«جهنم آسیه» منتشر شد
کتاب «جهنم آسیه» به قلم فرخنده حاجیزاده توسط نشر ویستار منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب «جهنم آسیه» به قلم فرخنده حاجیزاده توسط نشر ویستار منتشر شد.
ناشر در توضیح این کتاب نوشته است:
سالها پیش «فرخنده حاجی زاده» در جایی گفته بود، دیگر به ژانر و تعیین ژانر نمیاندیشد، به فلسفهی وجودی اثر، چرایی نگارش و قراری که با خواننده گذاشته پایبند است. پس بیآنکه فکر کنیم «جهنمِ آسیه» آخرین اثر فرخنده حاجی زاده قصه بلند است، قصه کوتاه است یا نوعی دیگر؟ وارد روایت میشویم. روایتی مجروح و بیمحابا که کلمات را به آتش میکشد؛ دربرابر زنی آسیه نام آنگاه که بیماریی از جنس طاعون، وبا، کرونا شاید هم ستم تک تک عزیزانش را به تاراج میبرد. نوبتِ بیماری به خسرو که میرسد به کردار عشق آسیه از بهشت برین پروردگار میگذرد برای نجات او و به قدرت همین عشق پشت به نصایح اهل آبادی میکند تا گام در جادهی جهنم بگذارد.
در این رهگذر مرید، گورکن آبادی که خود عاشقی کرده تنها کسی است که بیهیچ چمشداشتی دانتهوار همراه و همپای او میشود «به خاطر پول نومدم، زنیت خودت وادامُ کرد، خلوصِ عشقت، بَچهی تو دلت…» اما در ناباوری لحظه برخلاف نظر سید حمزه درویش محله که گفته نترس خدا بسیار بخشه و زور عشق از جهنم بیشتره. مرگ خسرو را به کام خویش میکشد و آسیه قیام میکند. ایوبوار چهره به چهره خدا میایستد؛ اما نه با مصالحه، معامله و چهره به چهرهی صورتحساب که مصالحه و معامله رسم زنان عاشق نیست. آسیه که در عاشقی سرآمد سهگانهی عاشقان آبادی است. (رستم و گلسو، نگار و مرید و آسیه و خسرو) کوچ میکند تا شبی از شبها در بزنگاهی که دخترش گلنار که به عشق از نوع دیگرش باور دارد. جنازههای داخل گاری را در شبی ظلمانی یکی یکی در گور شریکی میخواباند و خود با آنها در گور فرو میرود تا برایشان ورد جاوید بخواند، استخوانهایشان راجمع کند، بر جای شلاقهایشان مرهم بگذارد. ظاهر شود وخشم سالیاناش را با پرتاب سنگ به سوی آسمان رها کند. آسیه آرش نیست که به تعیین حدود مرزی رضایت دهد. او سقفی به بلندی آسمان را نشانه گرفته است. پس باید آسمان غرومبه شود. آتش ببارد. گرگهای آدمخوار و گرگ فرمانده بسوزند. برگهای ظلمات فروبریزند و مردگان گورهای شریکی رستاخیز کنند.