شیما آقایی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
گرافیک محیطی از فشارهای روانی و عصبی مردم خواهد کاست/ درباره نقاشی سه بعدی هیچ منبع و مرجعی در ایران وجود ندارد
شیما آقایی (گرافیست و نقاش) که با اثر «خواب غفلت» در جشنواره تجسمی فجر امسال شرکت کرده، درباره هنرهای تعاملی و چند و چون نقاشی سهبعدی و وضعیت آموزشی و اجرایی آن در ایران، توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان زیر شاخههای متعدد هنرهای تجسمی طی سالهای اخیر هنرهای دیگری ایجاد شدهاند که از آنها به عنوان هنرهای جدید یاد میشود. ویدئوآرت، پرفورمنسآرت، چیدمان از جمله مقولاتی هستند که در زیر مجموعه هنرهای جدید قرار میگیرند.
سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر از روز شنبه ۱۸بهمنماه آغاز شده و تا ۳۰ بهمن ماه به کار خود ادامه میدهد. بازدید از نمایشگاه این جشنواره به صورت حضوری با رعایت پروتکل هااز ساعت ۱۰ تا ۱۸ هر روز و همچنین مجازی در دسترس است.
شیما آقایی فارغالتحصیل رشته گرافیک و نقاش سبک سهبعدی یکی از شرکتکنندگانی است که با اثر «خواب غفلت» در بخش هنرهای جدید جشنواره امسال حضور یافته است. او طی گفتگو با ایلنا درباره گرافیک محیطی، هنر تعاملی و نقاشی سهبعدی و وضعیت آن در ایران توضیحاتی ارائه کرد.
آقایی درباره اثری که به سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی ارائه کرده، گفت: عنوان اثرم «خواب غفلت» است. این اثر چیدمانی از زنگولههایی است که از سقف آویزان هستند و زیر آنها یعنی کف سالن را با پشم پوشاندهام. برای این اثر شعری از پروین اعتصامی را دست مایه قرار دادهام. زنده یاد پروین اعتصامی در این شعر ماجرای چوپانی را روایت میکند که به خواب میرود و در همین حین گرگی میآید گله احشام را میبرد. این خواب غفلت در زندگی ما نیز وجود دارد.
از سابقه حضورتان در جشنواره تجسمی فجر بگویید و اینکه دوره سیزدهم را چگونه دیدید؟
سال ۱۳۹۵ در جشنواره هنرهای تجسمی فجر حضور داشتم و اثرم یک نقاشی سه بعدی بود. پس از آن دوره دیگر در جشنواره حضور نداشتم و امسال دومین حضور من در این رویداد است. به نظرم یکی از اتفاقات خوبی که در جشنواره امسال رخ داد و باعث خوشحالی من شد، افزوده شدن بخشی با عنوان هنرهای جدید به دیگر بخشها است. این اتفاق بر جذابیت جشنواره میافزاید. از طرفی موضوع پایانه نامه مقطع کارشناسی ارشد من نقاشی سه بعدی بود و خب این رشته هنری به نوعی زیر مجموعه هنرهای جدید است و در دسته هنرهای تعاملی قرار میگیرد. من سالهاست به نقاشی سه بعدی علاقه دارم و در این زمینه فعالیت کردهام و زمانی که امسال متوجه شدم جشنواره بخشی با این عنوان دارد از حضور در آن استقبال کردم و خداراشکر اثرم نیز توسط هیئت انتخاب پذیرفته شد.
اگر بخواهیم تعریفی از هنرهای جدید ارائه دهیم آن تعریف از نظر شما چه خواهد بود؟
هنرهای جدید شاخههای مختلف دارد که هرکدام از آنها تعریف مختص به خود را دارند. ولی به طور کلی میتوان گفت هنرهای جدید کاملا با دیگر هنرهای زیر مجموعه هنرهای تجسمی متفاوت است. مهمترین موضوعی که در هنرهای جدید وجود دارد تعامل مخاطب با آثار مربوط به آنهاست که این مسئله بر جذابیت آن بسیار میافزاید.
تعاملی که میگویید چیزی شبیه پرفورمنس را رقم میزند.
بله همینطور است و اتفاقا پرفورمنس آرت نیز یکی از زیر شاخههای هنرهای جدید است. من خودم گرافیست هستم و از این منظر باید بگویم هنرهای جدید حتی میتواند در تبلیغات نیز بسیار مورد استفاده قرار گیرد و بر نحوه انجام آن تاثیرات موثر و مثبتی خواهد داشت، کمااینکه مقوله تبلیغات در بسیاری از کشورها بر اساس هنرهای جدید انجام میشود و عوامل مربوطه در این زمینه از شاخههای مختلف آن بهره میبرند. امیدوارم ما نیز در کشور از هنرهای جدید در جهت تبلیغات بهتر استفاده کنیم.
در رشته ارتباط تصویری که در دانشگاهها تدریس میشود، زیر شاخهای وجود دارد با نام گرافیک محیطی. این گرافیک محیطی و آثار مربوط به آن چه دستاوردهایی برای جامعه خواهد داشت؟
با توجه به شرایط کشور در دنیای امروز، مردم جامعه چه از نظر اقتصادی و هر آنچه که تصور کنید، فشارهای مختلفی را تجربه میکنند و خب کرونا نیز بیش از یک سال است که بر دیگر مشکلات موجود افزوده است. در مجموع بیکاری و بیماری و همه مشکلات خرد و کلان دیگر فشار و استرسهای عصبی بسیاری را برای افراد رقم زده اند. اینجاست که گرافیک محیطی به کار میآید و میتوان توسط آن بخشی از استرسها و فشارهای روحی و روانی و عصبی مردم را تا حدودی خنثی کنیم. نقاشی سه بعدی نیز چنین خاصیتی دارد. وجود یک اثر سه بعدی در یک پارک، خیابان، نمایشگاه و هر فضای دیگر میتواند مخاطبان را حتی برای دقایقی سرگرم کند و آنها را از فضای ذهنی قبلی بیرون آورد و باعث شود از مشکلاتی که دارند، فارغ شوند.
البته مقوله تعامل مخاطب با اثر به نوعی در همه هنرها وجود دارد.
بله درست است. اما اتفاق قبل توجهی که در نقاشی سه بعدی میافتد، این است که مخاطب میتواند جزیی از اثر باشد.
چند سال پیش در نمایشگاهی اثری از شما نمایش داده شد که موضوعش دایناسوری بود که از قاب دو بعدی بیرون آمده بود. منظورتان چنین آثاری است؟
بله اثری که میگویید چنین خاصیتی داشت و مخاطب میتوانست جزیی از آن باشد. در حالت معمول و در نقاشیهای مختلف با هر سبکی، مخاطب صرفا به دیدن یک نقاشی میپردازد و تنها اتفاق که میافتد همان نظاره کردن است. اما همان مخاطب در برخی هنرهای تعاملی جزیی از اثر خواهد بود. مثلا زمانی که عکس میگیرد، آن عکس ثبت شده، یک اثر هنری است که مخاطب جزیی از آن خواهد بود. چنین اتفاقی برای مخاطبان نیز جذاب است.
البته باید یادآور شد چنین آثاری در ایران و دیگر کشورها از گذشته وجود داشتهاند و این اتفاق به خودی خود خیلی نو نیست، فقط شاید نام و عنوان مشخصی نداشته است.
بله. اگر بخواهم به طور مشخص از پیشینه نقاشی سه بعدی صحبت کنم، باید بگویم قدمت آن بسیار زیاد است. اگر توجه کنیم در نقاشیهای بسیار قدیمی فضاسازیها منجر به خلق آثار سه بعدی شده است که سقف کلیساها و نقاشیهای انجام شده روی آنها نمونه بارز وجود این رشته در گذشتههای دور است. به جز این برخی آثار هنرمندان گذشته، فضاسازی نقاشی سه بعدی داشته اند.
برای رسیدن به استانداردهای لازم در ارائه آثار محیطی، چقدر فعالیت دیگر نقاشان خارجی را دنبال میکنید؟
به هرحال وجود اینترنت و فضاها و پلتفرمهای مختلف امکان جستجو را سهلتر کرده و از آنجایی که هنرهای محیظی و نقاشیهای سه بعدی برایم خیلی جذاب است، حداقل یک ساعت در روز را به دیدن آثار هنرمندان خارجی اختصاص میدهم. البته لازم میدانم در این زمینه از استادم آقای سید نظام امامی فر و کمکهای راهگشا و راهنماییهای بسیار موثر ایشان تشکر کنم. ایشان باعث شدند دیدم نسبت به این هنر عوض شود و مسیر درستتری را پیش گیرم.
برخلاف تصور منابع بسیار کمی درباره هنرهای محیطی در ایران وجود دارد که این اتفاق باعث شده اطلاعات زیادی از این هنر دسترس نباشد.
بله این کاستی وجود دارد و به همین دلیل مدتی است به این موضوع فکر میکنم که انجام کارهای تحقیقاتی پژوهشی بپردازم. متاسفانه درباره نقاشی سه بعدی به هیچ وجه منبع و مرجعی در ایران وجود ندارد و این را زمانی که مشغول نگارش پایانامهام بودم متوجه شدم. زمانی که تحقیقاتم را آغاز کردم با هیچ کتاب یا منبع ایرانی مواجه نشدم به همین دلیل به ترجمه آثار و منابع خارجی پرداختم و با هنرمندان و اساتید خارجی مکاتبه کردم و از آنها توضیح خواستم؛ زیرا حتی درباره قواعد و قوانینی این رشته اطلاعاتی در دست نیست. بر اساس شواهد خودم، میدانم که نقاشی سه بعدی در ایران علاقمندان بسیار دارد. در دانشگاههای داخل کشور نیز چنین رشتهای وجود ندارد و به همین دلیل تمایل دارم در یکی از دانشگاههای خارجی ادامه تحصیل دهم و «اینتراکتیوآرت» بخوانم.
یعنی در دانشگاه حتی به طور ضمنی هم به نقاشی سه بعدی پرداخته نمیشود؟
موضوع این است که این رشته استادی ندارد که در دانشگاهها به تدریس آن پرداخته شود و من در این زمینه به جز آقای امامی فر، شخص دیگری را سراغ ندارم. صراحتا میگویم که ایشان تنها فردی است که درباره نقاشی سه بعدی اطلاعات بسیار دارد و دارای تخصص است. البته قصدم جسارت به دیگر اساتید نیست و شاید چنین افرادی وجود دارند و من با آنها در ارتباط نبودهام.
آیا تاکنون نمایشگاهی از آثار سه بعدی در ایران برگزار شده است؟
من اولین نفری بودم که در کشور پایانه نامهای با موضوع نقاشی سه بعدی را ارائه کردم و اولین نمایشگاه در این زمینه نیز توسط من و دیگر دوستان در قالب گروهی برگزار شد. تابلوی دایناسوری که به آن اشاره کردید نیز در همین نمایشگاه پیش روی مخاطبان قرار گرفت. به دلیلعدم وجود چنین رویدادهایی در گذشته، برای مخاطبانی که میآمدند درباره اثر و نقاشی سه بعدی توضیحاتی میدادیم. بازدیدکنندگان بسیار داشتیم و آن نمایشگاه بازخوردهای خوبی را برایمان به همراه داشت. مثلا اینکه پس از نمایشگاه ورکشاپهای مختلفی درباره آن و در زمینه نقاشی سه بعدی برگزار شد که استاد امامی فر در آنها حضور یافتند و من نیز همراشان بودم.
در دیگر کشورها برای برگزاری نمایشگاههای هنرهای خاصی چون نقاشی سه بعدی، مکانهای تخصصی جداگانهای در نظر گرفته میشود. در ایران چنین امکانی فراهم است؟
آنطور که شنیدهام، مکانی برای ارائه آثار سه بعدی ایجاد شده که به دلیل مشغله کاری هنوز موفق به دیدنش نشدهام.
با چه اثری در سیزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی حضور یافتهاید؟
عنوان اثری که به جشنواره امسال ارائه دادهام «خواب غفلت» است. این اثر چیدمانی از زنگولههایی است که از سقف هستند و زیر آن یعنی کف سالن را با پشم پوشاندهام. برای این اثر شعری از پروین اعتصامی را دست مایه قرار دادهام. زنده یاد پروین اعتصامی در این شعر ماجرای چوپانی را روایت میکند که به خواب میرود و در همین حین گرگی میآید و گله احشام را میبرد. این خواب غفلت در زندگی ما نیز وجود دارد و اگر رخ دهد، شاید آنچه که خیلی برایمان با ارزش است یا دارایی ما محسوب میشود، از دست برود. آن دارایی صرفا مال نیست و شاید فردی باشد که او را دوست میداریم. برای پرداختن به این مضمون زنگوله اِلِمانی سمبولیک است که صدای آن باعث بیداریمان میشود و پشمها نیز بازمانده گله یا داشتهای است که از دست رفته است. آنچه برایم اهمیت داشته این بود که مخاطب با اثر تعامل برقرار کند و برای رسیدن به این هدف ریسمانی وجود دارد که به واسطه کشیدن آن زنگولهها به صدا در میآیند. نورپردازی نیز به گونهای طراحی شده که سایه زنگولهها را نیز داشته باشیم.
از مکانی که اثر در آن جاگذاری شده، رضایت دارید؟
بله راضی هستم، اما به نظرم فضای فرهنگسرای صبا برای برگزاری نمایشگاه مناسب نیست. در دوره قبلی که در آن حضور داشتم نمایشگاه در موزه هنرهای معاصر برگزار شده بود که مکان و فضای بسیار مناسبی دارد.
ورکشاپهای برگزار شده در جشنواره امسال را چگونه دیدید؟
اتفاق خوبی که امسال شاهدش بودیم، افزوده شدن بخش عیدیسازی است که جذابیتهای خاص خودش را دارد. شخصا خیلی مشتاق بودم در این بخش حضور یابم اما متاسفانه ساعات و روزهای برگزاری آن این اجازه را به من داد. افزوده شدن عیدسازی که سنتی قدیمی است در کنار بخش جدیدی با عنوان هنرهای جدید، جشنواره امسال را نسبت به دورههای قبل بسیار متفاوت کرده است.
از فعالیتهای آیندهتان بگویید.
متاسفانه بیماری کرونا گرفتاریهای متعددی را برای مردم ایجاد کرده و انشالله قصد دارم پس از بازگشت به شرایط عادی، نمایشگاهی برگزار کنم و به جز این میخواهم به نگارش مقالههای مختلف بپردازم. تلاش دیگرم این است که راجع به هنرهای جدید، بخصوص هنرهای تعاملی بنویسم و حال مشغول پژوهش و تحقیق و جمع آوری مطالب هستم.