نیما حسین زاده مطرح کرد:
همایون شجریان هم قدرت «راک» و «متال» را دریافته است/ موسیقی «راک» و «متال» پرخاشگر نیست
حسین زاده میگوید: امروزه اساتید موسیقی سنتی به وسعت «راک» و «متال» پی بردهاند. برای مثال همایون شجریان در قطعه «آرایش غلیظ»، تلفیقی کار کرده یعنی «راک» را با تکنیکهای آواز سنتی در هم آمیخته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نیما حسین زاده متولد ۲۲ شهریور ۱۳۶۰ است. او در دبیرستان گرافیک خوانده و با اینکه به خوبی، بوم و رنگ را میشناسد اما دنیای هنر او را به سوی موسیقی برده است. او در دوران نوجوانی با سبکهای «راک» و «متال» آشنا شده و به گفته خودش، با تمرین و تکرار، به چنان مهارتی رسیده که امروز، از سوی خوانندگان معروف این سبک از موسیقی دنیا، دعوت به همکاری شده است.
این اتفاق فرصتی است تا به واسطه آن، فرهنگ غنی ایرانی با زبان موسیقی به گوشه و کنار دنیا سفر کند. شاید با وجود فعالیتهای برون مرزی هنرمندان ایرانی موسیقی کشورمان بیش از پیش به جهانیان معرفی شود. همکاری نیما حسین زاده با هنرمندان غیر ایرانی فرصت مناسبی برای پرداختن به فعالیتهایش، طی گفتگو با اوست.
از چه زمانی به موسیقی علاقمند شدید؟
از دوران نوجوانی. درست زمانی که دوستانم به اصطلاح آهنگهای روی حوضی گوش میدادند، توسط برادر بزرگترم با موسیقی «هوی متال» آشنا شدم و از آنجا که درک خوبی از زبان انگلیسی داشتم، ابتدا شیفته محتوا و سپس فرم کامل این سبک از موسیقی شدم. در واقع بندِ معروفِ «مَنووار» که یکی از اَبَربندهای سبک هوی متال دنیاست و محتوایی حماسی دارد، مرا به این دنیای پرجاذبه برد. به زبان ساده، معادل فارسی «منووار»، مانند این است که کسی در فارسی، اشعار حماسیِ فردوسی و شاهنامهاش را بخواند. روح سرکش یک نوجوان بیش از این چه میخواهد؟ این طور شد که دلبسته این نوع از موسیقی شدم و رفته رفته با «متال» و «راک» پیوند خوردم، پیوندی که در واقع به خاطر عمق مضامین اجتماعی، فلسفی و حماسی این سبکهای موسیقی بود.
به نظر میرسد این سبک از موسیقی، هنوز پایگاه اجتماعی مطلوبی ندارد. شما دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
من معتقدم که این موسیقی با تمام جاذبههایش و با مضامین بلند احساسی و اجتماعی و فلسفیاش، هنوز به درستی به مردم معرفی نشده. عدم آگاهی درست از این مقوله، حتی باعث ایجاد برداشتهای نادرست زیادی شده است. برای نمونه برخی، این سبک از موسیقی را «پرخاشگر» میخوانند و برخی نسبتهای نادرست دیگری به آن میدهند. همینعدم شناخت و آگاهی است که هنوز مردم جامعهی ما را متوجه عمق و مفهوم عمیق این سبک نکرده است.
نقش «رسانه» را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر تقصیر را متوجه رسانهها نکنیم، حتما قصور داشتهاند چراکه رسانهها در همه جای دنیا، ابزاری قدرتمند محسوب میشوند و معمولا تحت نفوذ افراد صاحب قدرت و نفوذ فکری هستند (اگر چه نمیتوان در این مورد به قطعیت سخن گفت) اما طبق نظریههای مرتبط با رسانه و ارتباطات، باید این روالِ معمول را پذیرفت. در کشور ما نیز به خصوص در دهه ۶۰، تقابل با موسیقی (حتی موسیقی سنّتی) از سوی برخی طیفهای تندرو دیده میشد و نگاههای تنگ نظرانه باعث شد تا دنیای موسیقی مهجور شود و در این میان، احوالِ سبک موسیقیِ ما، از همه بدتر بود. البته به واسطه گشایشهای فرهنگی، باز شدن نسبی فضا و القای آرامش به جامعه، در یک دهه اخیر خیزشهای خوبی در این زمینه به وجود آمده است. هم افراد صاحب تفکر با دیدگاههای باز در بدنه دستگاههای مختلف حاضر شدهاند و هم تلاشهای ما و دوستانمان میرود تا به بار بنشیند. من به آینده بسیار خوشبین و امیدوارم.
دیدگاه اساتید موسیقی سنتی نسبت به موسیقی راک و متال چگونه است؟
جای خوشبختی است که بگویم امروزه اساتید موسیقی سنتی نیز به وسعت این سبک از موسیقی پی بردهاند؛ چراکه «راک» و «متال»، بخشی از تکامل موسیقیایی هر فرهنگی تلقی میشود. برای مثال همایون شجریان در قطعه «آرایش غلیظ»، تلفیقی کار کردهاند؛ یعنی «راک» را با تکنیکهای آواز سنتی درهم آمیختهاند. در واقع وسعتِ دید و نظرِ این استادِ مسلم موسیقی سنتی، حکایت از آن دارد که ایشان به قدرتِ این سبک از موسیقی برای بیان احساسات ناگفته انسانی پی بردهاند، زیرا «راک» زبانِ گویای بیان احساسات است.
اولین قطعهای که ساختید، «بانو مخدر» نام داشت. آیا این کار با استقبال اهالی موسیقی مواجه شد؟
بله. البته قصد خودستایی ندارم و آن چه میگویم بر اساس گفتههای دوستان و منتقدینی است که این کار را شنیدهاند. حال به جرئت و براساس بازخوردهایی که گرفتم، میتوانم بگویم قبل از «بانو مخدّر»، هیچ اثری در ایران منطبق با استانداردهای جهانی در حوزه خوانندگی و شعر (در عرصه موسیقی راک) کار نشده بود؛ یا اشعار ضعیف بودند و یا خوانندهها قدرت کافی و اثرگذاری مطلوب نداشتند. با بارگذاری «بانومخدر» در شبکههای خصوصی، بازخوردهای مثبتی از سوی اهالی این فن داشتم که باعث دلگرمی بود. منتقدان موسیقی هم معتقد بودند که برای اولین بار است موسیقی «راک» در قامت زبان فارسی، این چنین به دل مینشیند.
به نظر خودتان دلیل این موفقیت چه بود؟
به نظرم موفقیت در این عرصه به چند موضوع بستگی داشته و دارد. به طور مشخص میتوانم بگویم از آن جا که خودم را وامدار بزرگان این عرصه میدانم، نهایت تلاشم رامی کنم تا هر آن چه در وجودم شعله میکشد را به پای آن بریزم تا به فرهنگ و هنر کشورم ادای دِین کرده باشم. موضوع دیگر، هماهنگی بین خواننده و ترانه سراست. از آن جا که خودم این کار را انجام میدهم، بنابراین هماهنگی کامل برقرار است. نکته دیگر که در واقع ذیل همان ارادت و عشق بیحدّ و حصر من به این نوع موسیقی است، تمرین و تکرارهای خستگی ناپذیری است که مرا به عنوان یک هنرمند و خواننده به خوانندگان روز و تراز اول دنیا نزدیک کرده است
از اساتید خود در این عرصه بگویید. زیر نظر چه کسانی به فراگیری موسیقی پرداختید؟
من در این راه، بدون استاد و درس کلاسیک حرکت کردم. در واقع با استعداد ذاتی که خداوند اعطا فرموده پیش رفتهام. تنها از راه گوش دادن به صدای خوانندگان بزرگ این عرصه و تمرین و تکرارهای مکرر به این پایه از مهارت رسیدم.
آیا در حال حاضر پروژهای را در دست تولید دارید و روی آلبوم خاصی کار میکنید؟
بله. آلبوم «جوهر و خون» را در دست کار داریم که تاکنون ۴ قطعه آن با تهیهکنندگی دوست بسیار عزیزم آقای مسعود مقدری به پایان رسیده و ۳ قطعه دیگر هم با کمک آقای آرش عزیزخانی در دست ساخت داریم.
آیا برای معرفی راک ایرانی به آن سوی مرزها هم اقدامی کردهاید؟
بله. خوشبختانه یک پروژه بین المللی در دست اقدام دارم. در واقع به دلیل گستره صدا و تمریناتی که انجام دادم، به استانداردهای جهانی و خوانندگان تراز اول دنیا نزدیک شدهام و با یکی از خوانندگان بند «آیس بِرگ» و خواننده معرف آن؛ آقای استوارت بلاک (Stuart Block) که از هوی متالهای بسیار معروف هستند، از طریق ایمیل مکاتبه کردم و ترانههایم را به وی عرضه و پیشنهاد اجرای دو صدایی دادم که با استقبال ایشان نیز همراه شد.
این نخستین اجرای ایرانیها در این سطح از موسیقی دنیاست؟
بله. در واقع تاکنون هیچ یک از هنرمندان کشورمان چنین موقعیتی نداشتهاند و فرصتی است تا ما هم بتوانیم غنای فرهنگ ایرانی را به دنیا نشان یادآور شویم و در عین حال، درک بهتری از دیگر فرهنگها داشته باشیم.
این پروژه چه زمانی به انجام میرسد؟
متأسفانه هنوز به دلیل مشکلات و بارمالی این موضوع، موفق به اجرای آن نشدهام. البته ذکر این نکته ضروری است که حرفه اصلی من خوانندگی و موسیقی نیست؛ بلکه از درآمد شغلیام، برای رشد خودم در دنیای موسیقی هزینه میکنم تا روزی که به درآمدزایی هم برسم.
آیا اسپانسری برای این همراهی با شما داوطلب نشده است؟
متأسفانه از آنجایی که این سبک از موسیقی هنوز بین مردم ما مهجور است، لذا اسپانسری اعلام آمادگی نکرده است.