مجتبی عسگری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
صاحب سبک بودن در آواز کار دشواری است/ پیش از شاگردی شجریان تحت تاثیر مکتب اصفهان بودم
مجتبی عسگری، آوازخوان موسیقی ایرانی، میگوید در ابتدا تحت تاثیر مکتب اصفهان بوده و همواره تلاش کرده سبک و سیاق خودش را داشته باشد. به اعتقاد او، سخت است که خواننده در مبحث آواز به شیوهای برسد که متعلق به خودش باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعاتی که نگرانیها را نسبت به موسیقی دستگاهی ایران بیشتر کرده، توجه حداکثری به موسیقی ظاهرا پاپ با اشعار و محتوایی سطحی و گاه سخیف است. قدرت تبلیغات این نوع از موسیقی تا به آنجاست که به راحتی در این سالها سلایق و نظرات مخاطبان عام و خاص را تحت تاثیر خود قرار داده است. در کنار این اتفاق ناخوشایند، موسیقی دستگاهی ایران همچنان مهجور است. سالهاست مخاطبان کمتر از گذشته آواز ایرانی میشنوند و دلیل اصلی این اتفاق شاید بیتوجهی خوانندگان سنتیخوان به آواز هم هست چراکه آنچه مورد توجه خوانندگان و گروههاست، تصنیف است.
به اعتقاد مجتبی عسگری، آوازخوان ایرانی و خواننده گروه موسیقی «مانا»، موسیقی سنتی و ایرانی همواره خاص است و شنونده و بینندههای کمتری دارد.
گروه «مانا» که اساس آن پرداختن به موسیقی دستگاهی ایران است، سال نود و پنج تشکیل شده و طی این مدت کوتاه برای معرفی موسیقی کشور در دیگر کشورها تلاش کرده. اعضای این گروه در آلمان و فرانسه اجرا داشته و با کنسرواتوار چابکوفسکی همکاری کردهاند. حاصل تلاشهای اخیر گروه «مانا» ارائه آلبوم «سرود مرد سرگردان» است که در سی و ششم جشنواره موسیقی فجر جایزه باربد را برد.
عسگری در سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر، جایزه «باربد» را در بخش خوانندگی موسیقی دستگاهی برای خوانندگی آلبوم «بوستان سعدی» از آن خود کرد. او شاگرد محمدرضا شجریان بوده است.
ظاهرا گروه موسیقی «مانا» پرکار است و در جشنواره موسیقی فجر هم اجرای هماهنگ و یکدستی داشتید، چرا در طول سال اخبار کمی درباره فعالیتهایتان میشنویم؟
در دو سال گذشته که عملا موسیقی تعطیل بود و وضعیت نابسامانی داشت. قاعدتا اعضای گروه «مانا» نیز تحت تاثیر این اتفاق بودند و در نتیجه فعالیتهایمان نسبت به قبل کمتر بوده است. اما اینطور نبوده که فعالیتی نداشته باشیم.
شما عضو ثابت گروه موسیقی «مانا» هستید؟
بله و آقای سیاوش ولیپور که خود نوازنده سنتور هستند، سرپرستی گروه «مانا» را به عهده دارند. درواقع گروه «مانا» برای ادامه فعالیتهای مفید تلاش میکند. لازمه فعالیت و ادامه کار هم این است که به صورت مستمر و پشت سر هم تولید محتوا داشته باشیم تا به این وسیله اعلام حضور کنیم و در فضای حرفهای گام برداریم.
آثاری که در جشنواره اجرا کردید چگونه ساخته و ارائه شدند؟
اثری که در جشنواره اجرا کردیم، پارسال به اتفاق آقای ولیپور و دیگر اعضا به صورت آلبوم تولید شد. نام اثر «بوستان سعدی» است و همانطور که از عنوان این مجموعه پیداست اشعار آن به سعدی اختصاص دارد و آن را به مناسبت روز سعدی در قالب آلبوم دیجیتال منتشر کردهایم.
این اثر با هزینه شخصی گروه تولید شد؟
خیر، آلبوم با هزینه گروه تولید نشده و تهیهکننده و حامی آن موسسه فرهنگی هنری «تِلِسک» است. در این اثر که ساخت موسیقی آن به عهده سیاوش ولیپور بوده، احسان چریکی دکلمه اشعار سعدی را به عهده داشته است.
با توجه به علاقه وافر مخاطبان به موسیقی پاپ و دیگر سبکهای عامه پسند، از آلبوم چه بازخوردهایی گرفتید؟
اتفاقا آلبوم بسیار مورد توجه قرار گرفت و امسال از ما دعوت کردند قطعات آن را در جشنواره موسیقی فجر اجرا کنیم و ما نیز پذیرفتیم. در این مراسم به اجرای تصنیفهای «پایبند خیال»؛ «سالکان طریقت»، «تولای دوست» و «چراغ آیین» و سه قطعه ساز و آوازی پرداختیم.
از مصائبی که برای برگزاری کنسرت با آنها مواجهید بگویید.
واضح است که برگزاری کنسرت و اجرای برنامههای این چنینی نیازمند پشتوانه مالی و مسائل دیگر است. و اینکه باید برای برگزاری کنسرت حتما تولید محتوا داشته باشی. و این نیز مشمول صرف هزینههای بسیار است. این موضوع را هم باید در نظر داشت که موسیقیای که ما در گروه «مانا» به آن توجه داریم، جدی است.
این جدی بودن، چه امتیازها و مضراتی دارد؟
در میان موسیقیها و البته در میان موسیقی سنتی و ایرانی، آنچه ما به آن میپردازیم خاصتر است. به همین دلیل اصولا این نوع موسیقی شنونده و بینندههای کمتری دارد و ما نیز این موضوع را پذیرفتهایم.
دلیل اصلی مهجور ماندن موسیقی سنتی و ساز و آواز، وجود موسیقیهای بازاری و سطحی است...
این نگرانی که میگویید همیشه وجود داشته و دارد، اما زمانی که هدف و مقصد مشخص و معین باشد قاعدتا به مسائل و اتفاقات پیرامونمان توجه نمیکنیم و راه خودمان را میرویم تا به نتیجه برسیم.
شما در آثارتان که با همکاری آهنگسازان مختلف ارائه شده، به آواز توجه داشتهاید. نزد چه کسانی آموزش دیدهاید و تحت تاثیر کدام مکتبهای آوازی بودهاید؟
من اصالتا اصفهانی هستم و فراگیری آواز را در این شهر شروع کردم. اصفهان را با وجود استادان برجسته آواز و قدما میتوان مهد آواز کشور دانست و خب من ابتدا نزد استاد طباطبایی رفتم که از شاگردان مکتب استاد تاج اصفهانی بودهاند. سپس به تهران آمدم و از محضر زندهیاد دکتر حسین عمومی و حمیدرضا نوربخش بهره بردم. اواخر این روند بود که نزد استاد آواز زندهیاد محمدرضا شجریان رفتم و شش، هفت سال شاگردشان بودم و مباحث و موضوعات با ارزشی را از ایشان فرا گرفتم.
در این میان تنها استادی که بر تمام مکاتب آوازی اشراف داشت، آقای شجریان بودهاند.
بله کاملا.
شما آواز را از مکتب اصفهان آغاز کردید و پیش آمدهاید. طی این سالها چقدر با پرداختن به مکاتب مختلف سعی در ارائه آثاری کاملتر داشتهاید؟
تمام تلاش من این بوده که در موسیقی ایرانی و آواز سبک خودم را داشته باشم اما خب خیلی سخت است که خواننده در مبحث آواز به شیوهای برسد که متعلق به خودش باشد. با همه اینها سعی کردهام که این اتفاق بیفتد و واقعا هیچوقت دوست نداشتهام مانند شخص دیگری آواز بخوانم، اما خب زمانی که فرد در حال و هوایی بزرگ میشود و رشد میکند، طبیعتا در کارش هم تحت تاثیر اتفاقاتی قرار میگیرد و خواه ناخواه شباهتها و مشترکاتی وجود خواهد داشت. مخصوصا اینکه آن مواجههها مستقیم و از نزدیک باشد.
تا چه مقطعی تحت تاثیر حال و هوایی خاص بودید و آیا تغییر روندی برایتان رخ داده؟
من پیش از آنکه خدمت استاد شجریان برسم خیلی در حال و هوای مکتب اصفهان به سر میبردم اما به هر ترتیب خودم سعی کردهام و تلاشم این است که خودم باشم و سبک وسیاق خودم را داشته باشم. این تلاش تا به امروز وجود داشته است.
تاکید آقای شجریان هم روی این موضوع بود؟
بله ایشان میگفت خودتان باشید و روی این موضوع تاکید داشت.
اما برخی معتقدند او شاگردانی مقلد تربیت کرده که اغلب شبیه هم میخوانند...
هرگز اینطور نبوده و استاد شجریان هیچ تاکیدی روی این موضوع نداشته و برای اینکه شاگردانش شبیه خودشان بخوانند، هیچ تکلیفی معین نکرده بود. واقعا در اینباره هیچ وظیفهای به هنرجویان محول نشده بود. اما این موضوع را باید در نظر داشت که وقتی هنرجو یا آوازخوان به صورت مو به مو از استاد تقلید میکند، طبیعتا شباهتهایی ایجاد میشود.
وقتی از آواز حرف میزنیم خواسته یا ناخواسته از موسیقی دستگاهی و دستگاهها و ردیف و گوشهها گفتهایم. همه اینها وجوه اشتراکی هستند که در نهایت چهارچوبی را ایجاد میکنند که گاه به شباهتهای ظاهری یا تفاوتهایی جزیی ختم میشوند. در این میان ردیف چه جایگاهی دارد و فراگیری آن تا چه حد برای خواننده مهم است؟
بیشک همه استادان و همه موزیسینها به اهمیت مقوله مهم ردیف واقفند. اینکه میگوییم ردیف پایه و اساس موسیقی ماست، موضوعی ثابت شده است. آواز هم به همان اندازه اهمیت دارد و اساس موسیقی ایرانی است. یک خواننده یا موزیسین در وهله اول باید دستگاهها و آوازها را به آن شکل درست و مدونی که وجود دارد، فرا بگیرد.
جشنواره موسیقی فجر امسال را چگونه دیدید؟
به نظرم جشنواره کیفیت خوبی دارد و از اجرا در تالار رودکی واقع در بنیاد رودکی رضایت داشتم. سیستم صدای این سالن بسیار عالی است و قبلا هم در این سالن اجرا داشتهایم و همه چیز به خوبی پیش رفته است. به نظرم تالار رودکی با وجود ظرفیت کم تماشاچی اما نسبت به باقی سالنها سیستم صدایی استاندارد و کاملی دارد که مشابه آن را کمتر میتوان یافت.