سید غلامرضا موسوی مطرح کرد:
موفقیت «قصیده گاو سفید» برای کسانی که ادای اپوزیسیون درمیآورند غیرقابل تحمل است/ برخی با مطرح شدن فیلمسازان جوان مسئله دارند/ سینما با فروکش کردن کرونا به روال قبل بازخواهد گشت
سیدغلامرضا موسویدرباره وضعیت این روزهای اکران فیلمها گفت: بعد از چیزی حدود ۱۹ ماه که از شیوع کرونا میگذرد، مردم یاد گرفتهاند که زندگی هم بکنند و شرایط را بر اساس آنچه میتوانند ادامه دهند. به هر حال سینما هم مثل مراکز ورزشی و تجاری باید باز باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، غلامرضا موسوی (تهیهکننده فیلم «قصیده گاو سفید») در پی انتشار خبری مبنی بر حضور این فیلم در جشنواره اورشلیم چندی پیش در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «دییشب خبرنگار یک خبرگزاری تماس گرفت و گفت فیلم «قصیده گاو سفید» در جشنواره اورشلیم نمایش داده میشود. گفتم خبر را هم اکنون از شما شنیدم. فیلم پخشکننده بینالمللی دارد و بعید نیست آنها با خط قرمزهای ما آشنا نیستند فیلم را مجوز حضور داده باشند. با آقای بهتاش صناعیها تماس گرفتم، او هم بیخبر بود و تعجب کرد. گفت ما هنگامی که در بخش مسابقه برلین بودیم هم از مسئولان جشنواره خواستیم برای این کشور لینک نگذارند که قابل دسترسی است. قرار شد ایمیلی به پخش بینالمللی فیلم بنویسیم و توضیح بخواهیم و همچنین درخواست کنیم فیلم از این جشنواره خارج شود. باتوجه به تعطیل یکشنبه و تفاوت ساعت کار، امیدوارم بزودی نتیجه روشن شود.»
به همین بهانه درباره حواشی قبلی فیلم «قصیده گاو سفید» و وضعیت کنونی اکران با او گفتگو کردیم که میخوانید.
از فیلم اصغر فرهادی و جشنواره کن بگویید. شما در جشنواره کن حضور داشتید و این فیلم را دیدید، فیلم «قهرمان» را چگونه ارزیابی میکنید؟
فیلم آقای فرهادی جزو فیلمهای خوب اوست وفیلم «قهرمان» موجب شد ما در جشنواره بزرگ کن وقبل از آن در جشواره ونیز، در بخش مسابقه حضور داشته باشیم. متاسفانه در جشنواره برلین به یمن حضور داور ایرانی فیلم «قصیده گاو سفید» نتوانست به حق و حقوق و جایزه برسد، اما خوشبختانه در سیستم داوری کن ظاهرا هیچ داور ایرانی نبود و فیلم آقای فرهادی توانست جایزه بگیرد. به گمان من فیلم «قهرمان» فیلم خوبی است و امیدوارم بتواند با مخاطبان انبوه در داخل و خارج کشور روبهرو شود.
درباره حضور «قصیده گاو سفید» و جشنواره برلین، گمانهزنیهایی مبنی بر این که قرار بوده این فیلم جایزه بگیرد وجود داشت. آیا به واقع اینطور بود؟
قطعا همینطور بود. امسال جشنواره برلین دو وجه داشت، یک وجه با توجه به ویژگیهایی بود که در شرایط کرونا به وجود آمده بود و به صورت آنلاین برای مخاطبان خاص فیلم را نمایش میداد و بخش دیگر سینمای تابستانی بود که برنامه بسیار وسیعتری داشت، که به دلایلی به نمایش فیلم و حضور هنرمندان فیلم بسنده شد. بعد از این که فیلم مورد استقبال قرار گرفته بود، پخشکننده فیلم که شرکت «توتم فیلمز»، بعد از نوع استقبالی که از سوی مخاطبان و منتقدانی که فیلم را دیده بودند، متعجب شد که چرا فیلم جایزه نگرفته است. او پیگیری کرده بود و از بعضی داورها اطلاعاتی گرفته بود و متوجه شده بود که هموطنان خود ما در هیئت داوران تا جایی که توانستهاند علیه فیلم صحبت کردهاند و گفتهاند این فیلم دولتی است و در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شده است. بعد از آن ما اطلاعات بیشتری هم در مراسم گرفتیم و متوجه شدیم که بقیه داورها نسبت به فیلم نگاه ویژهای داشتند، اما دوستان ما تیشه را برداشته بودند و طبیعتا برخلاف دیگر داوران حاضر در جشنواره که از فیلمهای کشورشان حمایت میکنند، داور ایرانی برلین سعی کرده بود ریشه این فیلم را بزند.
دلیل این اتفاق چه بود؟
یک آدمی میآید ادعای اپوزیسیون میکند و یک آدمهایی بدون اپوزیسیون فیلمی میسازند و وارد بخش مسابقه میشود. ما هیچ ادعای اپوزیسیون در مورد فیلم «قصیده گاو سفید» و هنرمندانی که آن را تولید کردند، نداشتیم. فیلمی بود که بر اساس قصهای ساخته شده بود و این فیلم حتی در جشنواره فیلم فجر هم نمایش داده شده بود و باعث افتخار ما بود، هیچ مشکلی هم نداشتیم. این فیلم میرود و بین هزار و اندی فیلم از سراسر دنیا برای بخش اصلی مسابقه برلین انتخاب میشود و میتواند خودی نشان دهد و جزو ۱۵ فیلم مسابقه باشد، بعد دوستان به جای اینکه از فیلم حمایت کنند و لااقل اگر حمایت نمیکنند فیلم را نزنند، شروع کردهاند برای داوران این بحث را باز کردند که این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر بوده و در ایران نمایش داده شده، این فیلم دولتی است و… در صورتی که بر اساس قوانین جشنواره برلین فیلمها فقط محدودیت نمایش جهانی دارند، به این معنی که قبل از برگزاری جشنواره نباید در هیچ کشور دیگری به جز کشور سازنده فیلم، اکران شده باشند و فیلمهایی که نمایش تئاتریکال یا جشنوارهای در کشور سازنده داشته باشند، میتوانند در این رویداد شرکت کنند.
آیا به واقع، شما این فیلم را با هزینه شخصی ساختید و هیچ وام یا کمک هزینهای از فارابی یا جای دیگری دریافت نکردید؟
فیلم کاملا با هزینه شخصی ساخته شده است و هیچ کسی حتی یک دینار هم به ساخت فیلم کمک نکرده است. فیلم کاملا متعلق به بخش خصوصی است، اسامی سرمایهگذاران هم در تیتراژ فیلم در جشنواره بوده است. ضمن اینکه موضوع اصلی این است که این فیلم یا خوب و یا بد است. فرض محال را بر این بگیرید که ما رفتهایم از فارابی یا بانک وام گرفتهایم. مگر فیلمهای دیگر بر چه اساسی ساخته میشوند؟ مگر در دنیا مثلا در ایالات متحده وقتی فیلم میسازند بانکها به فیلمساز وام نمیدهند؟ سیستم وام ایران یک مدل دیگر است، ضمن اینکه ما اصلا وامی نگرفتیم. به گمانم این دوستان نگران این موضوع هستند که یک چهره دیگر در دنیا خودش را نشان دهد. دو فیلم سازجوان این فیلم را ساختهاند، خانم مقدم و آقای بهتاش صناعیها، این دو نفر به عنوان کارگردان، نویسنده و بازیگر فیلمی را ساختهاند که میتواند در خارج از کشور در بخش مسابقه بین ۱۵ فیلم قرار بگیرد، بعد این دوستان باید بحثشان این باشد که فیلم دولتی است یا خیر؟ متاسفانه این آدمها فقط ادای اپوزیسیون را در میآورند و به گمان من خودشان مشکل فیلمسازی دارند و سعی میکنند مشکل فیلمسازیشان را با مطرح کردن خودشان و اپوزیسیون بودن در کشور نشان دهند. مملکت ما متاسفانه این ویژگی را دارد که برخی از اینها را به واسطه ادعای اپوزیسیون بودن مطرح میکند. البته فیلمسازانی را هم داریم مانند اصغر فرهادی که فیلمش را میسازد و به شدت در کشور هم محبوب است، اپوزیسیون بازی هم درنمیآورد. فیلمش با شایستگی در بخش مسابقه کن که یکی از بزرگترین جشنوارههای دنیا است حضور مییابد و جایزه هم میگیرد و همه ما ایرانیها خوشحال میشویم و او را تشویق میکنیم. رقابت ناسالمی هم در کار نیست. اگر من مشکل داشتم باید نگران این موضوع میبودم که فیلم من میخواهد به اسکار برود یا فیلم آقای فرهادی؟ برای این که به هر حال فیلم «قصیده گاو سفید» هم میتوانست یکی از فیلمهایی حاضر در جشن اسکار باشد، زیرا در بخش مسابقه برلین بوده است. اما ما از فیلم قهرمان اصغر فرهادی تعریف میکنیم چون فیلم خوبی است و فیلمساز خوبی هم آن را ساخته است و از همه مهمتر یک ایرانی سرفراز توانسته پرچم ایران را بالا ببرد. همانطور که در المپیک هم وقتی یک ایرانی مدال میآورد کیف میکنیم و لذت میبریم. آقای فرهادی هم رفته و برای ایران جایزهای گرفته که به نظر من از جایزه المپیک به شدت ارزشش بیشتر بوده، چون یک جایزه فرهنگی است و ما در فرهنگ همیشه مدعی بودهایم و این مربوط به بیش از ۲ هزار سال پیشینه ماست. ما مدعی هستیم که آدمهای فرهنگی هستیم ایران سابقه تاریخی و فرهنگی غنی دارد، بنابراین در بخش فرهنگ خیلی مدعی تریم و دلیلی ندارد که با یک محصول فرهنگی خوب مخالفت کنیم. یک فیلم خوب ساخته شده است مثل فیلم آقای فرهادی و همه باید پای آن بایستیم همانطور که هر فیلم خوب دیگری را باید حکایت کنیم. فیلم «قصیده گاو سفید» جایزه میگرفت یا نمیگرفت چیزی نصیب من به عنوان تهیهکننده نمیشد، اما یک فیلمساز دیگر میتوانست در دنیای سینما تبدیل به چهره شود و نشان دهیم ما چنین فیلمسازان با استعدادی داریم.
ما سه جشنواره بسیار بزرگ در دنیا داریم؛ برلین، کن و اسکار. وقتی کسی در این جشنوارهها چهره میشود، همه باید برویم و کمکش کنیم. مطمئنا اگر آقای صناعیها جایزه میگرفت، فیلم بعدیاش را با من نمیساخت، الان هم معلوم نیست که بسازد، اما برای من این اهمیت داشت که ما دو کارگردان درجه یک دیگر به دنیا معرفی کردیم. همانطور که وقتی مثلا یکی از کشتیگیرانمان مدال میگیرد بسیار خوشحال میشویم، چون او به دنیا معرفی شده است. باید چنین روحیهای داشته باشیم. مطمئنا این خباثتها به این دوستان جواب نمیدهد. من معتقدم اینها بعضیهایشان نان این اداهای اپوزیسیونشان را میخورند. البته بعضیها هم واقعا تقصیری ندارند و اپوزیسیون هم نیستند و تلاش میکنند که کار خوبی انجام دهند.
چرا حال و روز سینما به این صورت شده است؟ چرا اکرانها انقدر ضعیف است وعدم استقبال وجود دارد. چرا وقتیعدم استقبال از طرف مخاطب وجود دارد، فیلمها اکران میشوند؟
واقعیت این است که سینما باید باز باشد و مردم به عنوان یک امکان برای استفاده از آن تصمیم بگیرند، همانطور که رستورانها و پارکها باز هستند، طبیعتا سینما هم باید باز باشد و باید خوراکی به آن ارائه شود که اگر مردم خواستند فیلم ببینند بتوانند بروند و تماشا کنند. به هر حال اگر قرار است همه چیز تعطیل باشد، باید رستورانها، پارکها، مراکز تفریحی و همه چیز تعطیل باشد نه اینکه اولین جایی که تعطیل میشود سینما باشد. بعد از چیزی حدود ۱۹ ماه که از شیوع کرونا میگذرد، مردم یاد گرفتهاند که زندگی هم بکنند و شرایط را بر اساس آنچه میتوانند ادامه دهند. به هر حال سینما هم مثل مراکز ورزشی و تجاری باید باز باشد، ضمن اینکه با توجه به شرایطی که در جشنواره فجر ملی و فجر بینالمللی وجود داشت و تقریبا یک سوم ظرفیتها میتوانستند به سالن بروند سینماها هم باید با همین شیوه به کار خود ادامه دهند. به واقع سالنهای سینما در رعایت پروتکل از همه پیشتر هستند، بنابراین طبیعی است که سینماها باز باشد.
طرحی ارائه شده که به فیلمهایی که در این شرایط اکران میشوند، کمک مالی شود. شما تا چه حد با این طرح موافق هستید؟ و اصلا این طرح را مورد قبول میدانید؟
فیلمهایی باید اکران شود که بتواند مردم را جذب سینما کند. این فیلمها، فیلمهایی هستند که اصطلاحا به آنها فیلمهای پرفروش میگوییم. اینطور فیلمها اگر بخواهند در شرایطی غیر از شرایط ایمن بودن اکران شوند طبیعتا یک مقدار نیاز به از خود گذشتگی دارد. نمونه آن هم فیلم «دینامیت» است که با شرایط موجود نزدیک به ۷ میلیارد تومان فروخته است و خوب هم جلو میرود. در مقابل هم فیلمهایی داریم که بعضی مواقع تعداد فروش بلیت آن حتی باعث باز شدن درب سالن نمیشود. بنابراین باید این نوع فیلمها را تشویق کرد که اکران کنند و به آنها بگوییم که ما آمادهایم تا یک بخشی از ریسکی که تو انجام میدهی را جبران کنیم. در زمانی که همه مردم واکسن زده باشند و ما هم مثل کشورهای خارجی اکرانهای منطقی داشته باشیم، نیازی به این حمایتها نیست اما واقعا کسی که فیلم پر مخاطب دارد و فیلمش را در این شرایط اکران میکند، به نوعی از خودگذشتگی کرده است.
آیا این ارقامی که از فروش فیلمها اعلام میشود واقعی هستند یا برای این است که بتوانند مبلغ کمک هزینه را دریافت کنند؟
امکان اعلام میزان فروش فیلمها در اختیار صاحبان آثار نیست. میزان فروش از طریق مرکزی انجام میشود که وزارت ارشاد روی آن نظارت دارد، مرکزی به اسم سمفا و اگر شما وارد سایت سمفا شوید حتی میتوانید ببینید که هر سینما چند بلیت فروخته است. به این شکل نیست که کسی بتواند آمار و ارقام را تغییر دهد.
آن آمارهای فروش غیرواقعی مربوط به زمان قبل از سمفا بود. اکنون شما حتی به عنوان مخاطب هر زمانی که اراده کنید میتوانید وارد سایت سمفا شوید و حتی بدانید مثلا فلان فیلم در فلان سانس چند بلیت در سالن یک پردیس کورش فروخته است. اگر چنین چیزی بود بقیه فیلمهای در حال اکران هم حداقل برای اینکه آبروریزی نشود آمار فروششان را بالاتر نشان میدادند، اما الان اعلام آمار فروش از طریق دولت انجام و نظارت میشود. یعنی اگر سمفا را یک مرکزی بدانیم که به هر حال هزینهاش را هم فعلا دولت میپردازد و باید پاسخگوی دولت باشد، یک بلیت هم نمیتوانند اضافهتر از فروش واقعی اعلام کنند، مگر اینکه بروند بلیت بخرند و پاره کنند که این دیگر اوج بیدرایتی است که کسی برای اینکه فیلمش پرفروش به نظر برسد برود مثلا ۵هزار بلیت بخرد و پاره کند که شاید فروش را بالا نشان بدهد. این کار غیرمنطقی است و امکانپذیر نیست زیرا آن هم مشخص میشود چون شما میبینید که یک سالن به نسبت روز قبل ناگهان ظرفیتش بالا پایین شده است. به گمان من این فروشها کاملا واقعی است و امکان این که فیک باشد تقریبا صفر است.
شما به عنوان تهیه کننده، در حال حاضر دو فیلم آماده اکران دارید، چرا این فیلمها را اکران نمیکنید؟
یکی از فیلمهایی که من نهیهکننده آن هستم در ژانر کودک است. در این شرایطی که کودکان به مدرسه نمیروند طبیعتا سینما هم نمیتوانند بروند و بنابراین فیلم «بازیوو» زمانی باید اکران شود که مدارس باز باشد. حداقل فیلم کودک و نوجوان این ویژگی را دارد.
فیلم دیگری که دارم «قصیده گاو سفید» است که هنوز پروانه نمایشش را صادر نکردهاند و به تازگی وارد لیست شده است، ضمن اینکه به گمان من اکنوان فقط فیلمهای پرمخاطب و فیلمهایی که بیشتر فضای کمدی دارند و به طور مطلق میتوانند مردم را سرگرم کنند، باید در سینما اکران شوند. مردم در این شرایط عبوس وناراحت، و با وجود بیماری کرونا و ویژگیهای آن، علاقهای به دیدن فیلم جدی در سینما ندارند.