خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

فرشتگان آرزو در ایران «بانو» بودند نه «عمو»/ تنوع فرهنگی و همبستگی ملی دو جنبه مهم نوروز/ افق سنت در نوروز عصر معاصر کمرنگ‌تر شده

فرشتگان آرزو در ایران «بانو» بودند نه «عمو»/ تنوع فرهنگی و همبستگی ملی دو جنبه مهم نوروز/ افق سنت در نوروز عصر معاصر کمرنگ‌تر شده
کد خبر : ۱۲۰۹۲۹۴

رییس پژوهشکده مردم‌شناسی با اشاره به آنکه آیین نوروز در طبقه‌بندی و گونه‌شناسی آیین‌ها از منظر مردم‌شناسی یک آیین تقویمی به شمار می‌آید، گفت: نباید فراموش کرد که فرشتگان آرزو در ایران بانو بودند نه عمو نوروز. درعین حال تنوع فرهنگی و همبستگی ملی دو جنبه مهم نوروز هستند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، تقویم و طبیعت خبر از آمدن بهار و نوروز می‌دهند. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی از کشورها مانند تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردمان به مناسبت نوروز جشن برپا می‌کنند.

نوروز به عنوان یک جشن قدیمی و کهن از اقوام متعددی در منطقه به ارث رسیده‌است و با رنگ و بویی خاص، شناسنامه ایرانی به خود گرفته و تبدیل به نماد همبستگی شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اسفند ۱۳۸۸ تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسید و در تقویم جهانی جای گرفت. پرونده نوروز توسط ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان پرونده و به ثبت رسید و هند، آلبانی و مقدونیه نیز به آن افزوده شدند.

در اطلاعیه دفتر روابط عمومی مجمع عمومی سازمان ملل آمده‌است که امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز، در منطقه بالکان، حوزه دریای سیاه و خاورمیانه آغاز فصل بهار را با سنت باستانی عید نوروز که تاکیدی است بر زندگی در هماهنگی و تعادل با طبیعت، جشن می‌گیرند.

در این راستا با علیرضا حسن‌زاده (رییس پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری) به گفتگو نشستیم تا از نوروز، آیین‌ها و آنچه شاید در زندگی شهری عصر معاصر به فراموشی سپرده شده باشد، صحبت کنیم. در ادامه این گفتگو را می‌خوانید:

 ایران چهار فصل و چهار رنگ با تنوع اقوام و آیین‌ها قطعا بهار را با مراسم‌های مختلف جشن می‌گیرد. از آیین‌های خاصی که در نوروز در نقاط مختلف ایران برگزار می‌شود بگویید به طور مثال چندی پیش شاهد برگزاری نوروز رودها بودیم که به پاکسازی رودخانه‌ها اختصاص یافت. از این دست مراسم و آیین‌های خاص نوروز برایمان بگویید. در ایران چند نوع نوروز وجود دارد و هر کدام در بردارنده چه مفاهیمی هستند؟

آیین نوروز در طبقه‌بندی و گونه‌شناسی آیین‌ها از منظر مردم‌شناسی یک آیین تقویمی به شمار می‌آید که در عین حال یک جشنواره ملی را دربرمی‌گیرد. در واقع آیین نوروز به نوعی در مقایسه با آیین‌های دیگر همچون کریسمس و بهار چینی، آیینی است که ریشه در اعتدال بهاری دارد و سمبل و نماد این آیین متمایل به بیان معانی چون باززایی و امید است.

مروری بر آیین نوروز و به تعبیر دقیق‌تر آیین‌های نوروزی در ایران با توجه به تنوع اقلیم و اقوام، ما را با دو جنبه مهم روبه رو می‌سازد که همانا تنوع فرهنگی و همبستگی ملی است. این دو جنبه فراتر از طیف وسیعی از خرده آیین‌ها همچون چهارشنبه سوری و سیزده به در، است چراکه در ایران نوروزهایی داریم که به انقلاب تابستانی نزدیک هستند مانند نوروز صیادی، نوروز دریایی، نوروز چوپانی و…

اگر بخواهیم به تنوع این آیین‌ها بپردازیم، می‌توان گفت، نوروز نماد باززایی و تولد دوباره را در بر دارد. این امر در جای جای ایران قابل مشاهده است. به طور مثال در میان مردم گیلان شاهد آن هستیم که نوروزخوانان همواره شاخه شمشاد که نماد جاودانگی است را به همراه داشتند و هنگامی که نوروزخوانی می‌کردند و از مردم هدیه یا عیدی دریافت می‌کردند یکی از این شاخه شمشادها را به آن‌ها می‌دادند و مردم این شاخه شمشادها را یا در خزانه برنج می‌گذاشتند یا در خزانه و گنجینه زیارتگاه محلشان قرار می‌دادند و آرزوی خود را برای سرسبزی و برکت در معیشت کشاورزی با آیین نوروز پیوند می‌زدند.

همین کار در آیین زرتشتیان نیز مشهود است که در راهپیمایی نوروز که برای تبریک انجام می‌شد، شاخه‌ای از درخت مقدس یا همیشه سبز همانند شمشاد به همدیگر هدیه می‌دادند. آیین تولد و باززایی در خان نوروزی خود را نشان می‌دهد چنانکه در خان نوروزی و خان یلدا با عناصر تولد روبه رو هستیم و تمام عناصری که در خان نوروزی قرار داده می‌شود، نمادی از باززایی و زایش است.

عنصر زیبایی‌شناسی بهار را می‌توان در بحث فرشته امید جستجو کرد. در ایران، بابانوئل نداشتیم هرچند برخی تلاش دارند که عمو نوروز را شبیه به بابانوئل بدانند، اما فرشتگان امید و آرزو در ایران بانو بودند. خاتون چهارشنبه که در حوزه فرهنگی آذربایجان و گیلان شاهد هستیم یا بی‌بی سه شنبه که در میان فرهنگ بلوچ جایگاه خاصی دارد، فرشتگانی هستند که بخصوص در فرهنگ عامه و آیینی، نماد امید و آرزو هستند که به خانه‌ها سر می‌زنند و خانه‌هایی که با غبار روبی و کاشت و سرسبزی به استقبال این فرشتگان می‌رفتند و میزبان مهربانی از آن‌ها بودند بشارت برآورده شدن آرزوها را می‌گرفتند.

نوروز چه در شکل ملی و در دایره مرزهای ایران کنونی و چه فراتر از آن در مرزهای ایران فرهنگی همیشه پل اتصال، وحدت، دوستی، صلح و همگرایی بوده است. هرچند نوروز کردی، نوروز صیادی، بهارگاه بلوچی، نوروز بل و… داریم اما همه آن‌ها یک رابطه میان آیینی و میان متنی دارند که اقوام ایرانی را چه در سطح ایدئولوژی و روایت و چه در سطح کنش‌های آیینی و خرده آیین‌ها به یکدیگر وصل می‌کنند.

همین خان یا سفره هفت سین که مردم گرد آن می‌نشینند همین مفهوم راتداعی می‌کند چراکه فرهنگ غذا همواره در فرهنگ ایران، منبع تعامل و پیوند انسان‌ها با یکدیگر بوده. از این رو خان قدسی که در آن عناصر نمادینی که مفهوم تولد و باززایی از آب و قرآن گرفته تا سبزه و سیر… درعین حال وحدت اجزای هستی را نشان می‌دهد. نوروز ارکستر آفرینش را نشان می‌دهد. جهان ما در پیوند و وحدت با هم است که می‌تواند خوشبخت باشد و جوهره زندگی را حفظ کند و ببالد و به رویش برسد.

از جمله ویژگی‌های نوروز بهاری و تابستانی آن است که با معیشت در ارتباط هستند. نوروزبل که با آغاز کشت و کار همراه است در گذشته دور عموما با پاکسازی کانال‌های آب انجام می‌شد تا راه آب برای رسیدن به شالیزارها باز شود. حتا در شهرها، آب انبارها تمیز و دوباره آبگیری می‌شد و آیین آب نو با آیین نوروز گره می‌خورد. نوروز باززایی گیاهی است و در عین حال با آب و آیین‌های مربوط به آن همراه است. چنانکه هر دو اینها با باززایی و زایش دوباره مرتبط هستند.

به لحاظ مردم‌شناسی نوروز طی سالیان گذشته با چه تغییراتی همراه بوده و آیا آنچه امروز از نوروز می‌دانیم همانی است که در دوره باستان بود یا آنکه با تغییرات چشمگیری همراه است؟

آنچه که بیشتر در طی تاریخ معاصر تغییر کرده و ما سعی داریم با بازگشت موضعی آن همراه شویم، آیین‌های استقبال از نوروز به ویژه آیین‌های روستایی است که کمتر دیده و اجرا می‌شود. حتا آیین‌های مرتبط با نوروز خوانی و حاجی فیروز هم کمتر اجرا می‌شود چه برسد به سایر آیین‌های نوروز و استقبال از آن. به نوعی می‌توان گفت، افق سنت در نوروز در عصر معاصر کمرنگ‌تر شده.

با توجه به تنوع فرهنگی ایران در گذشته در بخش شمال غربی کشور تکم گردانی رونق فراوان داشت. در حوزه فرهنگی شمال ایران در میان گیلانی‌ها و تا حدودی مازندرانی‌ها آیین‌های استقبال از نوروز متاثر از آیین عروس گوله و پیربابو و… بود که اکنون همانند گذشته رایج نیستند و کمتر مشاهده می‌شوند. این امر به آن بازمی‌گردد که امروزه جامعه شهری ما که بیشتر از روستاییان شده است، آیین‌های روستایی را کمرنگ کرده و شکل‌های جدیدی به آن آیین‌ها داده است.

فرشتگان آرزو در ایران «بانو» بودند نه «عمو»/ تنوع فرهنگی و همبستگی ملی دو جنبه مهم نوروز/ افق سنت در نوروز عصر معاصر کمرنگ‌تر شده

نوروز از آن دست آیین‌هایی است که به ثبت جهانی رسیده و از قضا در کشورهای همسایه نیز برگزار می‌شود از اشتراکات مردمان ایران زمین و ایران فرهنگی برایمان بگویید. نوروز در خارج از مرز و بوم ایران چه قرابت‌هایی با آیین‌های مردمان سرزمین ایران دارد؟

در بحث نوروز، ایران فرهنگی و جوامع فارسی زبان اعم از ایران و افغانستان، تاجیکستان را شامل می‌شود. همچنین کشورهای حوزه نوروز که رد پای آن از چین تا مصر را دربرمی‌گیرد. در این کشورها مجموعه‌ای از آیین‌ها از پهن کردن سفره نوروزی گرفته تا سایر آیین‌های شادمانی مشترک است و این اشتراک ریشه در تاریخ دارد. البته در عناصری که در سفره نوروزی گذاشته می‌شود تفاوت‌هایی در هر یک از این کشورها وجود دارد. با این وجود نظام باوری و ساختار همگونی دارند.

سمنو پزی در تاجیکستان هم رایج است. البته ابعاد برون از خانه نمادهای نورزی در تاجیکستان برجسته‌تر است. از قرار دادن خان میوه‌ها در فضاهای عمومی همچون آنچه در جشن مهرگان (اعتدال پاییزی) رایج است گرفته تا نمایش جمشید شاه و… که در شهر دوشنبه و سایر روستاهای تاجیکستان رواج دارد. جالب آن است که در ایران گفتمان درک نوروز بخصوص از دیدگاه مهرداد بهار و علی حصوری و دیگران بیشتر تاثیر گرفته از سیاوش است تا جمشید.

در هر کدام از کشورهایی که نوروز را پاس می‌دارند ورزش‌ها و بازی‌های خاصی اجرا می‌شود. چراکه در گذشته نوروز زمان اجرای ورزش‌ها و بازی‌ها نیز بوده. که البته این روزها اثر آن کمتر شده است. بازی جنگ تخم مرغ در گیلان رواج و رونق داشته. جنگ ورزا و. . و هم اجرا می‌شد که در افغانستان بازی بزکشی است.

به طور کلی می‌توان گفت، نوروز یک آیین میان فرهنگی است که در عین حال منظر زیستی و طبیعی را به منظر فرهنگی و میراثی در چشم‌انداز باز تعریف هویت ایرانی پیوند می‌زند. اگر یکی از دلایل فقدان توسعه پایدار را در شکاف میان منظر طبیعی و زیستی و منظر فرهنگی بدانیم و در نوع رابطه‌ای که انسان با محیط زیست و جهان پیرامون دارد، می‌توان گفت نوروز گفتمان حفظ طبیعت را نمایندگی می‌کند و بعدی در گفتگوی رابطه انسان با منابع مختلف پیرامونش است. نوروز در انسجام خانواده گره خورده و همچنین در تجربه زیست مشترک و تاریخی کشورهای حوزه نوروز را با هم مرتبط می‌کند و درعین حال یکی از ابعاد آن رویکرد جان پسا مرگ است که در دل کیهان نهفته است. فرشته‌شناسی نوروز را می‌بینیم که فرشتگان امید با آیین نوروز پیوند می‌خورند و برای سال جدید آرزوها را فرا می‌خوانند.

نوروز آیین امید است و از این روست که شعر حافظ که شعر امید است همان طور که در یلدا که شب زایش خورشید است در نوروز نیز برجسته می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز