یک نوازنده پیشکسوت دوتار مطرح کرد:
ویژگی دوتار اسفراین بکر و دست نخورده بودن آن است/ قبلا کشاورز بودم و حال به اجبار موسیقی کار میکنم
حشمت رهنما یکی از آخرین افرادی است که دوتار اسفراین را به شیوه سنتی و سینه به سینه آموخته. او میگوید: موسیقی چندسالی است به اجبار شغل اصلیاش شده. آموزشگاهی ندارد اما در آموزشگاهها دوتار درس میدهد و شاگردان زیادی دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پژوهش جز به جز و مویرگی موسیقی نواحی ایران کار بسیار دشوارتری از بررسی و تحلیل موسیقی دستگاهی ایران است؛ چراکه موسیقی دستگاهی ایران نشات گرفته از موسیقی نواحی مختلف و گسترده ایران است. همه چیز به این تقسیمبندی خلاصه نمیشود و موسیقی هر منطقه از ایران هم دارای تقسیمبندیهایی در نوع سازها و سبکها و نحوه نواختنها و خواندههاست. به طور مثال ساز سرنا در همه شهرها به یک شکل و شیوه نواخته نمیشود. یا به صورت جزییتر؛ نواختن و خواندن مقامهای تنبورِ صحنه و گوران در منطقه کرمانشاه به یک شکل نیست. دوتار نیز اینگونه است. دوتار در منطقه وسیع خراسان به چند شیوه نواخته میشود و حتی اندازه ساز نیز در هر منطقه واجد تفاوتهایی است. باید یادآور شد دوتار منحصر به خراسان نیست و اهالی مازندران و بندرترکمن و برخی دیگر از شهرها نیز به این ساز توجه دارند. با یادآوری اینکه هنر ساختن و نواختن دوتار در چهاردهمین اجلاس کمیته میراث بشری ناملموس یونسکو در کلمبیا در فهرست میراث جهانی قرار گرفته است.
حشمت رهنما (دوتارنواز و مقامدان اسفراین) یکی از هنرمندان خطه خراسان است که همواره در عرصه موسیقی فعال بوده و شاگردانی هم تربیت کرده است. او همچنین در زمینه پژوهش فعال است. اِسفَرایِن در جنوب شرقی استان خراسان شمالی واقع شده و اغلب مردم آن به زبان کردی کرمانجی و تاتی سخن میگویند. در برخی نقاط زبان ترکی خراسانی نیز رواج دارد.
حشمت رهنما در گفتگو با ایلنا به نحوه دوتارنوازی خود و هم دیارانش پرداخت.
واضح است که در میان سازهای مورد توجه در نواحی مختلف کشور، دوتار یکی از مهمترینهاست که بکر و دست نخورده باقی مانده، اما با وجود این قدمت، همواره بر سر اینکه در اصل متعلق به کدام منطقه خراسان است بحثهایی وجود دارد. ضمن توضیح درباره این مسئله، از تفاوتهای دوتار اسفراین با دیگر شهرها و روستاهای خطه خراسان بگویید.
کلا دوتار به دو منطقه خراسان شمالی و جنوبی تقسیمبندی میشود و تفاوت آنها در پردهبندیها، لحن؛ نوع نواختن و حتی سایز و ابعاد ساز است. البته این اندازه و ابعاد در همه مناطق خراسان خیلی با هم متفاوت نیست و اگر تفاوتی هست بر اساس الگوهای ساخت است که از قدیم وجود داشته. شیوه نوازندگی ما این است که جفت سیم را به طور کامل میگیریم و با شصت مینوازیم و دو کوک داریم. اما نوازندگان شیوه دیگر که متعلق به ما نیست یک سیم را میگیرند. تعداد پردههای دوتار اسفراین ۱۳ عدد است و پردهبندی آنها هفتتایی و هشتتایی است. به نظرم شیوه دوتار نوازی جنوب شرق خراسان که اسفراین را هم شامل میشود، کاملتر است.
صدای دوتار منطقه شما به یک اکتاو میرسد؟
بله صد درصد. دوتار را با سازهای دیگر از جمله گیتار هم اصطلاحا هماهنگ کردهایم و نسبت به این موضوع اطمینان داریم.
اگر بنا به مقایسه باشد دوتار اسفراین نسبت به دوتار دیگر مناطق خراسان، حتی استانهای مازندران و گلستان دارای چه ویژگیهایی است؟
بارزترین ویژگی دوتار ما این است که بکر و دست نخورده مانده است. این عدم دستکاریها و تغییر است که باعث شده ساز ما نوا و صدای زیبای خود را حفظ کند. این بکر ماندن مایه خوشحالی و خرسندی ماست و برای بقای آن تلاش میکنیم.
نوازندگان جنوب خراسان چگونه مضراب میزنند؟ به هرحال یکی از عواملی که صدای ساز را تحت تاثیر قرار میدهد و به زیبایی آن میافزاید یا آن را تنزل میدهد، نحوه مضراب زدن است.
ما در اسفراین و توابع آن دوتار را با مضراب نمیزنیم و فقط از پنجه استفاده میکنیم که حرکت مهمی است و جای کار دارد، در حالی که برخی مناطق فقط چپ و راست و ریز دارند.
پنجهنوازی چیزی شبیه مضراب زدن تنبور است که به آن «شر» یا «شره» میگویند؟
بله شباهتهایی وجود دارد، اما پنجهنوازی روی صفحه خیلی کاربرد دارد. پنجه علاوه بر اینکه خودش کارکرد دارد، تکنیکهایی را در خود جای داده که به زیبایی صدا و نوای دوتار میافزایند. کلا پنجهنوازی فرصت بیشتری به نوازنده میدهد تا صداهای بهتر و بیشتری از ساز بگیرد.
موسیقی خراسان در نوع و تعداد مقامها هم دارای تفاوتهایی است. از مقامهای موسیقی اسفراین و توابع آن بگویید.
تعداد مقامها در مناطق مختلف خراسان یکی نیست، هرچند مشترکاتی هم وجود دارد. مثلا مقام «شاهختایی» در جنوب و شمال خراسان مورد توجه است. ما هفت مقام داریم که البته این هفت مقام بیشتر از صد زیرمجموعه دارد. این را هم بگویم که این زیرمجموعهها هم آهنگهایی دارند. مثلا در همان راستای مقام «نوایی» که نواخته میشود، تعداد زیادی آهنگ داریم که «شاهختایی» هم یکی از همانهاست.
شما حین نوازندگی به دور از اداهای مرسوم در برخی موزیسینها به نوعی وارد دنیای دیگری میشوید. این شوریدگی از کجا میآید؟
این حس یا احساس که شبیه جوشش است، شاید خدادادی باشد، نمیدانم. اما این روندی که شما هم به آن پی بردید، این جوشش قبلا در من وجود نداشت و این اواخر آن را به دست آوردم. مسلما دوتارسازی مدرن یا کامپیوتری نیست که مثلا من ولوم آن را زیاد و کم کنم و کارهایی با آن انجام دهم تا صدای بهتری بدهد یا قطعه قشنگتری را خلق کند. هرچه هست جوشش است و خروش است. من این شور را ایجاد نکردهام خود به خود بالا آمده و جوشیده. کلا نوازندگی دوتار تا حدی به کیفیت ساز و نوع نوازندگی و شیوه آموزش استاد بستگی دارد و سپس باید اتفاقات دیگری بیفتد که درونی هستند. واضحتر اینکه، زمانی نوازنده مدتی در این سطح ماند، اگر استمرار داشته باشد از نقطهای که در آن قرار دارد رد خواهد شد و به مرحله جوشش و شور میرود. کلا پس از یادگیری نوازندگی و با کیفیت نواختن طی سالها به چنین مرحلهای میرسیم که البته این اتفاق به فرد نوازنده و درونیاتش بستگی دارد.
معمولا اینگونه است که اهالی موسیقی نواحی از سختیها و کاستیها حرف میزنند. اگر شما بخواهید خلاف این رویه عمل کنید چه خبر خوبی برایمان دارید؟
سوال سختی پرسیدید. بگذارید از یک اتفاقی بگویم که امیدبخش است. قبلا، در سالهای نه خیلی دور نوجوانان و جوانان از موسیقی اصیل منطقه فاصله گرفته بودند و به سازهای مدرنی مثل ارگ روی آورده بودند. حال اینگونه میبینم که همان نسل و نسلهای بعد از سازهایی مثل ارگ و موسیقیهای دیگر خسته شدهاند. انگار فهمیدهاند اصل قضیه چیست و حالا خوشبختانه به دوتار و موسیقی خراسان علاقه نشان دادهاند. پسر خودم هم دوتار میزند و امید دارم که پس از من راهم را ادامه دهد. نسلها و آدمهای امروزی، حتی اگر دوتار هم نمیزنند اما دوست دارند لااقل یکی را به دیوار خانه آویزان داشته باشند. یا در خانه و ماشین موسیقی مقامی خراسان را گوش میکنند. ما این اتفاقات را حس میکنیم و از این موضوعات خوشحالیم. وجود چنین فضا و رفتارها مرا بسیار امیدوار کرده و مطمئنا پس از این اوضاع بهتر هم خواهد شد.
پس از سالها مشق و نوازندگی و تدریس میتوان گفت شما یکی از هنرمندان بزرگ خراسان هستید؛ با این حساب شاگردان شما و مستندنگاران چقدر از شما سراغ میگیرند؟
خوشبختانه بسیار زیاد سراغ میگیرند. دوستان، چه شاگردان و چه هنرمندان همیشه به من لطف داشتهاند و طالب هستند. آنها اشتیاق زیادی دارند و میخواهند بشنود و دوباره بشنوند. در رابطه با ثبت قطعات و مقامها و کارهای این چنینی هم آثاری با کیفیت خوب و حرفهای ضبط شده تا برای آیندگان باقی بماند. همیشه هم به طور کم و بیش عزیزانی برای کسب اطلاعات درباره با موسیقی و دوتار و جزییات به من مراجعه میکنند، که این کار مرا خوشحال میکند.
اینکه هنرمندان و هنردوستان از شما سراغ میگیرند نشانه درک آنها از ارزش و بهای هنر و البته شماست. مسئولان انجمن موسیقی شهرتان و اداره ارشاد خراسان جنوبی چقدر جویای حال و احوال شما هستند و به لحاظ مالی چقدر حمایتتان میکنند؟
نه سراغی میگیرند و نه حمایتی میکنند. اصلا به هیچ وجه. هرچه هست در حد حرف و به به و چه چه است. ما هم زمانی این رفتارها و بیتوجهیها را میبینیم، قدمی برای نزدیک شدن به آنها برنمیداریم. البته باید جانب انصاف را نگه داشت؛ لذا باید بگویم در همین دوران کرونا اداره ارشاد کارتی به ما داد و اگر اشتباه نکنم دوبار مبلغی حدود یک و نیم میلیون تومان به آن واریز کرد.
به جز موسیقی شغل دیگری دارید؟
قبلا کشاورزی و دانهکاری داشتیم که حال شغلی کاملا کساد است. به هرحال خشکسالی و مسائل دیگری بوده که باعث این کسادی شده. الان شغل من موسیقی است و اینکه این راه را انتخاب کردهام مجبوری است و به انتخاب خودم نبوده؛ چون هیچ عاید مالی ندارد و باید بگویم اوضاع معیشتیام صفر است. واقعیت این است که هنر والای موسیقی در کنار یک کار دیگر میتواند شغل محسوب شود که البته سودی هم ندارد. موسیقی الان به شغل اصلی من تبدیل شده! آموزشگاهی ندارم اما در آموزشگاهها تدریس میکنم. خدا را شاکرم که شاگردان زیادی دارم.
شما در چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی که امسال هم در کرمان برگزار شد، حضور داشتید. سال آینده هم در جشنواره شرکت میکنید؟
خیر. نه به دلیل برخی اتفاقاتی که رخ داد ازجمله خستگی ناشی از طولانی بودن راه، این کار برایم دشوار است و بهتر میدانم که نیایم.