نامه جامعه باستانشناسی ایران خطاب به وزیر میراث و گردشگری/ سوءمدیریت توسعه و میراث فرهنگی را در برابر هم قرار داده است
جامعه باستانشناسی ایران نامهای سرگشاده را نسبت به اوضاع و احوال میراث فرهنگی و پیشنهادات و راهکارهای آن نگاشته است.
به گزارش ایلنا، با توجه به انتخاب وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور؛ جامعه باستانشناسی ایران نامهای سرگشاده را نسبت به اوضاع و احوال میراث فرهنگی و پیشنهادات و راه کارهای آن نگاشته است. این نامه در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ به دفتر وزیر ارسال و شماره شده، ولی تاکنون پاسخی داده نشده است.
متن نامه به شرح زیر است:
جناب آقای مهندس ضرغامی
وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
با درود و احترام،
با تبریک انتخاب شما به عنوان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مایلیم به نمایندگی جمعی از باستانشناسان ایرانی و به عنوان فرزندان این آب و خاک که تعلق قلبی و اخلاقی به آن داریم و به اعتبار میراث کهنی که بر آن میبالیم و بر آن آگاهی و دانشی داریم، در خصوص میراث فرهنگی و سرمایههای تمدنی کشور، کوتاه با شما سخن بگوییم.
بدرستی اشاره کردید، میراث فرهنگی به مثابه عاملی برای تقویت هویت ملّی است و تاکنون وزارت، حیات خلوت دولتها بوده و زخمخورده از تصمیمات کارشناسی نشده و سلیقهای مدیرانی سیاسی است که به اشتباه به این حریم و حدود گام نهادند. شما بخشی از مشکلات و آسیبهای این وزارتخانه را بدرستی بیان کردید، شنیدیم و ما را بر این باور رساندید که هم خود تا حدّی به آنچه مأموریت یافتهاید، آگاهی دارید و هم ما میتوانیم در این حوزه از دغدغهها و مشکلات موجود سخن بگوییم و برای برون رفت، راهی بیابیم.
جناب آقای ضرغامی، شما با پیشینهای کاری در حوزه فرهنگ، امروزه به رسالتی تاریخی مأمور شدهاید. نگاهبانی و معرفی سرمایههای فرهنگی یک ملّت فرصتی ارزشمند و امروزه در اختیار شماست تا با قدرشناسی، آگاهی، برنامه و تدبیر به آن بپردازید. در برنامه و سخنان شما جای خالی توجه به میراث فرهنگی و برنامهای مدوّن برای پژوهش و حفاظت از آثار تاریخی آشکارا دیده میشود. از شما تقاضا میشود کارشناسان آگاه و بادانشی که عموماً سرخورده از شرایط تلخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور هستند را بخوانید، از آنان مشاوره بگیرید، برنامه و کار بخواهید و مدعیان بیمایه کارشناسی و مدیریت را از که احتمالاً چون همیشه، همهجا حاضرند، از محیط مدیریتی و تصمیمگیری خود دور کنید ورنه تغییری حاصل نخواهد شد. تغییر الزاماً نیازمند برنامه و نیروی کاردان است و شعار دادن تاریخ انقضاء دارد. تقاضا داریم از تصمیمهای کارشناسی نشده و شتابزده بپرهیزید و در پی تدوین برنامهای جامع باشید که بتواند چشمانداز آینده میراث فرهنگی و تمدنی ایران را تامین کند. این خیر شما و صلاح مملکت است. چنانچه کارشناسانی آگاه به تاریخ و فرهنگ در کنار شما میبودند، احتمالاً آن اشتباه روایی در صحن علنی مجلس اتفاق نمیافتاد.
جناب آقای ضرغامی، پایه و بنیان گردشگری کشور، میراث فرهنگی و طبیعی است و جنس گردشگر ایران عمدتاً فرهنگی و تاریخی است. از شما که به ارزش و جایگاه فرهنگ و میراث فرهنگی آگاهید، توقع میرود توازنی ماندگار و شدنی میان پیکرۀ وزارتخانه پدید آوردید تا چون گذشته، از این بیتوازنی رنج نبرد. تاکنون برخی این بیتوازنی را بهانهای برای نپرداختن به هر کدام از اجزاء این پیکر کردهاند.
جناب آقای ضرغامی، نیک میدانید میراث فرهنگی تنها تپههای باستانی، بناهای تاریخی و اشیاء موزهای نیست. میراث ناملموس، آیینها و مناسک، تجربههای مدیریتی و حکمرانی، متفکران و دانشمندان، الگوهای رفتاری و زیستی، هنرها و بسیار تا بسیار عناصر فرهنگی دیگر همگی در شمول میراث تمدنی، فکری و رفتاری نیاکان ما هستند. انتظار ما این است که نگاه شما به میراث فرهنگی به سبب جایگاهی که بر آن ایستادهاید دقیقتر و جامعتر باشد و با بهرهگیری از رای و نظر صاحبنظران و کارشناسان این حوزه برای آسیبهای فرهنگی و غیرفرهنگی کشور راهحلهایی بیابید. میراث فرهنگی میتواند آنچنان که به مثابه دانایی و آگاهی است، به مثابه اقتصاد و دیپلماسی نیز باشد. متأسفانه، میراث فرهنگی و گردشگری در نزد کلیت حاکمیت به خوبی تعریف و تبیین نشده است و ظرفیتهای آن معطل مانده است. چه کسی بهتر از وزیر میراث فرهنگی و گردشگری میتواند پیشرو در چنین شناختی باشد. برقراری ارتباط مؤثر با مراجع تقلید، شورای نگهبان، مجلس و بویژه مرکز پژوهشهای آن، سازمان اوقاف و امور خیریه و دیگر نهادهای بالادستی و حتی شوراهای شهر و روستا که رأی و نظر آنها در صیانت و حفاظت از میراث فرهنگی و تمدنی کشور اثرگذار است، تاکنون جدی گرفته نشده و میبایست از این ظرفیتها بهره جُست.
جناب آقای ضرغامی، مواریث فرهنگی و تمدنی کشور در دهههای گذشته از وجود نهادهای موازی به شدت آسیب دیده است. کم نیستند بناهای تاریخی که در اختیار وزارتخانهها و نهادهایی چون سازمان اوقاف، بانکها، نهادهای نظامی، قضائی، دانشگاهها و نظایر اینها هستند و کمترین نظارتی از سوی وزارتخانه بر آنها نمیشود. فرصتهای آزمون و خطا در این حوزه به سر آمده است و ضرورت دارد تولیت مواریث فرهنگی کشور به گونهای ساماندهی شود که چابک، یکپارچه و کارآمد شود و این مهم همت چون شما را میطلبد.
جناب آقای ضرغامی، میراث فرهنگی مانع و ضد توسعه نیست بلکه این سوء مدیریت است که توسعه و میراث فرهنگی را در برابر هم قرار داده است. متأسفانه، قلبهایمان آکنده از دردهایی است که از تخریب میراث فرهنگی و معنوی و آثار تمدنی کشورمان به بهانه توسعه، عمران و آبادانی شهرها و روستاهای کشور نشأت گرفته است. تجربه تاریخی و موفق کشورهایی که در مسیر توسعه گام نهادهاند را مطالعه کنید و با آنچه بر سر مواریث فرهنگی کشور ما رفته است بسنجید تا پهنه و ژرفای فاجعه را ببینید.
امید میرود، برخلاف آنچه گذشتگان در این حوزه کردند و به سخن و نگاه کارشناسان و صاحبنظران پشت پا زدند، به نظراتشان وقعی بنهید، آنان را فرا بخوانید و برای روزهای بهتر مواریث فرهنگی کشور جریانی قدرتمند و پایدار پدید آورید.