تاریخ پرفراز و نشیب نشریههای فکاهی در ایران/ جای خالی «بابا شمل»، «توفیق»، «طنز و کاریکاتور» و «گلآقا» این روزها احساس میشود
در دورانی نه چندان دور، یعنی تا همین چند سال پیش طنز، کاریکاتور و فکاهی مقولاتی جداناشدنی از مطبوعات ایران بودند؛ درحالیکه در دنیای امروز که مردم با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم میکنند و در روزگاری که مملو از اتفاقات تلخ و ناگوار است، وجود چنین آثاری چه صورت فیریکی و چه به شکل مجازی به شدت احساس میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اینکه هر جامعه تا چه حد امکان بهرهبرداری از طنز را دارد به عوامل مختلفی بستگی دارد. سیاست دولتمردان کشورها، نوع برخورد و مواجه حاکمیتها با عموم مردم، تعریف هر جامعه از آزادی بیان و تعدد وقایع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر کشور در هر برهه از زمان موضوعات و مسائلی هستند که کم و کیف استفاده از زبان طنز را تحت تاثیر قرار میدهند. بیشک هر چقدر فضای تعامل و تبادل اطلاعات در هر کشور بستهتر باشد زبان طنز در بیان انتقادها ابزار کارآمدتری خواهد بود. اما در میان همه هنرها کاریکاتور ارتباط بیشتر و مستقیمتری در بیان انتقادات دارد و از زمان پیدایش بشر به طور کم و بیش مورد توجه بوده است.
هنرمندان ایرانی نیز از گذشتههای دور تاکنون از کاریکاتور (که فهم و درک آن برای عامه مردم راحتتر است) در بیان نظرات و انتقادهای خود بهره بردهاند اما موضوعی که در بیشتر دیده شدن کاریکاتورها موثر است ارتباط هنرمندان این عرصه با مطبوعات است و نحوه نگاه جراید به مسائل مختلف و نوع جناحبندیهای سیاسی و جهتگیری آنهاست که بر کم و کیف فعالیت کاریکاتوریستها تاثیر میگذارد. از طرفی همه اینها لزوم انتشار روزنامهها و مجلات تخصصی را اهمیت میبخشد.
مجلات تخصصی کاریکاتور نیز از گذشته تاکنون جایگاه مشخصی در مطبوعات ایران داشتهاند و نگاهی به گذشته آثاری را به یاد میآورد که در نوع خود بینظیر بودهاند. متاسفانه هرچه گذشته از تعداد این آثار که در حالت معمول نیز بسیار معدود بودهاند، کاسته شده است. مورد دیگر اینکه روزنامههای دولتی و غیر دولتی نیز نسبت به قبل توجه ویژهای به کاریکاتور ندارند. روزنامهخوانان حرفهای میدانند که در زمانهایی نه چندان دور، هر روزنامه ستون یا گوشهای از صفحاتش را به کاریکاتور و مطالب طنز اختصاص میداد و حال اینگونه نیست.
گزارش پیش رو به مجلاتی میپردازد که در مقاطع مختلف تاریخی به مقوله طنز در ادبیات نوشتاری و کاریکاتور اختصاص داشتهاند و مدتهاست چاپ نمیشوند.
دوران قاجار سرآغاز فعالیتهای مطبوعاتی در ایران
دوران قاجار را میتوان آغاز فعالیت مطبوعات در ایران دانست. در این دوره بود که صنعت چاپ وارد ایران شد و باتوجه به اینکه بیسوادان در دوره قاجار، قشر گستردهای از مردم را تشکیل میدادند، تصویر، زبان گویاتری برای ارتباط آنها با جراید بود و یکی از دلایل انتشار آثار مصور نیز همین موضوع بود. از سویی دیگر توجه به نهضت مشروطه و پایهریزی آن در دوران قاجار اتفاق افتاد و در این میان آگاهسازی مردم برای درک مسائل سیاسی و اجتماعی از اهم مسائل بود.
تا پیش از انقلاب مشروطه، مجلات فکاهی فاقد تصویر بودند، اما بعد از آن با ظهور و فعالیت افرادی که برای ارائه اخبار از طنز تصویری کمک میگرفتند اتفاقات مثبت و در نهایت تحولی بزرگ در تاریخ طنز مطبوعاتی رخ داد.
شخصی که این تحول را رقم زد جلیل محمدقلیزاده نام داشت که در ادامه بیشتر معرفی خواهد شد. باید یادآور شد که جراید منتشر شده در دوره قاجار و پس از انقلاب مشروطه از واژه طنز استفاده نمیکردهاند و در سالهای پس از انقلاب اسلامی است که واژه طنز در جراید کاربرد داشته است. به طور معمول متولیان از عبارات و واژههایی نشریات انتقادی، فکاهی، مصور، کاریکاتوری در معرفی آثارشان استفاده میکردهاند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کم کم واژه طنز مورد توجه نشریات فکاهی، انتقادی قرار گرفت؛ هرچند در دوره اول انتشار این گونه نشریات بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۵۸ همچنان روش خود را «فکاهی - سیاسی» اعلام میکردند.
نسخه نایاب «قاسم الاخبار» به عنوان اولین نشریه فکاهی کاملا فارسی ایران
اولین نشریه فکاهی ایران در چه مقطعی منتشر شده؟
«قاسم الاخبار»، «آذربایجان»، «تشویق»، «زشت و زیبا»، «سلام و علیکم»، «ملاعمو»، «صوراسرافیل»، «کشکول»، «آیینه غیبنما»، «تنبیه»، «نسیم شمال»، «خیرالکلام»، «استبداد» و «اصفهان» نشریاتی بودهاند که پس پیروزی انقلاب مشروطه منتشر شدهاند. موضوعی که وجود دارد این است که بر سر اینکه اولین نشریه فکاهی ایران کدام بوده اتفاق نظر وجود ندارد و البته این موضوع محوریت گزارش پیش رو نیست.
با وجود آنکه انقلاب مشروطه را سرآغاز انتشار آثار فکاهی میدانند، اما برخی معتقدند نشریه «طلوع مصور» نخستین نشریه فکاهی است که شش سال پیش از انقلاب شروطه با مجوز منتشر شده و تنها شش شماره آن بیرون آمده است. این اثر مصور و فکاهی توسط عبدالحمیدخان ثقفی ملقب به متین السلطنه در بوشهر انتشار یافته است. کویل کوهن، در کتاب تاریخ سانسور مطبوعات در ایران طلوع مصور را نخستین نشریهای دانسته که سرشار از کاریکاتور بوده است. البته اینکه کاریکاتورهای منتشر شده در این اثر توسط کاریکاتورهای ایرانی کشیده شده یا کپی و برداشتی از آثار خارجی بوده، موضوعی است که نمیتوان دربارهاش اظهارنظر کرد به این دلیل که نمونهای از این نشریه وجود ندارد.
حمید مولانا نیز درکتاب سیر ارتباطات اجتماعی اینگونه گفته است: «در سال ۱۹۰۷ علیقلیخان صفراف که مدتی مدیر روزنامههای «احتیاج» و «اقبال» چاپ تبریز بود، روزنامه فکاهی دوم ایران را به نام «آذربایجان» منتشر کرده است. این روزنامه به دو زبان فارسی و آذربایجانی چاپ میشد و علیقلیخان صفراف موفق شد گاهی کاریکاتورهای خود را به رنگی نیز چاپ کند. او از نخستین ناشران ایرانی بود که چاپ رنگی در روزنامه به کار بردند. مطالب فکاهی «آذربایجان» مثل «طلوع» سیاسی و اجتماعی بود و جنبه سرگرمی و تفریحی خالی نداشت.»
روایت دیگر این است که روزنامه «ادب» اولین نشریهای است که با همت ادیب الممالک فراهانیِ شاعر چاپ شده در صفحات آن کاریکاتور چاپ شده است. آنطور که میگویند این روزنامه با چاپ سنگی و خط نستعلیق به مدت سه سال در مشهد منتشر شده و در در سال سوم، کاریکاتورهایی ساده و ابتدایی توسط حسین الموسوی (نقاش باشی آستان قدس رضوی) ترسیم میشد. اگر چنین باشد حسین الموسوی را باید نخستین کاریکاتوریست مطبوعاتی ایران نامید.
نشریههای طنز و فکاهی منتشر شده از دوران قاجار تا پیش از انقلاب
نشریه ملانصرالدین
نشریه «ملانصرالدین» به سردبیری جلیل محمدقلیزاده یکی از آثار مهم در عرصه مطبوعات است که علیاکبر صابر بنیانگذار آن است و به مدت بیست سال منتشر شد. این اثر صرفا طنز و فکاهی نبوده، اما تاثیر مهمی در انتشار کاریکاتور و جراید فکاهی داشته است.
جلیل محمدقلیزاده به واسطه نشریه «ملانصرالدین» بود که قدم مثبتی در ارائه آثار طنز مطبوعاتی برداشت. این اثر نخستین نشریه سیاسی فکاهی ایران است که چند ماه پیش از انقلاب مشروطه حدود سال ۱۲۸۵ هجری شمسی منتشر شد. «ملانصرالدین» در ابتدا در تفلیس منتشر میشد و سپس در تبریز و باکو نیز امکان انتشار یافت. این اثر به ترکی آذربایجانی، با رسم الخط عربی و سپس با روی کار آمدن شوروی به زبان لاتین و گاه روسی منتشر میشد. با انتشار «ملانصرالدین» مردم با سیاست در قالب طنز آشنا شدند.
صفحهای از نشریه «ملانصرالدین»
جلیلمحمد قلیزاده با حضور در نشریه «ملانصرالدین» تلاش میکرد انتقادات خود را با تصاویر طنز بیان کند تا به این ترتیب آنهایی که سواد خواندن و نوشتن نداشتند نیز از آن بهره ببرند. او در این زمینه موفق عمل کرد تا جایی که پس از مدت زمانی کوتاه بیشترین بخش مجله به تصاویر او اختصاص داشت.
علیاکبر صابر که او را با نام مستعار «هوپ هوپ» میشناختند نیز اشعار انتقادی خود را در این مجله منتشر میکرد. «ملانصرالدین» تا آن حد مهم است که به عقیده برخی بر کم و کیف نشریه «صوراسرافیل» تاثیر داشته است. و اینکه «ملانصرالدین» الگوی نشریههای متعددی بود که پس از انقلاب مشروطه بیرون آمدند و تا آنجا اهمیت داشت که برخی دلایل حیات کاریکاتور امروز را مرهون انقلاب مشروطه و آن میدانند.
نشریه «شبنامه»
«شبنامه» یکی از چند نشریهای بود که پس از پیروزی انقلاب مشروطه منتشر شد. این اثر توسط شخصی به اسم علیقلی صفروف در تبریز منتشر شد. در همان دوران و پیش از «شبنامه» نشریه دیگری منتشر میشد که «روزنامه» نام داشته و اخبار مربوط به حکومت و اتفاقات روزمره را به سمع و نظر مردم میرساند. در واقع عنوان «شبنامه» کنایهای به «روزنامه» است. نشریه فکاهی «شبنامه» با نظارت دولت وقت منتشر نمیشد و برای فرار از سانسور و پرداختن به اخباری که خوشایند شاه و عواملش نبود، مخفیانه منتشر میشد تا از این طریقعدم آزادی بیان را به چالش بکشد. نشریه «شب نامه» تا حدی مورد توجه بود که علیقلی صفروف را پدر فکاهی ایران میدانند.
هفتهنامه «حشرات الارض»
«حشرات الارض» را برخی پس از «شبنامه» دومین نشریه تخصصی طنز و فکاهی میدانند که به صورت هفتهنامه و پس از انقلاب مشروطه منتشر میشده است.
«حشرات الارض» که توسط حاج میرزا آقابلوری در سال ۱۳۲۶ هجری قمری در تبریز منتشر شد، زبانی انتقادی داشت و به مسائل سیاسی و اجتماعی روز جامعه میپرداخت و مطالب آن از زبان فردی به نام «غفار وکیل» بیان میشد. حسین طاهرزاده بهزاد نیز دیگر تصویرگر این اثر بوده است.
هفتهنامه «توفیق»
در ادامه سیر تاریخی پس از انقلاب مشروطه به یکی از مهمترین آثار فکاهی تاریخ کشور میرسیم که در دوران سلطنت پهلوی منتشر میشده است.
هفتهنامه «توفیق» با حدود نیم قرن فعالیت از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۵۰ خورشیدی شبهای جمعه با شعار «همشهری! شب جمعه دو کار یادت نره: دوم خریدن مجله توفیق!» منتشر میشد. بنیانگذار، صاحب امتیاز و اولین مدیر مسئول هفته نامه «توفیق» زندهیادحسین توفیق (شاعر، نویسنده، طنزپرداز و روزنامهنگار) است.
حسین توفیق پیش از تاسیس و انتشار هفتهنامه «توفیق» به مدت چهار سال، سردبیر روزنامه «گل زرد» بود و در سال ۱۳۰۱ موفق به اخذ امتیاز نشریه هفتهنامه «توفیق» شد. او در ۲۹ بهمن ۱۳۱۸، پس از سپردن اداره هفتهنامه به تنها فرزندش محمدعلیخان توفیق دارفانی را وداع گفت.
حسین توفیق که در فروردینماه سال 1396 دارفانی را وداع گفت
یوسف خسروپور، ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، محمدامین محمدی، کریم فکور، ابوتراب جَلی، حسین توفیق و عباس توفیق افرادی هستند که در دورههای مختلف سردبیر یا رئیس هیئت تحریریه (شورای نویسندگان) هفتهنامه «توفیق» بودهاند. هفتهنامه «توفیق» بنا به دلایلی در سه دوره مقطع و غیر مستمر امکان نشر یافته است.
دوره نخست از ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۸ به مدیریت حسین توفیق منتشر میشده است. با درگذشت حسین توفیق در ۱۳۱۸ انتشار هفتهنامه به مدت یک سال متوقف شد تا آنکه محمدعلی توفیق (فرزند حسین توفیق) مدیریت و انتشار آن را به عهده گرفت و این روند تا کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ادامه یافت. هفتهنامه «توفیق» که در پرداخت به مسائل سیاسی خط مشی مشخصی داشت و معمولا با دربار سر و شاخ نمیشد. اما پس از کودتا مقالهای به عنوان «فتنه روسیاه» منتشر کرد که به انتقاد از شاه محمدرضا پهلوی میپرداخت. این اتفاق باعث تبعید محمدعلی توفیق از سوی دربار شد و او یک سال بعد با شرط اینکه فعالیت سیاسی نداشته باشد آزاد شد. در ادامه فهرست جرایدی که اجازه فعالیت داشتند، منتشر شد اما نام «توفیق» در آن نبود. و در نهایت اینکه این مجله تا پایان سال ۱۳۳۶ شمسی، به مدت چهار سال و هفت ماه توقیف شد.
حسن، حسین و عباس توفیق افرادی بودند که دوره سوم مجله «توفیق» را منتشر کردهاند که این اتفاق فراز و نشیبهایی در پی داشت. افراد مذکور که گردانندگان اصلی تحریریه «توفیق» در دوره قبل بودند در اسفندماه سال 1336 روزنامهای فکاهی و طنزآمیز را منتشر کردند که «فکاهی» نام داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت تا اینکه محمدعلی توفیق در سال ۱۳۳۷ نام امتیاز نشریه «توفیق» و حقالتألیف ۳۲ سال مندرجات آن را رسماً به برادران توفیق واگذار کرد. در ادامه نیز انتشار این دوره زیر فشار شدید سانسور و با توقیفهای مکرر تا سال ۱۳۵۰ شمسی ادامه یافت اما با وجود فشارها نقدهای تندتر و بیشتری را نسبت به دربار، نخستوزیران، وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا مطرح کرد و از گرانی و بیکاری، بیعدالتی و فقر گفت.
نشریه «توفیق» در زمان نشر، علی شریعتی و محمد مصدق را به تعریف از آن واداشت و محمدعلی جمالزاده (نویسنده) نیز آن را در حکم آیینهای دانسته که در آن چهره عامیانه معشوق (زبان فارسی) را مییابد.
مجله «کاریکاتور»
مجله کاریکاتور به سردبیری محسن دولو نیز دیگر نشریهای است که از مردادماه ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ منتشر شد. از آنجایی که مجله «توفیق» در دوره نخست وزیری هویدا انتقادهای تند و طنزآمیزی را منتشر کرده بود او نیز در مقابل نشریهای را راهاندازی کرد تا به این ترتیب در مقابل «توفیق» بایستد. از این رو امتیاز مجله فکاهی «کاریکاتور» را به محسن دولّو واگذار کرد و تعدادی از طنزنویسان «توفیق» را نیز در تحریریه به کار گرفت.
به جز «توفیق» و «کاریکاتور»، «باباشمل»، «چلنگر» و «حاجی بابا» نشریههای دیگری بودند که با محوریت طنز و فکاهی در سالهای پیش از انقلاب منتشر میشدند.
نشریههای طنز و فکاهی منتشر شده در سالهای پیش از انقلاب
«فکاهیون»
«فکاهیون» یا «توفیقون» با سردبیری ابوالقاسم صادقی، ماهنامهای در زمینه طنز و کاریکاتور بوده که در دهه ۶۰ و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۹ منتشر میشد. این نشریه ابتدا به صورت ماهنامه در ۲۸ صفحه و با قیمت ۱۰۰ ریال چاپ میشد و به مرور تعداد صفحات و قیمت آن نیز دستخوش دگرگونی شد. همچنین پس از چند سال ویژهنامههای متفاوتی چون «نوروز» و دیگر مناسبتها را منتشر کرد. «فکاهیون» در سال 1363 تنها نشریه طنزی بود که منتشر میشد. همچنین در زمان جنگ، سپاه و ارتش فکاهیون را برای مناطق جنگی میخریدند و میان رزمندگان توزیع میکردند.
جواد علیزاده، بهمن عبدی، احمد عربانی، خسرو شاهانی، محمد پورثانی، اسماعیل آتشی، محمد صالحیآرام، محمد حاجی حسینی، ناصر اجتهادی و سهراب اسدی برخی طنزپردازان و کاریکاتوریستهایی بودند که با ماهنامه «فکاهیون همکاری کردند.
نشریه «فکاهیون» پس از نه سال انتشار، بدون هیچ توضیحی در سال ۱۳۶۹ متوقف شد.
مجله «طنز و کاریکاتور»
«طنز و کاریکاتور» نشریه طنز دیگری است که پس از انقلاب منتشر شد. این اثر از اواخر پاییز یا اوائل زمستان سال ۱۳۶۹ توسطه جواد علیزاده (کاریکاتوریست و کارتونیست) منتشر شد و انتشار آن ۳۰ سال ادامه یافت.
«طنز و کاریکاتور» که در سالهای پس از جنگ تحمیلی منتشر شد مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و جالب اینکه طی سی سال انتشار هیچکدام از صفحات آن به تبلیغات و آگهی اختصاص نیافت و اگر چنین اتفاقی رخ داده بسیار معدود بوده است؛ درحالیکه در آن مقطع سوبسید و تسهیلات زیادی به نشریات داده نمیشد. در چنین فضایی مجله «طنز و کاریکاتور» طی سه دهه هزینه چاپ و نشر را از فروش خود کسب میکرد.
طی آن مدت که مجله «طنز وکاریکاتور» چاپ میشد، بیش از شصت طنزپرداز و کاریکاتوریست با آن همکاری کردند.
جواد علیزاده مدیر مسئول و سردبیر مجله کارتون که خود کاریکاتوریست است و از سالهای پیش از انقلاب تجربه حضور در مطبوعات و جراید مختلفی را داشته طی مصاحبهای با یکی از رسانهها، اینگونه گفته است: «در آن زمان من در خانه کار میکردم و پول نداشتم که دفتر بگیرم. در آگهی که روزنامه منتشر کرده بود اتاقی از یک دفتر را با ۷۰ هزار تومان پول پیش و ماهی ۲۵۰۰ تومان اجاره کردم. فردای آن روز که به دفتر رفتم دیدم که ماموران آمدند و فردی که دفتر را اجاره داده بود با خود میبرند؛ از منشی ماجرا را پرسیدم که گفت این شخص صاحب این مکان نیست و خودش دوسال است که اجاره نداده است. به منشی گفتم چرا دیروز اینها را به من نگفتید و او گفت اگر میگفتم مرا از کار اخراج میکرد؛ ۶ ماه است حقوق نگرفتم، منتظر بودم از شما پول بگیرد و حقوق مرا بدهد. فردای آن روز که از زندان آزاد شد گفتم میخواهم از اینجا بلند شوم گفت تمام پولی که دادی رفت! بعد هم گفت خوب اجاره نده. گفتم خود تو هم اجاره ندادهای و از اینجا بلندت میکنند، گفت من هرجا رفتم همراه من بیا. نزدیک یکسال با او به دفترهای مختلف رفتم که پول اجارهام دربیاید. در این شرایط بحرانی مجله طنز منتشر میکردم تا مردم را بخندانم.» در سال ۶۹ روزنامه ابرار کار میکردم. در نهایت انتشار مجله «طنز و کاریکاتور» به دلیل مشکلات عدیدهای چون جایگزینی مجلات و اینترنتی و جازی به جای نشریات کاغذی ادامه نیافت.»
علیزاده درباره دلایل تعطیلی مجله «طنز و کاریکاتور» گفته است: «بخش زیادی از ماجرا برمیگردد به بحث مالی که هم به دلیل افت مخاطب نشریات کاغذی و هم به دلیل میل به استقلالی که من داشتم و نمیخواستم به آگهی و آگهیدهنده وابسته باشم و سیاستهای مجله من آنها را تعیین کنند، وضع مالی مجله طوری نبود و نیست که بتواند به روز شود.»
هفتهنامه «گل آقا»
نحوه شکلگیری مجله «گل آقا» که یکی از مهمترین نشریههای فکاهی ایران است روند جالبی دارد. در دیماه سال ۱۳۶۳ در سومین صفحه روزنامه اطلاعات ستون طنزی داشت که عنوان آن «دو کلمه حرف حساب» بود و نویسندهای با نام مستعار گل آقا آن را منتشر میکرد. یکی از دلایل مورد توجه گرفتن ستون «دوکلمه حرف حساب» انتقاد نگارنده آن با شخصیتهای مطرح سیاسی و دولتمردان به زبان طنز بود و نویسنده آن کسی نبود جز زندهیاد کیومرث صابری فومنی که سالهای مدیدی با جراید طنز، از جمله نشریه موفق «توفیق» همکاری کرده بود.
با وجود ستون «دو کلمه حرف حساب» شاید این اولینبار بود که یک ستون با زبان منتقدانه دولتمردان را به چالش میکشید. روند چاپ و نشر ستون «دو کلمه حرف حساب» به مدت شش سال ادامه یافت و پس از آن بود که صابری فومنی برای اخذ مجوز انتشار مجلهای مستقل اقدام کرد و نام مستعار خود را برای آن انتخاب کرده بود. نهایتا مجله «گل آقا» در پاییز سال ۱۳۶۹ روی پیشخوان دکهها و روزنامهفروشیها رفت و در همان ابتدا نایاب شد. این اتفاق در اواخر دهه شصت از نیاز جامعه به وجود آثار طنز و فکاهی خبر میداد. شعاری که روی جلد مجله (با طراحی احمد عربانی) چاپ میشد این بیت بود: «یک زبان دارم دو تا دندان لق / میزنم تا زنده هستم حرف حق».
علاوه بر شناخت صابری فومنی از مقوله طنز در مطبوعات، دیگر امتیاز این نشریه وجود افرادی چون ابوالفضل زرویی نصرآباد، محمد حاجیحسینی، مرتضی فرجیان، مرتضی ناطقیان (معتضدی)، محمدرفیع ضیایی، ناصر پاکشیر، منوچهر احترامی، رضا رفیع و بزرگمهر حسینپور، مرتضی فرجیان، احمد عربانی و برخی دیگر بود.
شاغلام، ممصادق، کمینه (عیال ممصادق) و غضنفر شخصیتهای مهم نشریه «گل آقا» بودند که به طور هفتگی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی آن زمان و مسئولان وقت نظر میدادند و خیلی زود جای خود را در میان مردم بازکردند.
در ادامه «گل آقا» که از همان بدو انتشار مورد استقبال قرار گرفت به دلیل عشق و اشتیاق زندهیاد کیومرث صابری فومنی و اعضای تحریریه به مقوله طنز ، فعالیت خود را گسترده کرد و کمی بعد به موسسه تبدیل شد و ماهنامه و سالنامه و کتاب منتشر کرد که همه آنها نیز با استقبال بسیار مواجه شدند.
موسسه «گل آقا» به همینها اکتفا نکرد و به برگزاری جشنواره طنز و فیلم کمدی پرداخت. این روند تا آبان ماه سال ۱۳۸۱ یعنی تا دوازده سال بعد ادامه پیدا کرد. زندهیاد صابری فومنی همزمان با چاپ شماره ۵۶۴ آن را تعطیل کرد.
او در آخرین شماره هفتهنامه این شعر را نوشته است که بخشی از آن به این قرار است: «بوالعجب روزگار میبینم / همه را زیر بار میبینم/ میشمارم شمارهها را چون، / پانصد و شصت و چار میبینم/ هست عینک به چشم من، اما/ یک کمی باز تار میبینم/ گاه گنجشک را به مثل کلاغ/ زاغ را مثلسار میبینم/ چای شیرین به کامها حنظل/ قند را زهر مار میبینم/ دوغ قاطی شده است با دوشاب/ ویولون را سه تار میبینم/ نیستم اهل اقتصاد، ولی/ وضع بازار، زار میبینم»
البته موسسه «گل آقا» پس از تعطیلی خودخواسته هفتهنامه، به انتشار نشریه «بچهها گل آقا»، ماهنامه و سالنامه به فعالیت خود ادامه داد. اما دی ماه سال ۱۳۸۷ پوپک صابری (فرزنده زنده یاد کیومرث صابری و مدیر مسئول) موسسه را نیمه تعطیل اعلام کرد و فعالیت آن به تولید انیمیشن و به روز رسانیهای گاه به گاه وبگاه محدود شد.
همه اینها در حالی است کیومرث صابری فومنی دو سال پس از تعطیلی مجله «گل آقا» دارفانی را وداع گفت. او که با سرطان دست به گریبان بود و افراد کمی از بیماریاش خبر داشتند ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۳ چهره در نقاب خاک کشید.
در پایان
از دوران قاجار تا سالهای پیش از انقلاب و پس از آن، نشریههای متعددی با محوریت طنز و کاریکاتور منتشر شدهاند که «طنز پارسی»، «بهلول»، «ملون»، «فانوس»، «شیپور» و «خط خطی» برخی از آنها هستند. باید یادآور شد با توجه به کاهش نشریههای کاغذی برخی سایتها و صفحات مجازی به تولید و آثار طنز میپردازند که سایت «ایران کارتون» از بقیه تخصصیتر است.