الهام شعبانی:
در شرایط بیپولی، حذف تخصصهای طراحی لباس و موسیقی اجتنابناپذیر است
«الهام شعبانی» طراح لباس و بازیگر از شرایط دشواری گفت که تئاتر و هنرمندان به آن دچار شدهاند و به نظر میرسد راه برون رفتی هم برایش وجود ندارد.
«الهام شعبانی» طراح لباس و بازیگر، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از شرایط دشواری گفت که تئاتر و هنرمندان به آن دچار شدهاند و به نظر میرسد راه برون رفتی هم برایش وجود ندارد.
شعبانی با تاکید بر اینکه با وجود همه دشواریها باید برای زندگی تلاش کنیم، از اتمام طراحی لباس و بازی در سریال «ملکه گدایان» بعد از یک سال خبر داد و گفت: الان سر کار «دودکش» هستم که دارد از شبکه سه پخش میشود و آنجا هم طراحی لباس را به عهده دارم. جز این، طراحی لباس تئاتری به کارگردانی آقای فرید قادرپناه را به عهده دارم. ولی اجرای تئاتری که قرار بود خودم کارگردانی کنم و از اجرایش در روزهای اوج کرونا انصراف دادم، معلق است و منتظرم شرایط بهتر شود؛ چون به دلیل ویژگیهای نمایش «به وقت تهران» تا کرونا از بین نرفته، نمیتوانم آن را اجرا کنم. از طرفی تمرین نمایش «بابا آدم» را با خانم لیلی عاج شروع کرده بودیم که به پیک پنجم کرونا خورد و مدتی دست از تمرینها کشیدیم.
او در پاسخ به این پرسش که «قبل از کرونا هم گرانی، باعث شده بود که تئاتر ما به سمت هرچه مینیمالترشدن برود؛ طراحیهای صحنه که خیلی گران درمیآمد حذف شد و حتی طراحی و ساخت لباس و موسیقی توسط متخصصان این حوزه، تبدیل شده بودند به موارد انتخابی. اما شاید کرونا باعث شد که این گروهها از قبل هم، جمع و جورتر و کوچکتر شوند؛ چقدر این مسائل میتواند به تخصصهای مختلف تئاتر مثل طراحی گریم لطمه بزند؟» گفت: بسیار آسیبزاست؛ به دلیل اینکه یک اثر تئاتری فقط شامل کارگردان و بازیگر نیست، اثر تئاتری شامل منشی صحنه، مدیر صحنه، طراح صحنه، طراح لباس، طراح گریم و تمام عوامل پشت صحنه، روابط عمومی و خیلی عوامل و مشاغل دیگر است و همه اینها دست به دست هم میدهند تا یک اثر خلق شود.
شعبانی تصریح کرد: مثل انسانی میماند که وقتی یک پایش را بزنی، آن یکی دستش را بزنی، چیزی از آن باقی نمیماند. به نظر من الان تئاتر ما متاسفانه چنین وضعیتی دارد. بچههای تئاتری آنقدر در این سالها اذیت شدند و حال بدی دارند، که دیگر جانی ندارند و فقط دارند برای بقا دست و پا میزنند. تئاتریهای ما تبدیل شدهاند به ماهیهایی که آب به آنها نمیرسد و دارند جان میدهند. آنقدر درگیر مسائل ابتدایی حیات هستند که ناچارند از هزینه برای تخصصهای دیگر بگذرند؛ اگر این ناچاری نبود، خیلیها ترجیح میدادند بهجای استفاده از موسیقی انتخابی و انتخاب لباس از هنرمندان متخصص در این حوزه استفاده کنند و البته که این اقتضائات، لطمه شدیدی به آثار نمایشی زده است.
او با بیان اینکه حمایت مالی قابل توجهی هم از سوی دولت نسبت به تئاترهای مستقل نمیشود، از وعده حمایت سه میلیون تومانی مدیرکل هنرهای نمایشی برای هر گروه تئاتری مثال زد و گفت: آقای مدیرکل، شما که دو سال کرونا در اتاق خودت نشستی و حقوقت را به موقع گرفتی و هیچ مراجعهکننده آنچنانی هم نداشتی که سلامتیات به خطر بیافتد، چطور میگویی سه میلیون تومان برای حمایت به یک گروه تئاتری میدهم؟ شما میدانید یک دانشجو که میخواهد اثری را تولید کند، یک پلاتو بگیرد، برای هر ساعت اجاره باید چقدر بپردازد؟ از هزینه یک عصرانه ساده برای گروه بعد از تمرین سه ساعته خبر دارید؟
این طراح لباس و بازیگر ادامه داد: اصلا فرض کنیم کارگردان طراح لباس را حذف کند و به جایش لباس بازیگران را از خانهاش بیاورد؛ اصلا میدانید هزینههای دیگر اجرا چقدر است؟ حتی همین هزینه تبلیغاتی که با آن اجرایشان را به آدمها نشان دهند. کسی که این حرف را میزند نه میداند اجاره خانه چیست و نه قسط بانک؛ میدانید چند نفر از بچههای تئاتری در این دو سال سراغ کار با اسنپ رفتند؟ چند نفرشان طلاق گرفتند، چند نفر حالشان بد است، چه کسانی کرونا گرفتند در این دوران کرونا و مُردند، چه کسی به نان شبش محتاج است؟
شعبانی با بیان اینکه با وجود این مشکلات، واقعا این رقمها مایه تاسف است، خاطرنشان کرد: تئاتر ما مثل خانهای شده که بزرگترش نمیداند چه کار میکند، بزرگترش بلد نیست، و هیچ کاری از دستش برنمیآید، حرفهایش هم اصلا به جایی نمیرسد. بدون آنکه دستوری برای تعطیلی سالنهای تئاتر صادر شود، سالنها را میبندند. برخی سالنها در این دو سال آسیب دیدند و ورشکسته و حتی برای همیشه تعطیل شدند.
او ادامه داد: من میتوانم در دوره رکود تئاتر، برای طراحی لباس سراغ سریالها بروم اما آن کسی که سریال کار نمیکند، چه میشود؟ معلوم است که از تئاتر هم زده میشود. خیلی از ما تبدیل میشویم به آدمهایی که دل و رمقی برای هیچ کاری ندارد. روزگاری تئاتر برای ما عشق و زندگی بوده. ما آن موقع هم در تئاتر درآمدی نداشتیم، ولی به هر حال آب باریکهای بود که خیلیها دلشان به آن خوش میشد. اما الان همان آب باریکه هم قطع شده و تئاتر دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد.
این بازیگر تئاتر با اشاره به اینکه تا پیش از کرونا، این موقع سال روزهای رونق تئاتر بود، گفت: حداقل میتوانستند به این فکر کنند که بهجای تئاتر سالنی، برای مدتی جایی را در فضای باز فراهم و تعریف کنند که تئاترها اجرا بروند. در کنارش کمک هزینهای هم برای هنرمندانی که در فضای باز کار میکنند اختصاص دهند؛ به جای این، مقابل تئاتر حافظ را کردهاند مرکز هنر، که البته تبدیل شده به مرکز معتادین! خیابانی که میتوانست محلی برای اجراهای میدانی باشد. یا در حیاط تالار وحدت میتوانستند یک استیج برای اجرا بزنند.
او در پاسخ به این سوال که آیا با پشت سر گذاشتن این دوره، تخصصهای تئاتر ضربه بلندمدتی خواهند دید و تئاتر ما عادت میکند به تئاترهای مینیمالی که از سر اجبار به آن تن داده؟ گفت: امیدوارم که عادت نکند. امیدوارم که این اتفاق نیفتد و شرایط ما بهتر شود. ما فقط امیدواریم. ما شب میخوابیم و نمیدانیم صبح چه اتفاقی میافتد و اصلا نمیدانیم صبح زندهایم یا نه. من نمیدانم هر شبی که میخوابم آیا صبح صدای مادرم را میشنوم یا نه؟ دوست صمیمیام را میبینم یا نه؟ امیدواریم این اتفاق نیفتد، ولی به هر حال بحرانی که سپری میکنیم عوارضی دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم ضرباتش به تئاتر وارد میشود و این عوارض را دستکم تا یک یا دو سال خواهیم داشت.
این هنرمند تئاتر با اشاره به اینکه تا تئاتر بخواهد بعد از چنین بحرانی دوباره جان بگیرد، زمان میبرد، خاطرنشان کرد: البته آن موقع هم جانی نداشت؛ ما جان کوچکی داشتیم که آن را هم گرفتند و این تئاتر ما کاملا ناجان است. تا دوباره بخواهد خودش را به قبل از کرونا برگرداند، زمان میبرد و عوارض هم خواهد داشت.
شعبانی در پایان با تاکید بر اینکه «هرچند که در این مدت هر کسی از هنرمندان ما، از پیشکسوت و جوان، به نحوی تلاش کرد تئاتر را نگه دارد، ولی نمیشد.» گفت: وقتی طرف به نان شبش محتاج است، بیاید چه اجرایی برود؟ برای سه میلیون تومان؟ برای همین هرچند که بسیار امیدوارم تئاتر از آسیبهای این دوره، لطمه بلندمدتی نخورد، ولی فکر میکنم قطعا این اتفاق میافتد و متاسفانه عوارضی در پی خواهد داشت.