«منقبتخوانی» هنری ستایشگرانه و اصیل با قدمتی ایرانی+فیلم و صوت
«منقبتخوانی» یا «مناقبخوانی» هنری ستایشگرانه مبتنی بر شعر و موسیقی است و بسیاری از گوشههای فراموش شده دستگاههای ایرانی در آن شنیده میشود. گزارش پیشرو به بررسی این آیین مذهبی موسیقایی میپردازد که قدمت آن به پیش از دوران هخامنشی میرسد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیینهای مذهبی در ایران تنوع بسیار دارند و یکی از دلایل اصلی این گوناگونی، فرهنگ و منش اقوام و تاثیرات اقلیمی هر منطقه است. از سویی دیگر آیینها و مناسک مذهبی که متاسفانه بسیاری از آنها در سالها و دهههای اخیر فراموش شدهاند یا در شرف فراموشی هستند، با موسیقی درآمیختهاند و لحن آهنگین راوی (یا خواننده) و بهکارگیری سازهای مختلف هر منطقه است که باعث تاثیر موسیقی بر کم و کیف آنهاست.
در میان همه مناسبات مذهبی، ماه رمضان به دلیل اهمیت و ارزش بسیار نزد ایرانیان مسلمان، مراسم و آیینهای بیشتری دارد که «صلواتخوانی»، «مناجاتخوانی»، «منقبتخوانی»، «مولودیخوانی»، «نقارهزنی»، «دیدن هلال ماه»، «گلدستهخوانی»، «چاووشخوانی»، «الوداعخوانی»، «گرهگشو» (یا گرهگشای) و آیین «آبی بنوش» تعدادی از آنهاست که البته برخی دیگر اجرا نمیشوند.
اما در میان همه این مناسکها و آیینها «منقبتخوانی» یا «مناقبخوانی» اتفاقی است پرقدمت که گستره دیگر کشورهای مسلمان را نیز در نوریدیده است.
«منقبتخوانی» با قدمتترین هنر ستایشگری ایرانیان و دلیل ماندگاری آن تا به امروز
در واقع میتوان گفت «منقبتخوانی» یا «مناقبخوانی» که به ستایشگری و شکرگذاری معنا میشود آیین مذهبی ایرانیان در گذشتههای دور بوده و حتی پیش از دوره هخامنشیان وجود داشته و مورد اهمیت بوده و هنوز هم همینطور است. ستایشگری پس از ورود اسلام رنگ و بوی مذهبی به خود میگیرد. ادامه حیات «منقبتخوانی» تا به امروز به این دلیل است که در مدح افراد برجسته مذهبی و دینی اجرا میشود. حتی میتوان گفت برخی مداحیها (البته نه همه آنها) که اساس آنها اشعار فاخر است «منقبت» محسوب میشوند.
ستایشگری و تاثیر اسلام و شیعیان بر آن
ایرانیان پس از پذیرش اسلام و مذهب شیعه، هنر ستایشگری را در خدمت به ائمه و خاندان علویان به کار گرفتند و در قرن پنجم و ششم هجری بود که این آیین به اوج خود رسید. پس از به قدرت رسیدن سامانیان اشعار مورد توجه در ستایشگری در مدح خاندان پیغمبر (ص) و امامان بود که در دوران غزنویان و سلجوقیان عمومیت بیشتری پیدا کرد. هرچند غزنویان با برگزای این نوع مدح و منقبتها مخالف بودند، اما همچنان چهارچوب خود را حفظ کرد و در دوران آل بویه مجددا به اوج و شکوفایی رسید.
در همین مقطع تاریخی و پس از آن بود که خصلتها و ویژگیهای اخلاقی ائمه اطهار در اشعار آهنگین (سروده شاعران برجسته ایرانی) به گوش مردم رسید.
از مشهورترین مناقبسرایان ایرانی که موسیقی آوازی را در اشعارشان مورد توجه قرار دادند، میتوان به ابوالفرج اصفهانی، حاکم نیشابوری، محتشم کاشانی، همای شیرازی، قاآنی شیرازی، ملک الشعرای بهار، شهاب تربتی، جلالالدین همایی اشاره کرد. البته باید یادآور شد شاعران عرب زبان از جمله کمیت ابن زید اسدی، دعبل خزاعی و سید حمیری اشعاری را در بیان و مدح ائمه شیعه سرودهاند و اینگونه بوده که منقبت در دیگر کشورهای مسلمان نیز رواج یافته است.
قدیمیترین و مهمترین نمونه در باب «مناقبخوانی» و «فضایلخوانی» کتاب «النقص» نوشته عبدالجلیل رازی است. در کتاب «النقص» که در نیمه قرن ششم هجری تالیف شده، تصریح شده است که مناقب و فضایل خواندن قاعدهای نو نیست و سابقهای طولانی دارد.
عبدالجلیل قزوینی رازی درباره شاعران پارسی زبان و نحوه منقبتخوانی شیعیات در قرن ششم اینگونه نوشته است: «فردوسی طوسی شیعی بوده است و در شاهنامه در مواضع به اعتقاد خود اشارت کرده است و فخری جرجانی شیعی بوده است و در کسایی خلافی نیست که همه دیوان او مدایح و مناقب مصطفی و آل مصطفی است، علیه و علیهم السلام. و عبدالملک بنان رحمة الله علیه مؤیَّد بوده است به تأیید الهی… و ظفر همدانی اگرچه سنی بوده است، او را مناقب بسیار است در علی و آل علی علیهم السلام و در دیوانش مکتوب است تا تهمتش نهند به تشیع. و اسعدی قمی و خواجه علی متکلم رازی عالم و شاعر، و امیر اقبالی شاعر و ندیم سلطان محمد رحمة الله علیه شیعی و معتقد بوده است و قائمی قمی، و معینی و بدیعی و احمدچه رازی، و ظهیری و بردی و شمسی و فرقدی و عنصری و مستوفی و سمان و سید حمزه علوی و خواجه ناصحی و امیر قوامی و غیر اینان رحمة الله علیهم که همه توحید و زهد و موعظت و مناقب گفتهاند بیحدّ و اندازه. و خواجه سنایی غزنوی که عدیم النظیراست در نظم و نثر خاتم الشعرایش نویسند او را منقبت بسیار است، و اگر خود این یکی بیت است که در فخرینامه گوید کفایت است:
«جانب هر که با علی نه نکوست/ هر که را خواهگیر، من ندارم دوست
هر که چون خاک نیست بر درِ او/ گر فرشته است خاک بر سرِ او»
در ماه رمضان، منقبتخوانان در مراسم و آیینهای مذهبی به ویژه در شبهای لیالی قدر که با شب ضربت خوردن امام علی (ع) آغاز میشود و با شهادت ایشان به پایان میرسد به مدح و ثنای ایشان میپردازند.
«منقبتخوانی» علاوه بر وجهه موسیقایی، نوعی آیین و سنت نمایشی نیز هست. اردشیر صالحپور (محقق نمایشهای سنتی ایرانی و مدرس دانشگاه) در اینباره گفته است: در «منقبتخوانی» اشعار مدح و ذکر حماسهها و دلاوریهای معصومین علیهمالسلام همراه با یک نمایش کوتاه اجرا میشوند. مناقبخوانی یک هنر کاملا مردمی است و مناقبخوانان در کوی و برزن در حال گردش هستند و شعر میخوانند.
صالحپور معتقد است:÷ «منقبتخوانی» ترکیبی از نظم و نثر است، شیوهای از «مرصعخوانی» که البته به متون مذهبی محدود نمیشود و متون ادبی مختلفی با این روش نوشته شده است. مانند گلستان سعدی که بعد از نوشتن چند خط نثر، از شعر نیز استفاده میکند.
صالحپور در ادامه با توضیح درباره اینکه «فتوتنامه» مربوط به قرن ۹، یکی از مهمترین کتابها درباره «مناقبخوانی» است، گفته است: ملاحسین واعظ کاشانی در این کتاب، به ویژگیهای «مناقبخوانی» و مناقبخوانان پرداخته و درواقع، «مناقبخوانی» را در زمره معرکه حساب کرده است. به عنوان مثال او گفته که مناقبخوانان اهل بازی هستند یعنی به نمایش هم میپردازند، یا گفته که مناقبخوانان اهل سخن هستند و برعکس پردهخوانان و نقالان که جای مشخص و ثابتی دارند، راه میروند و به تبلیغ و اشاعه دین میپردازند.
تا تاج ولایت علی بر سرمه
هر روج مرا خوشتر و نیکوترمه
شکرانه اینکه میر دین حیدرمه
از فضل خدا و منّت مادرمه
دوش هنگام سحر بر کوفه افکندی گذر
یا مگر بر مرقد میر نجف بگذشتهیی
شاهِ مردان چون خلیلالله بهصورت بتشکن
مهر او از آسمان لافَتی اِلاّ علی
عالم او را گر امیرالمومنین خواند رواست
یا ز راه شامت افتادست بر یثرب گذار
کز تو میآید نسیم نافه مشک تتار
شیر یزدان از رسولالله به معنی یادگار
تیغ او از گوهر لاسیف اِلاّ ذوالفقار
آدم او راگر امام المتقین داند سزاست
سنایی غزنوی شاعر و عارف فارسی زبان قرون پنجم و ششم هجری است که در شهر غزنه (واقع در افغانستان امروزی) زاده شده است. وی از بزرگترین صوفیان و شاعران قصیدهگو و مثنویسرای زبان پارسی است.
جانب هر که با علی نه نکوست
هر که را خواه گیر، من ندارم دوست
هر که چون خاک نیست بر
درِ اوگر فرشته است خاک بر سرِ او
غلامرضا سازگار با تخلص میثم، شاعر و یکی از مداحان معاصر است که در انجمنهای ادبی مذهبی چون «انجمن ادبی نغمهسرایان مذهبی» حضور فعال داشته است. بخشهایی از یک شعر او؛
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
بیژن داییچی متخلص به بیژن ارژن یکی از رباعیسرایان معاصر است که به دو زبان کردی و فارسی شعر میسراید. او در مدح ائمه اطهار آثاری را سروده است. رباعی زیر یکی از اشعار اوست؛
ای میکه شرابها تو را میجویند
گلهای محمدی تو را میبویند
نام تو سلام است و خداحافظی
آنجا که دو دوست یا علی میگویند.
محمد علی بیابانی، حسن صیامی، هادی جانفدا، مجید لشکری، نفیسه سادات موسوی، وحید قاسمی، محمد رسولی، سید فاطمه موسوی و محمود حبیبی برخی دیگر از شاعرانی هستند که اشعاری را در مدح و منقبت امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) سرودهاند.
مناقبخوانی زندهیاد سید محمود کهربایی در دهه پنجاه؛
منقبتخوانی مرشد ولیالله ترابی که در سال ۱۳۹۲ دارفانی را وداع گفت؛
کاری از گروه «قدر» در مدح و منقبت حضرت امیرالمومنین (ع)؛
نغمهی آئینی با صدای هادی ناصری در مدح مولا (ع)؛
نوایی دیگر در مدح امیرالمومنین (ع) با صدای هادی ناصری؛
مدیحهخوانی مهدی رعنایی در وصف حضرت امیرالمومنین (ع)؛
شیعیان کشور افغانستان هم نسبت به برخی دیگر از کشورهای مسلمان و شیعه نشین توجه ویژهای به «منقبتخوانی» دارند، در ادامه برخی از مناقبخوانیهای آنها را ببنیم و بشنویم؛
«منقبتخوانی» قدیمی افغانستانی در مدح امیرالمونین (ع)؛
«منقبتخوانی» افغانستانی با اجرای حسین علیزاده متخلص به اسیر؛
«منقبتخوانی» افغانستانی نجف علی طاهری؛
«منقبتخوانی» افغانستانی با اجرای سیدپادشاه هاشمی؛