یادداشتی از عبدالرحمن حسنیفر؛
همکاری و تعامل با کشورهای خارجی به معنی وادادگی و وابستگی نیست
عبدالرحمن حسنیفر (عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) در یادداشت زیر مینویسد: این نحوه از نگاه به خارجی، چگونه مبنای دستهبندی قرار گرفته که محل بحث است؛ زیرا لزوما تقسیمبندی وابسته و غیروابسته به خارج، درست نمیباشد. معیار، باید دنبال کردن اهداف عموم مردم باشد؛ آنهم با همکاری خارجی با بدون همکاری خارجی.
ظاهر فیلمنامه بر تعرُض یک شهروند دو تابعیتی انگلیسی -ایرانی به یک شهروند ایرانی دیگر و ایجاد آسیب جسمی و کشته شدن جنینداخل شکم فرد مورد تعرض قرار گرفته دلالت دارد. فرد دو تابعیتی که ظاهرا مست و از وابستگان به خانوادههای با نفوذ میباشد، یک دلال یا تاجر بینالمللی است. «دیگرانی» واسطه میشوند که فرد دو تابعیتی را از دست فرد خسارت دیده نجات دهند. این دیگران در سطوح متفاوت انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی هستند و فرد خسارتدیده در قالب نهاد بسیج نمایانگر است که نماینده واقعی مدافع از حقوق مردم است.
فرد خسارت دیده در قالب «نهاد بسیج» خود را نمایان میکند؛ آنهم البته بخش مخلص و وفادار بسیج نه بخش ترسو و صرفا حرف زن و سیاسی کار آن. فرد خسارت دیده یک جور نماینده مردم ایران است. «دیگران» فعال برای آزادسازی فرد متعرض، شامل نیروی انتظامی به عنوان مامور و معذور و مامور دارای استقلال نظر، نیرویهای امنیتی و اطلاعاتی که البته آنها نیز چند دستهاند و نوعی روحانیت متصل (اسیر) به قدرت و بخشی از سپاه (فرمانده سپاه یعنی همان مقام مافوق رئیس پایگاه بسیج مورد نظر).
در این فیلم، مسئولان که همان «دیگران» هستند به اتفاق وابسته و خودفروختهاند اگر همیشه نباشند حتما در ارتباط با عنصر خارجی (انگلیس) و این ماجرای شهروند انگلیسی اینگونه بودند. ایندیگران برای توجیه کار خود به اصطلاحاتی چون «امنیت ملی» و «منافع عمومی» پناه میبرند. این افراد در واقع سنگ خود را به سینه میزنند و دنبال منافع ملی و اهداف مردم نیستند؛ اگر هم خلافی ازشان سر بزند از آن به راحتی میگذرند. مثل همین ماجرای اتفاق افتاده در فیلم.
نهاد بسیج با کمک بخشی از سرداران سپاه (سردار موسوی کهدست بر قضا عمومی رئیس پایگاه است) طرف مردم هستند؛ به عبارتی خود مردم هستند و دنبال احقاق حق مردم هستند.
در تحلیل فیلم باید گفت، در اینکه بخشهایی از کشور گرفتار ناکارآمدی، فساد و سوءمدیریت شده تردیدی نیست. این عبارت البته برگرفته از آمار فراوان مربوط به موضوعاتی چون گرانی، تورم، رانتخواری، اختلاس، دزدی، بیکاری گسترده، فقر فراوان، کم شدن امید به زندگی، بیثباتی، کم شدن اعتماد و سرمایه اجتماعی، گسترش افسردگی، افزایش میل به مهاجرت، کم شدن اعتبار بینالمللی ایران، بالا بودن تعداد پروندههای قضایی، پایین آمدن ارزش پول ملی، بردن راحت ایران به گوشه رینگ (تحریم) و غیره است. برای هر کدام از این موارد، آمار و ارقام رسمی وجود دارد. هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب یا راست و چپ و حتی دیگرانی دیگر در مدیریت این کشور دخیل بودند اما موضوع این است که چگونه طرح بحث باید صورت گیرد.
آنگونه که در این فیلم طرح بحث شده یک «دوگانگی دیو و فرشته» است که یک طرف دیو است و طرف دیگر فرشته. حال آنکه تقسیمبندی اینگونه نمیتواند درست باشد؛ در این فیلم، مخالفت یک نهاد با تصمیم اکثر نهادهای حکومت محل بحث است و اینکه یک نهاد نماینده منافع عموممردم است و دنبال اهداف و منافع شخصی نیست اما در مقابل و در طیف مقابل اکثر مسئولان در ظاهر دم از حقوق و منافع مردم میزنند و در عمل دنبال منافع خودشان هستند! این مسئولان پای قدرت خارجی به میان بیاید، وا دادهاند و دستهایشان در مقابل خارجی جماعت بالا میرود. در بین طیف مقابل بسیج و بخشی از سپاه همه جور آدمی وجود دارد؛ از نظامی گرفته از هر نوع، امنیتیدر هر سطح مدیریتی، تا سیاسیها، آقازادهها، روحانی و غیره.
و بخش دیگر یعنی بسیج و قسمتی از سپاه طرف مردم هستند. البته معلوم نمیشود بین این بسیجیها و سپاهیها که خودشان دو دسته هستند، چگونه میتوان آدم مخلص را تشخیص داد و معیار میزان وابستگی وعدم وابستگی به خارجی چیست!
این نحوه از نگاه به خارجی، چگونه مبنای دستهبندی قرار گرفته که محل بحث است؛ زیرا لزوما تقسیمبندی وابسته و غیروابسته به خارج، درست نمیباشد. معیار، باید دنبال کردن اهداف عموم مردم باشد؛ آنهم با همکاری خارجی با بدون همکاری خارجی.
به نظر، نحوه نگاه به خارجی در این فیلم دارای اشکال است؛ امروزه اصل بر همکاری و تعامل با کشورهای خارجی است و این لزوما به معنی وادادگی و وابستگی نیست.
ارزیابی کلی جناحی هم، چون با منطق فعالیت شفاف حزبی همراه نیست و داخل هر جناح طیفهای متنوعی وجود دارد، درست نمیباشد. شاید بررسی موردی هر فعلی و تصمیمی میتواند بر اساس مصالح عمومی و منافع ملی مناسب باشد و الا حرف کلی زدن، حاصلی جز حذف طرف مقابل ندارد.