نشست «راههای مقابله با خشونت مسری در شبکهی اجتماعی توییتر» برگزار شد
مضامین توییتهای ۶ خوشهی اصلی و همچنین ۲۵ کاربری که خود را در توییتر خبرنگار معرفی کردهاند، بررسی و نتایج نشان میدهد، توییتهای خوشههای اصلی رویدادمحور هستند و به پیشینه و علت اتفاقها پرداخته نمیشود و اظهارنظرها کلی و بدون مدرک است.
به گزارش ایلنا به نقل از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشست «راههای مقابله با خشونت مسری در شبکه اجتماعی توییتر» با سخنرانی علی شاکر، رئیس بخش آموزش موسسه همشهری برگزار شد.
تقیزادگان در ابتدای نشست با اشاره به اینکه خشونت و درگیری یکی از ارزش عنصر خبری است گفت: حال که سویههای مجازی زندگی با سرعت هر چه بیشتر قوت میگیرد، پر رنگ میشود و بازنمایی خشونت بیش از پیش سرعت گرفته است. سوال بزرگ این است که چه میتوان کرد؟ اما این سوال پسینی است، پیش از آن باید پرسید که چگونه خشونت مسری میشود؟ چگونه خشونت راه خود را باز میکند و فضا را میگیرد؟
شاکر با اشاره به اینکه دغدغه اولیه وی این بوده است که آیا بستر روابط شبکههای مجازی میتواند برای برپاداری پیامهای تنشزُدا آماده باشد یا نه گفت: در درجهی نخست باید بدانیم شکل پخش پیامها در شبکه چگونه است و از چه سازوکاری پیروی میکند. با شناخت این سازوکار و نحوهی پخش خشونت (که در اینجا به مثابه یک بیماری به آن مینگریم) میتوانیم راههای جلوگیری از انتشار آن را نیز پیشنهاد دهیم. شبیه پزشکانی که از همهگیری یک بیماری جلوگیری میکنند.
رئیس بخش آموزش همشهری افزود: برای مطالعه دقیقتر چگونگی انتشار پیامهای تعارضمحور در شبکه اجتماعی توییتر دو درگیری آبی کشاورزان شرق اصفهان و غیزانیه انتخاب شد تا نشان دهیم کاربران توییتر در مواجهه با تنشهای پیش آمده چگونه پیامهای خود را در شبکه منتشر و پخش کردهاند و آیا این پیامها سویههای کاهنده تنشها داشتهاند یا نه؟
وی در توضیح بیشتر روش مطالعه گفتند: برای پیدا کردن گرههای مهم و بررسی محتوای توییتهای آنان از روش ترکیبی (تحلیل شبکه و تحلیل مضمونی) استفاده کردیم؛ یعنی پس از تعیین بازه زمانی و استخراج توییتهای مرتبط، با کمک نرمافزارهای اکسل و تَبلو کار پالایش دادهها را انجام دادیم و سپس با کمک نرمافزار گفی پارامترهای تحلیل شبکه را استخراج کردیم و افراد موثر در انتشار پیام و خوشهها را یافتیم. نتایج این بخش نشان میدهد در میان افراد موثر هر دو شبکه روزنامهنگارها و فعالان رسانهای محیطزیستی نقشی ندارند و کار انتشار پیامها برعهده کاربرانی با مرکزیت بالا و با هویتی نامشخص است. نتیجه مهم این بود که بر خلاف نظریههای رایج پیامها در شبکه وایرال نمیشوند، بلکه عدهای معدود (رابطها، خبرهها و فروشندهها) در شبکه آن را به شکلی مُسری به دیگر کاربران میرسانند و این امر از مدل آستانه خطی پیروی میکند و در این مدل تقلید از گرههای نزدیک اهمیت زیادی دارد.
شاکر ادامه داد: مضامین توییتهای ۶ خوشهی اصلی و همچنین ۲۵ کاربری که خود را در توییتر خبرنگار معرفی کردهاند، بررسی و نتایج نشان میدهد، توییتهای خوشههای اصلی رویدادمحور هستند و به پیشینه و علت اتفاقها پرداخته نمیشود و اظهارنظرها کلی و بدون مدرک است. در آن توهینهای لفظی مستقیم، قطبیسازی، اظهارنظرهای یکسویه و تحریک به شورش خیابانی دیده میشود. به این ترتیب هر سه نوع از اعمال خشونت شبکهای (نمادین، مرافعه و گروهی) در این توییتها دیده میشود. با این همه، معدودی از توییتهای روزنامهنگاران بهنسبت دیدی تحلیلیتر به درگیری دارند. به این ترتیب، بر اساس مؤلفهها روزنامهنگاری صلح (مردمگرایی، حقیقتگرایی، فرایندمداری و راهحلگرایی) پیامهایی که منتشر شدهاند، در پی کاهش سطح درگیری نیستند و همچنین روزنامهنگاران در این دو اتفاق مرکزیت انتشار پیامها را بر عهده ندارند. اما همان معدود خبرنگارانی که در توییتر این اتفاق را پوشش دادهاند، سعی کردند از احساسگرایی تاحدی فاصله بگیرند و دیدی تحلیلتر به تعارض داشته باشند.
شاکر در انتها افزود که حذف شدن و محدود شدن دایره عمل خبرنگاران و اصحاب رسانه سبب میشود جریانها و سویههای رادیکال در فضای مجازی قوت بیشتری بگیرند و از این رو نیازمند تغییر رویکردها هستیم.
گفتنی است این نشست یک شنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۰ توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات و تحقیقات اسناد فرهنگی آسیا برگزار شد.