در نشست رسانهای سریال «زیرخاکی ۲» عنوان شد؛
جلیل سامان: دوست ندارم مردم برای دیدن کارهایم پول بدهند/ سفارشی کار نمیکنم
نشست رسانهای سریال «زیرخاکی ۲» با حضور جلیل سامان و رضا نصیرینیا تهیهکننده این سریال بعدازظهر امروز چهارشنبه دوم تیرماه 1400 در ساختمانی در خیابان جردن برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در ابتدای این نشست که بی مقدمه و با پرسش و پاسخ خبرنگاران آغاز شد، رضا نصیرینیا تهیهکننده سریال درباره فصل سوم سریال «زیرخاکی» گفت: به صورت غیررسمی عنوان شده بود و جلسهای هم با مجید اکبرشاهی سرپرست گروه فیلم و سریال مرکز سیمافیلم داشتیم و پیشنهاد فصل سوم برای ماه مبارک رمضان سال آینده مطرح شد اما در نهایت زمان خواستم تا ببینیم میتوانیم فصل سوم را بسازیم و ببینیم که اگر قرار بر ساخت شد به ماه رمضان خواهد رسید یا خیر. تا آخر تیرماه نظر خود را اعلام خواهیم کرد.
در ادامه جلیل سامان کارگردان «زیرخاکی» نیز بیان کرد: نظر من با آقای نصیرینیا یکی است، ما تعهدی برای ساخت فصل سوم به سازمان نداریم اما به مخاطبانمان تعهد داریم. در حال بررسی هستیم تا ببینیم میتوانیم فصل سوم را برای ماه رمضان بسازیم یا خیر. به عنوان نویسنده باید قصه مرا درگیر کند و نیاز درونی حس کنم که باید این سریال را بسازم.
نصیرینیا در پاسخ به این پرسش که چرا ساخت سریالهای جدی مثل «نفس» را ادامه ندادید، گفت: سازمان نخواست که «نفس» را بسازیم، خودمان علاقه داشتیم که ادامه بدهیم اما شرایط در آن زمان فراهم نشد.
سامان در این باره گفت: شاید الان سازمان رغبت نشان دهد، اما زمانش دیگر گذشته است. به دلیل حال مردم از فضای جدی به کارهای طنز آمدیم. مردم به اندازه کافی غم و غصه دارند و چه توفیقی از این بهتر که مردم را بخندانیم. به غیر از شرایط اقتصادی و اداره غلط مملکت، کرونا هم مزید بر علت شد که به سمت طنز برویم.
وی افزود: مردم نتوانستند با ریتم کند «نفس» ارتباط برقرار کنند و به همین دلیل به سمت کمدی رفتم. ساخت سریال کمدی برای خودم هم یک محک بود که امیدوارم موفق بوده باشد.
این کارگردان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که پرسید چرا به موضوع منافقین و نفوذ طنزگونه پرداختید و منافقان را پخمه نشان دادید، گفت: لحنی که من انتخاب کردم ایجاد موقعیت کمیک بود. به شدت و حدت و خیلی داغ به منافقین پرداختم، در منافقین افراد باهوش بودند، آدمهای احمق هم زیاد بود. اینکه ۲۰۰ نفر در جنگل میخواهند یک کشور را بگیرند، احمقانه است.
سامان درباره تحول فریبرز باغبیشه طی روند قصه گفت: تحول فریبرز باغبیشه فقط این است که دست از زیرخاکی بردارد و اگر تغییر کند دیگر فریبرز باغبیشه نیست.
وی درباره اینکه تکرار بازی و تکیه کلامهای پژمان جمشیدی در نقش فریبرز باغبیشه گفت: یک جاهایی تکیه کلامها زیاد بود که در گرماگرم کار احساس نکردیم، از قسمت هشت به بعد یک سری دیالوگها حذف شد. اگر دوباره مونتاژ شده بود قطعا این اشکالات برطرف میشد. واقعیت این است که خیلیها هم این تکیه کلامها را دوست داشتند اما اگر ادامهای در کار باشد این اشکالات برطرف خواهد شد.
کارگردان سریال «زیرخاکی» درباره اینکه آیا فصل سوم این مجموعه به زمان حال میرسد، گفت: زدن حرفهای سیاسی مربوط به زمان حال مشکل است و افراد نسبت به این حرفها موضع میگیرند. پرداختن به موضوعات و نقد زمان گذشته راحتتر و شدنیتر است. دهه ۶۰ موقعیتهای جذابی دارد که در زمان حال پیدا نکردم، شاید هست اما رسانه نمیخواهد به آن بپردازد. در دهه ۶۰ مردم ما از لحاظ گذشت در موقعیت بالایی قرار داشتند و میخواستیم این گذشت را به مردم نشان دهیم و سعی کردیم خوبیها را یادآوری کنیم. چون خانواده دورهم این سریال را میبینند و اگر تغییری به وجود بیاید من خوشحال میشوم. نگرانیهایی در رابطه با خانههای مصادرهای وجود داشت که عبور کردیم.
در ادامه نصیرینیا درباره شرایط ساخت «زیرخاکی 3» گفت: برای ساختن فصل سه باید شرایط به گونهای باشد که بازیگران بتوانند حضور داشته باشند، درباره هادی حجازیفر باید ببینیم برنامه چیست، افراد به پروژههای دیگر تعهداتی دارند که با توجه به اینکه کار عقب افتاده شرایط دشوار شده است، هادی حجازیفر نیز اگر شرایط حضور در فصل سوم را داشته باشد، در خدمت او خواهیم بود.
وی درباره پایانبندی قصه گفت: از ابتدا قرار بود که سریال با همین پایان تمام شود اما نظر سازمان این است که فصلهای بعد ساخته شوند. به دلیل کرونا فصل اول نیمه کاره ماند و نتواتستیم سکانسهایی از پایان فصل یک را بگیریم.
سامان نیز در این باره بیان کرد: بهترین نقطه برای پایان فصل دوم همین نقطه بود. سازمان برای ادامه این سریال تمایلاتی دارد اما تمهیدات هنوز فراهم نشده و اگر قرار است ادامه دهیم باید شرایط مناسب مهیا شود. صرفا بر اساس یک تمایل نمیتوان سریال ساخت و نیاز به برنامهریزی دقیق دارد.
وی اظهار کرد: قرار بود در فصل دوم هادی حجازیفر حضور داشته باشد و فریبرز به خانه برادرش فرهاد بازگردد، اما نشد و من به ناچار فیلمنامه را تغییر دادم. شاید بد هم نشد که ما با یک محله جدید و خانواده جدید روبرو شدیم که مورد قبول مخاطبان هم قرار گرفت. به جای خانواده فرهاد خانواده مروتپور شکل گرفت که برای قصه خوب شد. فریبرز هیچ وقت عاقل نمیشود که قصهها بخواهند تمام شوند.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که چرا در تمام کارهایش رویکرد سیاسی دارد و به موضوع منافقین میپردازد، گفت: فربیرز باغبیشه و خانوادهاش میخواهند زندگی کنند و و در روند قصه با اتفاقاتی روبرو میشوند. اصلا قرار نیست مبنای کار تاریخی و سیاسی باشد اما طبیعتا به دلیل زمان روایت قصه با این موضوعات مواجه میشوند، نمیشود اینها را از هم تفکیک کرد. این شخصیت هر طرفی برود قصهای برای گفتن دارد و پتانسیل خوبی برای ادامه قصه او وجود دارد.
وی درباره اینکه آیا به دلیل کارهایش ترسی از منافقین ندارد، بیان کرد: من تنها به فرانسه رفتم و تا به حال به ترس از منافقین فکر نکرده بودم. البته این ترس در برخی افراد وجود دارد و خیلیها قبول نکردند که در سریالهایی که ساختم بازی کنند.
سامان درباره زمان پخش سریال گفت: دوست داشتم در شرایط بهتری پخش شود اما با این استدلال که با پخش این سریال حال مردم خوب شود روی آنتن رفت.
کارگردان سریال «زیرخاکی» در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا درباره اینکه آیا به سمت ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی خواهد رفت یا نه، گفت: دوست ندارم مردم برای دیدن کارهایم پول بدهند مگر اینکه شرایطی بوجود بیاید که بخواهم سریالی بسازم که امکان ساخت آن در تلویزیون نباشد و از تلویزیون بروم. تلویزیون تنها سرگرمی آدمهایی است که در شهرستانها و روستاها هستند. رقابت در نمایش خانگی سخت است اما در تلویزیون هم پول نداریم. اگر کسی غیر از نصیرینیا بود این بازیگرها در زیرخاکی نبودند. او در تهیه تجهیزات بی نظیر عمل کرد.
وی درباره لهجههایی که در سریال استفاده شده بود، گفت: اگر با تمسخر لهجه بخواهید مردم را بخندانید، اشتباه کردهاید، اما اگر لهجه را دوست داشته باشید، میتوانید با مخاطب ارتباط برقرار کنید. دنبال استفاده از تمام لهجهها بودم و تا جایی که امکان داشت از لهجههای مختلف استفاده کردم. داستان بیش از این پتانسیل نداشت. حق تمام مردم ایران است که دیده شوند، من خوشحالم که «پایتخت» و «نون. خ» در خارج از تهران ساخته میشود.
نصیرینیا در ادامه صحبتهای سامان گفت: یکی از مسائل بودجه است چراکه شما وقتی از تهران خارج میشوید مسائل کمی متفاوت پیش میرود و ساخت پروژهای در خارج تهران این چالش را دارد که چگونه عوامل انتخاب شوند و حتی این عوامل در چه مکانی مستقر شوند و شرایط کرونا نیز مواجهه با این چالشها را سختتر میکند.
سامان درباره اینکه موضوعی در فصل جدید این سریال سفارشی بوده یا خیر گفت: درباره سریال «زیرخاکی» خلق تمامی موقعیتها به عهده خود من بوده و هیچ بخشی از آن سفارش تلویزیون نبوده است. اگر در آینده نیز به دلیل علاقه مخاطب سفارشی برای فیلمنامه کار و ساخت آن داشته باشم به هیچ عنوان نمیپذیرم چراکه من به عنوان کارگردان فیلمنامهای را جلوی دوربین میبرم که ذهنم درگیر آن باشد و با قلبم به آن علاقمند باشم، کاری که دوست نداشته باشم را قطعا نمیسازم.
این کارگردان درباره طرحهایی که تا امروز داشته و به تولید نرسیده است، گفت: اگر بخواهم تعداد بگویم باید بگویم نصف سالهای فعالیت من در شرایطی پیش رفت که بسیار طرحهای نیمه کاره و ساخته نشده در کارنامهام وجود دارد. برای مثال کاری به نام «پلیس جنوب» را شروع کردم که در نهایت با وجود اینکه مقابل دوربین هم رفته بود، اما نیمه کاره ماند و راشهای آن را برای ضبط مصاحبه استفاده کردند. اولین کار طنزی که شروع کردم «تافته جدا بافته» بود که آن هم به نتیجه نرسید.
وی درباره پروژه «چمران» که قرار بود ساخته شود گفت: پروژه «چمران» نیز بیش از دو سال زمان و انرژی از من گرفت و رها شد و فکر میکنم دیگر نمیتوان آن را ادامه داد، چرا که در این لحظه افراد زیادی خود را به این شخصیت نزدیک میدانند زیرا هر کس با چمران دوست میشد، خیال میکرد که نزدیکترین دوست چمران است. البته ممیزیهایی نیز در این میان وجود دارد و شاید در بیرون از تلویزیون بتوان این سریال را ساخت. چمران الگویی برای تمام نسلها است، او به همه چیز پشت پا زد و راه خود را انتخاب کرد.
سامان درباره اینکه آیا سراغ کارهایی که به هر دلیلی ساخته نشدند، میرود یا خیر گفت: این را نمیدانم اما ممکن است زمانی که با این پروژهها دوباره مواجه شوم علاقهای دیگر به تولید آنها نداشته باشم.
وی درپایان درباره تفاوت میان فریبرز باغ بیشه و پرویز پرستویی در فیلم «لیلی با من است» بیان کرد: من شباهتی را میان این دو شخصیت پیدا نمیکنم چراکه این دو بازیگر کاملا در فضاهای متفاوتی قرار داشتند.