نیویورک تایمز گزارش میدهد؛
بزرگترین قتل عام نژادی در آمریکا چگونه صورت گرفت؟ / سیاسیون تمایل به تحریف تاریخ دارند
تاریخ همواره بازیچه و محکوم حکومتهاست. صاحبان قدرت، تاریخ را بر مبنای منافع خویش و دفع ضرر استوار میکنند و همواره از افشای حقایقی که به ضرر آنهاست، خودداری میکنند و منافع شخصی را نشر میدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از نیویورک تایمز، مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا با تشکیل یک کمیسیون برای رسیدگی به یورش طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره ملی در ششمین روز از ماه ژانویه، موافقت و رای خود را صادر کرد.
۳۵ نفر از اعضای حزب جمهوریخواه ایالاتمتحده به اعضای حزب دموکرات پیوستند تا رای نهایی را صادر کنند. «کوین مککارتی» که رهبری اقلیت مجلس نمایندگان را برعهده دارد از مخالفان تشکیل کمیسیون رسیدگی به حوادث ششم ژانویه بود. به همین دلیل، چند تن از جمهوریخواهان از طرح پیشنهادی حمایت کردند. همچنین «میچ مککانل» رهبر اقلیت سنا نیز از مخالفان تشکیل کمیسیون است.
جمهوریخواهان که بسیاری از کرسیهای کنگره ملی آمریکا را در دست دارند. به نظر میرسد، در اقدامی مشترک و هماهنگ شده به دنبال کاهش آثار و کوچک جلوه دادن یورش طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره این کشور هستند. حذف این رویداد از صفحه تاریخ، یکی دیگر از اهداف اعضای این حزب سیاسی است. مخالفت با تشکیل این کمیسیون دلایل مختلفی دارد. سلب امتیاز وزارت دادگستری و کنگره برای رسیدگی به این موضوع این رویداد سیاسی از آثار تشکیل این کمیسیون است.
پیش از این موضوع، مککارتی اقدامت دیگری در جهت تضعیف رسیدگی به موضوعات داشته است. این سیاستمدار، تحقیقاتی که درباره اقدمات ضد فاشیستی و مسائل سیاهپوستان بود را خدشهدار کرد. این اقدام میتوانست منجر به ایجاد برابری بین گروههای مختلف شود و در حال حاضر، اقدامی مشابه او در جهت کاهش ماهیت یوروش ششم ژانویه در دست انجام است. از این رو این گروه تصمیم دارد تا ماهیت و آثار تمامی رویدادهایی دوران پاندمی کرونا را یکی بداند بنابراین از دیدگاه آنان هیچ اقدامی نسبت به امور دیگر بهتر یا بدتر نیست و تمام ایدئولوژیهای چپ و راست مشابه است. به طور قطع، هیچکدام با یکدیگر برابر نیستند و نسبت به آن آگاه هستند. این دست از سیاستمداران تلاش میکنند با جوسازی و پروپاگاندا برخی اقدمات را در دل تاریخ دفن کنند. این راهکارهای سیاسی روشی ساده برای حذف برخی از پدیدههای تاریخیست که گاهی در گذر زمان بکار گرفته شده است.
تنها چند هفته دیگر با صدمین سالگرد کشتار تولسا (این قتلعام نژادی در ۳۱ میو ۱ ژوئن ۱۹۲۱ اتفاق افتاد. هنگامی که ساکنان سفیدپوست به ساکنان سیاهپوست و کسبه منطقه گرین وود در تولسا، اوکلاهما حمله کردند. از این حادثه به عنوان بدترین حادثه خشونت نژادی در تاریخ آمریکا یاد شدهاست. این حمله باعث تخریب بیش از ۳۵ بلوک در منطقه شد.) باقیمانده است. سفید پوستان با همراهی گارد ملی ایالات متحده، ۳۰۰ نفر را کشتند و ۸ هزار نفر را بیخانمان کردند.
یکی از نکات جالبی که درباره این کشتار وجود دارد، تلاشهای هماهنگ سیاستمداران محلی، سیاسی و ملی بود که این موضوع باید مورد بررسی قرار گیرد. آنها تلاش کردند تا این واقعه را از دل تاریخ حذف کنند. به طور قطع، این کشتار پیش از عصر تکنولوژی و ظهور تلویزیون، اینترنت، تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی صورت گرفته است. همان زمان تصاویری از خانوادههایی که یکی از اعضای خود را از دست دادهاند، بدون نام منتشر شد. همچنین گورهای باقیمانده از آن زمان، گواهی بر این واقعه است. بر اساس گزارشهای به دست آمده از نیویورک تایمز، مقامات بلافاصله پاکسازی و از بین بردن اسناد مربوط به حادثه را در دستور کار خود قرار دادند. قربانیان در گورهای دستهجمعی دفن شدند. پلیس نیز تمام سوابق تاریخی را نابود کرد. روزنامه «تولسا تریبون» که گزارشی درباره حادثه منتشر کرده بود، پیش از انتشار از تیغ سانسور مصون نماند.
در بخشی از گزارش این خبرگزاری آمده است: اسناد به شدت نابود شده و باور چنین رویدادی برای عدهای غیرممکن است. «نانسی فلدمن» حقوقدانی از ایالت «ایلینوی» با چالشی در همینباره روبرو شد. در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی، هنگامی که او این واقعه را برای دانشجویان خود تدریس کرد، آنها این موضوع را باور نکردند. گاهی اوقات، غرایز و انگیزههای انسانی سبب میشود تا یک رویداد وحشتناک دستکم گرفته شود و به این ترتیب برخی از حوادث برای همیشه از صفحه تاریخ حذف خواهند شد.
اغلب کسانی که در این جنایت نقش داشتند، تلاش میکنند تا بدنامی چنین جنایتی را از بین ببرند. قربانیان حادثه نیز درباره انتقال این موضوع به خانواده خود شک و تردید دارند. اینطور باید گفت، هر دو گروه در انتظار قدرت اثربخش زمان هستند. سنگ دندانهدار در رودخانه با گذر زمان تبدیل به یک سنگ صاف میشود. با این وجود؛ گذر زمان پرده از راز پنهان حادثه تولسا برداشت. «اسکات الزورث» گزارشی با عنوان «مرگ در سرزمین موعود» در سال ۱۹۸۲ نوشت و از راز کشتار نژادپرستانه پرده برداشت. اگرچه نویسنده گزارش مطلبی در اینباره نوشت اما تا سال ۱۹۹۷ کمیسیونی برای آن تشکیل نشد. کمیسیون، اولین اطلاعات خود را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد زیرا سیاستمداران تمایل دارند تا از تمام جنبههای حقیقت دور شوند حتی اگر واقعیت را سرکوب نکرده باشند.
با این وجود حقایق از یک نسل به نسل دیگر منقل میشود اما آنچه که گفته میشود، در طول زمان تغییر خواهد کرد و عینا مثل آن ذکر نخواهد شد. مواردی مثل فیلم، عکس یا اسناد مکتوب هم در طول زمان از بین میرود. به همین دلیل، یادبودها و یادمانها مهم و به تامل جمعی کمک میکنند. بسیاری از بناهای یادبود به عنوان ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرند زیرا آنها به ایجاد روایتهای نادرست کمک میکنند که حافظه جمعی را تغییر میدهند. بسیاری از یادبودهای تاریخی با همین هدف ساخته شدهاند. بنابراین، جمهوری خواهان تلاش میکنند تا ادراک آحاد جامعه از شورش را تغییر دهند. این موضوع قابل قبول نیست زیرا موضوعی عادی و ساده نیست. حافظه انعطافپذیر است و قابلیت شکلگیری در برابر ایدههای مختلف را دارد. در حال حاضر، این پدیده منجر به شکست این حزب سیاسی شده است ولی این امکان وجود دارد تا موضوع به نحوی دیگر در آینده بیان شود. جوامع، سرگذشتهای تاریخی را بدون احتیاط و مراقبت، دریافت میکنند. بنابراین، وقتی مقامات دروغ میگویند یا چیزی جنبههایی از حقیقت را پنهان میکنند، بسیاری آن را بر اساس گفتههای آنان باور میکنند.
ترجمه: علی خسروجردی