خبرگزاری کار ایران

منیژه حکمت مطرح کرد؛

ابتذال نتیجه پول‌پاشی در سینماست/ اکران شلوغ مصداق فیلم‌سوزی است/ فرش قرمز برای فیلم‌هایی کاربرد دارد که آمده‌اند پول پارو کنند

ابتذال نتیجه پول‌پاشی در سینماست/ اکران شلوغ مصداق فیلم‌سوزی است/ فرش قرمز برای فیلم‌هایی کاربرد دارد که آمده‌اند پول پارو کنند
کد خبر : ۱۱۷۳۷۷۴

کارگردان فیلم «بندربند» معتقد است باید با راه‌اندازی جریان فیلمسازی کم‌هزینه در سینما مقابل فیلم‌های بی‌محتوا و مبتذل ایستاد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای شیوع ویروس کرونا که سینماها به طور کامل تعطیل و فیلم‌های متقاضی اکران راهی برای نمایش پیدا نمی‌کردند، تولید فیلم‌های سینمایی همچنان ادامه داشت و سینما با سیلی از فیلم‌های ساخته شده در پشت خط اکران مواجه شد. این اتفاق کم سابقه باعث شد با بازگشت نسبی شرایط پایدار و بازگشایی مجدد سینماها، فیلم‌های زیادی درخواست اکران داشته باشند. اما به دلیل تعداد سالن‌های محدود سینما در کشور، اکران همزمان چند فیلم باعث می‌شود تا فیلم‌ها با تعداد کمتری سالن سینما نسبت به سال‌های گذشته نمایش خود را پشت سر بگذارند. از طرفی اکران همزمان چند فیلم کمدی که معمولا در سینمای ایران اقبال بیشتری از طرف مخاطبان می‌شود، سبب شده تا فیلم‌های اجتماعی و جدی کمتر مورد توجه مخاطبان سینما قرار گیرد و عملا برخی صاحبان آثار از این شرایط تعدد فیلم‌های اکران شده خسارت‌های جبران ناپذیری ببینند. 

در حال حاضر حدود ۲۰ فیلم با فاصله زمانی بسیار کم اکران شده‌اند که طبق انتظار بیشتر سالن‌های سینما به دوفیلم کمدی پرفروش اختصاص یافته است. هفته گذشته نیز یک فیلم دیگر به جمع فیلم‌های پر تعداد روی پرده سینماها اضافه شد تا همچنان به ترافیک فیلم‌های در حال اکران افزوده شود. 

فیلم «بَندربَند» آخرین ساخته منیژه حکمت از ۱۰ آذر ماه نمایش خود را در سینماها آغاز کرده است. این فیلم داستان سه جوان موزیسین به نام‌های امیر، رضا و مهلا را روایت می‌کند که قرار است برای اجرای کنسرت از خوزستان به تهران بیایند؛ اما سفر آن‌ها با سیل خوزستان هم‌زمان می‌شود و وقوع این سیل باعث می‌شود این سه نفر در راه عزیمت به تهران دچار مشکلات زیادی شوند.

ابتذال نتیجه پول‌پاشی در سینماست/ اکران شلوغ مصداق فیلم‌سوزی است/ فرش قرمز برای فیلم‌هایی کاربرد دارد که آمده‌اند پول پارو کنند

منیژه حکمت کارگردان این فیلم که سابقه کارگردانی فیلم‌هایی همچون «زندان زنان»، «سه زن» و جاده قدیم را در کارنامه دارد، در این فیلم به عنوان تهیه‌کننده نیز حاضر بوده است. حکمت معتقد است این نوع اکران و چینش فیلم‌ها باعث فیلم‌سوزی تعداد زیادی از آثار ی می‌شود که از بدنه جریان فیلم‌های سطحی و مبتذل به ذور هستند و حرفی برای گفتن دارند. در ادامه گفتگوی او با ایلنا را می‌خوانید:

فیلم شما از اوایل آذرماه به سینماها آمد و در حال اکران است، علیرغم اینکه این فیلم جوایز خوبی دریافت کرده است اما استقبال خوبی از آن تا امروز نشده است؛ دلیل این اتفاق چیست؟ 

به فیلم ما در کل ایران ۲۲ سانس اختصاص داده‌اند و به همین دلیل اصلا انگار این فیلم اکران نشده است. این اتفاقی که برای فیلم‌هایی مثل فیلم ما رقم خورده است، دقیقا مصداق فیلم‌سوزی و سرمایه‌سوزی در سینماست. این مسئله که فیلم‌های زیادی متقاضی اکران هستند و ترافیک اکران زیاد است، دلیل نمی‌شود که مدیریت درستی برای این مشکل پیدا نکرد و با اکران کردن پرتعداد فیلم‌ها باعث آسیب زدن به سینما و سرخورده کردن مخاطب شویم. اینکه چند فیلم سطحی و بی‌محتوا همزمان نمایش داده شوند و با هزینه‌های گزاف فقط به فکر گیشه و خالی کردن جیب مردم بروند، باعث می‌شود سینمای ایران روز به روز به سمت نابودی و بی‌معنایی سوق پیدا کند. من آینده خوبی برای این وضعیت متصور نیستم و در حد بضاعت خودم تلاش می‌کند که سینمای ایران را که روزی فیلم‌های جریان ساز اجتماعی تولید می‌کرد، دوباره احیا کنم. 

 فکر می‌کنید این فیلم‌های سطحی باعث آسیب زدن به کلیت سینما خواهد شد؟ اساسا با تولید این جنس فیلم‌ها مخالف هستید؟ 

ببنید زمانی که عده‌ای در سال‌های قبل پول‌های نامعلوم و بی‌ریشه‌ای را وارد سینما کردند_ با هدفی معلوم که عمدتا برای کسب اعتبار و پولشویی بود- همان زمان این قبیل کارها رواج پیدا کرد که سینما به سمت تولید فیلم‌های مبتذل و فیلم فارسی برود. وقتی پول‌پاشی صورت گرفت عده‌ای معتقد بودند که ایرادی ندارد بالاخره تولید رونق می‌گیرد و این به سینما کمک خواهد کرد اما معلوم شد که تنها نتیجه‎‌ای این کار تغییر ذائقه مردم از فیلم‌های دغدغه‌مند و اصیل که در سینمای ایران به وفور قابل مشاهده بود به سمت کارهای مزخرف و تاریخ مصرف‌دار رفت که فقط دنبال گیشه و خالی کردن جیب مردم هستند. این رویه قطعا در آینده بیشتر خودش را نشان خواهد داد و آنوقت خواهیم فهمید که سینما نیاز به آدم‌هایی دارد که برای گفتن حرف وارد این حوزه شده‌اند و نه صرفا مسائل اقتصادی. 

 وظیفه نهادهای متولی فرهنگی و سینمایی حمایت از فیلم‌های جدی سینماست، از فیلم شما چه در بخش تولید و چه در بحث حمایتی صورت گرفت؟ 

ما تلاش کردیم با یک تفکر درست و هزینه قابل توجیه به سراغ ساخت فیلم «بندربند» برویم. من یک فیلم جمع‌وجور و لوباجت ساخته‌ام که سعی کردم جریان‌ساز باشد. وقتی فیلم لوباجت و تبارشناسی مالی در سینما شفاف شود آن وقت خیلی چیزها روشن خواهد شد و من امیدوارم در این جریان‌سازی موفق بوده باشم. معتقدم باید با ساخت فیلم‌های با کیفیت و کم هزینه این جریان پول‌پاشی در سینما را کنترل کرد و یک رویه را شکل داد که مردم و سینماگران جوان بدانند و متوجه شوند که می‌شود با هزینه منطقی و درست هم حرفشان را بزنند. حتما لازم نیست که حمایت و رانت دولتی برای ساخت فیلم پشت سر شما باشد زیرا خیلی وقت‌ها برای گفتن حرف و نقد درست به شما بها نمی‌دهند. در ضمن فکر حمایت‌های دولتی برای کسانی است که ارتباطات خاص و ویژه دارند و می‌توانند از رانت استفاده کنند؛ خیلی از جاها اگر بتوانند زیر پای امثال ما که به هرحال فکر می‌کنند مقابل‌شان هستیم را هم می‌کشند.

ابتذال نتیجه پول‌پاشی در سینماست/ اکران شلوغ مصداق فیلم‌سوزی است/ فرش قرمز برای فیلم‌هایی کاربرد دارد که آمده‌اند پول پارو کنند

 تبلیغات زیادی برای فیلم‌ها در جریان است اما فیلم‌های دغدغه‌مند و جدی کمتر به سمت تبلیغات می‌روند به نظر شما این اشکال به فیلم شما هم وارد نیست؟ 

این موضوع خواست ما و عوامل فیلم بوده است که سراغ تبلیغات و سر و صداهای مد شده نرویم. این فرش قرمزها و تبلیغات‌های رنگارنگ هزینه بردار است که بیشتر برای فیلم‌هایی کاربرد دارد که آمده‌اند پول پارو کنند. فیلم ما یک فیلم مفرح و دغدغه‌مند برای جوانان است که حرف آن‌ها را می‌زند. من در این فیلم قصد داشتم که مشکلات و خواشته‌های جوانان را حداقل مطرح و بیان کنم که اگر کسی سال‌ها بعد پرسید جوابی برای خودم داشته باشم. 

درباره قصه فیلم «بندربند» توضیح دهید؛ در سینمای ایران کمتر به موضوعات روز مانند سیل و گروه‌های موسیقی پرداخته شده است؛ چگونه به ایده اولیه فیلم و فیلمنامه رسیدید؟ 

من سال‌ها پیش قصه‌ای درباره یک کافه موسیقایی و مراسم‌ها و مسابقاتی که در آن برگزار می‌شد، نوشتم و قصد ساخت آن را داشتم. بعد از ماجرای سیل خانه سوزی که در غرب و جنوب غربی ایران اتفاق افتاد تصمیم گرفتم که این دو قصه را باهم تلفیق کنم و یک فیلمنامه منسجم و قابل دفاعی را برای تولید به نگارش درآورم. به همین جهت از نزدیک در جریان مشکلات و روند زندگی مردم سیل زده قرار گرفتم و توانستم این داستان چند جوان که برای دیده شدن از وسط سیل فرار می‌کنند و به امید برنده شدن به تهران می‌آیند را در این شرایط سخت تولید بسازم. در مسیر تولید این فیلم مشکلات زیادی وجود داشت زیرا عمده لوکیشن و فیلمبرداری‌های ما مربوط به جاده می‌شد و این کار را برای گروه بسیار سخت کرده بود. در سکانس سیل جاده نزدیک بود اتوبوس ما چپ کند که خداروشکر این اتفاق رخ نداد و همه جان سالم به در بردیم. 

 تقریبا همه بازیگران فیلم جوان‌های جویای نامی هستند که سعی داشتند استعداد خود را در این فرصت به وجود آمده نشان دهند؛ از اینکه در زمان اکران به دلیل نداشتن بازیگر چهره فیلم شما با استقبال مواجه نشود ترسی نداشتید؟ 

نه به هیچ عنوان و فکر می‌کنم همه بچه‌ها به خوبی توانستند از پس نقش خودشان بربیایند. هدف من از ساخت این فیلم انگیزه دادن به جوانها بود و به خاطر همین قصد نداشتم از چهره‌های شناخته شده در سینما استفاده کنم و می‌خواستم این فرصت را در اختیار کسانی قرار دهم که جایی برای نشان دادن توانایی‌های خود پیدا نمی‌کنند. من می‌خواهم به جوانها نشان دهم که اگر بخواهند می‌توانند و با یک مانع و شکست نباید کار را رها کنند. هرکسی به آن‌ها می‌گوید که برای ساخت فیلم‌شان یا مثلا بازی در فلان اثر باید میلیاردی هزینه کنند اشتباه است و نباید دلسرد شوند و فقط به پیش بروند. 

فیلم شما برای اکران دوباره مورد بازبینی قرار گرفت؛ مختلفتی به بازبینی دوباره نداشتید؟ 

من سال‌هاست که دیگر توقعی از مدیران و مسئولین سینمایی ندارم چون ثابت شده که این توقعات بی‌جا و از اساس اشتباه است. من همیشه در تمام کارهایم سمت مردم و علی الخصوص جوان‌ها ایستاده‌ام و فکر می‌کنم تمام فیلم‌های گذشته‌ام نیز گویای این نکته باشد. به همین دلیل فقط از جوان‌ها و مردم می‌خواهم که در این آشفته بازاری که به راه افتاده است از کسانی حمایت کنند که اهل بیان دغدغه و مسائل حال و آینده هستند. قصد دارم جریان ساخت فیلم‌های لوباجت را راه بیاندازم و اولین گام هم ساخت «بندربند» بود و سه فیلم دیگر هم است که با ساخت آن‌ها تلاش می‌کنم فضای مفرح و مورد نیاز جوانان را فراهم کنم. من فکر می‌کنم کسانی باید در نقاطی بایستند، کارهایی کوچک، کوچک انجام دهند، خودشان را به نمایش بگذارند و نسبت به تفکری که دارند آگاه‌سازی کنند تا کم‌کم این قطار به مسیر اصلی خود بازگردد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز