خبرگزاری کار ایران

کارگردان مستند «دبستان پارسی» مطرح کرد؛

مستندساز مسئولیت وجدانی نسبت به روایت تاریخ دارد/ داستان مردی که برای ساخت مدرسه در دوران قاجار کشته شد

مستندساز مسئولیت وجدانی نسبت به روایت تاریخ دارد/ داستان مردی که برای ساخت مدرسه در دوران قاجار کشته شد
کد خبر : ۱۱۸۷۳۸۶

یک مستندساز سینما معتقد است وظیفه فیلمساز، گفتن واقعیت است؛ اما وظیفه مستندساز تاریخی این است که صداقت هم داشته باشد. اگر فردی عنصر تاریخی را نادیده بگیرد یا با سهل‌انگاری از کنارش عبور کند، منجر به برداشت اشتباه از تاریخ می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حسن نقاشی مستندساز و پژوهشگری که پس از سالها فعالیت، آثاری همچون «شیرین روز»، «شاه جهان» و «خسروانی» را ساخته است. مستند «دبستان پارسی» تازه‌ترین اثر اوست که توانست در پانزدهمین دوره از جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت جایزه بهترین کارگردانی مستند بلند را دریافت کند. «دبستان پارسی» به چهلمین دوره از جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرده تا در بخش مستندهای منتخب شانس دریافت سیمرغ بلورین را داشته باشد. به بهانه حضور این مستند در جشنواره فجر با کارگردان آن گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید: 

مستندساز مسئولیت وجدانی نسبت به روایت تاریخ دارد/ داستان مردی که برای ساخت مدرسه در دوران قاجار کشته شد

سال ۱۳۹۸، خبر اکران و شرکت مستند «دبستان پارسی» در سیزدهمین دوره از جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت منتشر شد؛ در حالی که این مستند در پانزدهمین دوره این جشنواره و چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. علت این تاخیر دوساله چه بود؟ 

سال ۱۳۹۸، تمام تلاشم را کردم تا پروژه را به اتمام برسانم؛ اما احساس کردم آماده نیست. زیرا بسیاری از تصاویری که اکنون در نسخه نهایی «دبستان پارسی» وجود دارد، آن زمان نبود و آن‌ها را پیدا نکرده بودم و در دسترس نبودند. مکاتباتی با وابستگان و شاگردان «دبستان پارسی» انجام داده بودم و آن‌ها پذیرفته بودند که عکس‌هایی را در اختیار من بگذارند. گذر از این مرحله نیز دو سالی زمان احتیاج داشت. به همین دلیل تلاش کردم جای اینکه صرفا یک مستند ساخته باشم، به خودم فرصتی دهم و چند سالی تحمل کنم تا «دبستان پارسی» به طور کامل آماده شود. 

از ابتدا هم تصمیم بر این بود که مستند «دبستان پارسی» بلند باشد؟ 

بله از ابتدا قرار بود که مستند بلند باشد. در هنگام ساخت مدام فکر می‌کردم که هر چه زمان مستند را کوتاه کنم، گیرایی مضمون برای مخاطب راحت‌تر است؛ اما به این نتیجه رسیدم که باید ناگفته‌ها را گفت و تلاشم را کردم که زمان مستند هم اضافه شود. 

در تمام این چند سال اخیر، تنها درگیر ساخت «دبستان پارسی» بودید و یا کارهای دیگری هم انجام می‌دادید؟ 

در کنار «دبستان پارسی» مستندهای دیگری هم می‎‌ساختم. زمانی که در مقام تدوین‌گر، پروژه‌ای را آماده می‌کنیم، گاهی فاصله گرفتن از آن کار خوب است. زیرا گاهی اوقات تدوین‌گر به قدری برای اثرش احساسی می‌شود که این احساس می‌تواند به ضرر پروژه باشد. به همین دلیل بود که ساخت «دبستان پارسی» چند سال طول کشید تا من با فاصله گرفتن بتوانم بازخوانی کنم و خودم را اصلاح کنم و مجدد به مونتاژ کردن پروژه بازگردم. 

مستندساز مسئولیت وجدانی نسبت به روایت تاریخ دارد/ داستان مردی که برای ساخت مدرسه در دوران قاجار کشته شد

 مستند «دبستان پارسی» ماجرای تشکیل مدرسه‌ای در شهر یزد است. شما خودتان هم اهل یزد هستید آیا ساخت مستند درباره این مکان جزو دغدغه‌های شما بوده و از قبل با ماجرای آن آشنایی داشتید؟ 

در کودکی در «دبستان پارسی» درس خوانده بودم که البته همچنان در یزد رونق دارند و بسیاری از معلم‌های من، معلم‌های «دبستان پارسی» بودند. من در شهر یزد زندگی می‌کنم و بسیاری از اوقات همسایه‌ها و دوستانم پارسی بودند و به هر حال روی من تاثیرگذار بود. در کوچه‌ای که تردد می‌کردم، کتیبه وجود داشت که گویی این گلایه را از تاریخ داشت که چرا فراموش کرده‌اید یک قرن پیش در دوران قاجار، مردی به دلیل ساختن مدرسه و تلاش برای سوادآموزی کشته شده است. این کتیبه را اکنون در مستند «دبستان پارسی» مشاهده می‌کنید. همیشه دوست داشتم شرایطی پیش بیاید که این مستند را بسازم. ۸ سال تلاش کردم و در نهایت شاهد خروجی آن هستم. 

این ۸ سال که اشاره کردید، مربوط به مرحله تولید بود یا پروسه تحقیق و پژوهش؟ 

زمانی که ایده نوشته می‌شود، کارگردان باید به سراغ پژوهش برود تا آن را کامل کند. برای پژوهش هم باید به دنبال منابع آن رفت. پیدا کردن منابع، عکس‌ها، زیر و رو کردن آرشیو و آلبوم‌های خانوادگی، گاهی پروسه مجوز گرفتن برای استفاده از آن‌ها، خرید مجموعه عکس‌ها از صاحبانشان، پیاده کردن آن‌ها، و… زمان می‌برد. برای ساخت «دبستان پارسی» ۵۸۰ نامه که در قرن پیش برای پارسیان نوشته بود را مطالعه کردم که بسیاری از آن‌ها در شرایط خاصی با دست‌خط‌های دشوار، ناخوانا بودند. این کار حدود ۲ سال زمان برد. نگارش متن مستند هم یک سال طول کشید. 

تحقیق و پژوهش‌های کار را خودتان تنها انجام می‌دادید یا گروهی مشخص برای این کار داشتید؟ 

به حوزه مطالعاتی تاریخ و پژوهش علاقه بسیار دارم و برای کارهایی که می‌سازم هم تلاش می‌کنم خودم انجام دهم تا لذت آن را ببرم. 

در اثرتان حتی در نوع روایت و گفتار متن هم تلاش کردید رنگ و بوی تاریخی داشته باشد. این روند برای تطبیق فرم با محتوا بود؟ 

بله، قطعا هر مستندسازی که اثر تاریخی خلق می‌کند، به نوع راویت آن هم دقت می‌کند. زمانی که فیلمی می‌سازم، علاقه‌مند هست که برای فرم و نوع ارائه آن روزها و ماه‌ها فکر کنم. برای مستندهایی که ساخته‌ام، همواره تلاش کردم که هر کدام فرم منحصر به فرد خودش را داشته باشد که محتوا بر مبنای آن هم تعریف شود. برای روایت و گفتار متن مستند «دبستان پارسی» هم سعی کردم زبان تاریخی را حفظ کنم؛ اما کلماتی که پیچیدگی داشت را حذف کردم یا ملموس‌تر بیان کردم تا مخاطب با آن راحت‌تر آشنا شود. 

در طول مستند «دبستان پارسی»، شاهد قاب‌هایی هستیم که به محتوا بسیار نزدیک است. می‌توان گفت از نمادسازی استفاده کرده‌اید؟ 

بله، نمادهایی را در مستند به کار بردم که به آن‌ها علاقه دارم و می‌توانست هر کدام جایگزین کاراکترهای مستند شوند. برای مثال مستند با چرخش فرفره‌ای آغاز می‌شود و با مرگ کاراکتر اصلی، چرخش فرفره تمام می‌شود و می‌ایستد. در واقع این فرفره حرکت و زندگی را نشان می‌دهد. یا نمادهای دیگر مانند عینک شکسته، قایق و… من نمادها را دوست دام و احساس می‌کنم که اگر نماد را درست انتخاب کنیم و مخاطب هم برداشت درست داشته باشد، کار ما به نحو احسن انجام شده است.

مستندساز مسئولیت وجدانی نسبت به روایت تاریخ دارد/ داستان مردی که برای ساخت مدرسه در دوران قاجار کشته شد

مستندهای تاریخی در ایران همواره قابل توجه مستندسازان بوده است. آیا بر گردن مستندساز این رسالت وجود دارد که به حوزه تاریخی ورود پیدا کند و مسئله‌ای را از دل تاریخ به تصویر بکشد؟ 

این کار بسیار مسئولیت سنگینی است. دوره‌ای بود که در ایران، تنها فیلم مستند تاریخی به صورت گزارش‌هایی ساخته می‌شد که مخاطب در کتاب و مطبوعات هم می‌توانست آن‌ها را مطالعه کند. از دوره‌ای به بعد، مستندسازان به دلیل اینکه تاریخ دغدغه‌شان شد، شرایط را دگرگون کردند. برای مثال فهمیدند که تاریخ مشروطه فقط تهران نیست، مجموعی از شهرها قیام کردند که انقلاب مشروطه در تهران اتفاق بی‌افتد. در نتیجه دوربین به جای تهران، شهرهای دیگر را رصد کرد و دنبال آدم‌هایی رفتیم که در شهرهای دیگر در آن دوره می‌زیستند. بسیاری از مستندسازان (حتی خود من) هم از این دست مستندها ساخته‌اند که شخصیت‌های تاریخی را معرفی کنند. در این تردیدی نداریم که وظیفه فیلمساز، گفتن واقعیت است؛ اما وظیفه مستندساز تاریخی این است که صداقت هم داشته باشد. وای اگر فردی عنصر تاریخی را نادیده بگیرد یا با سهل‌انگاری از کنارش عبور کند که منجر به برداشت اشتباه از تاریخ شود. این خطرناک‌ترین کار ممکن است که می‌تواند رخ دهد. مستند تاریخی ساختن مسئولیت بسیار سنگینی است که هر مستندساز به نوعی مسئولیت وجدانی نسبت به اثری که می‌سازد، دارد. 

باتوجه به آثاری که تولید کرده‌اید، اکنون خودتان را مستندساز تاریخی می‌دانید؟ 

خودم را مستندساز تاریخی نمی‌دانم؛ زیرا من روی شخصیت‌ها کار می‌کنم. مستندهای تاریخی نگاهی کلی به تاریخ دارند و تاریخ را تحلیل می‌کنند. کارشناسان تاریخی را در طول ساخت مستند دارند که رویدادهای تاریخی را آنالیز می‌کنند. در حالی که من دنبال شخصیت‌هایی تاریخی هستم که در مستند به رخ بکشم. 

مستند «دبستان پارسی» با بودجه شخصی ساخته شده است؟ 

خیر، مستند را با بودجه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته‌ام. 

برنامه‌ای برای اکران عمومی هم دارید؟ 

امیدوار هستم پخش‌کننده اثر، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، آینده‌ای برای اثر متصور باشد. هر چند که «دبستان پارسی» در حوزه‌های دانشگاهی و مطالعاتی قطعا پخش خواهد شد. قصد دارم که مانند دیگر آثارم، این مستند هم در پلتفرم‌های آنلاین برای دسترسی عموم قرار گیرد. اکثر مستندهای مرکز گسترش مستند و تجربی دو زبانه هستند و می‌توان برای پخش خارج از ایران هم امیدوار بود. 

در پایان نکته‌ای اگر باقی مانده است بفرمایید.

آرزو می‌کنم مسئولان ما علاقه به ساخت آثار مستند تاریخی را داشته باشند تا به شخصه بتوانم گوشه‌ای از تاریخ این مملکت را به تصویر بکشم. از حضور در جشنواره فجر استقبال می‌کنم و امیدوارم فیلم مستند به جایگاه واقعی خود در این جشنواره دست پیدا کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز