خبرگزاری کار ایران

در میزگرد سینمای کوتاه مطرح شد؛

هنرجویان انجمن سینمای جوان توقع دریافت سوبسید فیلمسازی دارند/ بودجه انجمن به اشتباه مدیریت می‌شود/ سازوکارهای تولید در سینمای کوتاه فرسوده است/ در انتخاب فیلم برای جشنواره فیلم کوتاه باید سختگیر بود

هنرجویان انجمن سینمای جوان توقع دریافت سوبسید فیلمسازی دارند/ بودجه انجمن به اشتباه مدیریت می‌شود/ سازوکارهای تولید در سینمای کوتاه فرسوده است/ در انتخاب فیلم برای جشنواره فیلم کوتاه باید سختگیر بود
کد خبر : ۱۱۴۷۲۷۹

حیات سینمای کوتاه و تولید فیلم در این حوزه در سال‌های اخیر با مشکلات فراوانی روبرو شده است که به بهانه برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به سراغ آن‌ها رفته‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران از ۲۷ مهرماه در پردیس سینمایی ایران مال در حال برگزاری است. در این دوره در مجموع ۱۷۷۵ فیلم کوتاه در چهاربخش داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن شرکت کرده‌اند. هرساله همزمان با برگزاری این جشنواره، اهالی سینمای کوتاه با حضور در میان اهالی رسانه به بیان دغدغه‌ها و مشکلات این حوزه می‌پردازند. در سال‌های اخیر به دلیل تورم ناشی از شرایط اقتصادی ساخت فیلم کوتاه نیز بسیار سخت و پرهزینه شده است. به همین دلیل بسیاری از تولیدات نیز با بودجه‌های دولتی و کمک دفاتر استانی انجمن سینمای جوان تولید می‌شوند. به همین منظور در حاشیه برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به سراغ اهالی سینمای کوتاه رفتیم و درباره تولید در سینمای کوتاه به بحث نشستیم. در این میزگرد با مسعود امیری تیرانی، نیما عباسپور، آرش رصافی و هادی علی‌پناه (کارگردانان و اهالی با سابقه سینمای کوتاه) به بیان مشکلات و معضلات حال حاضر این حوزه پرداخته‌ایم:

در شرایطی قرار داریم که هزینه ساخت فیلم کوتاه نسبت به یکی دو سال پیش سه الی چهار برابر شده و فیلمسازان با مشکل هزینه ساخت روبه رو هستند و از طرفی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار به راحتی وارد عرصه فیلم کوتاه نمی‌شوند، به دلیل‌عدم امکانات و بودجه لازم نمی‌توان به انجمن امیدوار بود. اگر خودتان برای شروع کار در چنین شرایطی قرار می‌گرفتید، چه می‌کردید؟ آیا برای افرادی که در این شرایط قرار دارند و ایده‌های خوبی دارند، پیشنهادی به نظرتان می‌رسد؟

عباسپور: ممکن است هزینه‌ها بیشتر به نظر بیاید، اما به همان میزان درآمد افراد هم افزایش پیدا کرده است. زمان ما حقوق یک نفر ۶۰۰.۷۰۰ هزار تومان بود و الان نزدیک به ۳ ۴ میلیون است. به نظرم مشکلات متعلق به بازه خاصی از زمان نیست، بلکه از همان روز ابتدایی که هر فیلمسازی شروع به ساخت فیلم کوتاه می‌کند، مشکلات وجود دارند. خاطرم است آقای رصافی یک بار می‌گفتند برای ساخت فیلم‌شان و گرفتن یک پلان مجبور شدند کاپشن‌شان را بفروشند. واقعا مسائل این چنینی وجود داشت. من حتی ماه‌ها پول توجیبی و دستمزد کارهایی را که این طرف و آن طرف انجام می‌دادم، جمع می‌کردم تا فیلم بسازم. چون آن زمان از طرف کسی حمایت نمی‌شدیم و اگر حمایتی وجود داشت، مبالغ به قدری ناچیز بودند که بودجه لازم هم فراهم نمی‌شد. درنتیجه این مشکل مادامی که وزارت ارشاد بودجه قابل توجهی به انجمن سینمای جوانان ایران و مراکز متولی فیلم کوتاه برای تولید فیلم ندهد، وجود خواهد داشت.

اما وزارت ارشاد هیچوقت نمی‌تواند چنین بودجه‌ای را اختصاص بدهد؟!

عباسپور: به هرحال مادامی که این اتفاق نیفتد و برگشت سرمایه‌ای هم برای سرمایه‌گذار فیلم کوتاه وجود نداشته باشد، تلویزیون فیلم کوتاه پخش نکند و فیلم‌های کوتاه از طریق صداوسیما خریداری نشوند، مشکلات همیشه وجود خواهند داشت.

آیا هیچ راهکاری ندارد؟

امینی: نمی‌توان گفت راهکار ندارد. ببینید، ما مدام می‌گوییم اگر سازمان سینمایی پول بدهد و انتظار داریم که تخصیص بودجه افزایش داشته باشد. اگرچه سازمان سینمایی موظف است شرایط و امکان تولید در کشور را برای حوزه فیلم کوتاه مهیا کند و این حوزه واقعا نیازمند حمایت است، اما ما تنها راجع به یک مرجع حرف می‌زنیم؟ به نظرم ما در حوزه دیجیتال تنها به امکان نمایش فیلم یا دوربین خوب بسنده می‌کنیم؛ فکر نمی‌کنیم که چرا این فشار وجود ندارد که فیلم ساز، سازمان و باقی نهادها ملزم باشند امکاناتی برای تامین بودجه فیلم کوتاه ایجاد کنند؟! چرا از طریق امکان‌های موجود عمل نمی‌کنیم؟ مثال چرا بانک‌ها و صنایع رغبتی به سرمایه‌گذاری ندارند؟ چرا هیچ فشاری وجود ندارد که فیلم‌های بلند درصدی از درآمد خود را به فیلم کوتاه اختصاص دهند؟ ما در این رابطه نگاهی یکسویه داریم و طبیعی است که با پاسخی روشن هم روبه‌رو می‌شویم؛ نهایتا میگویند بودجه مشخص است و هر سال هم تولید در حال افزایش است. در این شرایط عمال کار به جایی نخواهد رسید، زیرا تعداد فیلمسازان هم ۱۰ برابر شده است. درنتیجه می‌توان گفت ما در چرخه‌ای بسته قرار گرفته‌ایم که بیرون آمدن از آن سخت است. البته در بعضی از بخش‌ها فیلمسازها توانسته‌اند از این چرخه بیرون بروند، مثال به امکان نمایش بیرون از کشور، بودجه و تلویزیون خارجی فکر کنند. این امکان برایشان فراهم شده است، اما اینکه فشاری روی نهادها به وجود بیاید، تلویزیون، کانون پرورش فکری و دیگران باید به فکر انجام کاری باشند که روند را رو به بهبود ببرد.

عباسپور: باید به دنبال راهی بود که سرمایه برگردد و در این صورت سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری مجاب خواهد شد.

امینی: بنده معتقد نیستم که در فیلم کوتاه باید برگشت سرمایه اتفاق بیفتد.

عباسپور: به هرحال سرمایه‌گذار پولی را می‌آورد که باید نسبت به آن حمایت‌های منطقی وجود داشته باشد. سرمایه‌گذاری ما به ازای داد و ستد نیست، سرمایه‌گذاران نمی‌توانند انتظار داشته باشند مانند فیلم‌های کمدی در ازای پرداخت n تومان x+nرا یک سال بعد دریافت کنند. به نظرم باید بدانند سرمایه‌گذاری را روی بخشی از جوانان کشور، زبان سینما و حوزه‌های فرهنگی انجام می‌دهند که نتیجه‌اش ۱۰ سال بعد مشخص خواهد شد. در این صورت بخش عمده‌ای از مشکلاتمان را به شکل کامل رفع می‌کنیم. در این صورت حتما برایشان مزیت نسبی بزرگتری فراهم خواهیم کرد. اینکه بانک‌ها یا دیگر نهادها نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشند، نیاز به مدیریت کلانتر دارد. آن‌ها باید توجیه شوند که سرمایه‌گذاری در حوزه فیلم کوتاه داد و ستد نیست.

عباسپور: بله اما صحبت شما در رابطه با مجموعه و نهادهاست، منظور بنده افراد و تهیه‌کنندگان خصوصی هستند. طبیعی است که وقتی برای آن‌ها بازدهی وجود نداشته باشد، رغبتی برای سرمایه‌گذاری نخواهند داشت. اما در شکل سازمانی صحبت شما درست است.

رصافی: نمی‌توان از بخش خصوصی انتظارات زیادی داشت، اما این تجربه‌ای است که در دنیا وجود دارد و ما باید ببینیم کشورهایی که در زمینه فیلم کوتاه پیشرفت داشته و فیلم‌های قابل توجه تولید کرده‌اند، عملکردشان چگونه است. یک بررسی کلی روی آن کشورها می‌تواند به پیشبرد این موضوع کمک کند. در بعضی از کشورهایی که به این مرحله رسیده‌اند، بابت فیلم کوتاه سوبسید پرداخت می‌شود که این سوبسید از طریق مالیات، کارخانه‌ها و بخش‌های مختلف تامین شده و به فیلم کوتاه تزریق می‌شود. تامین منابع از چنین مسیری برگرفته از یک باور است، به نظرم اگر این باور در مدیران فرهنگی ما هم وجود داشته باشد، شاهد این اتفاق خواهیم بود. باید باور کنیم که این کار سرمایه‌گذاری بلندمدت است و نمی‌توان در مقابل هزینه‌ای که صرف ساخت یک فیلم می‌شود، انتظار بازگشت سرمایه را داشت. مسلما چنین اتفاقی به سرعت رخ نخواهد داد، اما اگر به فیلم کوتاه و سرمایه‌گذاری در این عرصه باور داشته باشیم، به اشکال مختلف می‌توان تمام محل‌هایی را که در این حوزه کمک کننده هستند، درگیر کرد، کهِ نهایتا منجر به اتفاقات خوبی خواهد شد. در سینمای ملی ایران سرمایه‌گذاری بلندمدت منجر به تحولی عظیم و ریشه‌دار خواهد شد که می‌تواند سینمای ما را از این عرصه تکراری، خموده و بدون جذابیت نجات دهد و تبدیل به سینمایی دگرگون کند. بسیاری از فیلمسازان بلند ما که از عرصه فیلم کوتاه وارد شدند، اغلب فیلمسازان متفاوتی بودند که در این عرصه تجربه‌گرایی لازم را انجام دادند. فیلم کوتاه می‌تواند با ارائه پیشنهاد، ساختار جدید و تجربه‌گرایی تاثیرات و مخاطبان متفاوتی ایجاد کند. بهتر است این عرصه روش‌های معمولی سینمای بلند را دنبال نکند و مسیر حرکتی متفاوتی داشته باشد. البته سرمایه‌گذاری در این حوزه هم نیازمند جسارت است. باید بدانید در این جا کاری انجام می‌شود که نتیجه‌اش را نمی‌توان به طور مشخص در همان لحظه دریافت کرد، اما اگر این جسارت وجود داشته باشد، طبیعتا اتفاقاتی بسیار مثبت و تاثیرگذار رخ خواهد داد. بنابراین مدیران فرهنگی و سازمان سینمایی کشور باید به این باور برسند که فیلم کوتاه تاثیرگذاری فراوانی دارد، البته بخشی از ماجرا هم به فیلمسازان مرتبط است. تصور تمام فیلمسازان جوان این است که باید وارد عرصه فیلم بلند شوند و طبیعتا همان روشی را دنبال خواهند کرد که در فیلم بلند به دنبال آن هستند. هزینه‌هایی برای فیلم کوتاه انجام می‌شود که خیلی هم ضروری نیستند. شاید لازم نیست فیلم با همان تعداد عوامل یک کار بلند سینمایی و با همان استراتژی پیش برود. به نظرم باید شیوه برخورد فیلمسازان در تولید فیلم کوتاه هم متفاوت باشد و به سمت تولیدات کم‌هزینه بروند. البته در این جا هدف پایین آمدن کیفیت نیست، بلکه بحث مولف بودن این سینما مطرح است. به نظر می‌رسد این وظیفه به عهده فیلمسازان است و باید به آن سمت حرکت کنند.

علی پناه: در کشورهای خارجی به ندرت افرادی دیده می‌شوند که کمپانی شخصی داشته باشند و فیلم کوتاه را دنبال کنند. اگر هم این کار را انجام دهند، معمولا تهیه‌کننده هستند، یا در راستای یک سری اهداف بلندمدت، گرفتن بودجه و پیشبرد پروژه‌هایشان فیلم کوتاه را تهیه‌کنندگی می‌کنند. فیلم‌های کوتاه در انگلیس، فرانسه و دانمارک سیستماتیک‌ترین حالت تولید فیلم کوتاه را دارند که معموال جوایز found دارند و هزینه فیلم‌سازی از این طریق تامین می‌شود. البته تعداد محدودی از فیلم‌ها این جوایز را دریافت می‌کنند. برخی هم از طریق دانشگاه‌ها یا ارگان‌های دولتی تامین می‌شوند. مثال در دانمارک یک انجمن فیلم کوتاه وجود دارد که چنین کارهایی را انجام می‌دهد. البته صحبت بنده چیز دیگری است؛ وقتی تمام فیلم‌هایی را که در طول سال ساخته می‌شود می‌بینید، عمدتا به این نتیجه می‌رسید که چرا تمام این افراد که بخش مهمی از سرمایه‌شان از بودجه و سوبسید دولتی تامین می‌شود، باید بتوانند فیلم بسازند؟! حتی اگر حضور سرمایه‌گذار شخصی و فیلم ساز پررنگ باشد، اما باز سهم سوبسید دولتی بسیار بالاست و هنگامی که حجم انبوهی فیلم دیده می‌شود، به این نتیجه می‌رسید که مسیر به درستی طی نشده است. در صورتی که در دانمارک، فرانسه یا انگلیس تعداد تولید فیلم‌ها بسیار کمتر است، اما برای رسیدن به مرحله فیلمسازی سدهای عجیب و غریبی وجود دارد که فیلمساز به واسطه آن‌ها خودش را به معنای واقعی اثبات می‌کند. از بین هزار نفر هر سال تنها پنج نفر found بی‌ینال را دریافت می‌کنند اما ما هر روز در این رابطه با بچه‌ها درگیر هستیم. تمام افرادی که دوره آموزش انجمن را گذرانده‌اند، تصور می‌کنند که انجمن باید بودجه‌ای را برای ساخت فیلم به آن‌ها اختصاص دهد، یا حتی هر کس جایزه فیلمنامه‌نویسی را در جشنواره دریافت کرده، فکر می‌کند فیلمنامه‌اش بسیار عالی و بدون نقص است، حتی آن را برای خودش به عنوان رزومه حساب می‌کند. ولی وقتی با رزومه برخی فیلمسازان در جشنواره‌های معمول خارجی فیلم کوتاه روبه‌رو می‌شویم، می‌فهمیم که این فرد استعداد مشخصی دارد و اگر هم کم سن و سال است، اتفاق عجیبی در او رخ داده که توانسته اینطور جلو بیاید و فیلم بسازد. به عنوان مثال فیلم کوتاه «یک شب آرام» ساخته یک فیلمساز ۲۵ساله است که تاکنون سه بار در جشنواره کن فیلم داشته، یکی دو بار هم از جاهای مختلف موفق به دریافت جایزه شده است. مشخص است که در وجود او استعدادی نهفته است، یا اینکه پس از طی پروسه‌ای طولانی و مشقت برانگیز به مرحله کنونی رسیده است. اما وقتی از طرف انجمن این روحیه ایجاد می‌شود که همه حق ساختن فیلم را دارند و انجمن موظف به حمایت از آن‌هاست، آن وقت هر فرد با هر رزومه و توانایی‌ای متوقع است و بدیهی است که پس از مدتی انجمن مجددا با فشار روبه رو می‌شود و مجبور است تقسیم پول به قسمت‌های خردتر را فدای کیفیت کند تا پول به افراد بیشتری برسد، اما خروجی رضایت‌بخش نیست. اگر به تعداد تولیدات انجمن دقت کنید، متوجه خواهید شد امسال نزدیک به ۱۷۰۰ فیلم برای جشنواره در انجمن ثبت‌نام کردند، اما نزدیک به ۲۰۰ تولید پذیرفته شد، در صورتی که تمام آن تولیدات بودجه گرفته‌اند.

رصافی: انجمن سینمای جوانان ایران ساز و کاری دارد که تقریبا در هیچ جای دنیا به این شکل وجود ندارد. موضوع بی‌نقص بودن، ایده‌آل بودن یا خوب بودن آن نیست، موضوع این است که در دنیا مشابهی ندارد. در این سازمان وظیفه‌ای تحت عنوان کشف استعداد برای سینمای جوان تعریف شده، که کاری به درست و غلط بودن آن ندارم. یعنی ابتدا آموزش‌هایی داده می‌شود و سپس سعی می‌کنند از بین افراد آموزش دیده آن‌هایی را که استعداد دارند، کشف کنند. مسئله‌ای که کمتر در دنیا دیده می‌شود. طبیعی است که الان با وجود تعداد زیاد متقاضی و علاقه‌مند، این سازوکار دچار مشکلات اجرایی شده و الان تمام افرادی که در سینمای جوان آموزش می‌بینند، خودشان را مستعد می‌دانند و همگی توقع دارند انجمن از آن‌ها حمایت کند، اما مسلم است که چنین اتفاقی نمی‌افتد. به نظرم این دو باید از هم تفکیک شوند، به این معنا که تولید حرفه‌ای انجمن سینمای جوانان ایران باید مختص کسانی باشد که توانایی تولید فیلم کوتاه حرفه‌ای دارند و بچه‌ها باید آگاه باشند که قسمت تعریف شده کشف استعداد و آموزش بنا بر تعریفی که در اساسنامه وجود دارد، فعالیت خودش را انجام می‌دهد. به این ترتیب، تولید مختص تمام علاقه‌مندان نیست، بلکه به کسانی اختصاص پیدا می‌کند که توانایی تولید فیلم کوتاه حرفه‌ای را داشته باشند، و طبیعی است که با بودجه و شرایط موجود ممکن است بسیاری از متقاضیان موفق به دریافت بودجه نشوند.

علی‌پناه: روندی که در کشور دانمارک پیش می‌رود و به نظرم حالت ایده‌آل و مناسبی است، این است که مثال سالی ۱۰ فیلم کوتاه و دو فیلم بلند ساخته می‌شود که تقریبا در همه جشنواره‌ها هم شرکت می‌کنند، بنابراین کیفیت را در اولویت قرار داده‌اند. درست است که کشور کم جمعیتی هستند، اما وقتی خروجی کارشان را می‌بینید، متوجه خواهید شد که آن‌ها خودشان را قانع کرده‌اند که در ازای تولید کمتر، کیفیت را بالا ببرند و نهایتا تمام تولیداتشان به سمت پروسه عملی تولید نهایی برود. این پتانسیل سبب شده سینمای دانمارک با همین تعداد معدود، همیشه و در هر جشنواره‌ای یک فیلم بلند عالی و دو فیلم کوتاه درجه یک داشته باشد. تقریبا همه جا هستند و جایزه می‌گیرند. حتی فکر می‌کنم یکی دو بار فیلم‌های کوتاه‌شان موفق به دریافت اسکار شده باشد.

آیا موافقید انجمن در پرداخت بودجه، بررسی فیلمنامه و اجازه فیلمسازی سختگیرتر شود تا حداقل با افراد متوقع کمتری روبه رو باشیم؟

عباسپور: بحث سختگیری نیست، بحث اساسنامه و هدفی است که برای انجمن تعریف شده و باید تغییر کند. ۳۰ و خرده‌ای سال پیش تعریف شده که باید استعدادیابی شود، آن زمان تازه انقلاب شده بود و بسیاری از فیلمسازان قبل از انقلاب کار نمی‌کردند و باید برای سینمای ایران فیلمساز تربیت می‌شد. چون قرار بود سینمای جدید ایران فیلمسازان خودش را داشته باشد. طبیعتا این هدف می‌توانست در آن زمان تعریف شود، اما الان که فیلمسازها زیاد شدند، این هدف باید تغییر کند و سینمای جوان قبل از هر چیز به هنرجو بگوید که قرار نیست شما فیلمساز حرفه‌ای شوید. این فرهنگ‌سازی باید اتفاق بیفتد و به آن‌ها بگویند می‌توانید هر شغل دیگری داشته باشید، اما فیلم هم بسازید و لذت فیلمسازی را در کنار حرفه دیگر تجربه کنید. این نگاه باید تغییر کند، یعنی کسی که به سینمای جوان یا یک آموزشگاه سینمایی می‌رود و دوره‌هایی را می‌گذراند، باید بفهمد که قرار نیست فیلمساز حرفه‌ای شود، می‌تواند هر شغل دیگری داشته باشد و در کنارش فیلمش را هم برای تجربه لذت فیلمسازی بسازد. منظورم این است که بودجه بیشتر به تعداد کمتری که برگزیده هستند، بدهند.

عباس پور: این در صورتی است که هدفی که برای انجمن تعریف شده، تغییر کند.

امینی: به نظرم این شکل طراحی برای تولید انجمن که ما یک مقدار پول داریم و آن را چه کار کنیم، اساسا اشتباه است. اینکه فکر کنیم پول داریم، بعد سخت بگیریم و بودجه را به یک نفر بدهیم، یا مثال آسان بگیریم و پول را به ۱۰ نفر بدهیم که استراتژی نیست، نکته این است که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که با نابه سامانی مدیریتی روبه رو هستیم که یک بخش از آسیب آن در شکل و روش تولید فیلم نمایان می‌شود؛ هم در تولید صنعتی این آشفتگی و آشوب وجود دارد، هم در تولید فیلم بلند و هم در تولید فیلم کوتاه. در تولید فیلم بلند هم‌ساله تعدادی فیلم ساخته می‌شود که به جای اینکه کارگردانانش فیلمساز باشند، سفارش‌پذیر و حلال مشکلات اجتماعی هستند. در صورتی که در هیچ کجای دنیا این همه مصلح اجتماعی وجود ندارد که همه‌شان هم می‌خواهند فیلم بسازند. به همین تولید فیلم‌های بلند سال گذشته نگاه کنید. چند فیلم از آن‌ها مطابق مفهوم ذات سینماست؟ فکر نمی‌کنم بیشتر از چهار، پنج فیلم بشود، بقیه فقط تصویرگر مجموعه‌ای از مشکلات اجتماعی است که متاسفانه فیلمساز فکر می‌کند میتواند بخشی از مشکلات را مرتفع کند. در فیلم کوتاه هم این اتفاق بیشتر در حال رخ دادن است. آدم‌ها به جای اینکه لذت سینما و زبان سینما را ببرند، خودشان را وارد عرصه‌های دیگر می‌کنند. می‌خواهند انتقاد اجتماعی بکنند، به وضعیت موجود ایراد بگیرند و خیلی مسائل دیگر. به نظرم این طرز تفکر باید تغییر کند، نه اینکه ما واقعا چقدر پول داریم و آن را باید چطور توزیع کنیم. اساسا این روش درستی نیست.

علی‌پناه: این موضوع به بخش‌های دیگر تسری پیدا می‌کند، یعنی صرفا در تولید نیست. مثال در همین جشنواره تعداد زیادی فیلم کوتاه پذیرفته شده که مطمئنا مخاطبی که این فیلم‌ها را می‌بیند، با خودش سوال بزرگی را به همراه دارد که آیا واقعا این فیلم‌ها می‌توانستند در جشنواره باشند یا نه. به نظر من وقتی کل پروسه این عام بودن را تکثیر می‌کند، پس جوانی که در شهرستان یا تهران است، انتظار دارد که به این حق برسد. اما وقتی می‌بیند که ورود به جشنواره‌ای که مهمترین جشنواره کوتاه کشور است، سخت است و فیلم‌های خوبی از آن بیرون می‌آید، تنها سینما برایش مهم می‌شود نه مسائل حاشیه‌ای. وقتی می‌بیند حتی اگر فیلم تا حدی هم خوب باشد، بیرون می‌ماند و فیلم‌های بهتر از آن انتخاب می‌شوند و تعداد آن‌ها هم کم است، تلاش می‌کند و کیفیت را بالا می‌برد. متاسفانه چندین بار در جاهای دیگر هم که همین بحث را کرده‌ایم، همه چیز سینمای ما تبدیل به داستان شده است، اگر داستان جذاب و گیرایی داشته باشیم، برنده‌ایم و فیلم جایزه بگیر آن سال را ساخته‌ایم، وگرنه بیرون می‌مانیم. مهم نیست فیلم ما در فرم خودش چقدر سینمایی است. اصلا به اینها توجهی نمی‌شود و در سال‌های اخیر هم همیشه دیده‌ایم، یعنی فیلم‌هایی که بیشتر سینما هستند، کم اقبال ترند، فیلم‌هایی که هیاهوی بیشتری دارند، اقبال بیشتری هم دارند. خیلی به ندرت پیش می‌آید فیلمی مانند «حیوان» که به نوعی کیفیت استانداردی دارد و هیچکس نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد، برگزیده شود. اگر در تولید سختگیری کنید، می‌بینید که در جشنواره شاهد دایره‌ای بازتر خواهیم بود. این فرهنگسازی باید در یک پروسه مشخصی اتفاق بیفتد، به تدریج دایره‌ها تنگ‌تر شود و بعد از مدتی توقعات پایین می‌آید. الان هر کسی به جایی از انجمن وصل شده باشد و یک دوره آموزشی در آموزشگاه دیده باشد، یا دانشجو باشد، انتظار دارد که همین الان اندازه افرادی که کارآمدتر هستند، بودجه بگیرد و فیلم بسازد.

جشنواره فیلم کوتاه تهران امروز در مقایسه با گذشته چه جایگاهی در میان سازندگان فیلم کوتاه دارد؟ در گذشته فیلمسازان به سختی می‌توانستند با جشنواره‌های خارجی ارتباط برقرار کنند و فیلمشان را برای آن‌ها بفرستند. اما حالا این کار به سادگی امکانپذیر است. با این حال، آیا این جشنواره هنوز برای آن‌ها اهمیت دارد؟

امینی: مهمترین نکته این است که به هرحال جشنواره سابقه‌ای دارد که خودش یک اعتبار است، فارغ از اینکه نسبت به شکل اجرا در دوره‌های مختلف و فراز و نشیبی که داشته، معترض یا منتقد باشیم، اما سابقه و اعتبار چندین‌ساله دارد و مهمترین مسئله هم این است که اتفاقا به نظر می‌رسد مدام در حال قدرتمندتر شدن است. همچنان اولین جایی است که فیلمسازان دوست دارند فیلمشان آنجا نمایش داده شود. فکر می‌کنم بهتر است اینطور بگوییم که انجمن یک پروسه تولید یا حمایت از فیلم کوتاه را طراحی کرده که جشنواره بخشی از آن است، یعنی از آموزش و تولید شروع می‌شود تا اینکه به جشنواره برسد.

عباسپور: همیشه مهم بوده و هست، به دلیل اینکه اکرانی برای فیلم کوتاه به صورت درست وجود ندارد و بچه‌ها راهکارهایی برای پخش فیلمشان پیدا نمی‌کنند و تنها مکان نمایش فیلم‌ها هم جشنواره‌هاست. همه جشنواره‌ها برای فیلمسازان فیلم کوتاه مهم است و جشنواره فیلم کوتاه مهمترینش است و قطعا از همه بیشتر برایشان اهمیت دارد.

علی‌پناه: وقتی با فیلمسازان صحبت می‌کنید، همچنان جشنواره فیلم کوتاه تهران مهمترین جایی است که فیلمشان نمایش داده می‌شود. دلیل مشخصی هم دارد و کیفیت نمایش فیلم تنها مطرح نیست. طبعا مشاهده واکنش مخاطبی که از همین فرهنگ است، برایش خیلی مهم است. جشنواره فیلم کوتاه تهران شاید دوره‌های درخشانی داشته که آدم‌های باسوادتر همیشه از آن یاد می‌کنند، اما وقتی به آن رجوع می‌کنید، در آن دوران جشنواره محدود به دایره فیلمسازانی بود که ارتباط زیادی با هم نداشتند و در جشنواره دور هم جمع می‌شدند، اما الان فیلمسازها همه با هم در ارتباط هستند و تمام فیلمسازان تهرانی با بچه‌های شهرستانی کار می‌کنند و برعکس. حالا در این جشنواره مخاطب جدی فیلم کوتاه می‌آید تا آثار را با یک کیفیت استاندارد ببیند.

رصافی: در طول این سال‌ها به نظرم تقریبا جدای از فراز و نشیب‌هایی که داشته، رو به رشد بوده است، گسترده‌تر شده، مخاطبان بیشتری را جذب کرده و شکل برگزاری‌اش تقریبا بهتر شده است. حال در هر دوره هم یک انتقاداتی به بخش‌های مختلف وارد است، از انتخاب فیلم تا شیوه داوری و بخش‌های جنبی و… اما نمی‌توان منکر این شد که یکی از مهمترین جشنواره‌های خاورمیانه است و حتی در شکل برگزاری‌اش اگر با جشنواره‌های فیلم کوتاه دنیا مقایسه کنید، باز فکر نمی‌کنم این حجم استقبال و گستردگی فعالیت، شیوه نمایش، سالن‌هایی که برای جشنواره در نظر گرفته می‌شود، تماشاگرانی که می‌آیند، شور و هیجانی که است و رده سنی که استقبال می‌کنند، بیشتر از دیگر جشنواره‌ها نباشد. اینها در دنیا واقعا کم‌نظیر است، حتی در بخش بین‌الملل جوایزی که می‌دهد، در دنیا تقریبا کم‌نظیر است.

هنرجویان انجمن سینمای جوان توقع دریافت سوبسید فیلمسازی دارند/ بودجه انجمن به اشتباه مدیریت می‌شود/ سازوکارهای تولید در سینمای کوتاه فرسوده است/ در انتخاب فیلم برای جشنواره فیلم کوتاه باید سختگیر بود

گزارش: امید پویانفر

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز