نگاهی به فیلم «دسته دختران»؛
فیلمی کمرمق با تاثیرگذاری اندک
محمدحسین نیکبخت در یادداشتی درباره فیلم دسته دختران به کارگردانی منیر قیدی مینویسد: کاش منیر قیدی بیش از آنکه به دنبال بازآفرینی صحنههای جنگی باشد تمرکز خود را بروی فیلمنامه میگذاشت تا بعد از امیدواری که بعد از ساخت فیلم ویلاییها در مخاطب ایجاد شده بود، در فیلم دسته دختران شاهد روایت کمرمقی از او نبودیم.
فیلم دسته دختران دومین فیلم منیر قیدی کارگردان فیلم ویلاییهاست و همچون همان فیلم در دسته فیلمهای دفاع مقدس جشنواره چهلم فیلم فجر قرار دارد و پس از ساخت این دو فیلم میتوان گفت خانم منیر قیدی دغدغه پرداختن به رشادتها و ایثارگریهای زنان در دفاع مقدس را دارد که تحسین برانگیز است.
در فیلم دسته دختران قصه زنانی روایت میشود که در آستانه سقوط خرمشهر ماموریت رساندن مهمات به رزمندگان در گمرک خرمشهر به آنها محول میشود و علیرغم اینکه هریک از خاستگاههای اجتماعی مختلف با انگیزههای شخصی متفاوت وارد این دسته شدهاند اما تلاش میکنند از آوار مصیبتهایی که شهرشان با آن دست و پنجه نرم میکند، بکاهند که متاسفانه انبوه صحنههای آتش و گلوله و صدا و سکانسهای انفجار در فیلم رخنمائی کرده و باعث میشود داستان و قصه به خوبی شکل نگیرد و بیننده سردرگم شود. هم مسیری دختران با اهدافی متفاوت گرچه میتوانست نوید یک داستان پر از تعلیق را بدهد اما چون کارگردان بیشتر سعی داشته سکانسهای شلوغ را مدیریت کند، شخصیتهای فیلم در فیلمنامه به خوبی پرداخته نشدهاند حتی شخصیتهای خنثایی هم در فیلمنامه وجود داشت که هیچ کارکردی نداشتند و چون تکلیف اثر مشخص نیست بیننده با آلام شخصیتها همذاتپنداری نمیکند به جز معدود پلانهای نفسگیر مانند تصاویر آرامستان خرمشهر (جنت آباد) که کارگردان نشان داد از حیث فنی و خلق درام کاربلد است ولی متاسفانه فیلم فقط در لحظاتی موفق بوده و در مقام مقایسه، فیلم چند قدم از فیلم قبلی کارگردان عقبتر است و البته که در خصوص بازیگران فیلم نمیتوان از بازی یکدست و خوب فرشته حسینی نام نبرد که از شانسهای سیمرغ این جشنواره است اما نقش فرمانده دسته دختران با بازی نیکی کریمی به خوبی درنیامده و اساسا نه تنها حس یه فرمانده و قهرمان را به بیننده القاء نمیکند در لهجه و دیالوگگویی مشکلات عدیدهای دارد. موسیقی ستار اورکی هم جزء موسیقی متنهای خوب جشنواره چهلم فجر است اما بازهم به دلیل قصه کم جان بیشتر احساسات مخاطب را گروگان گرفته است.
اما ای کاش منیر قیدی که سیمرغ بلورین بهترین استعدادهای درخشان جشنواره فیلم فجر را برای فیلم ویلاییها دریافت کرده بود و نامزد سیمرغ بهترین فیلمنامه در جشنواره سی وپنجم بود، بیش از آنکه به دنبال بازآفرینی صحنههای جنگی باشد تمرکز خود را بروی فیلمنامه میگذاشت تا بعد از امیدواری که بعد از ساخت فیلم ویلاییها در مخاطب ایجاد شده بود که کارگردان زنی وارد عرصهی سخت و مشکل ساخت فیلمهای دفاع مقدس شده که دغدغهمند این گونه سینما است، اینگونه در فیلم دسته دختران شاهد روایت کم رمقی نبودیم، اگرچه تلاش شده است به مقوله دفاع مقدس از زاویه دیگری نگاه شود، اما درنهایت اتفاق تازهای در ذهن مخاطب رخ نمیدهد چراکه بسیاری از فیلمهای پیشین در مقوله دفاع مقدس قبلا اثر خود را روی مخاطب گذاشتهاند و حرفشان را زدهاند!