خبرگزاری کار ایران

محسن خان‌جهانی مطرح کرد؛

مرکز گسترش چندین ماه است که تعطیل شده/ کاش اول مدیر می‌شدیم بعد مستندساز/ آقای خزایی تکلیف سینماحقیقت را قبل از جشنواره روشن کن!

مرکز گسترش چندین ماه است که تعطیل شده/ کاش اول مدیر می‌شدیم بعد مستندساز/ آقای خزایی تکلیف سینماحقیقت را قبل از جشنواره روشن کن!
کد خبر : ۱۱۵۹۳۶۱

کارگردان مستند «بر سر خاک» معتقد است سیاست‌های غلط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، موجب شده تا دو فیلم آماده‌اش را تحویل جشنواره بین‌الملی سینماحقیقت ندهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها مستند «بر سر خاک» به کارگردانی محسن خان‌جهانی اکران آنلاین خود را آغاز کرده است. این مستند سال گذشته، در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت حضور داشت و توانست جایزه ویژه هیات داوران را کسب کند. خان‌جهانی از آن دسته مستندسازانی است که حضور فعالی در هر دوره از جشنواره سینما حقیقت دارد و به دلیل نزدیکی به افتتاحیه این رویداد هنری و اکران مستندش، با او گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

مرکز گسترش چندین ماه است که تعطیل شده/ کاش اول مدیر می‌شدیم بعد مستندساز/ آقای خزایی تکلیف سینماحقیقت را قبل از جشنواره روشن کن!

کارگردان مستند «بر سر خاک» معتقد است سیاست‌های غلط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، موجب شده تا دو فیلم آماده‌اش را تحویل جشنواره بین‌الملی سینماحقیقت ندهد. 

در مستند «بر سر خاک» به سمت مسئله‌ای در زندگی روزمره رفتید که شاید کسی به آن فکر نکند اما دغدغه‌ای جهانی است. چه زمانی به این ایده رسیدید و احساس کردید باید در سطح عموم مطرح شود؟ 

سال ۹۶ پیش خبرهایی در مطبوعات و شبکه‌های اجتماعی منتشر که خاک ایران را به کشورهای عربی برای گسترش جزیره‌های حاشیه خلیج فارس می‌فروشند. همان زمان برای من سوال ایجاد شد و به دنبال این موضوع رفتم. تحقیق کردم و متوجه شدم که اصل خبر اشتباه است و موضوع فروش خاکی است که مواد معدنی دارد. در واقع منشا اصلی همان بحث خام فروشی بود که مواد معدنی را به صورت خام به کشورهای دیگر می‌دادند و در نهایت خودمان با هزینه گزاف چند برابری دوباره همان‌ها را می‌خریدیم. همین موضوع باعث شد تا در جست‌وجوهای خودم به یکی از مهمترین مسائل مرتبط با محیط زیست که فرسایش خاک است برسم. کم‌کم که جلوتر رفتم، پی بردم با مجوزهایی که در دهه اخیر برای کندن چاه‌های آب در زمین‌ها می‌دهند چه بلایی سر خاک می‌آید. ابعاد این موضوع به حدی برای روشن شد که پی بردم چه فاجعه ناخواسته و ندانسته‌ای در حال وقوع است. در حال حاضر اوضاع طوری شده که هرکس زمینی دارد، برای خودش یک چاه هم می‌زند و در نگاه خودش یک کار ساده انجام داده اما تبعات هولناک آن تا سال‌های بعد گریبان نسل جدید را خواهد گرفت.

چقدر طول کشید تا ایده را عملی کنید؟ 

در همان سال تحقیقات را گسترده‌تر و میدانی کردم و به سراغ سازمان نقشه‌برداری، آب و خاک رفتم. مدت‌ها در کنفرانس‌های تخصصی زیست محیطی با حضور اساتید برجسته این حوزه شرکت کردم و از این طریق با صاحب نظران این عرصه آشنا شدم. آن‌ها تجربه‌هایشان را در اختیار من گذاشتند برای مثال مسئله «فرونشست» را کامل به من توضیح دادند که چه آسیب‌هایی می‌زند و چطور به وجود می‌آید. در ادامه هرچه کار را جلوتر می‌بردیم خیلی از همین محققان و اساتید با معرفی افرادی که سال‌ها در این بحث پژوهش کرده بودند را به من معرفی کردند و باعث شد تا این بحث در مستند به صورت علمی و عمیق ریشه‌یابی شود.

این فرونشست‌ها برای کشور چه آسیب‌هایی به بار می‌آورد؟ 

این روزها می‌بینیم که زاینده‌رود دچار همین معضل شده است. روی تابلوی اعتراضات مردم اصفهان نوشته شده «ما را از فرونشست نجات دهید». همه این‌ها به دلیل بی‌برنامه بودن است و باید به شکل عمومی این مسائل را آموزش داد. اگر در سال‌های گذشته برای این کار مسکن‌های زودگذر تجویز نمی‌شد و مردم را از خطرات فرونشست زمین در اثر استفاده و هدر رفت آب آگاه می‌کردیم امروز با معضل به این بزرگی مواجه نبودیم. اما متاسفانه هر مدیری که پشت میز ریاست نشست به طول عمر مدیریتی خود نگاه کرد و اندازه همان زمان برنامه ریزی کرد و آینده برایش کمترین اهمیت را داشت. ببینید امروز چه موج عجیبی از ساخت و ساز در جنگل‌ها و مناطق خوش آب و هوا ایجاد شده است. درخت‌ها را قطع می‌کنند تا خوش‌نشین‌ها ویلا بسازند و اینگونه می‌شود که خاک توان نگه داشتن آب را ندارد و سیل به راه می‌افتد. زمانی این موضوع برایمان به طور جدی مطرح می‌شود که سال‌ها دست روی دست گذاشته‌ایم و مسئله به بحران تبدیل شده است.

مستند «بر سرخاک» را در سازمان‌هایی مرتبط با محیط زیست که درباره مسائلی مانند خاک تصمیم‌گیری می‌شود، نمایش داده‌اید؟ 

نخستین نمایش «بر سر خاک» سال گذشته در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت بود. پس از آن هم به دلیل همه‌گیری کرونا اکرانی نداشت. محمد حمیدی مقدم (مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) چند ماه پیش برای مستند «بر سر خاک» رونمایی گذاشت و خبررسانی کردند اما درست ۴ ماه بعد آن را اکران کردند. بروید ببینید کجای سینمای حرفه‌ای فیلمی را ۴ ماه پیش رونمایی می‌کنند و سر و صدا می‌کنند که ببینید ما چه کردیم و چه ساختیم بعد اکران آن را ۴ ماه بعد انجام می‌دهند.

تصمیمی برای اکران در خارج از کشور دارید؟ 

مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی صاحب اثر است. اگر دست من بود می‌توانستم این مستند را در کنفرانس محیط زیست «گلاسکو» نمایش دهم. به عقیده من، ما مستندسازان اشتباه کردیم! اول باید مدیر می‌شدیم تا پولدار شویم بعد با آن پول‌ها مستند می‌ساختیم. سرگذشت برخی مدیران را در سال‌های گذشته ببینید که امروز ردای تهیه‌کننده و فیلمساز را بر تن کرده‌اند.

امسال فیلمی در جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت دارید؟ 

من فیلمسازی هستم که در بعضی دوره‌های جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، دو فیلم داشتم؛ مانند دوره‌های سوم، ششم، نهم و چهاردهم. ۱۳ دوره را در این ۱۵ دوره جشنواره حضور داشتم. امسال هم دو فیلم آماده دارم اما تحویل جشنواره ندادم؛ در نبود صلاحیت میان مدیران مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و تا زمانی که آنها تصمیم‌گیر هستند، فیلم‌هایم را تحویل جشنواره نمی‌دهم. اعتقاد من این است از زمان مدیریت جدید این مرکز، فیلمسازان مستند زجر کشیده‌اند. این مدیران می‌آیند و می‌روند و با تصمیمات و کارهایشان باعث می‌شوند در یک دوره همه چیز نابود شود.

مدیران مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چه کم‌کاری‌هایی را انجام داده‌ند؟ 

چه بخواهیم و چه نخواهیم، جشنواره حقیقت زیر پرچم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار می‌شود و حتی ۹۰ درصد فیلم‌های جشنواره، تولیدات این مرکز است. باید پرسید آقای محترمی که در طول یک سال و نیم آمدی، چند فیلم تولید کردی که پس از اتمام دوره‌ات بگویی این اثرها تولیدات من است؟ چه‌بسا که ایشان نمی‌توانند بگویند مستند «بر سر خاک» از تولیدات زمان من است و تنها شانس من بوده که مستندم در زمان ایشان نمایش داده شود. مدیریت جدید از زمانی که روی کار آمده است حتی نتوانستند یک هیات فیلمنامه یا مستند را تشکیل دهند. 

طی این مدت، همکاری جدیدی هم با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی داشتید؟ 

در سال جاری، یکی از مهم‌ترین رویدادهای مهم سیاسی کشور، یعنی انتخابات رئیس جمهور را داشتیم و من تلاش‌های بسیاری برای ساخت مستندی در این زمینه کردم. به هر حال بخشی از تاریخ ماست و آیندگان به این اسناد رجوع می‌کنند. به عنوان یک مستندساز به این مرکز مراجعه کردم و ایده‌ام را توضیح دادم. آن‌ها مدام من را دست به سر کردند و گفتند که در هیات مرکز بررسی می‌شود. تا اینکه فردای روزی که قرار بود انتخابات برگزار شود با من تماس گرفتند که «ببخشید ما درگیر بودیم؛ هنوز هم می‌خواهی مستندت را بسازی؟». درست در جایی که برای ساخت مستند نیاز به هزینه داشتم، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حمایتی از من نکرد و مدیر این مجموعه به من گفت «تو هر جا بروی اجازه می‎دهند فیلم بسازی؛ مرکز برای کسانی است که تازه می‌خواهند تاتی کنند و قرار است رشد کنند!» چه کسی گفته این مرکز برای چنین افرادی است؟ تا زمانی که سینمای مستند و تجربی در ایران وجود دارد، این مرکز وظیفه دارد که از فیلمسازان حمایت کند. کجای جهان وقتی یک طرح قابل قبول را به یک مرکز حمایتی ارائه می‌دهید با نگاه بیزنسی جواب شما را می‌دهند که برو تو الان می‌توانی بیرون هم پول بیاری و فیلم بسازی؟

مدتی است که اغلب مدیران کمبود بودجه را فریاد می‌زنند. این مسئله را در چنین شرایطی دخیل نمی‌دانید؟ 

در آن زمان ۳۰ درصد «راش» از کار انتخابات را گرفته بودم و موقعیت بسیار مناسبی بود؛ اما مرکز حتی یک نامه در زمان انتخابات را از من دریغ کرد تا تحویل وزارت کشور بدهم. وقتی می‌خواستم در وزارت کشور از روند انتخابات گزارش بگیرم نیاز داشتم تا یک مجوز بگیرم، به هرحال وزارت کشور بر اساس مقررات از من نامه می‌خواست؛ اما مرکز گسترش با آن مدیریت فرسوده تازه یک روز مانده به انتخابات گفت در چه حالی؟! موضوع کمبود بودجه بهانه‌ای است تا از زیر مسئولیت شانه خالی کنند و بحث ناتوانی در مدیریت بودجه است. کمااینکه همه ما به اینکه کشور در موقعیت کمبود بودجه قرار دارد، واقف هستیم اما این کمبودی به قدری نیست که ما نتوانیم کاری کنیم. مستندسازان همیشه با بودجه اندک و کمترین امکانات مستندشان را ساخته‌اند و دم نزدند. من وقتی مرکز یک عددی را به عنوان بودجه به من می‌دهد خودم از هرجایی شده پول بیشتری تهیه می‌کنم تا کار با کیفیت‌تری بسازم.

از نظر شما سیستم اداری در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مشکل دارد؟ 

اتفاقا سیستم اداری مرکز بسیار خوب است و تمام کارمندان سال‌هاست که کار می‌کنند. همه مشکلات به شخص مدیر و سیستم مدیریت بازمی‌گردد. از نظر من اگر کار را به کارمندان بسپاریم، بهتر عمل می‌کنند. کاری ندارد که برای یک بار هم شده مدیر جشنواره را بردارند، بعد جشنواره که بدون مدیر برگزار شد، می‌بینید که آب از آب تکان نخواهد خورد شاید بهتر هم پیش برود! مدیر بیشتر نقش یک نظردهنده دارد که فقط می‌گوید این هم باشد بهتر است!

به موضوع جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت برگردیم. نقدی که در سال پیش، دوره چهارهم، زیاد شنیده می‌شد این بود که در این جشنواره همه چیز از پیش تعیین شده و براساس کیفیت مستندها، جایزه‌ها اهدا نمی‌شوند. این دیدگاه را قبول دارید؟ 

زمانی که فیلمسازی، فرم جشنواره‌ای را پر می‌کند، قبول کرده تا به هر اتفاقی که در جشنواره بی‌افتد، احترام بگذارد و اینکه سلیقه هیات داوران چه بوده دیگر ارتباطی به او ندارد. هرجای دنیا که برویم همین مسئله مطرح است و اگر به فستیوال‌های مهم دنیا هم نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم که بالاخره از جایی فرمان می‌گیرند. در تمام ۱۳ دوره‌ای که در جشنواره سینماحقیقت حضور داشتم، تنها ۳ دوره جایزه گرفتم و هیچ‌گاه از این شاکی نبودم که چرا فیلم من انتخاب نشده است یا به من جایزه ندادید. به عقیده من شخصی مانند مدیر و دبیر در انتخاب‌ها و جشنواره دخیل نیست. برای مثال آقای حمیدی‌مقدم (دبیر چهاردهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت) در این دوره چه کار خاصی انجام دادند که مدیران قبلی نکرده‌اند؟ واقعا جشنواره چه رویکرد و عملکرد ویژه‌ای از خود نشان داد؟

در دوره چهاردهم کلاس‌های آنلاینی در جشنواره برگزار شد که خیلی از افرادی که امکان حضور نداشتند، توانستند در آن شرکت کنند. این موضوع را دستاورد نمی‌دانید؟ 

خیر، این کلاس‌های آنلاین روشی بود که کرونا ناگزیر در دنیا به‌ وجود آورد. اگر سال گذشته از برگزارکنندگان جشنواره می‌پرسیدیم که هزینه‌ها چه مقدار شد؟ حداقل ۵ میلیارد تومان را می‌گفتند که می‌شد به جای این ریخت و پاش‌ها، فیلم تولید کنند. هیچ‌کدام از مدیران سازمان سینمایی حتی محمد خزاعی (دبیر فعلی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری) هم نمی‌تواند مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را قبل از برگزاری جشنواره سینماحقیقت برکنار کند؛ چراکه اگر این کار را انجام دهند گویی بدعت است. اما به نظر من این کار اشتباه است چون هر لحظه جلوی ضرر را بگریم سود است. در این چندماه اخیر فیملسازان بسیاری به مرکز مراجعه کردند اما آن‌ها گفتند که تا پایان جشنواره کاری نمی‌توانیم بکنیم و تکلیف باید روشن شود. عملا مرکز گسترش چند ماهی می‌شد که تعطیل شده و هیچ مستندسازی نمی‌تواند کار کند مگر اینکه بودجه خصوصی یا سرمایه‌گذار خارجی پیدا کند. آقای محمد خزاعی چرا منتظرید تا پس از جشنواره؟ بیایید و قبل از برگزاری جشنواره سینماحقیقت تکلیف را روشن کنید تا تکلیف مستندسازان روشن شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز