انتقاد یک فعال فرهنگی از برنامههای پیشنهادی وزیر ارشاد
از ظواهر اینگونه برمیآید که بیشتر از یک طرح پژوهشی استخراج شده است. آن هم طرحی مربوط به سال پایهی ۱۳۹۳. پیشبینیهایش برای سال ۱۴۰۰ است. یعنی سالی که تقریباً به نیمهاش نزدیک است و در این نیمهی سال متولیان دیگری در وزارتخانهی متبوع مسوول بودهاند. با این وصف از بخش عمدهای از چهار سال پیش رو در حوزهی کتاب برنامهای در دست نیست!
به گزارش خبرنگار ایلنا، نیایش سرامی (فعال فرهنگی) در یادداشتی به مرور برنامههای وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه کتاب پرداخته و آن را غیردقیق و کهنه دانسته است.
متن یادداشت این ناشر به شرح زیر است؛
سالی که نکوست از بهارش پیداست؟
آنچه که از مطالعهی سرفصل کتاب برنامهی کاری وزیر پیشنهادی دولت سیزدهم برمیآید آن است که آشنایی ایشان و همکارانش نسبت به حوزهی کتاب حداقلی است و از انقطاعی فکری و اجرایی در بخش قابلتوجهی از سیاستهای وزارتخانهی فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به دو دورهی پیشین خبر میدهد.
قصدم در این یادداشت کوتاه تحلیل علمی، جامع و دقیق متن برنامه در حوزهی کتاب نیست اما کوشش میکنم نگاهی گذرا بر آن داشته باشم. بهطور کلی انگار که این بیانیه برای رفع مسوولیت ارائه به مجلس نوشته شده است. جامع نیست. گاه بهدور از واقعیتهای موجود در صنعت نشر است. پراکنده، نادقیق است و مشوش و گاه متناقض. نپخته و نپژوهیده و سطحی همچنین بیطبقهبندی تدوین شده است.
از ظواهر اینگونه برمیآید که بیشتر از یک طرح پژوهشی استخراج شده است. آن هم طرحی مربوط به سال پایهی ۱۳۹۳. پیشبینیهایش برای سال ۱۴۰۰ است. یعنی سالی که تقریباً به نیمهاش نزدیک است و در این نیمهی سال متولیان دیگری در وزارتخانهی متبوع مسوول بودهاند. با این وصف از بخش عمدهای از چهار سال پیش رو در حوزهی کتاب برنامهای در دست نیست!
در بخش کتاب برنامهی وزیر پیشنهادی، «عدم نظارت کیفی جدی و مستمر بر تولید و نشر کتاب و جریان نشر کشور» را از مسائل موجود نشر دانستهاند. احتمالاً منظور این بوده است که این شیوهی نظارت جدی و مستمر تا بهحال اجرا نشده است یا اگر بوده نظارت غیرجدی بوده است و گاه بوده و گاه نه! البته اینکه مصادیق این نظارت جدی و مستمر در دوران ایشان چه خواهد بود را نمیدانیم و چیزی در این برنامه دیده نمیشود.
در این طرح از همکاری با دیگر وزارتخانههای فرهنگساز و صدا و سیما برای افزایش سرانهی مطالعه خبری نیست. فقط میدانیم که میخواهند «فرهنگسازی افزایش سرانهی مطالعه ایرانیان بهواسطهی تولیدات رسانهای ویژه» رخ دهد! خبری از پیگیری آخرین کوششهای خانهی کتاب برای فعالیت پورتال جامع دادهکاوی کتاب و نشر خانه کتاب و ادبیات ایران نیست. بهطور مستقیم صحبتی از طرح گرنت نشده. از روندهایی که مدتی است با تغییرات تکنولوژیک و شیوع کرونا شدت گرفتهاند سخنی در میان نیست همچنانکه از استارتآپهای فرهنگی در این حوزه هیچ گفته نشده است. حتی وقتی صحبت از نمایشگاه کتاب تهران میشود و یا توزیع کتاب نه با نمایشگاههای استانی کتاب و نه با طرحهای فصلی و نه با نمایشگاه کتاب مجازی کاری در میان نیست. بر اساس حجم نوشتار این بخش، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بزرگترین مسالهی صنعت نشر دیده شده اما این توجه با میزان اهمیت این موضوع در صنعت نشر همخوانی ندارد. از موضوعات کلیدی دیگر همچون پیوستن به معاهدات جهانی نشر خبری نیست. از این روی توازنی در برنامهی پیشنهادی دیده نمیشود.
وقتی از توزیع کاغذ یارانهای سخن به میان آمده، از مناسبات رانتی و فساد چیزی گفته نمیآید. در جایی از برنامهی آقای وزیر آمده: «فرهنگ یک امر حکومتی و فرمایشی نیست؛ یک امر دستوری و ساختنی نیست. بلکه امری است که باید از درون مردم و با مردم شکل بگیرد.» اما از این برنامه برمیآید که طی چهار سال پیش رو در صنعت نشر کشور سیاستهای محدودکنندهی نظارتی از جمله «کنترل بیرونی» (ممیزی) در نشر و پدیدآوری تقویت خواهد شد. در این طرح برای ضعف شبکه توزیع کتاب در جغرافیای کشور برنامهای داده نشده همچنین برنامهای برای وابستگی مطلق به مواد مورد نیاز وارداتی خاصه کاغذ ارائه نشده است.
جناب آقای محمدمهدی اسماعیلی! خویشکاری همهی ما خلق آیندههای بهتر برای خودمان و آیندگان است، پیشنهاد میکنم اگر در سمت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شدید برای آنکه دقیق و درست صحنهی نشر کشور را ببینید حتماً از مشاورانی آگاه و دانا به امور نشر یاری گیرید و این کلام مولی علی را نصبالعین خود بدارید: «وَ الاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الْهِدَایَه» و از همان روز اول با اصحاب نشر پیوسته نشست و برخاست کنید و پای صحبتهایشان بنشینید شاید رستگار شدید و نامتان به نیکی در یادها ماند.