خبرگزاری کار ایران

مطصفی ملکیان:

نیک خواهی بدون توقع، پیش نیاز اصلی رفتار نیکوکارانه است

نیک خواهی بدون توقع، پیش نیاز اصلی رفتار نیکوکارانه است
کد خبر : ۱۱۷۰۸۳۴

برای گذر از «ایگو» یا «انا» یا «من» اول باید آن را تفسیر کنیم و بدانیم مفهوم «ایگو» یا «من» دقیقا چیست؟ سپس عبور از ۳ مطلوب را برای عبور از ایگو و انانیت بشناسیم.

به گزارش ایلنا، در نخسین جلسه سلسله درسگفتارهای «فلسفه و اخلاق نیکوکاری آکادمی آگاپه که با هدف بررسی مبانی فلسفی و اخلاقی امور نیکوکارانه در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۴۰۰ برگزار شد، مصطفی ملکیان با تبیین «اخلاق» و تفکیک آن از سایر منابع هنجار گذار اجتماعی که چگونگی و روش زندگی انسان را روشن می‌کنند، بیان کرد: منابع هنجار گذار زیست انسان شامل: اخلاق، قانون، آداب و رسوم/عرف و عادات اجتماعی، مناسک و شعائر دینی، زیبایی‌شناسی و مصلحت اندیشی هستند که ما در این دوره صرفا بعد «اخلاق» را به عنوان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین منابع هنجار گذار نسبت با نیکوکاری بررسی خواهیم کرد.

وی سپس با تشریح معنی لغوی «charity» به سه معنای نیک خواهی، نیکوکاری و موسسات خیریه، به مطابقت آن با معانی لغت «خیر» در فارسی پرداخته و گفت: «خیر» به معنی نیک خواهی و خیر خواهی امری درونیست و فیلسوفان از آن به عنوان حالتی ذهنی/ روانی یاد می‌کنند، که این نیک خواهی در اخلاق یکی از مهم‌ترین فضایل اخلاقی به شمار می‌رود، چنانکه در مسیحیت با تفسیر پولوس این نیک خواهی به معنای عشق یکی از مهمترین فضائل اخلاقی در کنار ایمان و امید به شمار می‌رود. «خیر» ضمن معنای خیر خواهی، همچنین به معنی نیکوکاری (بروز رفتار بیرونی خیرخواهانه) نیز است. به تفسیر دیگر انجام رفتار خیرخواهانه تنها با هدف خیرخواهی بطوری که صمیمانه خواستار خوبی و خوشی زیست همه انسانها و بدون داشتن توقعی از نتایج آن باشد عمل، نیکوکارانه است. به عبارت دیگر اگر رفتار خیر (حمایت مالی و یا معنوی) به دلیلی بغیر از خیرخواهی مانند مقام، شهرت، احترام، آبرو و… صورت پذیرد نمی‌توان از آن به عنوان نیکوکاری یاد کرد. معنای سوم و نوین لغت خیر، کمک به سازمان‌های خیریه است. سازمان خیریه با این معنایی که از نیک خواهی و نیکوکاری کردیم هر سازمانی است که «خیر» به معنای نیکوکاری نیک خواهانه را اجرایی می‌کند. موسسات خیریه کمکهای مردمی را تجمیع کرده و نظام می‌بخشند که این بعد، به زودی در مباحث پیش رو تشریح خواهد شد.

ملکیان در ادامه با تشریح ساختار کلی این سلسله درسگفتارها اضافه کرد: در این دوره، مباحث زیر را بررسی خواهیم کرد.

۱-     بررسی مفهومی

۲-    قلمرو

۳-    بررسی اهداف صحیح نیکوکاری و موسسات

۴-    توجیه‌پذیری رفتار نیکوکارانه

۵-    تکالیف رفتار نیکوکارانه

۶-    بررسی تعارض بعد اخلاقی خیر با آرمان‌های دیگر اخلاقی

۷-    بررسی نحوه اداره اخلاقی سازمان‌های خیریه

وی در ادامه بخش اول، مفهوم خیر را تشریح و به بیان ابعاد عشق و خیرخواهی پرداخت و با تفکیک عشق «اِروس» از عشق «آگاپه» گفتند: بنا بر مفاهیم یونانی عشق اروس، عشقی است گیرنده، که در پی تملک و مالکیت است. اروس عشقی ست که در پی مهرورزی می‌خواهد چیزی از معشوق عاید عاشق شود و آنچه که قرار است عاید عاشق شود شامل لذت، منفعت و فضیلت است که سومی نوعی از ارزشمند بودن است که در آن نیکی‌ها و ارزشهای مثبت معشوق به عاشق سرایت می‌کند. اما در هر سه حالت ایگوی عاشق درگیر است و با هدف افزودن چیزی بر «خودش» به دنبال معشوق است. یک نوع دیگر از عشق در یونان باستان، «آگاپه» است، عشق دهنده، که تنها میخواهد هر آنچه دارد به پای معشوق بریزد. این عشق سه قسم دارد:

اول، عشق خدا به غیر خودش که در اشعار مولانا نیز بسیار به آن اشاره شده است؛

من نکردم خلق تا سودی کنم/ بلکه تا بر بندگان جودی کنم

دوم، عشق عارفان به خدا که حاضرند در صورت اقتضا از مال و منصب و شهرت و آبرو و هرآنچه دارند در راه خداوند بدهند. ایشان به جمله‌ای منسوب به امیرالمونین علی علیه السلام در نهج البلاغه اشاره کردند: اِلهی! ما عَبَدْتُکَ خَوْفا مِنْ نارِکَ وَ لا طَمَعا فی جَنَّتِکَ، بَلْ وَجَدْتُکَ اَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُکَ (خدایا! تو را پرستش نکردم به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت، بلکه تو را چون شایسته نیایش و پرستش دیدم پرستش کردم.)

سوم، عشق عارفان به مردم که در آن چیزی از کسی نمی‌خواهند و هر آنچه داشته باشند به هر کسی که بتوانند می‌بخشند. 

وی چرایی این گونه عشق را در این عبارت بیان کرد: من احَبّ شَی، احَبَّ آثارهِم (کسی که چیزی را دوست دارد، آثار آن را هم دوست دارد) و عارفان چون عاشق خداوند هستند، عاشق آثار خلق شده توسط خداوند هم هستند.

ملکیان با اشاره به استفاده از عبارت «آگاپه» در نامه‌های پولوس رسول به عنوان عشق (سومین و مهمترین فضیلت اخلاقی) به بیان سیر تحولی عبارات Caritas به Charity پرداخت و گفت: بسیاری از فیلسوفان و روانشناسان معتقدند که بشر می‌تواند عشق آگاپتیک نسبت به همنوع خودش داشته باشد که ضمن ایجاد نیک خواهی در درون و نیکوکاری در بیرون، پیوستن به انجمن‌های نیکوکاری را نیز تقویت می‌کند. یکی از روان شناسانی که در این حوزه فعالیت کرده است، «هربرت بِنسِن» بوده است. همچنین «توماس نیگل» در کتاب امکان نوع دوستی اثبات کرده است که انسان به گونه‌ای آفریده شده که امکان داشتن آگاپه را دارد. از طرفی برخی فیلسوفان نیز توصیف بدبینانه‌ای از بشر دارند. به این معنا که انسان نمی‌تواند عشق آگاپتیک داشته باشد و همواره و در هر فعلی در اندیشه خویشتن است. برای مثال «فروید»، «مارکس»، «نیچه»، «میشل فوکو» توجیه دیگری نسبت به این مسئله داشتند. مناقشه‌ای که در این حوزه در میان فیلسوفان و روان‌شناسان دیده می‌شود در میان عارفان دیده نشده و همه عارفان وجود آگاپه را تایید می‌کنند.

ملکیان گفت: برای گذر از «ایگو» یا «انا» یا «من» اول باید آن را تفسیر کنیم و بدانیم مفهوم «ایگو» یا «من» دقیقا چیست؟ سپس عبور از ۳ مطلوب را برای عبور از ایگو و انانیت بشناسیم. این مطلوب‌ها عبارتند از:

۱- مطلوب‌های اجتماعی فردی یعنی مطلوب‌هایی که فقط در قالب اجتماع تعریف می‌شود و در عین حال فرد به فرد متفاوت است. از جمله ثروت، شهرت، قدرت سیاسی، احترام، آبرو، محبوبیت و علم و دانش اکتسابی.

۲- مطلوب‌های اجتماعی جمعی، شامل: نظم، امنیت، رفاه، عدالت، برابری، آزادی، برادری و صلح

۳- مطلوب‌های انفرادی یا روان‌شناختی مثل آرامش درونی، شادی، آشتی با خود، یکپارچگی، تعادل با محیط، معنا یافتگی زندگی

این سوال که در مفهوم عشق آگاپتیک (عشق بدون انانیت) کدام یک مطلوبیت‌های فوق نباید حضور داشته باشد و کدام یک باید حضور داشته باشد به جلسه آینده موکول شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز