سازندگان قطعات آلبوم بیست در گفتوگو با ایلنا:
اساتید فوقالعاده ایرانی به دلیل سیستم بیمار آموزشی کنار گذاشته شدهاند/ ساخت قطعات مدرن با الهام از ردیف موسیقی ایرانی/ میتوان با «سیساوند» صدا را زیر میکروسکوپ قرار داد
امین خوشسبک، الناز سیدی و آیدین صمیمی مفخم، آهنگسازانِ سه قطعه از آلبوم «بیست» هستند که توسط «یارآوا» در حال تولید است. این سه هنرمند بینالمللی درباره کلیت موسیقی الکترونیک و جزییات قطعاتشان با ایلنا گفتگو کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در این میان اتفاقی خوبی که در حوزه موسیقی معاصر و الکترونیک رخ داده، تولید آلبومی است که به مناسبت بیست سالگی گروه موسیقی «یارآوا» در حال تولید است و به بیست قطعه معاصر اختصاص دارد که هر کدام توسط یکی از آهنگسازان معاصر ایرانی ساخته و ارائه میشود. این مجموعه موسیقایی بدون حمایتهای دولتی در حال تولید است و نام آهنگسازان مطرحی در آن به چشم میخورد. گفتنی است گروه «یارآوا» سال ۱۳۸۰ توسط مهدی جلالی، ابراهیم الهیاری و حامد زند کریمخانی با هدف معرفی گونهای متفاوت از موسیقی سنتی و ترویج موسیقی بیکلام یا غیر کلام محور تأسیس شده است. اعضای گروه «یارآوا» تلاش دارند با پرداختن به شخصیتهای تاثیرگذار معاصر و همکاری با آنها، مخاطبان را در جریان موسیقی و اتفاقات روز قرار دهند. «یارآوا» طی چند سال گذشته علاوه بر برگزاری رویدادی چون مسابقه آهنگسازی موسیقی الکتروآکوستیک «جایزه رضا کروریان»، بیش از نود نشست رایگانِ آموزشی، پژوهشی، اجرایی برگزار کرده است.
امین خوشسبک، الناز سیدی و آیدین صمیمیمفخم سه آهنگسازی هستند که درباره فعالیتها و جزییات قطعاتشان با ایلنا گفتگو کردهاند .
در ابتدا گفتگوی امین خوشسبک را با ایلنا بخوانید.
امین خوشسبک در نوجوانی موسیقی را با یادگیری پیانو نزد فلورا صراف و یعقوب صحاف آغاز کرده و بعدها تئوری موسیقی و مقدمات آهنگسازی را نزد کیاوش صاحبنسق و امیرحسین اللهدادی فرا گرفته است. وی در مقطع کارشناسی ارشد آهنگسازی نزد امین هنرمند و محمدرضا تفضلی و زیر نظر سارا اباذری از دانشگاه تهران (پردیس هنرهای زیبا) به تحصیل پرداخته.
خوشسبک با شرکت در مسترکلاسها و کارگاههای متعددِ پروفسور یوآخیم هاینتس با زبان برنامهنویسی «سیساوند» آشنا شده و هماکنون در حال مطالعه در این زمینه و همچنین در حوزه موسیقی الکترونیک است. او در حال حاضر مدیر استودیوی الکترونیک یارآوا و عضوی فعال در این گروه است و علاوه بر فعالیت در حوزه موسیقی الکترونیک، به آهنگسازی و تدریس نیز میپردازد.
امین خوشسبک که با حضور در رویدادهای مختلف عناوینی را به کارنامه خود افزوده، در سال ۱۳۹۷ به عنوان مقام نخست سومین مسابقه آهنگسازی موسیقی الکتروآکوستیک، «جایزهی رضا کروریان»، انتخاب شده و در سال ۱۳۹۸ در بین آهنگسازان منتخب در این مسابقه قرار گرفته است. آثار او تاکنون توسط آنسامبلهای مختلف در ایتالیا، فرانسه و ایران به اجرا رسیدهاند.
شما یکی از برگزیدگان سومین و چهارمین مسابقهی رضا کروریان هستید. وجود چنین رویدادهایی را تا چه حد در معرفی هنرمندان مستعد معاصر موثر میدانید؟
مسابقه آهنگسازی رضا کروریان، حداقل تا جایی که من اطلاع دارم، تنها مسابقه آهنگسازی در زمینه موسیقی الکترونیک و الکتروآکوستیک است که در کشور ما هر ساله برگزار میشود. مهمترین هدف این مسابقه اعطای فرصت شنیده شدن آثار آهنگسازان جوانتر و تازهکارتر است. برای شخص من شرکت در این مسابقه انگیزه بسیار زیادی ایجاد کرد تا به فعالیت در زمینه موسیقی الکترونیک بپردازم و اکنون این زمینه برای من یکی از مهمترین حوزههای آهنگسازی است. اگر مسابقه کروریان نبود شاید من هیچگاه وارد این عرصه نمیشدم. این مسابقه تاکنون شش نوبت برگزار شده و در هر نوبت بیش از هشت اثر و آهنگساز به صحنه موسیقی الکترونیک ایران معرفی کرده است. این آثار در همان سالِ برگزاری مسابقه در قالب کنسرتی در فستیوال بینالمللی موسیقی الکترونیک تهران اجرا میشوند و در سال بعد به صورت سیدی و با کیفیتی بسیار خوب منتشر میشوند و در دسترس همگان قرار میگیرند. بنابراین میتوانم بگویم که نه تنها عمق تأثیر و اهمیت این رویداد بسیار زیاد است؛ بلکه در تاریخ هنر ایران کمنظیر است.
موسیقی معاصر تا چه حد مورد توجه دستگاههای فرهنگی است؟ ناگفته پیداست که جشنوارههایی چون موسیقی فجر، موسیقی جوان و موسیقی نواحی ایران بسترهای مناسبی برای پرداختن به موسیقی معاصر (بخصوص موسیقی الکترونیک) نیستند.
تا جایی که من میبینم موسیقی معاصر مورد توجه هیچ یک از نهادهای فرهنگی دولتی نیست. این موضوع از عدم برگزاری رویدادی در این حوزه کاملاً واضح است. اکثر قریب به اتفاق فعالیتها، فستیوالها، کنسرتها یا رویدادها در این حوزه تنها با همت و تلاش خود آهنگسازان و بدون حمایت نهادهای دولتی برگزار میشود.
آیا آثار شما توسط هنرمندان غیر ایرانی اجرا شده؟
بله. تاکنون از من چهار اثر توسط نوازندگان غیر ایرانی اجرا شده است. یکی از قطعاتم توسط آنسامبل هوریزونته به اجرا درآمد. این آنسامبل به دعوت استادم خانم دکتر سارا اباذری به ایران آمدند و در تالار آوینی دانشگاه تهران به اجرای آثار تعدادی از دانشجویان آهنگسازی از جمله من و آهنگسازان دیگر پرداختند. اثری دیگر از من در فراخوان مسابقه آهنگسازی «سیمف» پذیرفته شد و توسط آنسامبل «کا اِن اِم - برلین» به اجرا درآمد. این مسابقه توسط انجمن اسیمس (آهنگسازان موسیقی معاصر ایران) برگزار شده بود. همچنین دو قطعه دیگر از من به واسطه مسابقه کروریان توسط نوازندگان غیرایرانی به اجرا درآمدند. برای من این تعاملات با زحمات اساتید و سایر آهنگسازان ایرانی رقم خورد. بعدها فهمیدم که تمام این افراد به صورت داوطلبانه و بدون هیچ گونه حمایت دولتی در حال فعالیت بوده و هستند.
آثار هنرمندان ایرانی فعال در داخل کشور چگونه امکان مییابند تا توسط هنرمندان گروههای خارجی اجرا شوند؟
برای من تحصیل در دانشگاه تهران و آشنایی با اساتیدی چون خانم دکتر سارا اباذری و بعدها گروه موسیقی «یارآوا» که اکنون عضوی از آن هستم، دو دلیل اصلی برای پیدا کردن ارتباط با دنیای خارج از ایران در حوزه موسیقی، به ویژه موسیقی معاصر بودند. به نظرم تحصیل آکادمیک میتواند دری باشد برای آشنایی با افراد فعال در حوزه موسیقی. به این واسطه میتوان از فراخوانهای آهنگسازی که توسط گروهها و حتی افراد برگزار میشوند مطلع شد.
شما با شرکت در مسترکلاسها و کارگاههای «یوآخیم هاینتس» با زبان برنامهنویسی «سیساوند» آشنا شدید، این مقوله در ایران شناخته شده نیست. درباره آن توضیح دهید و بگویید به چه مواردی میپردازد؟
توضیحاتی که در سایت FLOSS Manuals در این رابطه آمده به نظرم بهترین پاسخ به این سوال است: «سیساوند» یکی از مشهورترین و قدیمیترین برنامهها در زمینه برنامهنویسیِ صوتی است که در اواسط دهه ١٩٨۰ در موسسه تکنولوژی «ماساچُسِت» توسط «بَری ورکو» توسعه یافت. اما قدمتِ «سیساوند» حتی از این هم بیشتر به گذشته برمیگردد و قابل قیاس با ریشههای کامپیوتر است: «سیساوند» یکی از نوادگانِ مستقیمِ قدیمیترین برنامه کامپیوتر برای سنتز صوتی، «میوزیکاِن»، ساخته شده توسط «مکس متیوز» است. «سیساوند» رایگان و متن باز است و توسط یک گروه مرکزی از توسعه دهندگان و حمایت یک انجمنِ جهانیِ وسیعتر به کار خود ادامه میدهد. سیساوند از ٣٠ سال پیش در حال رشد و گسترش است. به ندرت میتوان چیزی مربوط به صدا یافت که با «سیساوند» انجامپذیر نباشد. قدرت شما در «سیساوند» برای کار روی صدا به اندازهی قدرت کامپیوتر است. شما میتوانید صدای ورودی را دریافت کنید، در لحظه بر روی آن تغییرات مورد نظرتان را اعمال نمایید و سپس آن را از بلندگوها پخش کنید. این همان حوزه لایوالکترونیک است که من در قطعاتی که برای مسابقهی کروریان نوشتهام به آن وارد شدم. شما به وسیله «سیساوند» میتوانید مکانیزمی را خلق کنید که کامپیوتر به صورت هوشمند تغییراتی که توسط شما به او معرفی شده است را در صدای ورودی از میکروفن تشخیص دهد و با توجه به آن عملیاتی را انجام دهد. شما میتوانید صدا را زیر میکروسکوپ قرار دهید و به جزئیترین مشخصههای آن آگاه شوید و در آنها دست برید. اما فراتر از همهی اینها، «سیساوند» میتواند منشاء نگرشی جدید در آهنگسازی در حوزه موسیقی لایوالکترونیک باشد. این امر به خوبی در آثار آهنگسازانی مانند یوآخیم هاینتس دیده میشود.
درباره جزییات قطعهای که برای آلبوم «بیست» ساختهاید، توضیح دهید.
این قطعه که به مناسبت بیستمین سالگرد تأسیس گروه موسیقی یارآوا نوشته شده است قرار است در کنار آثاری از دیگر آهنگسازان ایرانی از نسلهای مختلف منتشر شود. قطعه من برای کمانچه، عود و دف است و این سازها به ترتیب توسط نیلوفر شهبازی، یاسمین شاهحسینی و عطیه شاهوردی نواخته شدهاند. زمانی که مهدی جلالی، مؤسس و مدیر هنری گروه موسیقی یارآوا از من برای نوشتن قطعهای به این مناسبت دعوت کرد من بینهایت خوشحال شدم. در تابستان سال ۱۴۰۰ نوشتن قطعه را در تعامل با نوازندگان به اتمام رساندم و بدون درنگ آن را در استودیوی کرگدن اجرا و ضبط کردیم. در تمام این مدت، همراهی و محبت مهدی جلالی و نوازندگان عزیز که با تمام وجود و بدون هیچ چشمداشتی وقت با ارزش خود را اختصاص میدادند، حس میکردم. نام قطعهای که برای این مجموعه نوشتم از این قرار است: «(Yarava) ^20 موسیقی سنتی ایرانی». «یارآوا به توان بیست» اشاره به بیست سال فعالیت گروه موسیقی یارآوا دارد و این عبارت بر پایه «موسیقی سنتی ایرانی» قرار گرفته است.
دلیل این نامگذاری چه بوده است؟
مقصود من از این نامگذاری اشاره به اولین فعالیتهای گروه یارآوا در سالهای آغازین تأسیسش بوده است. اما این نام معنای دیگری هم دارد و آن مربوط به تکنیک آهنگسازی من است. من در این قطعه از یک سوژهی گرافیکی استفاده کردم که برای من به نوعی تداعیکننده نام یارآوا است. این سوژه بیست بار در قطعه به اشکال مختلف تکرار میشود. همچنین از سازهای ایرانی و مصالحی ملهم از ردیف موسیقی ایرانی استفاده کردم بنابراین قطعه من نیز به نوعی بر پایه موسیقی سنتی ایرانی ساخته شده است. این قطعه را به مهدی جلالی عزیز تقدیم کردم که بدون شک از مهمترین حامیان موسیقی معاصر در ایران و جهان است.
الان مشغول چه کاری هستید و از فعالیتهای آیندهتان بگویید.
در ماههای اخیر تمرکز من و همکارانم در گروه موسیقی یارآوا بر پنجمین فستیوال بینالمللی موسیقی الکترونیک تهران معطوف بود که از ۳۰ بهمن تا ۷ اسفند ۱۴۰۰ به صورت آنلاین از سایت tiemf. com برگزار شد. ۷۴ اثر از ۱۵ کشور جهان ازجمله ایران، آلمان، ایتالیا، یونان، آمریکا، فرانسه، ترکیه، لهستان و… که بیش از نیمی از آنها برای اولین بار اجرا میشدند و همچنین ۳۱ رویداد آنلاین از قبیل کارگاه، مسترکلاس آهنگسازی، سخنرانی، سمینار و… در این فستیوال به اجرا درآمدند. در سال آینده تمرکز من بر فعالیت بیشتر در حوزه موسیقی الکترونیک و «سیساوند» و همچنین همکاری با گروه موسیقی یارآوا در فعالیتهای مختلف این گروه خواهد بود. به عنوان مدیر استودیوی الکترونیک یارآوا نیز تمرکز من و همکارانم بر ادامهی برگزاری رویداد آنلاین Yescolab خواهد بود. ۱۰ نشست اول این رویدادِ ماهانه در سال ۱۴۰۰ برگزار شد. این رویداد فضایی برای آهنگسازان و علاقمندان به موسیقی الکترونیک است تا ایدهها، دغدغهها و سوالات خود را با هم درمیان گذارند. شرکت در این رویداد با هماهنگی قبلی از طریق ایمیل استودیو (yes@yarava. com) برای همه آزاد و رایگان است.
الناز سیدی هم درباره فعالیتها و جزییات قطعهای که برای آلبوم «بیست» میسازد با ایلنا گفتگو کرد.
الناز سیدی، زاده سال شصت و یک است و از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۶ نواختن پیانو را نزد علی گرجی و فریماه قوامصدری فراگرفته و تئوری موسیقی و آهنگسازی را از علیرضا مشایخی آموخته است. سیدی سپس در دانشگاه هنرهای شهر برمن آلمان؛ دانشگاه هنرهای فولکوانگ شهر اسن آلمان و دانشگاه موسیقی شهر بازل سوییس ادامه تحصیل داده و از وجود اساتید خارجی مانند «یونگی پاکپان» و «یورگ بیرکنکوت»، «گونتر اشتاینکه»، «کاسپاریوهانس والتر» بهره برده است. او برنده جوایزی چون بورس تحصیلی بخش موسیقی موسسهی تبادلات آکادمیک آلمان (DAAD) در سال ۲۰۱۶، جایزه «برند الوییس زیمرمن» شهر کلن و جایزه «فونیکس ترابانت آنسامبل فونیکس بازل» در سال ۲۰۱۷ و بورس تحصیلی آکادمی بینالمللی آنسامبل مدرن در فرانکفورت در سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ است و آثارش در فستیوالهایی چون روزهای موسیقی مجلسی معاصر ویتن، فستیوال موسیقی معاصر هادرسفیلد انگلیس، دوسالانه ونیز، هفته موسیقی «گائودیاموس» در اوترخت هلند، فستیوال «دستگاه در هانوفر»، دوسالانه «زمان/مکانها» در بازل، فستیوال «اولتراشال» در برلین، روزهای موسیقی روز در بلودنز اتریش، فستیوال «هشت پل شهر کلن»، کارگاه صدا در برلین، فستیوال «سبک بر فراز لینتز» دراتریش، فستیوال «الکترواکوستیک تهران»، دوره موسیقی معاصرلوگو در اسپانیا و فستیوال «موزیکا اینسیمه» درایتالیا اجرا شدهاند.
شاگردی نزد فریماه قوامصدری (به عنوان یک موزیسین موثر زن در دوران معاصر) و علیرضا مشایخی (به عنوان موزیسینی آوانگارد و مطرح در عرصه جهانی) چه نتایجی داشته و ویژگیهای بارز این تلمذ برایتان چیست؟
تا جایی که ذهنم یاری میکند، چه در مورد خانم قوام صدری و چه آقای مشایخی همیشه تمرکز روی کار هنری و هنرمند فارغ از سن و جنسیت و حتی ملیّت بود. برای همین ترجیح میدهم من هم فارغ از این موضوعات دربارهی هر دو معلمم فکر و صحبت کنم. تقریباً مطمئنم که بدون آشنایی با علیرضا مشایخی و فریماه قوامصدری امکان نداشت، که حتّی رؤیای آهنگسازی را در سر بپرورانم. فکر میکنم برای من در دوران نوجوانی علاوه بر آموزش هنری و موسیقایی، تجربهی شیوه و سبک زندگی یک آهنگساز یا نوازنده و مشاهدهی آرمانگرایی و تعهد اجتماعی و همکاری این دوتن خیلی مهم و تاثیرگذار بوده است.
شما تحصیلات آکادمیک خود را در آلمان به سرانجام رساندهاید. با توجه به این روند، سیستم آموزشی ایران را در مقایسه با سیستم آموزش هنر در اروپا را چگونه مورد انتقاد یا تحسین قرار میدهید؟
من تجربه تحصیل موسیقی در دانشگاههای ایران را نداشتهام، برای همین نمیتوانم مقایسهی درستی انجام دهم.
آثار شما توسط هنرمندان غیر ایرانی در فستیوالها و رویدادهای خارجی و بینالمللی اجرا شده است. به طور واضح یک اثر موسیقایی نوشته شده، باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا توسط هنرمندان کشورهای دیگر با زبان و فرهنگ دیگر اجرا شود؟
به گمانم میتوان گفت موسیقی معاصر در مفهوم گسترده کلمه خود، یک خرده فرهنگ است. بین آهنگسازان، نوازندگان و حتی علاقمندان این موسیقی که در کشورهای مختلف زندگی میکنند و به زبانهای متفاوتی صحبت میکنند به واسطه این کار و علاقهی مشترک پیوند و نزدیکی خاصی وجود دارد. برای همین فکر میکنم (و در عمل هم تجربه کردهام)، که اینکه اثر یک آهنگساز ایرانی توسط یک نوازندهی موسیقی معاصر غیر ایرانی اجرا شود، خیلی محتملتر است از اجرای آن اثر توسط یک نوازندهی کلاسیک یا سنتی هموطن او.
چه مدت است که با گروه موسیقی «یارآوا» همکاری دارید و قرار است چه قطعهای را برای آلبوم «بیست» بسازید؟
هرچند آشناییم با گروه یارآوا به سالهای خیلی دور برمیگردد و همواره هم فعالیت های این گروه بسیار برایم تحسینبرانگیز بوده، امّا اوّلین همکاری من با گروه یارآوا به سال ۲۰۱۸ و اجرا در فستیوال بینالمللی موسیقی الکترونیک تهران شروع شد. در حال حاضر مشغول آهنگسازی ۲۰ پیکره صوتی برای ارکستر مدرن یارآوا برای آلبوم «بیست» هستم.
از فعالیتهای آیندهتان بگویید.
بعد از اتمام قطعه آلبوم «بیست»، روی یک قطعه برای سازهای ضربی کار خواهم کرد، که در اردیبهشتماه در فستیوال روزهای موسیقی مجلسی معاصر ویتن اجرا خواهد شد.
آیدین صمیمیمفخم هم یکیدیگر از آهنگسازان آلبوم «بیست» است که در اینباره با ایلنا گفتگو کرده است.
آیدین صمیمیمفخم نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی است و سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده است. او در ارمنستان زیر نظر آشوت زهرابیان در دو رشته پژوهش موسیقی و آهنگسازی تحصیل کرده است. وی که عضو دائم انجمن آهنگسازان ایران و مدرس مدرسه عالی موسیقی و دانشسراهای تهران است یکی از بنیانگذاران دپارتمان آهنگسازی و تئوری موسیقی در دانشگاه علمی کاربردی تهران محسوب میشود. فعالیتهای این هنرمند به موارد مذکور محدود نشده و بنیانگذار و مدیر هنری «مرکز موسیقی نوین اسپکترو» و عضو هیئت موسس و مشاور هنری «کانون موسیقی معاصر تهران» نیز هست. وی برنده چندین مسابقه بینالمللی آهنگسازی است و به عنوان آهنگساز مدعو در فستیوالهای «۴۰۲۰ لینز»، «ایمپولس» (اتریش)، روزهای «استروا» (جمهوری چک)، «ماتا، هشتادمین تولد کریستین ولف» (آمریکا)، «اوی موس» (آلمان) شرکت کرده و برنده بورس تحصیلی، تحقیقاتی از مرکز «کانورگنس سوییس» (۲۰۰۹)، دانشگاه «لوون» در بلژیک (۲۰۱۳) و مرکز موسیقی «ویسبی: در سوئد (۲۰۱۴) است. آثار او توسط آنسامبل یا ارکسترهای مختلف به مرحله اجرا رسیده و در ایران توسط «نیواک و نیلپر» اجرا و ضبط شده است. گفتنی است، آثار صمیمیمفخم بر پایه موسیقی سنتی و فولکلور ایران با رویکردها و تکنیکهای معاصر از جمله تجربیات آکوستیکی و سایکو-آکوستیکی است.
شما در حال حاضر دانشجوی آهنگسازی مقطع دکترا در آکادمی موسیقی نروژ در اسلو هستید. از ویژگیها و متدهایی بگویید که در اروپا مورد توجه است و در ایران نادیده گرفته میشود.
تحصیل آکادمیک موسیقی من در ایران نبوده است، ولی به مدت ۱۰ سال در ایران در مراکز متفاوت دولتی و خصوصی مشغول به تدریس بودهام. در حال حاضر هم در کنار پژوهش و گذراندن دوره دکترای تئوری موسیقی و آهنگسازی، مشغول تدریس در آکادمی موسیقی اسلو در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد هستم. متاسفانه مثل خیلی از همکاران و اساتید دیگر در ایران باید بگویم، که سیستم آموزش در ایران، از پای بست ویران است. ما در ایران اساتید فوقالعادهای داریم، که متاسفانه به دلیل سیستم بیمار آموزشی، یا کنار گذشته شدهاند و یا اگر مشغول به کار در مراکز دولتی هستند باز به همان دلیل ناکارآمدی این سیستم تلاشهایشان به جای خاصی نمیرسد. در مراکز خصوصی مثل آموزشگاههای موسیقی و یا مراکز مستقل شرایط کمی متفاوت است. به این دلیل که مدرس مجبور به تغییر رویهی تدریس خود با مناسبات دانشگاهی نیست و از طرف دیگر هنرجو نیز با علاقه نزد آن مدرس خاص آموزش میبیند و نه از روی اجبار و یا صرفاً برای گذراندن چند واحد آموزشی و دریافت مدرک دانشگاهی. البته این بحث بسیار بلند است و در حوصله این گفتگوی کوتاه نیست. ولی در فرصتی مناسب میتوانم بیشتر در این مورد صحبت کنم.
شما یکی از بنیانگذاران دپارتمان آهنگسازی و تئوری موسیقی در دانشگاه علمی کاربردی تهران نیز هستید؛ این اتفاق چگونه رقم خورد و چه دستاوردهایی داشته است؟
این رشته در حقیقت حاصل تلاش سه نفر بود. جناب لوریس هوویان، جناب رضا مرتضوی و من. ما برای ثبت این رشته بیش از ۱۸ ماه وقت گذاشتیم و به دلیل همان سیستم بیمار که پیشتر عرض کردم , بعد از ثبت این رشته و پس از تدریس در ۲ ترم دانشگاهی در دانشگاه علمی کاربردی واحد ۱۱ موسیقی تهران کنار گذاشته شدیم. متاسفانه این رشته آنطور که ما سه نفر در نظر داشتیم پیش نرفت و من دیگر خیلی جویای آن نشدم. البته متاسفانه اخیراً خبردار شدم که چیزی را که ما سه نفر نوشتیم آنقدر تغییر و تقلیل یافته، که دیگر هیچ شباهتی با آنچه ما در ذهن داشتیم و آماده کرده بودیم ندارد. به همین دلیل، خروجی آن هم کاملاً با چیزی که ما فکر میکردیم متفاوت است.
آثار شما بر پایه موسیقی سنتی و فولکلور ایران با رویکردها و تکنیکهای معاصر ساخته میشوند. جزییات این اتفاق خلاقانه را توضیح دهید. و اینکه منظور از تجربیات آکوستیکی و سایکوآکوستیکی چیست؟
موسیقی کلاسیک و فولکلور ایرانی و همچنین ادبیات کلاسیک، فولکلور و معاصر ایران همیشه منبع الهام من برای خلق آثارم بوده است. جزئیاتش بسیار تخصصی و طولانی است و شاید خارج از حوصله باشد. اجازه بدهید فعلا به آن نپردازیم.
همکاریتان با گروه «یارآوا» چگونه رقم خورده و چه شد که آهنگسازی یکی از قطعات آلبوم «بیست» را پذیرفتید؟
من از خیلی سال پیش، یعنی همان ۲۰ سال پیش که گروه یارآوا شروع به کار کرد پیگیر کارهای بسیار ارزشمندش بودهام و میتوانم بگویم که با تک تک اعضا این گروه ارتباط دوستانه داشتهام. البته متاسفانه هیچ وقت فرصت همکاری بین ما پیش نیامده بود، که البته فقط تقصیر من و گوشهگیر بودنم است. چندباری هم که امکان همکاری پیش آمد باز مقصر من بودم و حجم زیاد همیشگی کار. خوشبختانه این طلسم بعد از بیست سال شکسته شد و امکان همکاری پیش آمد. و من با شوق زیاد دعوت دوست و همکار قدیمی ام جناب مهدی جلالی را پذیرفتم.
نام قطعهای که برای پروژه «بیست» ساختهاید چیست و برای چه ترکیبی ساخته شده و چه جزییاتی دارد؟
نام اثری که من برای این پروژه نوشتم «شروه» است، که با الهام از شروه خوانی مینابی , برای ابوا, ویولن و ویلنسل نوشتهام. من سالها پیش افتخار سفر با استاد قنبر راستگو را داشتم و یکی دو هفته با هم در اتریش ساکن بودیم. ایشان برای اجرای نی جفتی دعوت شده بودند. دیدار بعدی من با ایشان چند ماه بعد از آن سفر در هرمزگان اتفاق افتاد. نوای ساز ایشان پس از چند سال هنوز من را مسحور کرده است. انگار که بعد از شنیدن ساز ایشان «اَهْلِ هَوا» شده باشم. بعد از شنیدن ساز قنبر راستگو «اَهْلِ هَوا» شدم
به عنوان یکی از مؤسسین فستیوال موسیقی معاصر تهران و مرکز موسیقی نوین اسپکترو از فعالیتهای پیش روی این دو مجموعه بگویید؟ آیا امسال هم فستیوال برگزار نمیشود؟
البته بنای ما برگزار نکردن نیست بلکه تمام تلاش و امید ما برای برگزار کردن فستیوال موسیقی معاصر تهران است. من در مورد جزئیات برنامههای پیشرو نمیتوانم صحبت کنم ولی امیدواریم، که امسال دیگر دست به گریبان با ویروس منحوس کووید-۱۹ نشویم و بتوانیم این دوره را با کیفیت و امکانات همیشگی برگزار کنیم.
گفتگو: وحید خانهساز