واگذاری مسئولیت سیاسی سینمای ایران به فیلم اولیها/ سینمای مستقل و حرفهای سرگرم پولسازی
ساختار جدید سینمای ایران در مسیری قرار گرفته است که سازمانها و نهادهای دولتی و وابسته ترجیح میدهند با کارگردانان جوان و گمنام به سمت ساخت آثار موردنظر خود بروند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هر سال با نزدیک شدن به جشنواره فیلم فجر ارزیابی و بررسی مسیر سینمای ایران بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد و برگزاری این رویداد هنری منجر میشود تا سینمای ایران زیر ذرهبین و نقد کارشناسی قرار گیرد. در چند دوره گذشته تعدد فیلم اولیهای حاضر در جشنواره فجر باعث شده بود تا بخشی جدید با عنوان نگاه نو به این جشنواره اضافه شود که اختصاص به کارگردانان جوانی داشت که برای اولین پا به عرصه رقابت در فجر میگذارند.
این بخش اگرچه در بخشهای فنی سیمرغی برای شرکتکنندگان نداشت اما با اهدای سیمرغ به بهترین کارگردان و بهترین فیلم باعث میشد تا نام فیلمسازان گمنام سینمای ایران یک شبه بر سر زبانها بیافتد و مسیر طولانی شهرت و محبوبیت را خیلی سریع طی نمایند. این فیلمسازان جوان به دلیل آنکه سابقه چندانی ندارند و عموما از حوزه فیلم کوتاه به سینمای بلند داستانی میآیند، کمتر ارگان و نهاد دولتی یا سازمان وابستهای به آنها اعتماد میکرد و هزینه ساخت اثر یک کارگردان فیلم اولی را برعهده میگرفت. این رویه باعث شده بود تا این سینماگران برای ساخت اولین اثر خود با چالشها و سختیهای فراوانی مواجه شوند و از مسیر بسیار دشواری عبور کنند تا مجوز و سرمایه ساخت فیلم خود را به دست آورند. درنهایت این عوامل سبب شده بود تا سیاستگذاران برای بها دادن به این کارگردانان بخشی را به جشنواره فجر اضافه کنند که مختص خودشان باشد تا تلاش و کوشش آنها در شرایطی عادلانه مورد ارزیابی و تحسین قرار گیرد.
واگذاری مسئولیت اجتماعی و سیاسی سینمای ایران به فیلم اولیها
اما در سالهای اخیر این رویه به طور کلی تغییر کرد و سیاستهایی جدیدی به طور نانوشته وارد سینمای ایران شد که مسیر فیلمسازی برای سینماگران فیلم اولی و جوان را تغییر داد. تمایل نهادها و سازمانهای دولتی و وابسته به جریان حاکمیت به ساخت کارهای سفارشی در سالهای اخیر قوت گرفته است و آنها به دنبال این هستند که در جزییترین روند تولید اعمال نظر و سلیقه کنند. طبیعتا کارگردانان صاحب سبک و شناخته شده سینما که برند و اعتباری برای خود کسب کردهاند، به راحتی زیر بار این نظرات نمیروند و با نگاه شخصی خود، پروژههایشان را پیش میبرند. این موضوع باعث شده تا این دست از مراکز که عموما با بودجههای دولتی یا سازمانی اداره میشوند به سمت پرورش و تربیت نیروهایی جوانی در حوزه سینما بروند که هویت و اعتبار خود را از مجموعه بالادستی خود میگیرند و حاضر به هر نوع همکاری برای به ثمر نشستن پروژههای خود هستند. در شکل جدید فیلمسازی دستگاههای دولتی و حاکمیتی؛ عملا سینمای سیاسی و سفارشی ایران به جوانان فیلمسازی به ارث رسیده است که در برابر توصیهها و سفارشها نرمتر از سینماگران با سابقه و با تجربه هستند و در برآوردها و هزینههای تولیدی نیز به صرفهتر از دیگران عمل میکنند.
به ثمر نشستن سیاست تربیت سینماگر در چهلمین جشنواره فیلم فجر
حسین دارابی (هِناس)
حسین دارابی یکی از کارگردانان جوان سینمای ایران است که پرورش یافتهی حوزه هنری و باشگاه فیلم سوره است که کار خود را در حوزه فیلم کوتاه با همین مجموعه آغاز کرد و توانست از جشنوارههای زیرمجموعه حوزه هنری جوایزی را کسب کند. اولین تجربهی دارابی در حوزهی ساخت فیلم بلند داستانی فیلم «مصلحت» بود که سال گذشته در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت. مصلحت فیلمی سیاسی روایتگر داستانی در دهه شصت است که به جریانی در درون قوه قضاییه به ریاست شهید بهشتی میپردازد. او امسال با سرمایهگذاری حوزه هنری با فیلم هناس در جشنواره فجر حاضر شده است که باز هم به قصهای سیاسی در التهابات دهه شصت دامن میزند.
امیرعباس ربیعی (ضد)
ربیعی هم مانند دارابی پرورش یافته باشگاه فیلم سوره حوزه هنری است. او در اظهارنظری درباره شروع فعالیت خود گفته است که همه چیز را مدیون باشگاه سوره و محمدرضا شفاه تهیهکننده این مجموعه است که با اعتماد به ساخت فیلمهای کوتاه او توانسته است مسیر فیلمسازی او را هموار کند. اولین فیلم ربیعی ساخت اثری با موضوع حزب توده بود که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با سرمایهگذاری سازمان اوج و حوزه هنری ساخته شد. این فیلمساز جوان امسال در دومین تجربه خود با فیلم «ضد» که باز هم داستان آن در دهه شصت میگذرد، در چهلمین جشنواره فیلم فجر حاضر شده است.
کارگردان دیگری که میتوانست به عنوان نمونه در این لیست قرار گیرد علی جعفرآبادی بود که در اولین تجربه سینمایی خود فیلم «مسیح پسر مریم» را با سرمایهگذاری سازمان اوج ساخته است. این کارگردان فیلم اولی که دانش آموخته دانشگاه سوره است از باشگاه رشد سازمان اوج کار فیلمسازی خود را آغاز کرده و چندین فیلم کوتاه با مشارکت این مرکز تولید کرده است. این فیلم که قرار بود به عنوان تنها اثر سامان اوج در چهلمین جشنواره فیلم فجر حاضر شود با رای هیات انتخاب از جشنواره کنار گذاشته شد تا جعفرآبادی در اولین تجربه سینمایی خود قربانی تصمیمات سیاسی و پشت پرده شود.
سینمای مستقل و حرفهای سرگرم پولسازی
محول شدن تولید محتوا برای سینمای سیاسی و دولتی ایران به فیلم اولیها و جوانان باعث شده تا سینماگران شناختهشدهتر با رها کردن این سبک از فیلمسازی به سمت تولید آثار شخصی و گاها پولساز و گیشه پسند خود بروند. به همین دلیل فیلمهای کمدی و بعضا بیمحتوایی که این روزها رکورد گیشه و فروش را میشکنند توسط کارگردانانی تولید میشوند که هر کدام سابقه درخشانی در ساخت فیلمهای دغدغهمند و هنرمندانه دارند. این بدان معناست که سینمای مستقل و حرفهای سالهای نه چندان دور ایران تصمیم گرفته است یا به موضوعات اجتماعی و طرح معضلات فراوان این حوزه بپردازد یا سراغ گیشه و کسب درآمد حاصل از فروش فیلمهای کمدی برود. در این میان؛ اگر سرمایهگذار ریسکپذیر و پولداری در بخش خصوصی پیدا شود، فیلم آنها رنگ و بوی دغدغه مردمی میگیرد و زندگی و روابط اجتماعی در دوران جدید را به چالش میکشد و اگر این امکان برای آنها فراهم نباشد، تن به ساخت فیلمهایی میدهند که تاریخ مصرفشان خیلی زود تمام میشود.
ساختار جدید سینمای ایران باعث شده است تا دیگر لزوم توجه خارج از عرف به جوانان فیلم اولی در جشنواره فیلم فجر وجود نداشته باشد و آنها نیز همانند آثار دیگر در بخش حرفهای سینمای ایران به رقابت با قدیمیترها بپردازند چراکه با وجود حامیان و سرمایهگذاران قدرتمند دولتی و سازمانی در پشت سر فیلم اولیها، حمایت از آنها شکل جدی به خود گرفته است.