خبرگزاری کار ایران

تحصیل؛ تهدیدی بالقوه برای افراطی‌گرایی/ هزینه‌های نظامی یک سرباز آمریکایی در افغانستان معادل ساخت ۲۰ مدرسه است

تحصیل؛ تهدیدی بالقوه برای افراطی‌گرایی/ هزینه‌های نظامی یک سرباز آمریکایی در افغانستان معادل ساخت ۲۰ مدرسه است
کد خبر : ۱۰۷۹۰۱۳

مخالفت همراه با خشونت طالبان با تحصیل دختران در افغانستان و پاکستان موضوع جدیدی نیست. گروه افراطی طالبان در سال 1994 هنگام جنگ‌های داخلی افغانستان به قدرت رسید. از گذشته تا به امروز، نه تنها «تحصیل» بلکه حتی حضور کمرنگ در جامعه برای زنان و دختران برخی مناطق افغانستان و پاکستان به یک چالش جهانی تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «زنان و دختران نباید درس بخوانند»، این عقیده بسیاری از گروه‌های افراطی ساکن در کشورهای افغانستان و پاکستان است. آن‌ها دست به هر کار می‌زنند تا زنان را از حق مسلم خود محروم کنند.   سال‌های اخیر، کشورهای کمتر توسعه‌یافته با نگاهی به برنامه‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی برای افزایش سطح آموزش بین زنان اقداماتی انجام داده‌اند اما حضور  و رویارویی با پندارهای «دگم» سبب شده تا زنان و دختران از آموزش حتی در سطوح اولیه محروم باشند. 

«طالبان» یک گروه اسلامگرای افراطی وابسته به مکتب‌های فکری وهابی و حنفی است که  برای اجرای هنجارها و قوانین خود مثل ممنوعیت حضور زنان در سطح جامعه بدون همراهی یک مرد و حضور آنان در محافل آموزشی، تلاش می‌کند. 

 به نقل از نیوریورک تایمز، بمب‌گذاری یکی از گروه‌های افراطی افغانستانی در نزدیکی یک مدرسه، ۸۰ دانش‌آموز را به کام مرگ کشاند. عارفه، یکی از دانش‌آموزانی است که از این حادثه هولناک جان به در برد. این دختر ۱۷ ساله، اکنون در بیمارستانی بستری است. اگرچه او به شدت ترسیده اما به همان اندازه برای ادامه تحصیل مصمم است و اراده دارد. 

عارفه که آرزوی پزشک شدن را در سر دارد، درباره ادامه تحصیل خود می‌گوید: من از تحصیل دست نخواهم کشید حتی اگر ترس و واهمه‌های زیادی برای من در این مسیر وجود داشته باشد. 

این احتمال وجود دارد که دختران و پسران دانش‌آموز افغانستانی از کتاب، قلم و لپ‌تاپ محروم باشند اما عطش آن‌ها برای تعلیم و تربیت، آموزه‌هایی بسیاری به جهانیان آموزش می‌دهد. این طور به نظر می‌رسد، افراط‌گرایان و دانشجویان یک نقطه نظر مشترک دارند، آن‌ها به قدرت تحول‌آمیز تحصیل به ویژه برای دختران اعتقاد دارند. 

براساس باورهای بنیادگرایان، انفجار مدارس اقدامی منطقی است اما در حقیقت عملکرد شنیع و مشمئزکننده است. آن‌ها، تحصیل دختران را عامل تهدیدکننده برای افراط‌گرایی و باورهای خود می‌دانند و به همین دلیل دست به اقداماتی از این دست می‌زنند. این باورهای غلط سبب شده تا طالبان پاکستان به سوی «ملاله یوسف‌زی» (فعال حقوق بشر و حقوق کودکان و عضو کمپین تحصیل دختران اهل پاکستان که در اکتبر ۲۰۱۲ توسط گروه طالبان و در راه بازگشت از مدرسه ترور نافرجام شد. این ترور با واکنش‌های شدید جهانی مواجه شده‌است) شلیک کردند. طالبان افغانستان نیز به دلیل جلوگیری از تحصیل دختران، روی صورت آن‌ها اسیدپاشی می‌کند. 

«سکینه یعقوبی» (بنیانگذار و مدیرعامل «موسسه آموزشی افغان») که زندگی خود را وقف آموزش و تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی کرده، درباره تاثیر آموزش معتقد است: به طور قطع، تحصیل دختران و کتاب نسبت به یک هواپیمای بدون سرنشین نظامی تهدید بزرگ‌تری برای گروه‌های افراطی محسوب می‌شود و آثار آن در بلندمدت عیان خواهد شد. 

این فعال اجتماعی که در زمینه حمایت از کودکان و زنان شهرت دارد، درباره راهکارهای تغییر شرایط توضیح داد: یک ملت بر اساس مشاغل موقت، پیمانکاران، حقوق معدن و امتیازات سیاسی ساخته نشده است بلکه بر فرهنگ، رفاه اجتماعی و نیازهای مشترک استوار می‌شود. تحصیل، ابزاری در دستان ماست؛ هیچ شکی وجود ندارد که با تحصیل می‌توانیم افراط‌گراها را شکست دهیم و از میان برداریم. 

پس از حوادث یازده سپتامبر، آمریکایی‌ها با هدف مبارزه با تروریسم و شکست افراط‌گرایی وارد این کشور شدند و از اهرم قدرت نظامی استفاده کردند. پس از اینکه نیروهای نظامی شهرهای کابل و قندهار را ترک کردند، فرصت مناسبی است تا درباره تاثیر قدرت نظامی و هزینه‌های سنگین فکر کنیم و هزینه‌های آن را برای امور ارزان‌تر و مقرون به صرفه‌تر مثل آموزش و مدارس صرف کنیم. 

بزرگ‌ترین ارتش جهان حدود ۲۰ سال در افغانستان حضور داشت و ۲ تریلیون دلار هزینه کرد اما نتوانست این کشور را بازسازی کند. برخی آمریکاییان نسبت به اقدام «جو بایدن» یعنی خروج نظامیان از افغانستان انتقاداتی وارد کردند. من (نویسنده گزارش) تصمیم رئیس‌جمهور ایالات متحده را درست می‌دانم. استدلال من این است، شرایط جنگ ناپایدار است و ما در حال از دست دادن میدان هستیم. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد، پیمانکاران افغانستانی که مسئولیت تامین کالاهای مورد نیاز نیروهای آمریکایی را بر عهده دارند، در ازای دریافت هر هزار دلار، ۶۰۰ دلار به طالبان پرداخت می‌کنند تا از ایست بازرسی‌ها عبور کنند. 

اگرچه طولانی‌ترین جنگ تاریخ ایالات متحده منجر به بروز شرایط ناپایدار شده است. حدود ۱۷ هزار مترجم، دستیار و پیمانکار با نیروهای آمریکایی همکاری می‌کردند. وقتی نظامیان خاک این کشور را ترک کردند، آن‌ها با خطرات جانی روبرو هستند. تامین ویزای آن‌ها در اولویت باید قرار گیرد. 

در چنین شرایطی، محدودیت‌های نظامی بیشتر نمایان خواهد شد بنابراین می‌توانیم با اتکا به ابزارهایی مثل آموزش و تحصیل با افراطی‌گری مبارزه کنیم. بازهم باید تاکید کرد، هزینه‌های آموزشی به مراتب کمتر از مسائل نظامی است. اگر از هزینه‌هایی هر سرباز که به مدت یک سال در افغانستان حضور دارد، استفاده کنیم می‌توان ۲۰ مدرسه ابتدایی ساخت. 

طالبان مانع تحصیل دخترانی افغان است و نمی‌توان این موضوع را درک کرد. اگرچه دانش‌آموزان و زنان معلم در عرصه آموزش افغانستان حضور دارند اما آن‌ها به حمایت‌های همه‌جانبه گروه‌های حقوق‌بشری نیاز دارند تا درباره حقوق آن‌ها مذاکره کنند. اینطور نمی‌توان گفت، موقوفات آمریکا تنها راه نجات آن‌ها است. 

«پل بارکر» به عنوان امدادگر سال‌ها در منطقه حضور داشته است. او درباره شرایط موجود گفت: «بسیاری از گروه‌های حقوق بشری و امدادی به دستاوردهای خوبی در زمینه تحصیل دختران رسیده‌اند.» تحصیل دختران یک عصای جادویی نیست یعنی به سرعت تغییرات مثمر ثمر واقع نخواهد شد. در ۲۰ سال گذشته، اقدامات مثبتی در نقاط مختلف افغانستان برای تحصیل دختران شده است اما این اقدمات کافی نیست و نیاز به حمایت بیشتر دارد. زنان مطالبات متعددی دارند اما نمونه بارز آن را می‌توان در این جمله یافت: دغدغه ما تنها به مدرسه رفتن و به دست آوردن قدرت نیست. ما به دنبال مبارزه با افراط‌گرایی هستیم و هیچ مولفه‌ای به اندازه تحصیل ضربه به این باورها وارد نمی‌کند. 

آموزش یک سلاح ناقص اما موثر در برابر افراط‌گرایی است. مبارزه با افراط‌گرایان به وسیله روشن‌فکری، ایجاد یک طبقه متوسط، فرصت دادن بیشتر به زنان برای ابراز وجود و حضور بیشتر جوانان در عرصه‌های اجتماعی میسر خواهد شد.

ترجمه: علی خسروجردی

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز