را خواندم و از سال ۱۳۸۱ تا ۱۴۰۱ بهمدت ۲۰ سال درگیر همین پرسشها هستم و تجمیع این پرسشها همان چیزی بود که من را اذیت میکرد و بعدا متوجه شدم اینها پرسشهای تاریخی ملت ایران است که به طور ویژه حدود ۱۰۰ سال درگیر این پرسشها هستیم و انقلاب اسلامی به نحوی پاسخ به این پرسشها بوده است.
دنیوی با تاکید براینکه جهان من با کتاب شهید آوینی شکل گرفت، خاطرنشان کرد: از سال ۸۱ تا سال ۹۱ در دانشگاههای کشور کتابهای شهید اوینی را در قالب کارگاه مباحثه کردیم. این اتفاق عوارضی هم داشت چراکه دیدگاه شهید آوینی دربرخی موارد گزندگیهایی دارد که محل سوال قرار میگیرد.
وی گفت: سال ۸۰ بود که رهبری منشور آزاداندیشی را ابلاغ کرده بودند و ما در سال ۸۲ مباحث شهید آوینی پیرامون خلقت را مرور میکردیم؛ در آن کارگاه متوجه تفاوت نظر شهید اوینی با شهید مطهری شدیم که بخاطر طرح آن در دانشگاه تذکراتی دریافت کردیم.
وی اندیشه شهید آوینی را دارای گزندگی دانست و افزود: مطالعه آثار شهید اوینی را در گذشته بسیار توصیه میکردم چون قلم، بیان و نگاه ایشان شورآفرین است ولی حدود ۱۰ سالی است با احتیاط درباره ایشان صحبت میکنم چون خودشان در مسیر تحول و تغییر بودند و نظراتشان هنوز جای اصلاح و بهینه شدن داشته است و باید با احتیاط بیشتری با ایشان مواجهه شویم.
شهید آوینی با آنچه ما از شهدا در ذهن داشتیم متفاوت بود
محمدرضا وحیدزاده نیز در این نشست در سخنانی از نسبت اهالی دهه ۶۰ با شهید آوینی و مفهوم ایثار و شهادت پرداخت و گفت: شهادت در محله ما دهه شصتیها حال و هوای دیگری داشت چرا که همواره در جریان بود.
وی با تاکید براینکه مفهوم ایثار و شهادت با زندگی ما گره خورده بود و ایماژی برای ما ساخته بود که میخواستیم به این تصویر دست بکشیم ولی چیزهایی این دسترسی را به تعویق انداخت.
وحیدزاده آشنایی خود با شهید آوینی را مروبط به دوران دانشجویی دانست و عنوان کرد: شهید آوینی شالودهشکن ایماژ شهادت بود. شهیدی که ما آن را در افرادی همچون شهید همت، خرازی و باکری جستجو میکردیم؛ شهید آوینی از چند وجهه این ایماژ را برای ما شکست که اولین مسئله مروبط به زمان شهادت او بود لذا زمان شهادت او یه اتفاق بود که میگفت بازی هنوز تمام نشده است.
این فعال فرهنگی شهید آوینی را یک نخبه فکری معرفی کرد و افزود: شهید آوینی با آنچه ما از شهدا در ذهن داشتیم متفاوت بود لذا شهید اوینی ایماژ ما از شهادت را تغییر داد.
وی خاطرنشان کرد: ما با اسوهای روبرو بودیم که فیلم میدید، اهل هنر بود و نقاشی میکشید و معصومیت بچه مثبتهای را در خودش نداشت؛ او دعوا میکرد و با سخنرانیهاش گاهی شهر را به هم میریخت و نسبت دیگری از مفهوم ایثار و شهادت نشان داد.
الفبای روشنفکری انقلابی را آوینی در دهان ما گذاشت
وحید یامینپور نیز در این گردهمایی با بیان اینکه شهید آوینی در جریان فکری انقلاب اسلامی نقش یک لولا را ایفا کرد برای انتقال جبهه انقلاب از فضای ایدئولوژیک به روشنفکری انقلاب که این نقش منحصر به فرد است، گفت: اقتضا انقلاب اسلامی و بلافاصله دفاع مقدس، یک دهه فضایی را ایجاد کرده بود که مقتضی فضای ایدئولوژیک و روایت رسمی از رویدادهای ملی و جهانی بود.
وی با اشاره به پایان جنگ گفت: بعد از جنگ اگر ما کسانی را نداشتیم تا برای ما بستری از تفکر برای پاسخ داده به سوالات عمیقتر و پریشهای جدیتر و صورتبندی آرمانها و مفاهیم فراهم کنند با مشکل روبرو میشدیم و معلم ما در این دوره شهید آوینی است و الفبای روشنفکری انقلابی را آوینی در دهان ما گذاشت.
معاون وزیر ورزش و جوانان تصریح کرد: شهید آوینی چند اتفاق مهم را رقم زد؛ امکان مخالفت با سیاستهای رسمی نظام جمهوری اسلامی را برای بدنه فکری انقلاب اسلامی فراهم کرد ه این معنا که آنچه دولتمردان و سیاستورزان میگویند وحی منزل نیست و مخالفت با آن مخالفت با اصل نظام اسلامی نیست. امکان فرا رفتن از هیجانات سیاسی به تفکر سیاسی را برایمان فراهم کرد. امکان نقد شعارزدگی و عبور از سادهانگاری در حوزه شعون تمدنی را برایمان فراهم کرد که شامل سینما و ما را از شعار زدگی در حوزه هنر و شعون تمدنی دور کرد.
یامینپور با تاکید براینکه شهید آوینی ما را از انسداد سیاسی پس از دفاع مقدس عبور داد، اظهار داشت: دکتر فیاض در نقدی معتقدند شهید آوینی ما را در فرهنگ دفاع مقدس به انحراف برد چراکه در آن دوران نیازمند عقلانیت برای درک موضوعاتی همچون جنگ بودیم ولی آوینی با عرفان و ادبیات عرفانی موضوع را عرفانی کرد و ما را از عقلانیت دور کرد؛ من اتفاقا ماجرا را اینطور نمیبینم. دهه ۷۰ من نوجوان بودم و فضای انقلاب اسلامی حجم سنگینی از افسردگی و ناراحتی و نگرانی نسبت به آینده داشت؛ احتمالاً آقای فیاض آوینی را دخیل در این فضا میبیند اما به گمانم آوینی با روایتی که داشت ما را از این فضای افسرده عبور داد و به ما آموخت که از این تجربه شکوهمند اثر تولید کنیم و درباره آن با ادبیات جدید سخن بگوییم.
وی خاطرنشان کرد: او با بنیان نهادن نقد هنری در دهان جریان انقلاب، سرآغاز راه جدیدی برای فرهنگ و هنر انقلاب بود.
آوینی ما را از سادهانگاری در مواجههی با زندگی، حیات و تمدن نجات داد
محمدمهدی سیار در بخش دیگر این گردهمآی با بیان اینکه شهادت آوینی راه کتابهایش را به خانه مذهبیها باز کرد، گفت: شهادت آوینی اولین اثری که گذاشت درباره کتابهای او بود؛ البته پیش از آن صدای روایت ایشان در خانه همه ما بود اما فکر میکردیم این صدا گوهر جنگ است که روایت میشود و صدا و تیتراژ روایت فتح جوری بود که فکر نمیکردیم آدمهایی هم باشند که با یکدیگر درگیریهایی هم داشته باشند.
وی درخصوص اولین برخورد با آوینی در زندگی خود گفت: آوینی من و خیلیهای دیگر را از یک سادهانگاری در مواجههی با زندگی، حیات و تمدن نجات داد. شهادت آوینی پای بحثهای ممنوعهای را به تلویزیون باز کرد چراکه در این ایام میشد میرشکاک را در تلویزیون دید. نوشتههای آوینی در نوجوانی من به قدر متفاوت بود که بهراحتی میتوانستیم آدمها را به دو دستهی تقسم کنم، کسانی که آوینی را خواندهاند و آدمهایی که آوینی نخواندهاند؛ آدمهایی که آوینی نخواندهاند همواره برای من یک خامی و ناپختگی در مواجههی با علم و تمدن دارند.
زیباییشناسی و معنویت شهید آوینی همواره مماس با هنر و اندیشه و نیست انگاری بود
حجت الاسلام والمسلمین مسعود دیانی نیز در این مراسم به ابعاد گوناگون شهید آوینی پرداخت و گفت: آوینی زیباییشناسی داشت و زیبا مینوشت و زیبا حرف میزد و برای مائی که گزینه دیگری جز شریعتی نداشتیم شهید آوینی گزینه دومی بود.
وی افزود: شنیدهام که یکی از اندیشمندان گفته است زیباییشناسی یکی از مشکلات جمهوری اسلامی است و چنین نگاهی از نظر من درست است چرا که به نگاه شهید آوینی هم نزدیک است.
دیانی ادامه داد: شهید آوینی معنوی بود و جهانی از معنویت داشت. معنویت دوران آوینی موجب تمایز آوینی میشد. آنچه ما از آوینی میفهمیم یک معنویت در کوچ و حرکت و در جست وجوی معنویت بود.
دیانی با بیان اینکه زیباییشناسی و معنویت شهید آوینی همواره مماس با هنر و اندیشه و نیست انگاری بود، گفت: آوینی این ظرفیت را به نسل ما میداد تا دوستش داشته باشیم و رمانهای مدرن را بخوانیم و ترک نخوریم و به انحراف کشیده نشویم.
وی افزود: مفهوم ولایت برای آوینی یک عنصر برجسته بود چرا که با آن امکان زیست دنیوی را برایش فراهم میکرد. او معتقد بود تا رهبری امام و پس از آن آقای خامنهای هستند راه و روش زندگی درست پیش میرود. ولایتمداری آوینی به شبکهای گستردهای از دلهای مردمی متصل کرده بود که او را متفاوت میساخت. آوینی با گره خوردن به ولایت، ظرفیت عظیم عشق و محبوبیت را دارا شده بود. همچنین علاقه او به آیت الله خامنهای مطلق و عمیق بود. هیچگاه از هیچکس نشنیدم که آوینی معتقد بود رهبری اشتباه میکند چرا که به عاشق او بود و ایمان داشت.
دیانی در ادمه گفت: آوینی به آزادی اعتقاد داشت و آن را یک ضرورت میدید. او معتقد بودعدم وجود آزادی به ضرر انقلاب و انقلابیون است.
وی در پایان گفت: شهادت آوینی یکی دیگر از دلایل تمایز آن با دیگر هنرمندان نویسنده همتراز خود بود چرا که هیچ یک از اهالی اهل قلم در رده آوینی شهید نشدند.
مهدی کفاش هم یکی دیگر از ارائه کنندگان این مراسم با قرائت متن و دل نوشتهای به نوع دیگری آوینی و اهمیت سالهای حضورش و سالهای پس از شهادتش سخن گفت.
یک نوع سلوک عملی از آوینی یاد گرفتم
محسن صفاییفرد نیز در این گردهمایی از تجربه نوجوانی خود در کانون فرهنگی و هنری آوینی در کاشان شهر محل سکونت خود گفت و از شناخت شهید آوینی در آن کانون سخن گفت.
وی که با تکخوانی گروه سرود در این کانون کار خود را آغاز کرده بود از ادامه کار این کانون گفت و افزود: سالها بعد این کانون از هم پاشید و به گروههای سیاسی گوناگون تقسیم شد تا اینکه من در سنین بالاتر تصمیم گرفتم دوباره این کانون را راه اندازی کنم. اما با توجه به علاقه به موسیقی و مخالفت شدید خانوادهام با آن از ادامه این راه انصراف دادم.
صفاییفرد ادامه داد: نهایتا در دانشگاه علامه تهران با هم دانشگاهیها به اردوی راهیان نور رفتیم و روح الله نامداری که اهل ایذه بود و امیر اثنی عشری که خواننده بود و اهل موسیقی آشنا شدم. نامداری بسیار خوب آوینی را میشناخت برایم بازخوانی افکار آوینی در این آشنایی زنده شد و بسیاری از مفاهیم آوینی را در این دانشگاه که پیش از این بسیار خوانده بودم به تازگی فهمیدم.
وی در پایان گفت: یک نوع سلوک عملی از آوینی یاد گرفتم و بعدها آن را در حوزه موسیقی به کار گرفتم.
از تبدیل آوینی به یک اثر ویترینی بپرهیزیم
محمدرضا شفاه تهیه کننده سینمایی «بیست و یک روز بعد» نیز در این نشست در روایت خود از شهید آوینی با بیان اینکه شهید آوینی انگیزه بسیاری از هم دورهایهای ما در دانشگاه بود، گفت: برای هر پدیدهای مثل شهید آوینی پس از ترک این دنیا، خطر بازنمایی ناقص آن پدیده وجود دارد.
شفاه افزود: آوینی یک حزب اللهی و انقلابی تمام عیار بود و دیدگاههای متفاوتی از سینمایی داشت که پس از انقلاب سعی به پرداختن به آن شد. نمونه آن حمایت شهید آوینی از فیلم از کرخه تا راین است که در آن زمان مورد مخالفتهای بسیاری از سوی جامعه انقلابی و مذهبی مواجه شد.
وی در پایان گفت: شهید آوینی دارای اندیشه و تفکر بود که باید از تبدیل آن به یک اثر ویترینی بپرهیزیم.
مدیر فرهنگی خوب مدیر فرهنگی شهید است
شهاب اسفندیاری هم در این برنامه با اشاره به یک برنامه زنده تلویزیونی که ۱۰ سال پیش با حضور وی پخش شد به مدیریت فرهنگی امروز کشور و نوع مدیریتی شهید آوینی پرداخت و گفت: مدیر فرهنگی خوب مدیر فرهنگی شهید است. همانند آوینی که به فیض شهادت دست یافت.
اسفندیاری افزود: یکی از ابعاد کمتر دیده شده آوینی به مثابه یک مدیر فرهنگی است. همان موضوعی که در سالهای پایانی عمرش او را با دشواریهای بسیاری مواجه کرد. در مجموع مدیریت فرهنگی در کشور ما بسیار سخت است و مدیر فرهنگی عاقبت بخیر نداریم. همچنین هیچگاه از مدیر فرهنگی موفق حمایت و تقدیر نشده است و توجه لازم به آن نمیشود. در حالی که اگر تحت مدیریت فرهنگی شخصی یک تولید هنری موفق شکل گرفت از او تقدیری نمیشود بلکه از هنرمندان آن تقدیر میشود. اما برعکس اگر تحت مدیریت شخصی تولید ناهنجاری شود بیشک آن مدیر مورد تهاجم قرار میگیرد و این نوع برخورد موجب حرکت بسیار کند و محتاط از سوی مدیران فرهنگی ما میشود.
وی در پااین گفت: ما امروزه با بحران مدیریت فرهنگی در کشور مواجه هستیم که مغفول واقع شده است.
مرتضی آوینی با چگونه مردنش، آینهای برای چگونه زیستناش شد
فاطمه دلاوری هم به عنوان ارائه پایانی سیزدهمین گردهمائی فعالان علوم انسانی انقلاب اسلامی با عنوان «مرتضی و ما» به چگونگی آشناییاش با مرتضی آوینی از روی عکسی که برادرش برای اولین بار به خانه میآورد و روی دیوار نصب میکند سخن گفت.
دلاوری در این روایت خود ضمن قرائت متن از پیش نوشته شدهای گفت: مرتضی آوینی با چگونه مردنش، آینهای برای چگونه زیستناش شد.
گفتنی است، نشست «مرتضی و ما»؛ به بهانه سالگرد شهادت شهید مرتضی آوینی و هفته هنر انقلاب، برگزار شد. این رویداد بر آن است تا تجربه زیستهی شماری از نسل جدید اهالی هنر و اندیشه را بشنود؛ نسلی که گرچه مرتضی آوینی را در زمان حیات او درک نکرده اما رد تاثیر او را بر مسیر فعالیت فکری، هنری و حرفهای خود پررنگ میبیند، در این نشست جمعی از اساتید و پژوهشگران حوزه علوم انسانی به ارائه دیدگاههای خود پرداخت.