خبرگزاری کار ایران

مهرداد کوروش‌نیا:

موفق‌ترین هنرمندان معاصر ایران از بستر تئاتر شهرستان‌ها آمده‌اند/تئاترهای دور از تهران پخته‌تر و خلاق‌تر است/ نوید محمدزاده، هوتن شکیبا و خیلی‌های دیگر کارشان را از شهرستان شروع کردند/ بازار تئاتر پایتخت در درآمدزایی فعال‌تر است

موفق‌ترین هنرمندان معاصر ایران از بستر تئاتر شهرستان‌ها آمده‌اند/تئاترهای دور از تهران پخته‌تر و خلاق‌تر است/ نوید محمدزاده، هوتن شکیبا و خیلی‌های دیگر کارشان را از شهرستان شروع کردند/ بازار تئاتر پایتخت در درآمدزایی فعال‌تر است
کد خبر : ۱۰۵۰۷۴۸

مهرداد کوروش‌نیا می‌گوید به جرأت می‌توانم بگویم که خیلی وقت‌ها اجرا‌های شهرستان، اجرایی گرم‌تر، پخته‌تر، جدی‌تر و خلاق‌تری نسبت به تهران هستند. به دلیل این‌که بچه‌های شهرستان اصولاً برای پول و شهرت کار نمی‌کنند؛ آن‌ها برای این کار می‌کنند که ارضای روانی شده و به لحاظ روحی اقناع شده باشند و به همین دلیل زمان زیادی برای تمرین می‌گذارند، خیلی دلی‌تر کار می‌کنند و زمان و انرژی بیشتری برای کارشان می‌گذارند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، وجوه افتراق اجرای تئاتر در پایتخت با دیگر شهرها چیست؟ عنوان تئاتر حرفه‌ای بر اساس امکانات فنی، مخاطبان و نوع فعالیت هنرمندان در تهران و شهرستان‌های دیگر متفاوت است؟ جشنواره‌ها می‌توانند به رونق و شناسایی ظرفیت تئاترهای دور از مرکز کمک کنند؟ این‌ها پرسش‌هایی است که با «مهرداد کوروش‌نیا» مدیر تماشاخانه محراب، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر مطرح کرده‌ایم که مشروح این گفتگو را می‌توانید در ادامه بخوانید.

اجرا رفتن در شهرستان‌ها چه فرقی با تهران دارد؟

متاسفانه به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب، نتوانسته‌ایم در شهرستان‌ها مخاطبان جدی، حرفه‌ای و متعهد به تئاتر تربیت کنیم. اصولاً آن‌جا تماشاگر ناآشناتر و غریب‌تر با تئاتر است، حضور کمرنگ‌تری دارد، نگاه‌های جدی و حرفه‌ای به تئاتر نیست و نقد و نظرات نسبت به کارها کم‌تر دیده می‌شود. ولی به دلیل اینکه نگاه حرفه‌ای و جدی جراید و اصحاب رسانه و منتقدان نسبت به سالن‌های تهران وجود دارد، این تبادلات با تماشاگر در پایتخت بهتر اتفاق می‌افتد و اصولاً گروه‌ها تمایل بیشتری برای اجرا در تهران دارند چون بهتر دیده می‌شوند و مورد توجه قرار می‌گیرد و حتی برای دعوت به کار شدن از سوی مدیوم‌های مختلف مثل سینما، تلویزیون و حتی تئاترهای دیگر، با بازار فعال‌تری روبه‌رو هستند. بنابراین تمام این نسبت‌ها یعنی درآمدزایی و فروش بلیت، جدی گرفته شدن از سوی منتقدان و دعوت به کار چون در تهران جدی‌تر است، شکل و شمایل اجرا هم بیشتر جدی گرفته می‌شود. از سوی دیگر امکانات سالن‌های تهران نسبت به بعضی از شهرستان‌ها دست‌کم آن‌هایی که من از نزدیک دیده‌ام -مانند هشتگرد و حتی کرج- مناسب‌تر است و به همین دلیل اجرا راحت‌تر اتفاق می‌افتد. این در حالی است که در شهرستان‌ها افراد نوآور و خلاقی داریم که در عرصه‌های مختلف به خصوص نویسندگی و بازیگری حضور دارند و باید تمهیداتی برای معرفی آنها انجام شود چون هر کدام از آنها وقتی در تهران مستقرند به واسطه حضور مستمرشان در تئاتر، در عرض چند سال دیده شده و جامعه هنری آنها را شناخته است. اگر این بچه‌ها کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرند صرفاً به خاطر این است که امکان پرزنت شدن ندارند اگر چنین امکانی توسط رسانه‌ها و منتقدان و جشنواره‌ها برای آنها فراهم شود استعدادهای نابی در شهرستان‌ها داریم که به واسطه استعدادشان می‌توانند بعدها جایگاه خوبی در هنر پیدا کنند. همان‌طور که این اتفاق بارها در تئاتر کشور رخ داده؛ چهره‌هایی مثل نوید‌ محمد‌زاده، هوتن شکیبا و بهرام افشاری همه بچه‌های تئاتر هستند که همگی کارشان را از شهرستان شروع کردند و بعدا در تهران شکوفا شدند. پس می‌توانیم بگوییم که بخش اعظمی از هنرمندان درجه یک ما؛ کسانی هستند که از بستر تئاتر شهرستان آمده‌اند چون زیست و نگاه متفاوت آنها با خود خلاقیت نوآوری و نگاه جدیدی می‌آورد که برای ما در تهرانی که در آن دچار تکرار مکررات هستیم بدیع، خلاق و جذاب است.

با این توضیح شما، آیا گروه‌های تئاتر شهرستان می‌توانند در تهران توفیق داشته باشند؟

قطعاً می‌توانند؛ خود من یک نمونه بارز آن هستم. سال ۱۳۸۴ من و علی نرگس‌نژاد از کهگیلویه و بویراحمد کار برگزیده جشنواره تئاتر شدیم که این نگاه به سمت ما دو گروه شهرستانی آمد و بلافاصله در فروردین هر دو اجرا داشتیم و هر دو مسیر جدیدی کاری‌مان را به این واسطه شروع کردیم. اتفاقاً مخاطبان حرفه‌ای و جدی تئاتر، کیفیت آثار را پیگیری می‌کنند و هرگز به این فکر نمی‌کنند که این کار برای تهران است یا شهرستان. این تقسیم‌بندی‌ها متاسفانه برای ذهن‌هایی است که یا هنر را نمی‌شناسند یا فرهنگ و تئاتر را. چون کسی که برای دیدن تئاتر می‌آید، می‌خواهد یک اثر خلاق، زیبا، جذاب، سرگرمی‌ساز و موفق و با کیفیت ببیند و به این نگاه نمی‌کند که کجا تولید شده و چه کسانی در آن بازی می‌کنند؟ در این سال‌ها مرتباً با آثاری روبه‌رو بودیم که از سوی گروه‌های دانشجویی بسیار جوان یا از طرف گروه‌های شهرستانی تولید شده‌اند ولی به واسطه کیفیت‌شان بسیار درخشیده، مورد توجه قرار گرفته‌اند، تشویق شدند و به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند. مخاطب اصیل و فرهیخته کسی است که تئاتر را جدی پیگیری می‌کند و به دنبال کیفیت آن است و اتفاقاً برای تئاترهایی که با هزینه و امکانات کم‌تر تولید شده‌اند ارزش بیشتری قائل می‌شود؛ من بارها شاهد این بوده‌ام که مخاطب اگر با دو کار که از نظر کیفیت یکسان هستند مواجه شود که یکی در تهران تولید شده و دیگری در شهرستان، کار شهرستان را بیشتر دوست دارد چون معتقد است این اثر با هزینه و امکانات کمتری توانسته به این توفیق دست پیدا کند. آن صداقت و صمیمیت و خلوص در تولید و حضور گروه هم به مخاطب انرژی می‌دهد و این طور نیست که مخاطب اصیل و فرهیخته تئاتر به دنبال زرق و برق‌های شکلی تئاتر باشد. نه، او به دنبال کیفیت است و این کیفیت را هر کجا پیدا کند از آن استقبال می‌کند.

به‌هرحال مرکزگرایی نه فقط در هنر که همه ابعاد، شهرستان‌ها را دچار آسیب کرده است؛ از نظر امکانات فنی فکر می‌کنید کمبودها توانسته در کیفیت آثار هنرمندان دور از پایتخت اثر بگذارد؟

کیفیت فنی در تئاترهای شهرستان به دو بخش تقسیم می‌شود؛ یک بخش مربوط به امکانات فنی آن استان است که هنرمند می‌تواند با استفاده از آن بخش‌هایی را به وجود بیاورد یا اینکه تئاتری دارد آنجا تولید می‌شود اما چون قرار است در سالن‌های حرفه‌ای تهران اجرا برود برای امکانات آن سالن خاص، برنامه‌ریزی و طراحی می‌کند. نکته دوم، بخش خلاق است؛ یعنی الزاماً ممکن است امکاناتی در سالن‌ها و حتی در یک سالن شهر تهران وجود نداشته باشد ولی هنرمند با خلاقیت خودش، آن امکان را فراهم می‌کند که شاهد اجرای بدیع و خلاقی باشیم. بارها و بارها این را در آثار بچه‌های جوان و دانشجویی تئاتر شهرستان دیده‌ایم که با استفاده از خلاقیت و نوآوری و تکنیک‌های کمتر دیده شده، آثار خلاقی ارائه می‌کنند که هرگز در سالن‌های پر امکان و پر از تکنسین شاهد آن نبوده و نیستیم. پس این صرفاً ربطی به امکانات فنی سالن‌ها ندارد بلکه بیشتر به ذهن خلاق هنرمندان برمی‌گردد که چقدر بتوانند فضای فنی خاص و ویژه‌ای را به وجود بیاورند که در زیبایی‌شناسی اثرشان یک نگاه خلاقه فنی به‌روز داشته باشد.

آیا افتراقی بین اجرای تئاتر تهران با شهرستان قائل هستید؟

آنچه که راجع به امکانات و استقبال گفتم، به دلیل شرایطی بود که میان تئاتر تهران و شهرستان وجود دارد. اما در مورد کیفیت خود تئاترها به جرأت می‌توانم بگویم که خیلی وقت‌ها اجرا‌های شهرستان، اجرایی گرم‌تر، پخته‌تر، جدی‌تر و خلاق‌تری نسبت به تهران هستند. به دلیل این‌که بچه‌های شهرستان اصولاً برای پول و شهرت کار نمی‌کنند؛ آن‌ها برای این کار می‌کنند که ارضای روانی شده و به لحاظ روحی اقناع شده باشند و به همین دلیل زمان زیادی برای تمرین می‌گذارند، خیلی دلی‌تر کار می‌کنند و زمان و انرژی بیشتری برای کارشان می‌گذارند. به همین دلیل، خیلی مواقع اثرهای خلاق، تاثیرگذار و بدیعی را در کار بچه‌های شهرستان می‌بینیم. حتی اگر همین الان به رزومه تئاتری‌های موفق‌مان در بیست سال گذشته نگاه کنید، می‌بینید که موفق‌ترین هنرمندان تئاتر معاصر ما کسانی هستند که از بستر تئاتر شهرستان‌ها آمده‌اند، جذب جریان‌های دانشجویی شده‌اند و بعدا از طریق جشنواره‌های استانی و دانشجویی به جشنواره فجر راه پیدا کرده‌اند و بعدها از این طریق معرفی شده‌اند. پس مطلقاً این حرف را که تئاتر تهران، تئاتر حرفه‌ای، جدی یا رسمی کشور است را قبول ندارم. لااقل در مورد تولید تئاتر، به نظرم این حرف، مصداق ندارد. تئاترهایی که در شهرستان‌ها توسط هنرمندان بومی تولید می‌شوند عموماً آثار خیلی جدی، خلاق و نوآوری هستند که به شدت به آنها نیاز داریم. یادمان نرود که از این جمعیت جوان و خلاقی که در کشور داریم بیش از ۷۰ درصدشان دارند خارج از تهران زندگی می‌کنند و طبیعی است که اگر همین نسبت را برای درصد خلاقیت افراد -بدون در نظر گرفتن اینکه شهرستان‌نشین‌ها زمان و انگیزه بیشتری برای دیده شدن دارند- در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم که با یک نسبت ۷۰ به ۳۰، امکان خلق آثار بدیع‌تر و ماندگارتر در شهرستان‌ها، بیشتر است. به هر حال تنها بخشی از جمعیت کشور یعنی حدود ۱۵ میلیون نفر ساکن تهران هستند و ۷۰ میلیون مابقی در شهرستان‌ها زندگی می‌کنند. مگر می‌شود که از بین این جمعیت کثیر و خیل جوان‌های خلاق و با انرژی و نوآور، شاهد آثار خلاق و بدیع نباشیم؟ به خاطر همین معتقدم به هیچ عنوان نمی‌توان فرقی بین آثار تهران با شهرستان گذاشت. اتفاقاً خود من اگر بخواهم در جشنواره‌ها اثری را برای دیدن انتخاب کنم حتماً اثر هنرمندان شهرستانی خواهد بود؛ چون امکان دیدن گروه‌های ناشناخته و ظهور و بروز استعدادهای آنها برایم فراهم می‌شود.

فکر می‌کنید جشنواره‌های تئاتری به ویژه فجر توانسته چنین نقشی را ایفا کند؟ همین ایجاد فرصت برای بروز و ظهور استعدادهای ناشناخته که به آن اشاره کردید.

جشنواره‌های ملی و بین‌المللی بیشترین کمک را به جاهایی که کم‌تر امکانات دارد می‌کنند. یعنی وقتی از ایران در فستیوال‌های بزرگ تئاتر مثل اوینیون و جشنواره‌هایی از این دست شرکت می‌کنیم این امکان فراهم است که جاهایی که دسترسی به بین‌المللی‌تر شدن ندارند از طریق این رویداد معرفی و کشف شوند؛ همین اتفاقی که برای امیررضا کوهستانی یا دیگر دوستان تئاتر افتاد. در مورد تئاتر فجر هم همین است؛ به‌هرحال این جشنواره بزرگ‌ترین رویداد تئاتری این کشور است که کمک می‌کند استعدادهایی که در شهرستان‌های دور افتاده و استان‌هایی که امکانات کم‌تری دارند -یا ما به هر دلیلی دسترسی کم‌تری به آن‌ها داریم- از طریق جشنواره فجر پرزنت شوند و ما آن‌ها را بشناسیم، به آثارشان توجه کنیم و در مرحله بعدی بتوانیم این افراد را دعوت کنیم و آثارشان را به دیگران معرفی کنیم. در نهایت هم فجر یا جشنواره‌های بزرگ این‌چنینی یک بستر حمایتی اقتصادی هم دارد. وقتی در طول سال پنج میلیارد تومان بودجه برای جشنواره تئاتر فجر می‌گذاریم یعنی قرار است پنج میلیارد تومان صرف حمایت از خانواده تئاتر شود. بخشی‌اش هم به تئاترهای شهرستان و گروه‌های غیر از پایتخت تعلق می‌گیرد و سر همین سفره خرج می‌شود. برای همین به اعتقاد من از هر نظر، حضور جشنواره‌های تئاتری به نبودن‌شان می‌چربد و مفید بودن‌شان بیشتر است؛ ممکن است ما به سیاست‌گذاری‌های جشنواره نقدهایی داشته باشیم، ایراداتی به نحوه برگزاری یا شکل رویداد داشته باشیم. می‌توانیم این‌ها را اصلاح کنیم، نباید همیشه صورت مساله را پاک کنیم. باید به دنبال این باشیم که اگر جشنواره می‌تواند بهتر برگزار شود برای آن تلاش کنیم و پیشنهاد بدهیم. اما یادمان نرود که کار جشنواره‌ها در تمام دنیا در درجه اول حمایت معنوی شامل تشویق، پشتیبانی و معرفی هنرمندان به جامعه هنری و عموم مردم است و در درجه دوم حمایت مادی نسبی. جشنواره تئاتر فجر ما هم همین دو رسالت را پیگیری می‌کند و اساسا کار جشنواره چیز دیگری نیست. بنابراین با برگزار نشدن‌اش نه‌تنها پشتیبانی معنوی‌ای که جشنواره می‌تواند از هنرمندان بکند را از خودمان دریغ کرده‌ایم بلکه حمایت مالی سالانه جشنواره هم از سفره تئاتر قطع می‌شود. هرچه چنین فستیوال‌هایی بیشتر برگزار شود نانی به سفره خانواده تئاتر اضافه‌تر می‌شود. کم‌لطفی است اگر بگوییم این جشنواره‌ها مفید فایده نیست؛ خوب است مطالبات را پیگیری کنیم و نقد و پیشنهادهایمان را بدهیم اما بدانیم برگزاری آن در هر شکل‌اش مفید است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز