فردوس حاجیان:
بدون اقتصاد پویا نمیتوان انتظار یک تئاتر استاندارد داشت/ تنها عشق است که هنوز هنرمند و تماشاگر را به سالن نمایش میکشاند
فردوس حاجیان میگوید: بعد از ۲۰ سال من با گروهی ۲۵ نفره آمدهام تئاتری دست بگیرم و اجرایش کنم؛ آن هم به خاطر اینکه یاد قهرمانان وطن را زنده کنم. اگر از من بپرسید تا این لحظه شما برای این کار چقدر کمک مالی گرفتهاید؟ من میگویم صفر ریال. نمیشود با این شرایط تئاتر کار کنید، بعد هم انتظار مواجهه مناسبی از مخاطب را داشته باشید.
«فردوس حاجیان» که پس از سالها دوری از تئاتر، در چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اثری را درباره همرزمان شهیدش به صحنه آورده، درباره ویژگیهای این رویداد و شیوه مواجهه مخاطب با اثر نمایشی به خبرنگار ایلنا میگوید: در یکی، دو سال گذشته مشکل مواجهه مخاطب با تئاتر را به وضوح میبینم؛ به دلیل اینکه تئاتر، متاسفانه مورد حمایت واقع نشد و مورد توجه آنهایی که باید قرار میگرفت، نگرفت.
کارگردان نمایش «آرش، شهر سوخته، بخش طبی ۴» ادامه داد: تئاتر اقتصادش آسیب دیده، صد و خردهای هزار شغل تئاتری خوابیده و از بین رفته و دهها نفر بیکار شدهاند؛ بنابراین هنرمند تئاتر خودش الان از نظر اقتصادی در فقدان کامل کار میکند.
حاجیان یادآور شد: بعد از ۲۰ سال من با گروهی ۲۵ نفره آمدهام تئاتری دست بگیرم و اجرایش کنم؛ آن هم به خاطر اینکه یاد قهرمانان وطن را زنده کنم. اگر از من بپرسید تا این لحظه شما برای این کار چقدر کمک مالی گرفتهاید؟ من میگویم صفر ریال. نمیشود که؛ شما با این شرایط میخواهید تئاتر کار کنید، بعد هم انتظار مواجهه مناسبی از مخاطب را داشته باشید.
او با تاکید بر اینکه تئاتر نمیتواند بدون امکانات و بدون استانداردهای لازم، پروتکلهای جهانی را به جا بیاورد، گفت: باید در درجه اول اقتصاد تئاتر پویا باشد اما وقتی این امکان برای بازیگران، بچههای صحنه، نور و موسیقی وجود ندارد که کرایه رفت و آمدشان را بپردازند، حرف زدن از استانداردهای جهانی بیمعنی است. در بروز این شرایط نه آقای مسافرآستانه به عنوان دبیر جشنواره تئاتر فجر مقصر است، نه مجموعه تئاترشهر. این مشکلات به ساختار برمیگردد و چون اقتصاد تئاتر خوابیده، جز عشق، چیز دیگری در این عرصه وجود ندارد که بتواند هنرمند و مخاطب را به سالن تئاتر بکشاند.
این کارگردان و نمایشنامهنویس خاطرنشان کرد: البته اعلام شده که قرار است کمک هزینهای به گروههای نمایشی بدهند. این کمک هزینه فکر کنم در حد این است که مثلا در آینده کرایه رفت و آمد بچههای گروه را بدهیم. منظورم این است که نباید انتظار داشته باشید تئاتری که دارد بدون کوچکترین امکانات، بدون سالن تمرین، به کارش ادامه میدهد، از کیفیت مطلوبی هم برخوردار باشد. البته که کمبود امکانات نمیتواند دلیلی برای توجیه کمکاری نویسنده و کارگردان باشد و باید ما همیشه آمادگی داشته باشیم که اثری را به بهترین شکل به صحنه ببریم؛ ولی نمیشود مثل گذشته؛ اثری که روی صحنه رفته است را بدون توجه به حاشیههایش مورد داوری و قضاوت قرار دهید.
حاجیان که سابقه تدریس هم دارد، با ذکر مثالی از آموزش ۱۴۰۰ معلم در سه ماه اخیر تحت عنوان یک دوره تخصصی «تسهیلگری در میانه بحران» تشریح کرد: مهمترین نکته در این دوره این است که آموزش در میانه یک بحران، طبیعتا با شرایط عادی متفاوت خواهد بود؛ روش تدریس متفاوت خواهد بود، الگوها و تکنیکها متفاوت خواهد بود، محتوا تغییر خواهد کرد، رویداد، زمان، مکان و اینها همه دستخوش تغییر خواهد شد. حالا تئاتر کار کردن در دوره کرونا هم مانند آموزش در بحران است؛ هم بر حضور مخاطب و هم بر ارتباط با تماشاگر، اثرگذار است.
او در ادامه به ارائه توضیحاتی در مورد نمایش «آرش، شهر سوخته، بخش طبی ۴» پرداخت و گفت: این اثر درباره یکی از کهنه سربازان وطن است که در عملیات والفجر ۸ بر اثر بمباران شیمیایی، مجروح و به بخش طبی ۴ بیمارستان امام، منتقل میشود؛ بسیاری از مجروحان عملیات در این بیمارستان به شهادت رسیدند که شاخصترین شهید این عملیات برای من نعمتالله ملیحی بود که در آغوش خودم در بیمارستان به شهادت رسید.
حاجیان با اشاره به اینکه نمایش یک طرح اصلی و دو طرح فرعی دارد و نقبی هم به قصه آرش کمانگیر میزند، یادآور شد: سه محاوره، سه نوع لهجه و گویش زبانی در این اثر مطرح میشود؛ یک گویش زبانی فاخر که از زبان فارسی دری حرکت کرده و به سمت سبک خراسانی میآید و از زبان ناصر خسرو تا بیهقی حرکت کند که این نوع زبان را وقتی صحبت از آرش و توران و تیر انداختن و تاریخ ایران است، میبینید. یک نوع گویش زبانی محاورهای هم داریم که بین بیماران بستری در بخش طبی ۴ بیمارستان امام در سال ۶۴ و پرستاران و پزشکان رد و بدل میشود.
او همچنین خاطرنشان کرد: ضمن اینکه اسامی پرستاران و پزشکان در نمایش واقعی و برگرفته از نامهای اصلی عزیزانی است که آن روزها در ۳۴ سال پیش در بیمارستان بودند: پرستار حسینی، دهحسینی، بزرگنیا، زرشکن و کاویان و دکتر انارکی و دکتر زرینخامه.
این هنرمند تئاتر ادامه داد: گویش زبانی دیگری که در نمایش به کار رفته، طنز است؛ طنزی که بین جانبازانی که دچار موج انفجار شدهاند جاری است و فضا را به سمتی میبرند که مخاطب خسته نشود. یعنی هم شرایط سامانه ذهنی این عزیزان و حافظه عضلانیشان و مشکلات بعد از موج انفجار و مصرف دارو و اینها را نشان میدهیم و هم به نوعی تفکر انتقادی که در متن میتواند شکل بگیرد، از طریق زبان اینها گفته میشود.
حاجیان در پایان تصریح کرد: در واقع نمایش «آرش، شهر سوخته، بخش طبی ۴» حول زبان و ادب پارسی میچرخد، اما در محاوره و در گویش و خوانش، دستخوش تغییراتی میشود و در واقع پاسداشتی برای تمام قهرمانانی است که از این آب و خاک دفاع کردهاند.