یک نقاش و تذهیبکار در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
اغلب خریداران تذهیبهای ایرانی کشورهای عربی هستند/ «تذهیب» مختص به کتب مذهبی نیست/اغلب تذهیبهای ایرانی کپی هستند/ لازم شود کلیهام را برای «تذهیب» میفروشم!
اغلب مخاطبان و خریداران تذهیبهای ایرانی کشورهای عربی هستند، آنها آثار ایرانی را بدون امضا میخرند و یکی از شروط خریداران خارجی این است که هنرمندان امضای خود را بتراشند و از اثر حذف کنند. این کار نوعی سرقت و دزدی از هنر ایرانی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تذهیب یکی از هنرهای ایرانی است که با وجود قدمت بسیار طی سالها و دهههای اخیر مورد کم توجهیها و کم لطفیهای بسیار قرار گرفته است. یکی دیگر از دلایل مغفول ماندن تذهیب ایرانی قرار گرفتن این هنر در زیرمجموعههای نگارگری است که باعث شده به عنوان رشتهای تخصصی مورد توجه قرار نگیرد.
به طورکلی تذهیب که آن را با اسامی «زراندود» و «طلاکاری» میشناسند، متشکل از نقوشی است که برای زیباتر جلوه دادن کتب مذهبی، ادبی، تاریخی مورد استفاده قرار میگیرد. متاسفانه تذهیب در زبان فارسی تعریف مشخصی ندارد و اگر بخواهیم تعریفی اجمالی و کلی از آن ارائه دهیم باید گفت طراحی، رنگآمیزی، طلا اندازی، پرداخت و قلم گیریهای ظریف انواع طرحها با نقوش گیاهی «اسلیمی و ختایی»، هندسی «انواع گره ها» را تذهیب گویند که گاه نقوش انسانی و حیوانی نیز در آن کاربرد دارد.
یکی دیگر از موضوعاتی که هنر تذهیب و ارتقا آن را تحت تاثیر قرار داده عدم وجود منابع آموزشی و پژوهشی درباره آن است. متاسفانه این هنر اصیل به لحاظ علمی و آکادمیک نیز دچار نابسامانیهایی است و مهمترین کاستی در این رابطهعدم وجود رشتهای جداگانه در دانشگاههاست.
تذهیب در رویدادها وجشنوارههای داخلی نیز آنطور که باید مورد توجه نیست و هیچ جشنوارهای در ایران به طور تخصصی به آن نمیپردازد که البته جشنواره هنرهای تجسمی فجر از این قاعده مستثنی است.
زینب شاهی (نقاش و تذهیبکار ایرانی و مدرس) یکی از هنرمندانی است که با یک اثر در جشنواره تجسمی فجر حضور یافته و در دورههای قبلی این رویداد نیز عناوینی کسب کرده است. شاهی که در رویدادها و نمایشگاههای خارجی نیز حضوری پر رنگ دارد درباره هنر تذهیب و مشکلات و مصائب در رابطه با آن با ایلنا گفتگو کرد.
او در بخشی از صحبتهایش گفت: اغلب تذهیبکاران کارشان این است که آثار دورهای را کپی کنند و به واسطه آنها در نمایشگاهی خارجی حضور یابند و در اعضای کار ارائه شدهشان که امضایی هم ندارد، پنجاه میلیون یا صد میلیون دریافت کنند.
با توجه به اینکه تذهیب یکی از زیرشاخههای نگارگری محسوب میشود، از اهمیت آن بگویید.
شخصا این دو هنر را یکی نمیدانم و با توجه به تجاریی که از زمان هنرجویی کسب کردهام، این را میگویم. من پیش از تذهیب در زمینه نقاشی و نگارگری کار میکردم. اما تذهیب را هنری جدا از این دیگر هنرها میدانم، به این دلیل که در این رشته با تعداد عناصری محدود مواجهیم و لازمه انجام آن خلاقیتهای بسیار است و تکرارها و پیگیریها خودش به نوعی ریاضت نیاز دارد. شاید فرد هنرمند، نقاشی حرفهای باشد اما به لحاظ روحی و روانی نتواند در زمینه تذهیب فعالیت کند؛ زیرا همانطور که گفتم این هنر واقعا به ریاضت نیاز دارد. اینطور بگویم که ساختن یک اثر تذهیب به انرژی و نیروی جوانی بسیار نیازمند است. زمانی که سن بالا میرود جسم اجازه فعالیت در زمینه تدریس را نخواهد داد. موضوعی که عدم توجه به تذهیب را قوت میبخشد عدم وجود رشته تذهیب در هنرستانها و دانشگاههاست. اگر چنین رشتهای در مراکز آموزشی مذکور تدریس شود، باعث جذب نیروی جوان خواهد شد.
یعنی تذهیب به طور کلی در هنرستانها و دانشگاهها تدریس نمیشود؟
آنچه در هنرستانها و دانشگاهها تدریس میشود رشته نگارگری است. به طور معمول دانشجویان یک ترم تذهیب پاس میکنند، در حالی که حتی طراحی تذهیب دنیایی است و در دیگر هنرها نیز کاربرد دارد. مثلا طراحان فرش، معرقکاران، مشبککاران، فلزکاران میتواند از تذهیب و طراحیهای مربوط به آن که چندین گرایش دارد، بهره ببرند. این درحالی است که نگارگری یک تکنیک است که نقاشی را به آن شیوه ارائه میدهند. یعنی آن کاری که توسط نقاش با رنگ روغن انجام میشود، توسط نگارگر با تکنیکهای دیگر انجام میشود. تذهیب هنری کاملا مستقل است. در این هنر به جز آرتیست بودن به پالایشهای روحی و روانی نیاز است تا هنرمند به واسطه آن ساعتها از این دنیای پر هیاهو دل بکند و تمرکز کند. در تذهیب اینگونه نیست که اثری طی چند جلسه و چند هفته ساخته شود زیرا بخشهای مختلف آن باید با یک حس و حال انجام شود که این اتفاق در طول ساعتها دل کندن از دنیای بیرون و اتفاقات پیرامونی قابل انجام خواهد بود.
به طور معمول یک هنرمند تذهیبکار برای ارائه یک اثر با چه مشکلاتی مواجه است؟
مواد و متریال در رشته تذهیب به لحاظ مالی بسیار گران است زیرا باید طلای اصل باشد. مشکل دیگر عدم وجود درآمد برای هنرمندان تذهیبکار است. مگر این که هنرمند این رشته عاشقانه و برای دلش کار کند و از تمام هزینههایش بزند. در این صورت، اگر هنرمند مانند من به مرحلهای مشخص رسید و آثارش در نمایشگاه پیش روی مخاطبان قرار گرفت، میتواند آنها را به فروش برساند، آنهم نه در ایران، زیرا آثار تذهیب در ایران خریدار ندارد.
خریداران خارجی تذهیبهای ایرانی چه کسانی هستند؟
اغلب مخاطبان و خریداران تذهیبهای ایرانی کشورهای عربی هستند. ترکیه نیز در حال حاضر فعال است و آثار بسیاری را جذب میکند اما مشکل اینجاست که خارجیها آثار ایرانی را بدون امضا میخرند. متاسفانه یکی از شروط خریداران خارجی این است که هنرمندان امضای خود را بتراشند و از اثر حذف کنند. این کار نوعی سرقت و دزدی ازهنر ایرانی و اجحاف در حق ایرانیانی است که برای ماندگاری و ارتقاء هنر تذهیب تلاش کردهاند و میکنند.
سال ۱۳۹۵ بود که امارات متحده عربی قصد داشت هنر تذهیب را به نام خودش ثبت کند!
بله درست است. زمانی هم که قرار بود نمایشگاه فرهنگ و هنر اسلامی در ابوظبی تاسیس شود، حدود نود درصد آثارش از ایران رفته بود.
در این نمایشگاه نام هنرمندان ایرانی پای آثارشان ثبت شده است؟
خیر. آثاری که امضا دارند نیز اسامی درستی ندارند. درست است که اسامی در این هنر عربی است، اما تذهیب متعلق به ایران است و میخواهند آن را به نام جهان عرب ثبت کنند.
شاید دلیل این اتفاق این است که عموم مردم ایران و دیگر کشورها، هنر تذهیب را محدود به دین و کتب مذهبی میدانند. آیا مبنا و محوریت تذهیب واقعا قرآن کریم و دیگر کتب مذهبی است؟
خیر اینگونه نیست. من به کشورهای خارجی نیز رفتهام و ضمن برگزاری نمایشگاه، از نمایشگاههای مختلف نیز دیدن کردهام. واقعا نمیتوانم گفت تذهیب مختص به مذهب است. جالب است که هنرمندی آمریکایی به نمایشگاه من آمده بود و آنقدر جذب شده بود که تذهیب را هنری مستقل میدانست. واقعا هم نمیتوان تذهیب را صرفا مذهبی دانست. یادم هست به فستیوالی خارجی رفتم که هنرمندان کشورهای مختلف در آن حضور یافته بودند. موضوع جالب این بود که هنرمندان و مخاطبان غیر مسلمان بیشتر جذب تذهیب شده بودند و آثار مربوط به آن برایشان جاذبه بیشتری داشت.
در این زمینه تذهیب نیز مانند خوشنویسی است.
بله. با اینکه مخاطبان و هنرمندان غیر فارسی زبان معنی ابیات و اشعار و آیات و روایات را نمیدانند اما به فرمها و وجهه گرافیکی آثار توجه بیشتری دارند. اتفاق جالب دیگر این بود که یک پزشک خانم فرانسوی که از نمایشگاهم بازدید کرد، یکی از آثارم را خرید. چنین اتفاقاتی به هنرمندان ما انگیزه میدهد و واقعا هم از اهالی کشورهای خارجی چنین توقعی نیست.
در ایران وضعیت فروش نمایشگاههایتان به چه صورت است؟
بسیاری مواقع در مسابقات و رویدادهای داخل کشور ثبتنام کردهام، اما اثرم روی دیوار نرفته است. این یعنی کارشناسان و داوران مربوطه کارم را تایید نکردهاند که حتی روی دیوار نمایشگاه برود. چنین مواردی معضلاتی هستند که پیش روی هنرمندان عرصه تذهیب قرار دارند. شما حساب کنید شخصا در ایران حتی یک اثرم فروش نرفته است. متاسفانه در جشنواره هنرهای تجسمی فجر که یکی از رویدادهای مهم کشور است نیز بخش فروش وجود ندارد. مگر اینکه سازمانی چون میراث فرهنگی ورود کند و در این زمینه به تبلیغات بپردازد که این رویه نیز وجود ندارد.
چند بار در جشنواره تجسمی فجر شرکت کردهاید؟
به جز این دوره در دوره هشتم و یازدهم جشنواره تجسمی فجر حضور یافتهام و جایزه لوح سیمین به من تعلق گرفت.
با توجه به تجربه حضورتان در دورههای قبلی جشنواره تجسمی فجر، سیزدهمین دوره این رویداد را چگونه دیدید و کم و کیف آثار شرکتکننده در بخش تذهیب چگونه ارزیابی میکنید.
من در روز افتتاحیه جشنواره تجسمی به موسسه فرهنگی هنری صبا رفتم و از آثار شرکتکنندگان دیدن کردم. همه بخشها به جز تذهیب را خوب و متنوع دیدم. متاسفانه تعداد هنرمندان حضور یافته در بخش تذهیب بسیار کم بود و تنها دو، سه نفر در این بخش حضور یافتهاند. مطمئنا حضور فقط سه اثر در این بخش زمینه را برای رقابت هنرمندان این عرصه فراهم نمیکند و اگر تعداد آثار بیشتر بود این امکان وجود داشت که نحوه داوریها نیز عادلانهتر باشد. از طرفی انتخاب یک اثر از میان سه اثر کار دشواری نیست. به نظرم اگر مثلا به جای سه اثر، سی اثر در جشنواره حضور مییافت و از میان آنها سه اثر روی دیوار نمایشگاه میرفت و در ادامه یکی از آنها به عنوان اثر برتر انتخاب میشد، برای شرکتکنندگان نیز جذابیت بیشتری داشت؛ زیرا این اتفاق بر اساس رقابت و چالش رخ میداد و خب هنرمندان برای تلاش بیشتر و بهتر به این چالشها و رقابتها نیاز دارند. شاید بهتر بود برگزارکنندگان حین انتشار فراخوان بهتر و گستردهتر اطلاعرسانی کنند که اینطور نبوده است. یادم هست دو سال پیش فراخوان را برای من ارسال کرده بودند و من نیز آن را برای همه دوستان و شاگردانم فرستادم.
با توجه به اینکه فروش آثار تذهیب و دیگر هنرهای مشابه بازار مشخصی ندارد، ایجاد بخش فروش برای هنرمندان چه نفعی دارد و اگر سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی چنین امکانی را مهیا میکرد چه اتفاقات مثبتی رخ میداد؟
مطمئنا ایجاد بخش فروش برخی از مشکلات هنرمندان را رفع خواهد کرد. من بسیاری از شرکتکنندگان جشنواره هنرهای تجسمی را میشناسم و برای برخی (قلمزنان و مشبک کارها) طراحی اثر میکنم، بر همین اساس میدانم اغلب آنها مانند خودم دغدغه درآمد دارند.
به طور ضمنی هزینه ساخت یک اثر برای شما چقدر تمام میشود.
هرگاه برای ساخت یک اثر طلا سفارش میدهم باید حدود ده، پانزده میلیون هزینه کنم. پرداخت چنین هزینهای برای بچههایی که جزو اقشار ضعیف جامعهاند بسیار دشوار است. من خودم اهل مناطق جنوب شهر هستم و پدرم درآمد بالایی ندارد و خودم هزینههای کارهایام را تامین میکنم.
این هزینه چگونه تامین میشود زمانی که آثارتان در ایران خریدار ندارد؟
برای انجام این کار باید سفارشهای بسیار بگیرم و ساعات بسیار زیادی صرف کنم. اغلب سفارشهای من از سوی مخاطبان کشورهای عربی است. البته این رویه توسط تعامل با چند استاد ایرانی به سرانجام میرسند. یعنی مخاطبان کشورهای عرب زبان به چند استاد به نام ایرانی اعتماد دارند و سفارششان را به آنها میدهند و آن استادان نیز با کمک من و دیگر هنرجویان به ساخت و ارائه آثار میپردازند.
با توجه به گرانی طلا، و وجود استادان ایرانی سفارش گیرنده، این رویه از نظر مالی برای شما سودی به همراه دارد؟
معمولا سفارش دهندگان خارجی همان ابتدای کار هزینه طلا را میپردازند یا حتی خودشان آن را تهیه میکنند. اما طلای آثاری که به میل خودم ساخته میشوند، توسط خودم و با هزینه خودم خریداری میشود. من تا آن حد کارم را دوست دارم که اگر لازم شود کلیهام را میفروشم تا هزینههای مربوطه را تامین کنم. حتی کمر و چشمهایم آسیب دیده و الان نیز در بیمارستان بستری هستم، اما باز هم کارم را دوست دارم و نمیتوانم هنر تذهیب را رها کنم.
آیا رشته تذهیب انجمن دارد؟
خیر. نه تنها رشته تذهب، بلکه هنر نگارگری نیز انجمن ندارد و هنرمندان این عرصه خودشان با هزینه خودشان کار میکنند، بلکه بازاری پیدا کنند و سفارشی بگیرند. فعالیت هنرمندان تذهیب کاملا خودجوش است و اساس آن عشق و علاقه است.
همه اینها در حالی است که هنرمندان بسیاری در زمینه تذهیب فعالیت میکنند.
شاید ظاهرا همینطور باشد. اما بیشتر فعالان این عرصه اهل کپی کاری هستند و تعداد چنین افرادی بیشمار است. در ایران تعداد تذهیبکارانی که بر اساس خلاقیت خودشان کار میکنند، دو، سه نفر بیشتر نیستند. به طور معمول زمانی که یک تذهیب کار اثری خلاقانه میسازد همه فعالان تا سه، چهار سال همان را کپی میکنند. بنا به همین دلایل کاش آن چند نفر معدود که در آثارشان نو آوری میکنند را بیشتر قدر بدانیم. خودم ۹ سال پیش اولین اثرم را به نمایشگاه فرستادم که بسیار مورد نقد و حتی تمسخر قرار گرفت و جایزهای نیز نبرد. اما همان اثر نادیده انگاشته شده، که بر اساس نوآوری خلق شده بود تا مدتها مورد توجه دیگر فعالان تذهیب قرار گرفته بود و آنها آثارشان را شبیه کار من میساختند! به نظرم چنین کارهایی که گاه از چند اثر کپی میشوند نوعی کولاژند و کولاژ نیز یعنی نقاشی کودک!
کتابها و منابع پژوهشی و آموزشی تا چه حد از نابسامانیهای موجود میکاهد؟
از آنجایی که تذهیب هنری مستقل نیست و زیرشاخه حساب میشود، طبیعتا در زمینه آثار مکتوب نیز کمبودهایی دارد. درباره تذهیب منابع غنی وجود ندارد و مستندترین و با ارزشترین در این رابطه کتاب «شاهکارهای نگارگری ایران» اثر جمعی از نویسندگان انتشارات موزه هنرهای معاصر تهران است. این اثر هنرجویان را نسبت به دورههای مختلف و نحوه ارائه تذهیبها آگاه خواهد کرد. باقی کتابها، اثر افرادی است که صرفا میخواستهاند کتابی را درباره این هنر به چاپ برسانند، در حالی که نویسندگان مذکور هیچ درکی از تذهیب ندارند و با جمعآوری چند عکس و درج مطالب و اطلاعاتی غلط در کنار آنها، خود را مولف و نویسنده میدانند. این موضوع را نیز مدنظر داشته باشید که تذهیب طی ده، دوازده سال اخیر تا حدودی در ایران پا گرفته، که دلیل این اتفاق نیز وجود جشنوارههای خارجی است. اغلب این رویدادها در اعضای آثار مبالغی را پرداخت میکنند و این موضوع مورد توجه تذهیبکاران ایرانی قرار گرفته است. اغلب تذهیبکاران کارشان این است که آثار دورهای را کپی کنند و به واسطه آنها در نمایشگاهی خارجی حضور یابند و در اعضای کار ارائه شدهشان که امضایی هم ندارد، پنجاه میلیون یا صد میلیون دریافت کنند. در نهایت طی گذشت زمان مشخص خواهد شد که کدام هنرمندان آثار اورجینال و خلاقانه ارائه کردهاند و چه کسانی اهل کپی کاری بودهاند و در اعضای مبالغی آثاری را ساختهاند. به نظرم برای ارتقا هنر تذهیب باید منتظر تغییر سیستم آموزشی باشیم. هدف از برگزاری جشنواره نیز باید حمایت از هنرجویان نسل جوان باشد نه پرداختن به هنرمندانی که کار را یاد گرفتهاند و آثار خوب و با ارزش تولید میکنند. افراد حرفهای به مبلغ دو، سه میلیون جشنواره نیاز ندارند بلکه باید توسط دولت و دستگاههای مرتبط حمایت شوند تا آموزش دهندگان خوبی باشند.
از فعالیتهای آینده بگویید.
نمایشگاهی انفرادی دارم که قرار بود امسال در ابوظبی برگزار شود اما به دلیل وجود بیماری کرونا هنوز این امکان فراهم نشده است. این اتفاق به پس از واکسیناسیون کشور امارات موکول شده و طی آن قرار است به مدت سه ماه نیز در ابوظبی کلاس آموزشی برگزار کنم.