حسین عصمتی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
پایه همه هنرهای تجسمی، طراحی است/ موفقیت هدیهایست که به هنرمند عطا میشود
سازنده سردیس شهید قاسم سلیمانی میگوید: همیشه به دانشجویانم میگویم اگر آدم به جایی میرسد در حقیقت خودش نیست که به آن نقطه و جایگاه رسیده؛ بلکه این روند هدیهای است که به او اعطا میشود. اما این هدیه همینطوری به افراد داده نمیشود و مراتبی دارد. یعنی افراد با تلاششان آن داشتهها را کسب نمیکنند، بلکه با تلاششان موجب میشوند تا همه آنچه که هدیه مینامیم به او داده شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین عصمتی (نقاش، نگارگر و مجسمه ساز) یکی از فعالان عرصه تجسمی است که تلاش دارد ضمن تلفیقهای خلاقانه میان آنچه آموخته، هنر اسلامی را نیز در کارش لحاظ کند. او فارغ التحصیل نقاشی در دو مقطع لیسانس و فوق لیسانس است و تحصیل در مقطع دکترای تاریخ تحلیلی تطبیقی هنر اسلامی را در دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران به اتمام رسانده است. وی در ادامه موفق به دریافت گواهینامه درجه یک نگارگری از وزارت ارشاد شده و همچنان مشغول فعالیتهای تحقیقی و اجرایی است.
عصمتی که در تالیف و نگارش آثار مکتوب هم فعال است و در جشنوارهها و رویدادها به عنوان داور و شرکت حضور داشته به اتفاق همسرش مینا صدری، سردیسی از شهید قاسم سلیمانی ساخته که طی روزهای گذشته توسط حوزه هنری رونمایی شده است.
او در گفتگویش با ایلنا، ضمن توضیح درباره فعالیتهایش در سه عرصه نگارگری، نقاشی و مجسمهسازی، درباره روند ساخت سردیس شهید سردار حاج قاسم سلیمانی به اتفاق همسرش توضیحاتی ارائه کرد.
فعالیتهای هنری را از چه زمانی آغاز کردید؟
من از سال ۱۳۶۹ وارد دانشگاه شدم. البته قبل از این اتفاق هم مشغول فعالیت بودم و حالا سالهاست مشغول کار و تلاش هستم. سعیام این است با توجه به داشتهها و تجربیاتم آثار با کیفیتی را در نمایشگاه و جشنوارهها و دیگر رویدادها، پیش روی مخاطبان قرار دهم.
فعالیت شما صرفا معطوف به یک رشته نیست.
با توجه به هنرهایی که سالهاست مرا به خود مشغول کردهاند، طبیعتا مبنای فعالیت من کارهای هنری است و در زمینههای نگارگری، نقاشی و مجسمهسازی مشغول هستم و به خلق و ارائه میپردازم. البته نحوه فعالیتم در حوزه نقاشی برگرفته از نگارگری است و با این هنر مانوس است.
مجسمهسازی هنری مستقل است اما نقاشی و نگارگری دارای مشترکات بسیار هستند. با توجه به این شباهتهای مشترک، چگونه دو هنر نقاشی و نگارگری را در کنار هم ادامه میدهید؟ و تا چه حد آنها را با هم تلفیق کردهاید؟
کلا کارهایی که در حوزه نقاشی انجام میدهم برگرفته از هنر نگارگری است. یعنی مطالعاتی که در زمینه نگاریگری داشتهام چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی در آثار نقاشیام کاملا جلوه و نمود دارد. میتوان گفت آثارم ترکیبی از نقاشی و نگارگری هستند.
یکی از آثار حسین عصمتی که نقاشی و نگارگری در آن نمود دارد
در آینده نزدیک شاهد چه فعالیتهایی از شما خواهیم بود؟
هنرمند بزرگی داریم که متعلق به دوره تیموریان است و محمد سیاه قلم نام دارد. ایشان جزو نگارگران مطرح آن دوره است و شاید نسبت به دیگران کمتر کسی او را میشناسد. محمد سیاه قلم طراحیهای خاصی دارد. در میان کارهای به جا مانده از این هنرمند، مجموعه آثاری از دیو هم به چشم میخورد که اتفاقا معروف هم هستند. من از این دیوها الهام گرفتهام و مشغول تهیه و تولید مجموعهای از آنها هم هستم که هم به صورت طراحی و هم در قالب مجسمه و نقاشی ارائه خواهند شد.
برای این پروژه، در بخش مجسمه تاکنون سه اثر ساخته شده اما هنوز به صورت عمومی نمایش داده نشده است. سه نقاشی هم تا به حال کشیده شده و کارهای مربوط به آنها تمام شده است. تعداد زیادی طراحی هم دارم که قرار است تعدادی از آنها به نقاشی تبدیل شوند و تعدادی دیگر در قالب حجمها و مجسمههای مختلفی که مد نظرم هستند ساخته و نمایش داده خواهند شد. در نهایت پس از اتمام این مجموعه نمایشگاهی برگزار خواهم کرد و تمام آثار در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. فکر میکنم این مجموعه کار خوبی خواهد شد و مورد توجه علاقمندان و هنرمندان قرار گیرد.
وقایع پیرامونی تا چه حد برایتان مهم است و چقدر دغدغه دارید آنها را در آثارتان انعکاس دهید؟
یکی از پروژههایی که با موضوعات و محتواهای مختلفی در حال کار روی آن هستیم کار کردن روی مسائل و اتفاقات مهم روز است. بسیار پیش میآید که متناسب با این اتفاقات به خلق اثر میپردازیم که نمونه آن شهادت سردار سلیمانی است و ما هم بر همین اساس کارهایی را انجام میدهیم.
تندیسی از یک رزمنده در دوران جنگ/ اثر حسین عصمتی
شاید بتوان گفت آنچه بر خروجی کارتان در سه عرصه نگارگری، نقاشی و مجسمه ساز تاثیر بسیار دارد تطبیق آنها با هنر و اسلامی است. این د آمیختگی چگونه حاصل شده و چگونه به این نقطه تلاقی رسیدهاید؟
من همیشه به دانشجویانم میگویم اگر آدم به جایی میرسد در حقیقت خودش نیست که به آن نقطه و جایگاه رسیده؛ بلکه این روند هدیهای است که به او اعطا میشود. اما این هدیه همینطوری به افراد داده نمیشود و مراتبی دارد. فرد باید تلاشش را بکند و زحمتش را بکشد تا این هدیه به او داده شود. یعنی افراد با تلاششان آن داشتهها را کسب نمیکنند، بلکه با تلاششان موجب میشوند تا همه آنچه که هدیه مینامیم به او داده شود. به قول حافظ شیرازی شاعر پرآوازه ما؛ «گرچه وصالش نه به کوشش دهند/ در طلبش هرچه توانی بکوش».
منظور این است در پس ماجرا شریعت و طریقت و عرفان را داریم که هنرمند باید به آن برسد.
بله همینطور است.
درباره تاثیر نقاشی بر نحوه فعالیت در عرصه مجسمهسازی بگویید.
به هرحال پایه همه هنرهای تجسمی طراحی است و زمانی که فرد بتواند با آن آشنا شود و از عهدهاش برآید در زمینه هنرهای دیگر هم موفقتر عمل خواهد کرد. طراحی در واقع بیس و پایهای است که میتوان به واسطه آن در رشتههای مختلف ابزار را تغییر داده و با آن کار را انجام داد. بگذارید در اینباره موضوع جالبی را مطرح کنم. از استاد محمدکریم پیرنیا معمار، محقق و نظریهپرداز سوال میکنند که استاد ما در دوره معاصر با این ابزار و مواد جدیدی که وجود دارند، میتوانیم به ساخت مساجد با آن شیوههای قدیمی بپردازیم؟ ایشان جواب جالبی میدهند. میگویند ابزار و مواد مثل مواد خامی هستند که در دست شما قرار دارند. اصلا آن ابزار و مواد مهم نیستند و آنچه اهمیت دارد ایده و فکر شماست که موجب میشود آن مواد شکل گیرند. بر اساس همه این موارد میتوان گفت در حوزه هنرهای تجسمی فردی که طراح خوبی است، میتواند از هر موادی که در اختیارش قرار میدهند، استفادههای بهینه کند. هنرمند تجسمی اگر خواص مواد مختلف را شناسایی کند به راحتی میتواند از وجود آنها بهره ببرد. من نیز در آثارم همچنین تلاشهایی را به کار میگیرم. من و همسرم سالهاست در زمینههای مختلف مشغول مطالعه و تحقیق هستیم.
اثری دیگر از حسین عصمتی با موضوع جنگ و دفاع مقدس
دومین سالگرد شهید سردار قاسم سلیمانی را پشت سرگذاشتهایم، درباره کارهایی که در همین راستا انجام دادهاید، توضیحاتی دهید.
تا الان سه اثر نقاشی با کیفیت از حاج قاسم خلق کردهام که یکی از آنها مدتی قبل در ورکشاپی در مشهد مقدس شکل گرفت و همانجا هم نمایشگاهی برگزار شد و طی این اتفاق، اثر را پیش روی مخاطبان قرار دادیم. دو اثر دیگر هم کار کردهام که حال جزو گنجینههای حوزه هنری به حساب میآیند.
این اثر چگونه ساخته شد و آیا دستگاه یا نهادی انجام آن را به شما سفارش داده بود؟
سردیس حاج قاسم را من و همسرم خانم صدری به اتفاق ساختهایم و آن را بر اساس احساس وظیفهای که داشتیم، درست کردیم. این سردیس را ما برای دل خودمان ساختیم و به هیچ وجه اثری سفارشی به حساب نمیآید. تلاشمان این بود اثری زیبا از شهید سلیمانی بسازیم و برای به سرانجام رساندن آن با همان کیفیت دلخواه، تمام تلاشمان را به کار گرفتیم.
معمولا مجسمهسازی هنری انفرادی است و سازندگان به تنهایی ساخت یک اثر را به عهده میگیرند. از ساخت شراکتی سردیس بگویید.
من و همسرم هر دو کار مجسمه انجام دادهایم و همکار هستیم. خانم صدری در هنرستان مجسمهسازی خوانده و هر دو رشته دانشگاهیمان نقاشی بوده است. هر دوی ما علاوه بر فعالیت و تمرکز بر نقاشی با هنر نگارگری هم آشنایی داریم و در این زمینه فعالیتهای جدی داشتهایم. در ادامه طی صحبتهایی که داشتیم تصمیم گرفتیم اثری با کیفیت را از ایشان در قالب سردیس ارائه دهیم تا به این ترتیب به تعهد و رسالتمان عمل کرده باشیم.
معمولا در مجسمهسازی ارائه آثار با کیفیت و شبیه به شخصیتهای اصلی مشمول زمان و دقت است. این رویه در ساخت سردیس حاج قاسم برای شما به چه شکل بود؟
پس از صحبتها و تصمیمی که گرفتیم، تعداد زیادی از تصاویر شهید را از طریق دوستان و جستجوهای اینترنتی که داشتیم مورد بررسی قرار دادیم. برخی دوستان هم تصاویر خوبی از ایشان داشتند که آنها را هم ارزیابی کردیم. نهایتا، تمام تصاویر را از زوایای مختلف انتخاب کردیم و مورد بررسی قرار دادیم. این روند برایمان خیلی جدی بود به این دلیل که ارائه جزییات برایمان بسیار اهمیت داشت و دغدغهمان این بود تمام جزییات چهره حاج قاسم با دقت بسیار در کار لحاظ شوند.
سردیسی از شهید سلیمانی که توسط حسین عصمتی و مینا صدری ساخته شده است
بازخوردها به اثر چگونه بود؟
اینکه اثر به شهید سلیمانی شباهت بسیار داشته باشد موضوعی بود که به آن توجه بسیار داشتیم. بازخوردها و واکنشها را خیلی خوب دیدم. تا آنجا که دوستان دیدند و نظر دادند و خودمان میدانیم، به نظر میرسد به آن هدفی که داشتهایم، رسیدهایم. زمانی که شما اثر را میبینید، متوجه شباهت خواهید شد. مورد دیگر حال و هوایی است که با دیدن اثر در مخاطب ایجاد میشود. ایجاد این حس در بیینده برایمان اهمیت داشته است.
نمایی کاملتر از سردیس حاج قاسم
آیا دنبال انتقال وجوه عرفانی و اعتقادی به مخاطب بودید؟
بله دقیقا. شاید سازندگان آثار بیکیفیت فاقد این روحیه بودهاند و صرفا به ساخت سفارش فکر میکردهاند. وگرنه شهید چهره بسیار زیبا و دلنشینی دارد و ما دوست داشتیم علاوه بر شباهت این دلنشین بودن در کار نمود پیدا کند. اگر دقت کنید، زمانی که به چهره این شهید بزرگوار مینگرید آرامشی به شما منتقل میشود که ایجاد این حس در مخاطب برایمان اهمیت زیادی داشت. شاید یکی از دلایلی که همه به حاج قاسم گرایش پیدا میکنند، ویژگیهایی است که در چهره ایشان وجود دارد. شهید سلیمانی شخصیتی کاریزماتیک دارند و فضا و حال و هوایی ایزدی در چهرهشان وجود دارد که آدمها را به خود جذب میکند. ما؛ من و همسرم خیلی تلاش کردیم که این ویژگی را منتقل کنیم. اغلب دوستان مجسمهسازی که اثری از حاج قاسم ساختهاند، شاید بر اساس آنچه در اختیار داشتهاند به خلق و ارائه اثر پرداختهاند اما ما برای ساخت سردیس اینگونه به ماجرا نگاه نکردیم و اصلا انجام آن، اتفاقی خودجوش بر اساس احساس و تعهدی درونی بود، نه سفارش.
در این صورت قویا معتقد هستید که هنرمند بخشی از روحش را در اثر هنری جا میگذارد؟
بله دقیقا همینطور است که میگویید. درست است که کارهای هنری به لحاظ کیفی سطحبندی دارند، اما آن آثار خوب و ماندگار طی چنین رویه و با وجود چنین روحیهای شکل میگیرند و در ذهن مردم و مخاطبان میمانند. هنرمند باید از خودش مایه بگذارد و به قول شما بخشی از روحش را در اثر جا بگذارد تا اثری ماندگار خلق کند. در این صورت است که آن حال و هوای لازم به ببینده اثر منتقل میشود.
«احرام عشق» اثر نقاشی حسین عصمتی که همراه با سردیس رونمایی شد
شما صرفا در عرصه ساخت آثار هنری فعالیت ندارید و به تالیف و نگارش آثار مکتوب هم میپردازید. حال آنکه در زمینه نگارگری شاید آثار مکتوب زیادی وجود نداشته باشد.
بله این کمبود آثار مکتوب با موضوع نگارگری وجود دارد. مطالعه ما دو وجه دارد؛ یکی مطالعه نظری و دیگری مطالعه عملی، که من و همسرم در این دو زمینه به صورت توامان و هم زمان فعالیت داشتهایم. مطالعات نظری ما در قالب آثار مکتوب (اغلب در حوزه نگارگری) تولید و منتشر میشود و خروجی آن مقالاتی است که تاکنون از ما به چاپ رسیده است. کتاب «شیوه طراحی از نقوش حیوانی در نگارگری ایرانی» یکی از همین آثار است که منتشر شده.
اکنون هم کتابی دارم که تا چند هفته یا چند ماه دیگر توسط انتشارات «سوره مهر» به مرحله نشر میرسد. همه کارها از جمله ویرایش این کتاب تمام شده و مرحله بعدی، چاپ آن خواهد بود. موضوع اثر مذکور نگارگری است و دو شاهنامه «بایسنقری» و «طهماسبی» را مورد بررسی قرار میدهد. البته همه موارد مذکور را با ادبیات شاهنامه هم مطابقت دادهایم. در حقیقت تشبیه، استعاره و صور خیالی موجود در شاهنامه را در نگارهها پیدا کردیم که موضوع جالبی است. انشالله تا چند وقت دیگر این کتاب در دسترس علاقمندان و هنرمندان قرار خواهد گرفت.