خبرگزاری کار ایران

پیروز ارجمند در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

جشنواره موسیقی فجر «فرمایشی» و «فرسایشی» است/​ شورای سیاست‌گذاری جشنواره کارایی ندارد/ دخالت‌های معاونت هنری ارشاد در امور بزرگترین اشکال جشنواره است/ اساسنامه هیچ دردی از جشنواره دوا نکرده است

جشنواره موسیقی فجر «فرمایشی» و «فرسایشی» است/​ شورای سیاست‌گذاری جشنواره کارایی ندارد/ دخالت‌های معاونت هنری ارشاد در امور بزرگترین اشکال جشنواره است/ اساسنامه هیچ دردی از جشنواره دوا نکرده است
کد خبر : ۱۰۷۷۵۲۳

پیروز ارجمند که برای دو سال مدیرکل دفتر موسیقی بود و دو دوره نیز ریاست جشنواره موسیقی فجر را به عهده داشته، درباره مشکلات کلان و جزیی این رویداد هنری گفت: این جشنواره ایرادت ساختاری دارد؛ بنابراین اگر رییس بزرگترین جشنواره موسیقی دنیا را جای دبیر جشنواره موسیقی فجر قرار دهیم با ساختار فعلی واقعا نمی‌تواند کار مثبتی انجام دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقاتی که طی روزهای گذشته باعث اعتراض و انتقاد اهالی موسیقی شده، انتصاب حسن ریاحی به عنوان دبیر هنری سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر است. حسن ریاحی سال گذشته نیز دبیر جشنواره سی و ششم بود. البته او در دوره‌های بیست و نهمین و سی‌امین نیز این سمت را تجربه کرده اما حضور او در کسوت دبیری جشنواره در سال گذشته انتقادهایی را در پی داشت. این هنرمند پیشکسوت در نشست رسانه‌ای پیش از برگزاری سی و ششمین جشنواره آنطور که باید به سوال خبرنگاران پاسخ نداد و اینگونه به نظر رسید که در جریان برنامه‌ها، جزییات حضور افراد و گروه‌ها، همچنین رپرتوارهای در نظر گرفته شده، نیست. جشنواره سال گذشته به دلیل بحران کرونا به صورت مجازی برگزار شد که این اتفاق نیز نارضایتی‌هایی را در پی داشت به این دلیل که مرحله ضبط اجرای شرکت‌کنندگان با شتاب زدگی بسیار طی دو یا سه روز انجام شده بود. پیش از حسن ریاحی نیز شاهین فرهت دو دوره دبیر جشنواره بود که این اتفاق نیز انتقادها و اعتراضاتی را در پی داشت و برخی شرکت‌کنندگان اعتقاد داشتند فرهت جشنواره را به رپرتوار آثار خودش تبدیل کرده است. 

پیروز ارجمند (موسیقی‌دان، پژوهشگر ، نوازنده و آهنگساز) علاوه بر فعالیت‌های هنری سوابق مدیریتی نیز دارد. او  از دی‌ماه سال ۱۳۹۲ تا تیرماه ۱۳۹۴ مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد بود که در نهایت به دلیل نقش کمرنگ مدیر دفتر موسیقی در ارائه تصمیمات و انجام امور مربوط به موسیقی از سمت خود استعفا داد.

پیروز ارجمند که در دوره‌های بیست و نهم و سی‌ام جشنواره موسیقی فجر به دبیری حسن ریاحی حضور داشته و جزو اعضای شورای سیاست‌گذاری بوده، طی گفتگو با ایلنا درباره اهمیت و جایگاه دبیر در جشنواره‌ها و نحوه سیاست‌گذاری‌ها توضیحاتی داد و به بیان انتقاداتی پرداخت. 

به عنوان سوال اول بگویید دبیر در جشنواره‌های معتبر چه جایگاهی دارد؟ 

اصولا بخشی از اعتبار جشنواره‌ها به دبیران آن‌هاست که اصطلاحا به او دبیر هنری می‌گویند. این اهمیت و اعتبار صرفا مربوط به رویدادهای موسیقی محور نیست و مثلا جشنواره‌های سینمایی کن و برلین نیز افراد صاحب نام و معتبر را به عنوان دبیرانشان انتخاب می‌کنند. جشنواره‌های معتبر دیگر نیز چنین رویه‌ای دارند. 

امسال نیز مانند سال گذشته آقای حسن ریاحی به عنوان دبیر سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر انتخاب شدند. با توجه به همکاری‌های مشترک قبلی نظرتان درباره ایشان چیست؟ 

دکتر حسن ریاحی جزو افراد با تجربه و با ارزش موسیقی ایرانی محسوب می‌شوند و به لحاظ معنوی و هنری جایگاه لازم را دارند و شکی در این نیست. ضمن اینکه ایشان پیش‌تر نیز در جشنواره‌ها حضور داشته‌اند و تجربه دبیری دارند. 

شورای سیاست‌گذاری جشنواره موسیقی فجر تشکلی غیر کارآ است. من قبلا در جریان اتفاقات بودم، اما زمانی که خودم به شکل عملی در جشنواره حضور یافتم، متوجه ایراداتی اساسی شدم که باعث می‌شوند جشنواره نتواند در جایگاه واقعی خودش قرار گیرد

به نظرتان ثابت بودن اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره فجر، طی سالیان متمادی چه مضرات و محاسنی دارد؟ 

اتفاقا این موضوع نقطه ضعف جشنواره موسیقی فجر محسوب می‌شود. به نظرم شورای سیاست‌گذاری جشنواره موسیقی فجر تشکلی غیر کارآ است. من دو دوره ریاست جشنواره را به عهده داشته‌ام که در آن مقاطع آقای ریاحی دبیر جشنواره و آقای ترابی نیز دبیر اجرایی بودند. قبلا در جریان اتفاقات بودم، اما زمانی که خودم به شکل عملی در جشنواره حضور یافتم، متوجه ایراداتی اساسی شدم که باعث می‌شوند جشنواره نتواند در جایگاه واقعی خودش قرار گیرد. به نظرم ایرادات و نواقص مذکور بیش از آنکه به دبیر مربوط شوند در ساختار وجود دارند. 

دخالت‌های بیش از حد معاونت هنری وزیر ارشاد در امور، بزرگترین اشکال جشنواره موسیقی فجر است. بر همین اساس می‌توان گفت شوراهای سیاست‌گذاری بیشتر در پی توجیه و عملی کردن منویات معاون وزیر هستند

با توجه به تجربیات مدیریتی قبلی‌تان، جشنواره موسیقی فجر دارای چه اشکالات دیگری است؟ 

دخالت‌های بیش از حد معاونت هنری وزیر ارشاد در امور جشنواره یکی دیگر از ایرادها است و بر همین اساس می‌توان گفت شوراهای سیاست‌گذاری بیشتر در پی توجیه و عملی کردن منویات معاون وزیر هستند. به نظرم این مورد بزرگترین اشکال جشنواره موسیقی فجر است. همان زمان که ریاست دو دوره از جشنواره را به عهده داشتم این مشکل را با آقای مرادخانی (معاون هنری وقت وزارت ارشاد) و تیم ایشان داشتم، زیرا نمی‌توانستم سیاست‌های خودم را اعمال کنم. موضوع جالب اینکه اغلب اعضای شورای سیاست‌گذاری فعلی در همان مقطع نیز در شورا حضور داشته‌اند. 

در دوران حضورم «خانه موسیقی» و هیئت مدیره و اعضای شورای عالی آن همیشه چند کرسی از جشنواره را برای خود داشتند و در ادامه نیز آقای نوربخش در دوره‌های بعد رییس و دبیر جشنواره شدند

این را هم در نظر بگیرید که تشکل‌های دیگر نیز از جشنواره فجر سهم دارند. 

بله این نیز یکی دیگر از چالش‌های جشنواره موسیقی فجر است. اتفاقا در همان دوران حضورم در جشنواره، «خانه موسیقی» و هیئت مدیره و اعضای شورای عالی آن همیشه چند کرسی از جشنواره را برای خود داشتند و در ادامه نیز آقای نوربخش در دوره‌های بعد رییس و دبیر جشنواره شدند. 

آیا جشنواره موسیقی فجر با وجود قدمتی حدود ۴ دهه جایگاه خود را در میان اهالی موسیقی به دست آورده است؟ 

با وجود اینکه اعضای شورای سیاست‌گذاری افرادی فعال هستند و با اینکه برخی از آن‌ها حال نیز فعالیت‌های مشابه دانشگاهی دارند اما جشنواره موسیقی فجر هیچ‌گاه جایگاه خود را پیدا نکرده است. به این دلیل که معاونت امور هنری وزارت ارشاد اعمال نفوذ بسیاری در جشنواره دارد. از سویی مدیرکل دفتر موسیقی نمی‌تواند خیلی در مسائل و امور اعمال نظر کند. 

دفتر موسیقی نمی‌تواند جشنواره برگزار نماید؛ بلکه باید برون‌سپاری کند. دفتر موسیقی طی این روند می‌تواند طبق قانون از بودجه فصل ۵ استفاده کند و آن را به شرکت‌ها و موسسات بسپارد. به همین دلیل معمولا جشنواره توسط بنیاد رودکی یا انجمن موسیقی برگزار می‌شود

مگر دفتر موسیقی تا چه حد اختیار اجرایی دارد؟ 

بر اساس قانون، دفتر موسیقی نمی‌تواند جشنواره برگزار نماید، اصولا دولت و بخش‌های ذیربط و تحت نظارت نمی‌توانند جشنواره برگزار کنند؛ بلکه باید برون‌سپاری کند. دفتر موسیقی طی این روند می‌تواند طبق قانون از بودجه فصل ۵ استفاده کند و آن را به شرکت‌ها و موسسات بسپارد. به همین دلیل معمولا جشنواره توسط بنیاد رودکی یا انجمن موسیقی برگزار می‌شود. زمانی که برون سپاری انجام می‌شود باز هم نقش مدیرکل دفتر موسیقی به عنوان مدیر ارشد موسیقی کشور کم رنگ‌تر خواهد شد. به همین دلیل زمانی که مدیر کل بودم از خیلی جهات دستم برای انجام امور بسته می‌شد، زیرا انجمن موسیقی برگزاری جشنواره را به عهده داشت و به همین دلیل من در جریان بسیاری از اتفاقات و تصمیم‌گیری‌ها و هزینه‌ها نبودم. عملا اینگونه بود که انگار یک رای داشتم و در نهایت منویات معاونت هنری ارشاد اعمال می‌شد و این اعمال‌کاری‌ها از سوی معاون هنری ارشاد همچنان وجود دارد و واقعا به نفع جشنواره نیست. 

شما با این روحیه انتقادی که دارید، چرا در زمان مدیریت و حضورتان در جشنواره فجر به عنوان رییس، مقابل اعمال‌کاری‌های معاونت هنری نایستادید؟ 

به این دلیل که در این زمینه مقاومت‌هایی درونی در جشنواره وجود داشت که اجازه چنین کاری را به من نمی‌داد. حتی این مقاومت در وزارتخانه نیز وجود دارد، گویی نمی‌خواهند تغییری در ساختار جشنواره ایجاد شود. 

جشنواره موسیقی فجر ایرادت ساختاری دارد؛ بنابراین اعتقادم این است که مثلا اگر رییس بزرگترین جشنواره موسیقی دنیا را جای دبیر جشنواره موسیقی فجر قرار دهیم با ساختار فعلی واقعا نمی‌تواند کار مثبتی انجام دهد و در رفع مشکلات بکوشد

نقش دبیر در رفع نواقص جشنواره موسیقی فجر چیست؟ 

به نظرم جشنواره موسیقی فجر ایرادت ساختاری دارد؛ بنابراین اعتقادم این است که مثلا اگر رییس بزرگترین جشنواره موسیقی دنیا را جای دبیر جشنواره موسیقی فجر قرار دهیم با ساختار فعلی واقعا نمی‌تواند کار مثبتی انجام دهد و در رفع مشکلات بکوشد. موضوع دیگر که دشواری‌های دیگری در این زمینه ایجاد کرده این است که افراد و هنرمندان جوان‌تر نیز درگیر فضای موجود شده‌اند و این گستره تا بدنه نسل آن‌ها کشیده شده است. افرادی داریم و همواره از آن‌ها به عنوان جوانان خوشفکر و علاقمند به تحول در موسیقی و جشنواره‌ها یاد کرده‌ایم. این افراد نیز زمانی که به عنوان اعضای برگزاری در ساختار جشنواره ورود کردند و قرار گرفتند، استحاله شدند. نتیجه این اتفاق چیست؟ اینکه سیاست‌گذاری‌ها و نحوه برگزاری جشنواره تغییری نکرده و به روال قبل باقی مانده است. 

طی حضورم در «وومکس» به مسئولان برگزاری آن گفتم من رییس جشنواره‌ای هستم که ۲۹ دوره آن برگزار شده و اتیکت یا برچسب بین‌المللی دارد. متاسفانه عوامل مربوطه، جشنواره موسیقی فجر را نشناختند و از اینکه جشنواره‌ای بین‌المللی با قدمت موسیقی و فرهنگی بالا (حدود سه دهه) برگزار شده، اما کسی آن را نمی‌شناسد بسیار متعجب شدند! که البته حق هم داشتند

جشنواره موسیقی فجر صرفا محدود به هنرمندان داخل کشور نیست، بلکه رویدادی بین‌المللی است که به طور معمول گروه‌ها و افراد خارجی نیز در آن شرکت می‌کنند. با این تفاسیر آیا جشنواره فجر در کشورهای دیگر رویدادی شناخته شده و معتبر است؟ 

بگذارید در اینباره مثالی بزنم. یادم هست با عنوان رییس جشنواره موسیقی فجر به «وومکس» رفته بودم و خب این رویداد بین‌المللی است و سالانه در مکان‌های مختلفی در سراسر اروپا برگزار می‌شود. در «وومکس» علاوه بر نمایشگاه‌های تجاری، جانبی، کنفرانس‌ها و اکران فیلم، بخشی وجود دارد که طی آن موسیقی‌دانان و شرکت‌های تولید آثار موسیقیِ امکان برقراری ارتباط برای تورهای بین‌المللی و پخش آلبوم را پیدا می‌کنند. طی حضورم در «وومکس» به مسئولان برگزاری گفتم من رییس جشنواره‌ای هستم که ۲۹ دوره آن برگزار شده و اتیکت یا برچسب بین‌المللی دارد. متاسفانه عوامل مربوطه، جشنواره موسیقی فجر را نشناختند و از اینکه جشنواره‌ای بین‌المللی با قدمت موسیقی و فرهنگی بالا (حدود سه دهه) برگزار شده، اما کسی آن را نمی‌شناسد بسیار متعجب شدند! که البته حق هم داشتند. این را هم در نظر داشته باشید که از میان اهالی موسیقی کشور افراد کمی در این رویداد شرکت می‌کردند. در آن مقطع وزارت ارشاد به عنوان متولی دولتی، هزینه‌های رفت و آمد چند نفر از مدیران به «وومکس» را متقبل شد که البته برخی از آن‌ها به موسیقی هیچ ربطی نداشتند! مثلا اینکه یکی از مدیران منتخب از انتشارات سروش آمده بود در حالی که کارش به موسیقی ارتباطی ندارد. این موارد ایراداتی است که وجود دارد. می‌خواهم بگویم جشنواره موسیقی فجر با وجود سابقه و قدمتی حدود چهل سال همچنان در دنیا ناشناخته است و دلیل این اتفاق همان مشکلات ساختاری این رویداد است. به طور سالانه افراد و گروه‌های بسیاری در جشنواره حضور پیدا می‌کنند اما در نهایت برایشان اتفاقی نمی‌افتد و این موضوع نیز یکی ازدلایلی است که نشان می‌دهد جشنواره موسیقی فجر با ساختاری که دارد به جایی نخواهد رسید. اگر تغییراتی اساسی صورت نگیرد این رویه ادامه خواهد داشت، همانطور که تا الان وجود داشته است. 

با وجود اساسنامه، قرار است در شورای سیاست‌گذاری جشنواره فجر نماینده انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران نیز حضور داشته باشد. الان چنین شخصی کجاست؟ بر اساس اساسنامه قرار بوده نماینده دانشگاه‌ها نیز در جشنواره حضور یابند و در اخذ تصمیمات سهیم باشند و نظرها و پیشنهاداتشان مورد توجه قرار گیرد. آیا از وجود چنین افرادی بهره گرفته می‌شود و اگر اینطور است حضورشان تا چه حد موثر است؟! 

به نظرتان وجود اساسنامه در یک جشنواره معتبر تا چه حد بر رفع نواقص و ارتقا سطح کیفی آن تاثیر دارد؟

من و دیگر دوستان، حدود سه، چهار سال پیش بود که پیشنهاد ایجاد، اساس‌نامه جشنواره را مطرح نمودیم و برای به نتیجه رساندن آن تلاش‌های بسیار کردیم. منتقدان نیز برای رسیدن به این هدف با ما همراه شدند و ایستادگی کردند. در نهایت نیز عوامل برگزاری جشنواره اساسنامه‌ای را تنظیم کردند و مورد استفاده قرار دادند، اما متاسفانه با وجود اساسنامه باز هم اتفاقات مثبتی رخ نداده است. قاعدتا قرار است در شورای سیاست‌گذاری نماینده انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران نیز حضور داشته باشد. الان چنین شخصی کجاست؟ بر اساس اساسنامه قرار بوده نماینده دانشگاه‌ها نیز در جشنواره حضور یابند و در اخذ تصمیمات سهیم باشند و نظرها و پیشنهاداتشان مورد توجه قرار گیرد. آیا از وجود چنین افرادی بهره گرفته می‌شود و اگر اینطور است حضورشان تا چه حد موثر است؟! 

نظرتان درباره اعضای ثابت شورای سیاست‌گذاری جشنواره موسیقی فجر و تاثیر آن‌ها بر نحوه برگزاری این رویداد چیست؟ 

از افراد متعددی می‌توانم نام ببرم. مثلا آقای صدری را داریم که در همه جشنواره‌ها حضور دارند در حالی که تخصصشان برگزاری جشنواره‌هایی در حد و اندازه متوسط است. آقای مجید کیانی نیز در تیم برگزاری جشنواره موسیقی فجر حضور دارد و تا آنجا که می‌دانم مطلع هستند، ایشان حدود سی و اندی سال است که در تیم برگزاری اغلب جشنواره‌ها حضور دارد. 

با توجه به توضیحاتتان و نظرات تعدادی از هنرمندان عرصه موسیقی به نظر می‌رسد، مسئولان وزارت ارشاد و معاونت هنری و دفتر موسیقی پذیرفته‌اند که جشنواره موسیقی فجر رویدادی کهنه با ساختاری قدیمی است! آنچه برایشان اهمیت دارد فقط برگزاری سالانه آن است. 

همینطور به نظر می‌رسد که می‌گویید. باید گفت جشنواره موسیقی فجر رویدادی کهنه، قدیمی و البته فرمایشی است که روندی فرسایشی دارد و تا زمانی که وضعیت طبق روال قبل است هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. 

البته رویدادهای داریم که شاید عمر آن‌ها از جشنواره موسیقی فجر کمتر باشد اما شیوه برگزاری علمی‌تر و استانداردتری دارند. جشنواره موسیقی جوان یکی از آن‌هاست. همینطور جشنواره‌هایی چون «نوای خرم» و «آینه‌دار» را داریم که متاسفانه «آینه‌دار» دیگر برگزار نمی‌شود. جایزه رضا کروریان نیز یکی دیگر از رویدادهاست که توسط گروه «یارآوا» و حمایت خانواده زنده‌یاد رضا کروریان به صورت بین‌المللی برگزار می‌شود. 

بله جشنواره‌هایی داریم که به درستی و با رعایت استانداردهای موجود برگزار می‌شوند که اتفاق خوبی است. 

واقعا چه اشکالی دارد مسئولان مربوطه از متولیان چنین رویدادهای موفقی در جشنواره موسیقی فجر بهره ببرند؟ مثلا آقای هومان اسعدی که چندین سال است جشنواره موسیقی جوان را به صورت علمی و با اهداف مشخص برگزار می‌کند می‌تواند در تیم برگزاری جشنواره موسیقی فجر حضوری مثمر ثمر داشته باشد. 

با شما موافقم اما همانطور که گفتم ایرادات ساختاری جشنواره فجر با تصمیمات و تمهیدات درست و گسترده قابل رفع است که بهره‌گیری از وجود افراد متخصص با سابقه و رزومه مشخص تنها یکی از آن‌هاست. 

نزدیک به چهل سال است ارکستر سمفونیک تهران ظاهرا فعال است و ارکستر موسیقی ملی نیز بیش از دو دهه سابقه دارد. سال‌ها از وجود این دو ارکستر گذشته، اما تا به امروز دریغ از ویدئوهای مناسب و قابل قبول از آن‌ها و اجراهای‌شان! طبیعتا این دو ارکستر رسمی صدها ساعت اجرای برنامه داشته‌اند اما حتی نیم ساعت از آن‌ها (چه در شبکه‌های مجازی و چه در جاهای دیگر) موجود نیست!

به طور کلی گستره برگزاری جشنواره‌های استاندارد دنیا تا به کجاست و آنچه بیش از هر موضوع دیگر برگزارکنندگان آن‌ها اهمیت دارد، چیست؟ 

اصولا جشنواره‌های معتبر دنیا صرفا به برگزاری اکتفا نمی‌کنند. آن‌ها یک هدف مهم دارند که خروجی‌های جشنواره است. متاسفانه همه مشکلات موسیقی ما محدود به جشنواره فجر نیست و به همین دلیل اجازه دهید خارج از موضوع جشنواره‌ها مثالی بزنم. شما حساب کنید نزدیک به چهل سال است ارکستر سمفونیک تهران ظاهرا فعال است و ارکستر موسیقی ملی نیز بیش از دو دهه سابقه دارد. سال‌ها از وجود این دو ارکستر گذشته، اما تا به امروز دریغ از ویدئوهای مناسب و قابل قبول از آن‌ها و اجراهای‌شان! طبیعتا این دو ارکستر رسمی صدها ساعت اجرای برنامه داشته‌اند اما حتی نیم ساعت از آن‌ها (چه در شبکه‌های مجازی و چه در جاهای دیگر) موجود نیست. واقعا متوجه نمی‌شوم که چرا وزارت ارشاد حاضر است برای این دو ارکستر مبالغ بسیار هزینه کند تا فقط تعداد معدودی از مخاطبان خاص در مکانی مانند تالار وحدت با ۷۰۰ نفر ظرفیت به دیدن اجرای آن‌ها بنشینند؟! حال حساب کنید اجراهای این چنینی در دنیای امروز (که رسانه‌ها نقش به سزایی در نشر دارند) این امکان را دارند هزاران بار دیده شوند، اما با این حال ارشاد جلوی چنین اتفاقاتی را می‌گیرد و اینگونه است که هنوز اجرایی درجه یک از ارکستر ملی نداریم. آن هم ارکستر ملی‌ای که بهترین هنرمندان و خوانندگان بزرگی چون آقای محمدرضا شجریان با آن همکاری نموده و خوانده و اجرا کرده‌اند. برایم عجیب است که چرا برای رفع چنین اتفاقات و نواقص اقدامی نمی‌شود. متاسفانه مشکلات این چنین کم نیست و تاسف برانگیزتر اینکه برای رفع آن‌ها تلاشی نمی‌شود. 

نظرتان این است که ایرادت و کاستی‌های جشنواره موسیقی فجر ساختاری است. با توجه به این نظر برای رفع مشکلات موجود چه تمهید و پیشنهادی دارید؟ 

اگر وزارت ارشاد و معاونت امور هنری فقط یک سال در جشنواره موسیقی فجر دخالت نکند و اجازه دهد بخش خصوصی (بخش خصوصی واقعی) برگزاری آن را به عهده بگیرد، یقینا اتفاقات بهتری رخ می‌دهد و حتی شاهد تحولاتی خواهیم بود. 

انگار امیدی به بهبود وضعیت موجود ندارید؟ 

راستش تا آن حد از تغییرات و تحولات مثبت و وجود جشنواره‌هایی با کیفیت مناسب دل سرد و نا امید شده‌ام که رویدادهای سالانه را پیگیری نمی‌کنم. نه فقط من که بسیاری از دوستان و اهالی موسیقی از این وضعیت خسته شده‌اند. به هرحال افرادی دغدغه‌مند و دلسوز داریم که به رفع مشکلات و ایجاد تحولات مثبت می‌اندیشند، اما از بس که گفته‌اند و گوشزد کرده‌اند و به نتیجه نرسیده‌اند ناامید شده‌اند. همچنان نیز می‌بینیم که افرادی مشخص در این چرخه (وجود جشنواره و برگزاری آن) حضور دارند و مدام تکرار می‌شوند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز