کارگردان مستند «امان نامه» مطرح کرد؛
حاج قاسم مسائل را پاک نمیکرد بلکه به دنبال حل آنها بود/ طایفه رئیسی خودشان را تسلیم کردند/ روایت مقابله با اشرار تا همزیستی در کنار آنها
کارگردان مستند «اماننامه» معتقد است شهید سلیمانی برای مشکلات و معضلات مردم راه حل ارائه میکرد و به همین دلیل مورد محبت و اقبال همه مردم قرار داشت.
اگر نگاهی به قهرمانان و اسطورههای دوران معاصر بیندازیم، نام شهید حاج قاسم سلیمانی بیشک جزو برجستهترین الگوهای اخلاقی، نظامی و سیاسی خودنمایی خواهد کرد. فردی که نام او نه تنها در ایران بلکه در جای جای کشورهای آزادیخواه در جهان طنینانداز شده است. برخی مستندسازان ایرانی هم این فرصت را غنیمت شمردند و به سراغ ساخت اثری درباره این سردار بزرگ رفتند. حامد سعادت از جمله مستندسازانی است که به تازگی فیلم «امان نامه» را با الهام از زندگی این سردار رشید تولید کرده است. این مستند ماجرای مقابله شهید قاسم سلیمانی با اشرار طایفه رئیسی در کرمان را روایت میکند. درباره چگونگی «امان نامه» و ویژگیهای شخصیتی سردار سلیمانی با کارگردان این مستند به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ساخت مستند «امان نامه» چطور در ذهن شما تبدیل به یک دغدغه شد؟
«امان نامه» درباره اشرار طایفه رئیسی است که در دهه ۷۰ شمسی به کرمان آمدند و هر طایفه در یک بخش، ساکن شدند. من و خانوادهام در روستای قاسم آباد کرمان زندگی میکردیم و زمین کشاورزی داشتیم. طایفه رئیسی سال ۱۳۷۴، آنجا را از ما گرفت. تا اینکه گذشت و در سال ۱۳۹۵ با یکی از همان سرکردههای گروه اشرار آشنا شدم. از خاطرات شرارتهایشان برای من گفت و احساس کردم میتواند روایت مناسبی برای ساخت یک مستند باشد. زمانی که سردار قاسم سلیمانی به هم شهادت رسید، برخی تصاویر و فیلمهای کمتر دیده شدهای به دستم رسید که فکر کردم باید با آنها «امان نامه» را بسازم.
شهید قاسم سلیمانی، یک نظامی بود اما شیوهای که در کارش استفاده میکرد گویی که نظامی نبود. او راه و روش خودش را داشت. شاید یکی از ویژگیهایی که باعث شد در کار و عملشان برجسته شود هم همین موضوع باشد.
برای ساخت «امان نامه» تحقیق و پژوهشهایی هم انجام دادهاید، شهید سلیمانی چه سیاستهایی را برای مقابله با اشرار به کار میگرفت که منحصر به فرد بود و باعث میشد تا آنها کارهایشان را کنار بگذارند؟
اشرار در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق حضور پررنگی در منطقه داشتند و بیشتر در نواحی جنوبی کشور مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان بودند. پس از جنگ، از تهران دستوری به لشکر هرمزگان و لشکر ۴۱ ثاراللهِ سپاه کرمان صادر میشود که باید با این اشرار مبارزه جدی کرد. حاج قاسم در رویارویی با این اشرار وارد مذاکره با آنها میشود و اعلام میکند که اگر دست از این کارها بردارید، امان نامهای مینویسیم تا بخشیده شوید. سپس به سران طوایف میگوید اسلحههای خود را تحویل دهید و به جای آن، آب، خانه و زمین تحویل بگیرید و بچهها امکان فراگیری درس داشته باشند. البته قاتلان بین طوایفی از این ماجرا مستثنی بودند؛ اما اگر طی ۱۰ روز از خانواده مقتول رضایت میگرفتند، آنها نیز میتوانستند شامل این قانون باشند. طایفه بزرگ رئیسی نخستین طایفهای بود که شرایط «امان نامه» را پذیرفت.
نکتهای که بسیاری از افراد به آن اشاره میکنند، این است که شهید قاسم سلیمانی در هیبت فرد نظامی، برای آنها جاذبه داشته است. شاید این موضوع را در مواجهه اشرار کرمان با این سردار درک کنیم که پس از آن به نوعی سر به راه شدند. در «امان نامه» به این موضوع نیز اشاره شده است؟
بله، مردم منطقه کرمان اهل مدارا هستند و شهید سلیمانی هم این موضوع را میدانست و به نوعی از این در وارد شد و با آنها برخورد کرد. ایشان ارتباطات مردمی را میدانستند و با مردم ارتباط از روی مهر و دوستی ارتباط برقرار میکردند؛ کاری که بسیاری آن را بلند نیستند. مبارزه با اشرار نوعی درمان آن معضل است؛ اما حاج قاسم برای برطرف کردن هر مشکلی راه پیشگیری و علاج را انتخاب میکرد. سردار سلیمانی تا زمان شهادت ارتباطش با افراد این منطقه را حفظ کرد و به قول آنها ارتباط قلبی با آنان داشت. زادگاه این شهید هم کرمان بود و برخی مردم به صورت خودجوش به روستای شهید سلیمانی میرفتند و به نحوی به زادگاه او ادای دین میکردند. برخی افراد میگفتند حاج قاسم ما را در خانه خودش هم میبرد و کاملا مانند خانواده خودش به ما اهمیت میداد. این ویژگی شخصیتی سردار موجب صمیمیتی بین خودشان و مردم میشد که راز ماندگاری این شخصیت در دل مردم است.
ما بیشتر درباره عملکرد میدانی شهید سلیمانی چیزهایی میدانیم و درباره آن حرف میزنیم اما اطلاع کمی از شخصیت و آرمانهایش داریم. از نظر شما کدام وجه شخصیتی او مغفول مانده که کسی سراغ آن نرفته است؟
به نظر من مهمترین و خاصترین وجه شخصیتی حاج قاسم که نیاز امروز مدیران و مسئولان ما نیز است، نگاه او به حل ریشهای معضلات و مشکلات است. متاسفانه در کشور ما همیشه نسخههای موقت و مُسکنهای کوتاه مدت برای مسائل تجویز میشود. مثلا در همین مورد اشرار و قاچاقچیان حاج قاسم به سراغ حل موضوع رفت. او اعتقاد داشت که با کشتن این آدمها تنها تا مدتی این شرارتها پایان خواهد یافت و دوباره به دلیل فقر موجود در این مناطق فرزندان آنان به این کار مبادرت خواهند ورزید. به همین دلیل تصمیم گرفت تا اول چارهای برای فقر و تنگدستی مردم پیدا کند و زمینه این ناهنجاری از بین ببرد. فرزندان همان اشرار که در مستند «امان نامه» مشاهده کردید اکنون فوق لیسانس دارند و صاحب فرزند و زمین هستند. اما موضوعی که الان وجود دارد رسیدگی نکردن به اهالی این مناطق است. سردار سلیمانی تا زمانی که زنده بودند نسبت به زندگی این مردم و طوایفی که به آنها امان داده بود، حساسیت داشت. در زمان حیات ایشان مردم و طوایف مختلف در کرمان به او مراجعه میکردند و مشکلات خودشان را با او در میان میگذاشتند. نکته مهم اینجا بود که همه مردم با چشم و پوست و گوشت خود لمس میکردند که حاجی هرکاری از دستش برمیآمد برای آنها انجام میداد. مثلا اگر خودش هم مسئولیتی در جایی نداشت مردم را راهنمایی میکرد یا مثلا نامهای برای آنها با دست خودش مینوشت تا بتوانند مشکلشان را حل کند. در فیلم میبینید که یکی از اهالی بعد از شهادت حاج قاسم میگوید که اگر او بود سفارش میکرد و کار ما تا الان انجام شده بود.
شما با مردم زیادی که از حاج قاسم خاطره دارند هم صحبت شدهاید، نقل قولهای مختلفی هم شنیدهاید؛ کدامیک برای خودتان جالبتر بود؟
یک پرستاری در فیلم هم وجود دارد که در بیمارستان باهنر کرمان سالها مشغول خدمت بوده است و اتفاقا نظرات خیلی همسویی با کلیت حاکمیت ندارد و خیلی منتقدانه همه چیز را نقد میکرد. اما او خودش برای ما نقل میکرد که یکبار همسر حاج قاسم در بیمارستان بستری بوده است و حاج قاسم به دلیل مشغله کاری خارج ازساعت اداری برای ملاقات به آنجا رفته است. جلوی در نگهبانی او را نمیشناسند و اجازه ورود به او نمیدهند. حاج قاسم هم بدون اینکه حرفی بزند چندین ساعت منتظر میماند و بعد که ساعت ملاقات فرامیرسد داخل بیمارستان میشود. پرستاران و پرسنل بیمارستان که او و همسرش را میشناختند با او برخورد گرمی میکنند و تازه نگهبانان بیمارستان متوجه میشوند این شخص از فرماندهان ارشد نظامی است و از این کار او بسیار شگفتزده میشوند. این داستان بین کارکنان این بیمارستان شهرت دارد.
به نظرتان کار کردن درباره قهرمانهایی مانند حاج قاسم که مرام و منش جوانمردانهای در برخورد حتی با دشمنانش داشت، کمی کار را سختتر نمیکند؟
به نظرم اولین نکته الگو گرفتن از حاج قاسم و امثال او است. امروزه مشکلات کشور ما فزاینده شده است و آدمهایی مانند حاج قاسم در اداره امور کمتر به چشم میخورند. من در مستند «اماننامه» تلاش کردم تا از مشکلات مردم بگویم و اینکه حالا بعد از سالها هنوز آنها به دلیل مشکلات تقسیم اراضی که سالها پیش اتفاق افتاده است، همچنان در حال آسیب دیدن هستند. در نقاط مختلف کشور ما مخصوصا در جاهایی که امکانات کمتر است و دسترسی به آنها سختتر، متاسفانه مردم راهی جز رفتن به سمت کارهای غیرقانونی ندارند. مشکلات کولبران، قاچاق سوخت، حمل و نقل کالاهای قاچاق از بنادر و شهرهای مرزی به عمق کشور، همه اینها نیاز به این دارد که شرایط اقتصادی کشور بهبود پیدا کند تا شاهد ریشه کن شدن این موارد باشیم. حاج قاسم با تفکری که داشت سعی در پاک کردن صورت مسئله نداشت و تلاش میکرد تا مسئله را به صورت منطقی و اصولی حل کند. امیدوارم امثال حاج قاسم در کشور ما تکثیر شوند تا این تفکر هر روز در بین مسئولان رشد کند که با همراهی و همدلی با مردم میشود مشکلات را مرتفع کرد.
گفتگو: امید پویانفر