خبرگزاری کار ایران

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن
کد خبر : ۱۱۰۰۵۴۹

کارگردان فیلم کوتاه «جغرافیا» که از ایران در بخش شورت کرنر هفتاد و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن حضور دارد، درباره این فیلم و قصه‌ آن می‌گوید: از آنجا که فیلم من درباره جغرافیا و موضوع کولبری است و برای افراد خارج از ایران تعلیق دارد که اصلاً این شغل چیست، فکر می‌کنم اتفاقات خوبی برای فیلم بی‌افتد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حضور در جشنواره‌ای با اعتبار جشنواره فیلم کن حتی اگر در بخش بازار هم باشد، برای هر فیلمسازی باعث افتخار است. در این دوره از جشنواره کن چند فیلم از ایران در بخش بازار حضور دارند که یکی از آنها فیلم کوتاه «جغرافیا» ساخته آسیه اسدزاده است.‌ این فیلم در بستر یک داستان اجتماعی که به مهاجرت غیرقانونی می‌پردازد، به شغل کولبری هم اشاره دارد و به مصائب این قشر از مردم مرزنشین پرداخته است. در آستانه آغاز  هفتاد و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن با این کارگردان جوان گفتگویی داشتیم که می‌خوانید.

از فیلم «جغرافیا» و داستان آن بگویید.

«جغرافیا» به کارگردانی من و تهیه‌کنندگی برادرم شهرام اسدزاده درباره زنی است که در سن پایین دو فرزند دوقلو دارد و به دلیل مشکلاتی که داشته از شهرش و خانواده‌اش جدا شده و به شهرهای مرزی در کردستان می‌رود تا از کشور خارج شود. او برای خروج از کشور به کولبرها پناه می‌برد و از آن‌ها می‌خواهد که کمکش کنند. در نهایت پس از سختی‌های فراوان کسانی را پیدا می‌کند که می‌پذیرند به او کمک کنند و قرار می‌شود او را همراهی کنند تا بتواند با دو نوزادش توسط کولبرها از مرز خارج شود. در بین راه اتفاقات تلخی رخ می‌دهد و دو نوزادش را به نحوی از دست می‌دهد.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

هرچند در جامعه امروزی مشکلات زیادی وجود دارد، اما دلیل اینکه به سراغ این قصه تلخ رفتید، چیست؟

«جغرافیا» یک فیلم داستانی است که علی مست‌علی فیلمنامه آن را نوشته و قصه‌ای است که از دل جامعه بیرون می‌آید. اتفاقات در هر جغرافیایی متفاوت است و این جغرافیا در هر کشوری می‌تواند فرجام متفاوتی داشته باشد. اقلیم، آب و هوا، فرهنگ مردم و همه اینها می‌توانند روی سرنوشت یک انسان تأثیر بگذارند. من فقط تلخ بودن و سیاهی این داستان را نمی‌خواستم نشان بدهم بلکه می‌خواستم عمق اشتباهات و تصمیم‌های نادرست یک انسان را در بدترین شرایط نشان دهم.

نقطه روان‌شناسی این ماجرا به این برمی‌گردد که اصلاً یک زن با آن شرایط سخت و با دو بچه کوچک به کجا رسیده، به چه نقطه‌ای از سیاهی و نابودی رسیده، که حاضر است دو بچه نوزاد را بردارد و سعی کند در بدترین شرایط از کشور خارج شود. فیلم من به این نکته می‌پردازد که تصمیمات اشتباه و نادرست آدم‌ها برای فرار از مشکلات چطور یک زندگی را به راحتی نابود می‌کند در حالی که او قطعا می‌توانست راه‌حل‌های دیگری برای حل مشکلاتش پیدا کند. از طرف دیگر من هم یک کارگردان خانم هستم و می‌خواستم زندگی یک خانم را در میان آن همه کولبر نشان دهم و از همه مهم‌تر اینکه در این فیلم می‌بینیم که میان کولبرها، کولبر دختر هم وجود دارد، دخترهایی که شغلشان کولبری است. این موضوع برای من خیلی جذاب بود و دوست داشتم مردمی که این فیلم را در آینده می‌بینند، بدانند که چه اتفاقی می‌افتد که یک دختر می‌تواند سخت‌ترین شغل دنیا را انتخاب کند. در حالی که بسیاری از مردم در دنیا نمی‌دانند که کولبر به چه معناست و ما مدت زیادی به دنبال یک کلمه مناسب برای ترجمه مفهوم کلمه کولبر بودیم تا بتوانیم کلمه مناسبی پیدا کنیم که بتواند این شغل را برای مردم خارج از ایران معنا کند.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

از چه طریقی توانستید با کولبرها ارتباط برقرار کنید؟ چه تحقیقاتی انجام دادید که اطلاعات دقیقی از نحوه زندگی کولبرها به دست آورید؟

هیچ یک از بازیگران من کُرد نبودند، اما یک مترجم داشتیم که اصالتاً کُرد بود و نکات ریزی را درباره کولبرها به من می‌گفت. خیلی دردناک بود که دخترهای یک شهر یا روستا به دلیل شرایطی که دارند مجبور می‌شوند به سوی این شغل بیایند اما نکته قابل توجه این است که شاید این شغل برایشان به منزله یک شغل پاک است و به همین دلیل به هر شغل کثیف و چرک دیگری ارجحیت دارد. قدری تحقیقات درباره گویش، زبان و لباس پوشیدن آن‌ها داشتم و اینکه دیگران چه دیدی به یک دختر کُرد کولبر در آن روستا یا محله دارند، هرچند که بومی‌های یک روستا غالباً همه کولبر می‌شوند و این شغل برایشان عادی است.

شخصیت اصلی قصه من از تهران به روستاهای مرزی آمده و در آنجا با دخترهایی مواجه می‌شود که برای گذران زندگی به شغل کولبری مشغول هستند و این بیانگر یک تناقض بزرگ شخصیتی بین این دو خانم است که البته از نظر من هر دو پاک هستند.

کاراکتر نوشین که از تهران به کردستان آمده و می‌خواهد از مرز عبور کند، زنی است که از طرف خانواده طرد شده و هیچ دوست و آشنایی هم ندارد که از او حمایت کند، یعنی در حقیقت به پایان خط رسیده است. به پایان رسیدن حتماً نباید به این دلیل باشد که کسی در پشت کوه‌ها زندگی می‌کند، حتی می‌تواند کسی در پایتخت و در میان امکانات کامل زندگی کند، اما به پایان خط برسد، ولی در نقطه مقابلش هم دخترانی را می‌بینیم که در شهرها و روستاهای مرزی و بدون امکانات و زرق و برق زندگی شهری و پیشرفته، مشغول کولبری هستند و با مشکلات می‌جنگند و برای ادامه زندگی و حل مشکلاتشان تلاش می‌کنند. آنها غالبا دختران کم سن و سالی هم هستند و نکته قابل تامل این است که این موضوع که دخترهای کم سن و سال در آن منطقه به شغل کولبری مشغولند، بر اساس داستان و تخیل نویسنده نیست بلکه کاملاً بر اساس واقعیت است. کولبری شغل نیست بلکه واقعیتی است که وجود دارد. تنها قصه آن دختری که با دو نوزادش به کردستان می‌آید در حقیقت قصه و تخیل فیلمنامه ماست.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

بنابراین شما در فیلم‌تان به آسیب‌های اجتماعی پرداخته‌اید که موجب شده یک خانم با دو فرزند نوزادش تصمیم بگیرد به بدترین شکل ممکن از مرز عبور کند و از کشور خارج شود؟

بله البته اجتماع برای او شاید در اندازه کوچکتر و در حقیقت به اندازه خانواده‌اش باشد. باید ببینیم در خانواده چه آسیبی دیده که چنین تصمیمی گرفته و حاضر است دو نوزادش را بردارد و در بدترین شرایط از مرز خارج شود.

آیا قصد شما از ساختن این فیلم این بود که بگویید مشکلات اجتماعی وجود دارند، اما باید به دنبال راه‌های بهتری برای نجات پیدا کردن از این مشکلات گشت؟

بله دقیقا. مشکلات اجتماعی در تمام دنیا وجود دارد و نمی‌توانیم بگوییم که ما فقط در ایران با مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنیم. می‌توانیم به نحوی برای این مشکلات را که ممکن است در جامعه‌های کوچکتری مثل خانواده و محیط کارمان باشد، راه حلی پیدا کنید و آن‌ها را برطرف کنیم، ضمن اینکه دغدغه اصلی نویسنده من در این فیلم موضوع «جغرافیا» است، اینکه این خانم از تهران که شهری پیشرفته است به سمت روستایی مرزی در کردستان فرار می‌کند و در شرایطی قرار می‌گیرد که می‌بیند درست است که فرهنگ‌ها متفاوت است، اما مشکل یک مشکل اساسی و زیرساختی است. یعنی مشکلی است که در درون آن شخصیت‌ها وجود دارد و مشترک است. در حقیقت این فیلم می‌خواهد بگوید که مشکلات در همه جا هست، فقط شکلشان فرق می‌کند، اما در باطن یکی هستند و فرار کردن راه اشتباهی برای مقابله با مشکلات است .

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

طی چند سال اخیر مقوله فیلم کوتاه رشد خوبی داشته، در حدی که به تازگی جشنواره فیلم کوتاه تهران به لیست جشنواره‌های مورد تایید اسکار اضافه شده و می‌تواند فیلم‌ها را مستقیماً به اسکار بفرستند. درباره تلاش بچه‌های فیلم کوتاه بگویید که چقدر تلاش کردند تا فیلم کوتاه ایران به چنین جایگاهی برسد. آیا دولت‌ها و سیاست‌هایشان هم در این موضوع تاثیرگذار بوده‌اند یا نه؟

یک اتفاق خوبی که در این عرصه افتاده تعدد جشنواره‌هایی است که برگزار می‌شود. ما خودمان هم جشنواره آنلاین فیلم کوتاه کشف استعداد را برگزار کردیم و شاید باور نکنید اما فیلم‌هایی در بین آثار ارسال شده دیدیم که موجب حیرت‌مان شد. می‌دیدیم که چقدر این فیلم‌ها عالی ساخته شده‌اند، از نظر ساختار، کارگردانی، فیلمنامه و بازیگری. واقعا وقتی این فیلم‌ها را دیدم، خیلی خوشحال شدم و دیدم که فیلم کوتاه ما جای پیشرفت بسیاری دارد. امیدوارم به عرصه فیلمسازی فیلم کوتاه نگاه درست‌تری شکل بگیرد که بتواند شرایط مساعدی برای ساخت فیلم‌های بلند سینمایی را برای کسانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند، فراهم کند تا بتوانند به سمت ساخت فیلم بلند بروند و در این مقطع متوقف نشوند.

جشنواره‌های فیلم کوتاهی که در ایران برگزار می‌شود اتفاق بسیار خوبی است و زمینه‌ای است برای اینکه بتواند فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه را به مرحله بالاتر سوق دهد. در سال‌های گذشته جشنواره‌های فیلم کوتاه متعددی نداشتیم، اما در سال‌های اخیر تعداد این جشنواره‌ها بیشتر شده و به دلیل کرونا هم تعدادی جشنواره آنلاین فیلم کوتاه راه‌اندازی شده که کمک زیادی به رشد این عرصه می‌کند. حتی برخی آموزشگاه‌ها جشنواره‌هایی را به صورت داخلی برگزار می‌کنند و هنرجویانشان را حمایت می‌کنند فیلم کوتاه بسازند که این کار بسیار خوبی است.

در سال‌های قبل کسانی که به کلاس‌های فیلم‌سازی می‌رفتند حمایت نمی‌شدند تا فیلم کوتاه بسازند، اما الان این آموزشگاه‌ها از بچه‌ها حمایت می‌کنند تا حتما یک فیلم کوتاه بسازند که خیلی اتفاق خوبی است. ما هم همین کار را در آموزشگاهی که داریم انجام می‌دهیم و آقای سیروس الوند که استاد این آموزشگاه هستند در پایان کلاس‌ها از بچه‌ها می‌خواهند که در یک فیلم کوتاه به نویسندگی و کارگردانی آقای الوند را بازی کنند یا اگر هنرجوی کلاس کارگردانی هستند یک فیلم کوتاه بسازند تا آموزشی که دیده‌اند نتیجه‌ای قابل لمس داشته باشد.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

در حال حاضر هنرو تجربه برخی از فیلم‌های کوتاه را اکران می‌کند، نظر شما درباره اکران فیلم‌های کوتاه چیست؟

فکر می‌کنم اکران یک قسمت ویژه بری بچه‌هایی است که کارگردانی می‌کنند، خصوصا برای بازیگرانی که می‌خواهند در این فیلم‌ها بازی کنند، اتفاق قابل توجهی است. به نظر من باید نظر ویژه‌ای به فیلم کوتاه وجود داشته باشد. همه فعالان عرصه فیلم کوتاه این دغدغه را دارند که چه اتفاقی برای فیلمی که ساخته‌اند می‌افتد.

ما هنرجو برای رشته کارگردانی زیاد داریم و کسی که به سمت کارگردانی می‌آید قطعاً از فیلم کوتاه شروع می‌کند زیرا نمی‌تواند مستقیم برود و فیلم بلند بسازد، باید حتماً با فیلم کوتاه کارش را شروع کند. در فیلم‌های کوتاه هم غالباً هنرجوها بازی می‌کنند به عنوان مثال تمام کولبرهای فیلم «جغرافیا» هنرجوهای آموزشگاه خودمان هستند که در کلاس‌های آقای الوند شرکت کردند. این افراد ممکن است در آینده بازیگران مطرحی شوند اما باید یک جایی باشد تا آن‌ها دیده شوند. اکران در سینماهای خودمان اتفاق بسیار ویژه‌ای است و همچنین باید فیلم‌هایشان را به جشنواره‌های خارجی بفرستند. برخی افراد در مورد این جشنواره‌ها حساسیت‌های خاصی نشان می‌دهند و می‌گویند فیلم‌مان را به هر جشنواره‌ای نمی‌فرستیم، در حالی که به نظر من باید به همه جشنواره‌ها بفرستند تا شاید از میان ۱۰ جشنواره در سه جشنواره انتخاب و دیده شود. هیچکس دوست ندارد فیلم بسازد و آن را داخل کمد بگذارد و درش را ببندد. حتی اگر کارگردان از کار خودش راضی نیست بازیگر و هنرجوهایی که در آن فیلم بازی کرده‌اند دوست دارند دیده شوند و این حق آنهاست.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

درباره جشنواره کن بگویید و بخش بازار که در آن حضور دارید. فکر می‌کنید چه اتفاقی برای فیلم بیفتد؟

ما در بخش بازار جشنواره کن اتفاقات ویژه‌ای را پیش رو داریم مثل کنفرانس‌ها، چند جلسه با کارگردان‌ها، نویسنده‌ها و پخش‌کننده‌های بزرگ دنیا و از آنجا که فیلم من درباره جغرافیا و موضوع کولبری است و برای افراد خارج از ایران تعلیق دارد که اصلاً این شغل چیست و فکر می‌کنم اتفاقات خوبی برای فیلمم می‌افتد. قطعا من توقع ندارم که بتوانم فیلمم را در شورت کرنر کن به یک پخش‌کننده خارجی بفروشم، اما دوست دارم موضوع فیلم در دنیا دیده شود.

آیا برای اکران فیلم برنامه‌ای دارید، قصد دارید آن را در گروه هنر و تجربه اکران کنید؟

بعد از جشنواره کن قصد دارم چند اکران محدود برای این فیلم در ایران داشته باشم و بعد از آن به صورت آنلاین در یک پلتفرم اکران خواهم کرد.

تلاش یک کارگردان ایرانی برای نشان دادن وضعیت کولبران در بازار کن

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز