خبرگزاری کار ایران

یادداشت محمدرضا شفیعی‌کدکنی برای تولد هوشنگ ابتهاج/ سایه آینه‌دار غم‌ها و شادی‌های انسان عصر ما

یادداشت محمدرضا شفیعی‌کدکنی برای تولد هوشنگ ابتهاج/ سایه آینه‌دار غم‌ها و شادی‌های انسان عصر ما
کد خبر : ۱۰۴۳۶۷۹

محمدرضا شفیعی‌کدکنی به مناسبت فرا رسیدن شاعر معاصر هوشنگ ابتهاج (ششم اسفندماه سال 1306) یادداشتی منتشر کرده است. شفیعی‌کدکنی نوشته است: آن‌هایی که بوطیقای حافظ را به نیکی می‌شناسند از شعر سایه سرمست می‌شوند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدرضا شفیعی کدکنی (شاعر،‌ مدرس و پژوهشگر) به مناسبت فرارسیدن زادروز هوشنگ ابتهاج (شاعر و غزل‌سرای معاصر) به روز ششم اسفندماه سال 1306، یادداشتی را در صفحه شخصی خود منتشر کرده است. 

محمدرضا شفیعی‌کدکنی نوشته است: 

«سایه آینه‌دار غم‌ها و شادی‌های انسان عصر ما

شعر سایه استمرار بخشی از جمال‌شناسی شعر حافظ است. آن‌هایی که بوطیقای حافظ را به نیکی می‌شناسند از شعر سایه سرمست می‌شوند. از لحظه‌ای که خواجه شیراز دست به آفرینش چنین اسلوبی زده است و مایه حیرت جهانیان شده است تا به امروز شاعران بزرگی کوشیده‌اند در فضای هنر او، پرواز کنند و گاه در این راه دستاوردهای دلپذیری همه داشته‌اند. اما با اطمینان می‌توانم بگویم که از روزگار خواجه تا به امروز هیچ شاعری نتوانسته است به اندازه سایه در این راه موفق باشد. این سخن را از سر کمال اطلاع و جستجو در تاریخ ادبیات فارسی می‌نویسم و به قول قاتلش: می‌گویم و می‌آیمش از عهده برون. 

سایه در عین بهره‌وری خلاق از بوطیقای حافظ، همواره در آن کوشیده است که آرزوها و غم‌های انسان عصر ما را در شعر خویش تصور کند، برخلاف تمامی کسانی که با جمال‌شناسی حافظ به تکرار و سخنان او و دیگران پرداخته‌اند. 

سایه بی‌آنکه مدعی خلق جهانی ویژه خویش باشد، آینه‌دار غم‌ها و شادی‌های عصر ماست و اگر کسانی باشند که بر باد رفتن آرزوهای بزرگ انسان عدالت‌خواه قرن بیستم را با تمام وجود خود تجربه کرده باشند، وقتی از زبان سایه می‌شنوند: چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت /از این سموم نفس کش که در جوانه گرفت. 

همدلی‌شان با سایه کم از همدلی دردمندان دوره «امیر مبارزالدین» با خواجه شیراز نیست آنجا که فرمود: از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت/ عجب که بوی گلی هست و رنگ یاسمنی. 

آنچه هنر سایه را در برابر تمام غزل‌سرایان بعد از حافظ امتیاز بخشیده همین است که او ظرایف بوطیقای حافظ را در خدمت تصویرگری بهارها و زمستان‌های تاریخی انسان درآورده است و در این راه سرآمد همه اقران خویش در طول این هفتصد سال بوده است. می‌بینید که بدین گونه سایه در جهان ویژه خویش یکی از نوادر قرون و اعصار است. 

محمدرضا شفیعی کدکنی»

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز