خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد؛

از کلوخ اندازی و رسم هوم بابایی تا اسپندی برای عروس، این روزها در رسوم کاشانی ها

از کلوخ اندازی و رسم هوم بابایی تا اسپندی برای عروس، این روزها در رسوم کاشانی ها
کد خبر : ۱۲۰۹۱۸۹

این روزها در آستانه نوروز و ماه شعبان و پس از آن ماه رمضان رسوم خاصی در کاشان اجرا می‌شود از کلوخ اندازی و رسم هوم بابایی گرفته تا اسپندی برای عروس و...

به گزارش خبرنگار ایلنا، با قرار گرفتن در آستانه نوروز هر شهر و منطقه آداب و رسوم خاص خود را اجرا می‌کند. رسومی که گاه از هزاران سال پیش به یادگار باقی مانده. نوروز امسال نیز با ماه شعبان و ولادت حضرت قائم (عج) و نیمه شعبان همراه است و بعد از آن ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود. کاشان از آن دست مناطقی است که در آستانه بهار و سال جدید آداب و رسوم خاص خود را اجرا می‌کند.

آنچه در بررسی‌های مباحث علم مردم‌شناسی بیشتر مورد توجه بوده است پویایی عناصر فرهنگ بومی در یک بازه زمانی است که چندین نسل را دربرمی‌گیرد. تپه‌های سیلک کاشان نشان می‌دهند که این نقطه جغرافیای یکی از کهن‌ترین زیستگاههای انسان فرهیخته و اندیشمند بوده است. علم انسان‌شناسی آن را هوموساپین و به تعبیری انسان اندیشه‌ورز نامیده است. این انسان به پیروی از فرهنگ بومی خود و متاثر از آن، مناسبات و روابط آگاهانه‌ای با فضا و محیط زیست خود، با اجتماع خود و با جهان ماوراء و دور از دسترس خود برقرار کرده است.

کهن‌ترین نشانه‌های استقرار انسان پیش از تاریخ در تپه سیلک مربوط به ۵۵۰۰ سال پیش از میلاد است. دوره باستان و دوره تاریخی سرزمین ایران از جمله خطه کاشان را حدود ۲۰۰۰ سال تخمین زده‌اند، این رو پویایی فرهنگ مردم کاشان تا به امروز حدود ۷۵۰۰ سال تداوم داشته است.

کاشان پس از دوره پیش از تاریخ

پژوهش‌های باستان‌شناسان و مورخان درباره فرهنگ و تمدن ساکنان این خطه در فاصله زمانی بعد از تمدن پیش از تاریخ سیلک دوران ساسانیان و صدر اسلام، که حدود پانزده قرن می‌شود، اطلاعاتی به دست نمی‌دهند. ولی آتشکده نیاسر، آتشکده نطنز و آتشکده خرمدشت که در کنار چشمه‌ها در دامنه ارتفاعات زاگرس قرار گرفته‌اند و بنای چهارطاقی ساسانی در دشت کاشان، دلایل گویایی بر وجود مراکز زیستی انسان در دوران قبل از اسلام، بخصوص در دوره ساسانیان و پویایی فرهنگی غنی در این منطقه است. کتاب‌های نوشته شده در قرن‌های سوم و چهارم اشاراتی به نام مکان‌هایی در این ناحیه و فرهنگ و تمدن مردمی دارند که در ناحیه قاسان یا قاشان می‌زیسته‌اند. گفته می‌شود که این واژه‌ها همان معرب شده «کاسان» یا «کاشان» اند که قبل از اسلام مصطلح بوده و به ناحیه‌ای اطلاق می‌شده که در حد فاصل اصفهان و قم قرار داشته است.

نام‌گذاری کاشان

در کتاب «کاشان؛ نگینی در حاشیه کویر ایران» نوشته اصغر کریمی درباره ریشه اصلی نام کاشان آورده شده؛ آرا و عقاید مختلفی بیان شده است ولی تا امروز وجه تسمیه آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و هنوز به گونه‌ای منطقی روشن نشده ریشه این واژه چیست و به چه مفهوم است.

در حدود ۲۲۰۰ سال پیش از میلاد و در و اقع در دوره پوزور و اینشوشیناک که از پادشاهان و فرمانروایان عمده سلسله آوان (ایلام) بودند از کاشان نام برده شده است. جورج گلن کامرون، صاحب نظر در تاریخ ایلام، می‌نویسد که کشور کاشان قبل از آمدن کاسی‌ها، در حدود ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد در شمال ایلام وجود داشته است. مجیدزاده در کت اب تاریخ و تمدن ایلام می‌نویسد: اما به تدریج از ۱۴۵۰ – ۱۱۰۰ ق. م نیروی تازه‌ای راه خود را به صحنه تاریخ خاورمیانه گشود و مردم تازه‌ای به نام کاسی‌ها خود را ظاهر ساختند. امروزه نام کاشان یادآور همان کاسی خاستگاهی کاسی دارد.

ویلهم توماشک در کتاب جغرافیای تاریخی ایران بر اساس نوشته ایزیدور خاراکسی، جغرافیانگار یونانی در سده نخست میلادی، از کاشان به نام اورودیکریا، شهر مسگران، یاد کرده است. از مسگران و ملکباد مسگران به مثابه یکی از طسوج‌های کهن روستاهای قم یاد شده است. اما به گزارش عبدالرحیم ضرابی، مسگری در زمره پیشه‌های انحصاری شهر کاشان برشمرده شده است. بنا به نوشته، او مسگری و متفرعات آن از قبیل گدازندگی و چرخگری و سفیدگری، به غایت رواج داشته و بازار مسگران کاشان و مسگری این سامان در کل مماک محروسه ایران یگانه بوده است.

او سپس به شرح سراهای مسگری پرداخته است. بدین سان طبیعی به نظر می‌رسد که حدود دو هزار سال پیش به سبب رواج پیشه مسگری، آن جا را اورودیکریا (شهر مسگران یا مسگرستان) نامیده باشند. کاشان نام‌های دیگری هم داشته است، منتها چنین می‌نماید که باید آن جا را نه به صورت یک شهر، بلکه به گونه مجموعه‌ای از چند آبادی هم جوار در نظر می‌گرفتند. بنا به نوشته ضرابی در افواه اهالی این بلد مشهور معروف است که در زمان قدیم نام این ولایت چهل حصاران بوه و قلعه‌بندی مخصوص نداشته است. خلاصه مسلم است که کاشان جزو قم و چهل حصاران بوده و زبیده خاتون، زن هارون الرشید، بانی طرح شهر و بنیاد برج و باروی آن گردید. قبل از ابداع این حصاربندی کاشان چهل حصاران بوده است.

هفت هشت حصار آن به مرور ایام خراب شده، جای آن‌ها را خانه‌ها ساخته‌اند و اکنون محل هر حصار به نام محله‌ای نامیده می‌شود، مثلا قلعه کلهران را محله کلهر و قلعه چهل دختران را محله چهل دختران می‌نامند. یکی از قلعه‌های قدیمی قلعه سی ارگ است که گویند چون خاک آن مبنای قلعه است و از خک اطرافش سفیدتر است به سپیدارگ نام گرفته و حالا از کثرت استعمال سی‌ارگش نامند. پراکندگی قلعه‌ها و محله‌های قدیمی کاشان هم از نامگذاری‌هایی است که قمی درباره آبادی‌های آن ناحیه نوشته است. او می‌نویسد ورازآباد را از نام بوراز بن قاسان گرفته‌اند، دنجرد را دنجرد بن قاسان و هلیل را هلیل بن قاسان بنا کرده است.

نوشته یاقوت این گمان را تایید می‌کند که کاشان اسم ناحیه‌ای وسیع بوده است. به گزارش او قاسان هم شهری است در م اوراءالنهر و هم ناحیتی است در اصفهان. بنابراین کاشان در آغاز نام ناحیه بوده که بعدها اسم خاص شده است. ابن مقفع گفته: «هر دو قاسان را به دو قاسان پسران خراسان نام کردند و چنین گویند که قاسان اکبر ابن الضحاک است و قاسان اصغر پسر افریدن.

کشت گندم

کریمی درخصوص جلوه‌های غیرمادی فرهنگ سنتی و تقویم فعالیت‌های تولیدی روستایی و تقویم فعالیت زراعتی سنتی نیز آورده است: زمان مرزبندی زمین نیمه اول مهرماه است. زمان آبگیری، شخم، بذرافشانی، تسطیح و ماله‌کشی با چند روز فاصله بعد از مرزبندی و در نیمه اول مهرماه انجام می‌گیرد. زمان اولین آبیاری، یا به قول خودشان آبیاری پس‌زنه، از نیمه دوم مهرماه آغاز می‌شود. زمان دومین آبیاری، در نیمه اول اسفندماه آغاز می‌گردد. زمان آبیاری سوم از نیمه دوم اسفندماه آغاز می‌شود. زمان آبیاری چهارم در نیمه دوم فروردین است. زمان درو و خرمن کردن گندم و جو د رنیمه اول تیر انجام می‌گیرد. زمان خرمن کوبی، باد دادن گندم، بوجاری و انبار کردن آن‌ها در نیمه اول مرداد است که کلیه این مراحل در همان روزهای خرمن‌کوبی انجام می‌گیرند.

کشت جو

برای کشت جو مراحل اولیه مثل مراحل مختلف کشت گندم است، فقط آبیاری‌ها و مراحل بعدی متفاوت است به این صورت که زمان اولین آبیاری، همانند گندم از نیمه دوم مهرماه آغاز می‌شود. زمان دومین آبیاری در نیمه اول بهمن است. زمان سومین آبیاری در نیمه دوم بهمن است. زمان چهارمین آبیاری در آخر اسفند است. زمان پنجمین آبیاری در نیمه اول فروردین است. زمان ششمین آبیاری در نیمه آخر فروردین است. زمان درو و خرمن کردن در نیمه دوم اردیبهشت است. زمان خرمن کوبی، باد دادن، بوجاری و انبار کردن جو در نیمه آخر خردادماه انجام می‌گیرند.

کشت تنباکو

زمان بذرافشانی و کشات و نشاکاری تنباکو در نیمه آخر اسفندماه است. زمان شخم زدن از نیمه دوم فروردین تا نیمه دوم اردیبهشت است. زمان جویه‌بندی، آب انداختن جوبه و نشادن نشا همزمان با شخم و از نیمه دوم فروردین تا نیمه دوم اردیبهشت است. زمان آبیاری از نیمه دوم فرودین است. و زمان سربرداری نیمه خرداد. زمان وشته چینی نیمه اول تیر است. زمان پاوکلی (جمع کردن) نیمه خرداد است. زمان وشته چینی نیمه اول تیر است. زمان پاوکلی (جمع کرن) نیمه دوم تیرماه شروع می‌شود. زمان شکستن یا خواباندن نیمه نیمه دوم شهریورماه است. زمان آب پاشاندن و برگرداندن، هر دو همزمان نیمه اول مهر انجام می‌گیرد. زمان آب پاشیدن، جمع آوری و انبار کردن و چوبه کردن همه در همان نیمه دوم مهر است. زمان پاک کردن برگ‌ها درجه‌بندی و تحویل نیمه اول آبان است.

مسئولیت کشت، داشت و برداشت و برعهده مردان است و زنان فقط در مورد تنباکو از مرحله سربرداری آن به مردان یاری می‌رسانند.

تقویم فعالیت‌های دامداری سنتی

زمان زایش گوسفندان اسفندماه است که زن معمولا مواظب دام‌ها هستند. شیردوشی از خردادماه شروع می‌شود و تا آخر تابستان ادامه دارد. تهیه ماست، پنیر، کره‌گیری، روغن گیری همزمان با شیر دوشی است. تهیه کشک، که بعد از روغن گیری به آن پرداخته می‌شود، از تیرماه شروع می‌گردد. اولین نوبت پشم چینی که پشم چینی بهاره است در فروردین انجام می‌شود. دومین مرحله پشم چینی که پشم پاییزه است اوایل مهرماه انجام می‌شود از این وظایف پشم چینی بر عهده مردان و مابقی برعهده زنان است.

تقویت فعالیت‌های سنتی جنبی

ریسندگی با دوک یا به اصطلاح خودشان پیلی از اواخر فصل پاییز شروع و تا اواخر زمستان ادامه می‌یابد. یک کار زنانه است ولی گاهی در روستاها دیده می‌شود که پیرمردها نیز به این کار مشغولند. شَعربافی از پاییز شروع می‌شود تا عید ادامه می‌یابد و اوج آن آذرماه است. موتابی و طناب تابی مصادف است با زمان پشم چینی یعنی فصل‌های بهار و پاییز. شعر بافی، موتابی و طناب تابی را زن و مرد باهم انجام می‌دهند.

نیمه شعبان

نیمه شعبان روز ولادت حضرت قائم (عج) روز شادی و سرور و چراغانی است. در این رزوها و تا دو روز بعد از آن کلیه مساجد، حسینیه‌ها، تکایا، معابر، کوچه‌ها و خیابان‌ها، سردرخانه‌ها و دکان‌ها با پارچه‌های رنگارنگ و قالی‌ها و قالیچه‌ها آذین‌بندی و چراغانی می‌شود. این روزها روز نذر است روز برگزاری اکثر پیوندهای زناشویی و جشن‌های عروسی و روز روشن کردن شمع.

کلوخ اندازان

آخرین روز ماه شعبان روز کلوخ اندازان است. از فردای این روز ماه مبارک رمضان شروع می‌شود و مردم به ضیافت حق تعالی دعوت می‌شوند و از این رو درکنج عزلت خود به دعا و نیایش مشغول می‌شوند و از خداوند متعال بابت گناهان کرده و ناکرده طلب مغفرت می‌کنند و نمی‌توانند برای دید و بازدید به خانه‌های یکدیگر بروند و به همین دلیل در چنین روزی افراد بزرگ‌تر و مرفه‌تر خانواده خویشاوندان و دوستان و آشنایان به صرف ناهار و تنقلات و شیرینی را به خانه‌های خود دعوت می‌کنند و تا یک ماه با پرخوری و سورچرانی خداحافظی می‌کنند.

ماه رمضان

رمضان در حوزه فرهنگی کاشان با فعالیت هیئت‌های محلی همراه است. از این اوایل ماه رمضان تا آخر این ماه، هر شب در خانه یکی از اهالی محل مراسمی برگزار می‌شود اگر خانه گنجایش یا آمادگی آن را نداشته باشد، مراسم آن شب را در مسجد محل یا حسینیه محل برگزار می‌کنند. «قرآن» خوانی و قرائت دعای «توسل» برنامه هر شب است و دعای «کمیل» مخصوص پنجشنبه‌شب‌ها و دعای «جوشن» نیز خاص شب‌های احیا. هر کس قدرت مالی داشته باشد افطاری و سحری می‌دهد.

رسم هوم بابایی (هاهایی)

این رسم را از شب اول ماه رمضان تا شب پانزدهم آن کودکان، و در شب پانزدهم، کودکان به همراه بزرگان، بعد از باز کردن روزه و صرف افطاری اجرامی‌کنند. تعدادی از کودکان به سرپرستی یکی از خودشان به در خانه‌ها می‌روند. سرپرست گروه کاسه یا هر نوع ظرف دیگری با خود حمل می‌کند. در می‌زند و همه باهم فریاد می‌کند: هوم بابا، هوم‌بابا. بعد از چنین فریاد رسایی، همه ساکت می‌شوند و سرپرست گروه می‌گوید: امام امام گویم علی را. بقیه کودکان یک صدا فریاد برمی‌آورند: هوم بابا، هوم بابا. سرپرست ادامه می‌دهد: امام دومم، گویم حسن را. باز هم صدای هماهنگ و بلند سایر بچه‌ها بلند می‌شود: هوم بابا، هوم بابا. امام سومم گویم حسین را. بچه‌ها: هوم بابا، هوم بابا؛ این شمارش تا به امام هشتم ادامه می‌یابد: امام هشتم گویم رضا را. بچه‌ها این بار با صدایی موزون و هماهنگ می‌گویند: ببوسم گنبد زرد طلا را. و صلواتی نیز بدرقه این شمارش می‌کنند. سرپرست دست به دعا برمی‌دارد و صاحب خانه را دعا می‌کند و بقیه کودکان آمین می‌گویند. صاحب خانه، با توجه به وسع خود، هدیه‌ای اعم از پول و خوراکی و غیره، به عنوان هدیه در ظرف می‌اندازد. هدایا آخر شب بین کودکان گروه تقسیم می‌شود.

شهادت حضرت علی (ع)

روز بیست و یکم ماه رمضان که روز شهادت حضرت امام علی (ع) است. مردم به روضه خوانی، عزاداری، سینه‌زنی و زنجیرزنی می‌پردازند. در کاشان و آران و بیدگل این روز به هلال بن علی اختصاص می‌دهند که معتقدند از فرزندان بلافصل حضرت علی (ع) است.

بیست و هفتم رمضان

این روز مصادف با کشته شدن ابن ملجم، قاتل حضرت علی (ع) است. اهالی کاشان، آران و بیدگل در چنین روزی جشن می‌گیرند و شادی می‌کنند.

تقویم مراسم ملی و مردمی/ شب چهارشنبه سوری

جشن مربوط به مراسم آتش افروزی است. مردم این ناحیه، در غروب روز سه شنبه آخر سال، در کوچه‌ها و حیاط‌ها آتش روشن می‌کنند و از روی آن می‌پرند. این مراسم قبلا به طور مفصل اجرا می‌شده و خانواده‌ها به فکر آجیل مشکل گشا و سایر شب‌چره‌های این شب بوده‌اند. در چنین شبی مهمانی‌ها برگزار می‌شده و جشن و سرور برپا بوده ولی در حال حاضر به پریدن کودکان از روی آتش خلاصه می‌شود.

تحویل سال نو

مردم این ناحیه قبل از تحویل سال سفره هفت سین آماده می‌کنند و به گرد آن حلقه می‌زنند و منتظر تحویل سال می‌شوند تا حد ممکن هر کس در خانه خودش می‌ماند و چراغ خانه‌اش را روشن نگه می‌دارد. خانه‌ها خانه تکانی می‌شوند و ترو تمیز، همه اعضای خانواده اصلاح می‌کنند و حمام می‌روند و پوشاک‌شان نو یا پاک و آراسته می‌شود. به محض تحویل سال روبوسی‌ها و عید مبارکی‌ها شروع می‌شود و عیدی گرفتن کودکان از بزرگان از همان خانواده آغاز می‌گرد. سپس دید و بازدیدها شروع می‌شود بزرگ‌ترها در خانه‌های خود می‌نشینند و کوچک‌ترها برای عید مبارکی و دست بوسی و گرفتن عیدی به خدمت آن‌ها می‌روند. نامزدها برای یکدیگر هدیه می‌فرستند. قهرکرده‌ها باهم آشتی می‌کنند. خانواده‌های عزدار فقط با خرما از میهمانان پذیرایی می‌کنند. دیدن این خانواده در درجه اول اهیمت قرار دارد و بر بزرگان مقدم هستند.

سیزده به در

مردم سیزدهم ماه فرودین، یعنی اولین سیزده سال نو، را نحس می‌دانند و برای گریز از نحسی آن، سعی دارند در خانه و در شهر نمانند. به صحرا و بیابان بروند و تمام روز را در دشت و دمن بگذرانند.

شب اسفند

در تقویم رسمی، شب اسفند رعیتی یا زراعتی، بیست و پنجم اسفند است. در تقویم رعیتی، ماه‌ها سال را سی روز و سال را سیصد و شصت و پنج روز حساب می‌کنند و حساب این پنج روز باقی مانده را جداگانه نگه می‌دارند که به آن پنجه می‌گویند. در شب اسفند، شب بیست و پنجم اسفندماه، رسم بر این بوده که حتما پلو بپزند. چراغ خانه‌شان را روشن نگه دارند وغذای آن شب یا چلو ماهی دودی بوه یا چلو با کوکو.

اسپندی برای عروس

در شب اسفند افرادی که نامزد دارند، طی مراسمی برای نامزد خود هدایایی در خوانچه‌ها و بر سَرِ طَبَق‌کش‌ها ارسال می‌کنند. هدایی مثل انار، هندوانه، پرتقال، یک بشقاب باقلوا، یک بشقاب نارنجی، یک بشقاب نان بهشتی، یک بشقاب روح افزا، یک بشقاب نان قندی، دو عدد ماهی دودی، یک قطعه پارچه اعلای گرانبها و گاهی نیز سکه طلا.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز