یادداشتی از یاسر موحدفرد؛
هنر فاخر موسیقی در نگرههای حکیمان ایرانی اسلامی
حکیمان، اندیشمندان و فیلسوفان ایرانی اسلامی از آن روی که هنر فاخر موسیقی با حقیقتی سر و کار دارد که همه موجودیت آدمی، سعادت و شقاوت دنیوی گذرا و نیکبختی و نگونبختی اخروی جاویدان خود را از آن او میدانند که آن همان نفس، روح، من و شخصیت جاودانی اوست، بدین روی هیچ اندیشمند و متفکری که خود را در این زندگانی مسوول میداند، نباید با اندکی دلیلهای توجیهی، تکلیف نفس یا روح انسانی را با پدیده موسیقی یکسره نماید.
موسیقی در مفهوم، دانشی ذهنی و تجریدی در گستره دانش ریاضی و یکی از شاخههای حکمت و فلسفه به معنای عام آن مورد توجه اندیشمندان ایرانی اسلامی قرار گرفته و پیوسته با عنوانهای علم، صناعت ویا فن همراه شده است؛ بدین روی دستهبندی دانشهای بشری در حکمت ایرانی اسلامی میبایست مورد بررسی قرار گیرد.
فیلسوفان ایرانی اسلامی، دانشهای بشری را حکمت میخواندند و آن را به سه دسته اساسی دستهبندی میکردند:
۱- طبیعیات (علم سفلا)؛
۲- ریاضیات (علم وسطا)؛
۳- الهیات (علم اعلا)؛
در این میان حکیم پورسینا، دانش منطق را بر این دستهبندی افزود و بر این باور بود که میانهروی و رعایت اعتدال در پرداختن به موسیقی موجب لذت شده و البته افراط و زیادهروی در آن سبب کراهت خواهد شد.
دانش ریاضی در دستهبندی حکیمان ایرانی اسلامی نیز به چهار دسته دیگر دستهبندی میشد:
۱- هندسه (مجسطی)؛
۲- حساب (ارثماطیقی)؛
۳- نجوم (فلکیات)؛
۴- موسیقی (صناعت علوم)؛
نگرههای حکیمان الهی در زمینه هنر موسیقی
ابونصر فارابی به عنوان فیلسوفی معنویتگرا، موسیقی را از نظر تاثیرگذاری بر روح و جان آدمی، چنین دستهبندی نموده است:
۱- موسیقی نشاطانگیز (مُلِذ): برای ایجاد آسایش و رفع کسالت؛
۲- موسیقی احساسانگیز (مُنفَعِل): برای بیدارسازی احساسها و تحریک عاطفهها؛
۳- موسیقی خیالانگیز (مُخَیِل): برای تحریک قوای ذهنی و نیروی عقلی؛
اخوانُ الصفا، گروهی از فیلسوفان شیعی به شمار میرفتهاند که مخفیانه برای مبارزه فرهنگی با خفقان روزگار خویش ۵۲ رساله علمی به زبان عربی نشر دادند. آنان در زمینه موسیقی نیز کتاب رساله پنجم در موسیقی را به رشته تحریر درآوردند و بر نگره موسیقی علوی و آسمانی باور قطعی داشتند. حکیمان الهی اما در موسیقی، همانند شعر توانستند راه تفکر و اندیشه دینی را بگشایند و موسیقی یونانی و ایرانی را به موسیقی آنجهانی و الوهی دیگرگون سازند؛ از دیگر سو اندیشه اسلامی را با نگره فیثاغورثی درباره عهد الست و عالم ذر پیوند دادند و پیوستگی تاثیر روحانی موسیقی بر روح آدمی را امری ازلی دانستند و به هنگام گوش فرادادن موسیقی بار دیگر کلام حق را به گوشها شنواندند.
نگرههای اندیشمندان دینی در زمینه هنر موسیقی
در اندیشههای دینی که سراسر به پیشرفت و سیر تکاملی آدمی میاندیشد از هنر و به ویژه موسیقی، توقع تعالی و انتظار ارتقای روحی انسانها را دارد، نه آنکه او را تخدیر کند؛ از این روی همه پژوهشگران دینی و فقیهان اسلامی، ویژه اندیشمندان شیعی از محمدباقر سبزواری تا امام خمینی از دیدگاه مبانی فقهی به پدیدار نمودن و بیان کردن حکم و موضوع دو مقوله هنر موسیقی پرداختهاند:
۱- غنای صوت انسانی؛
۲- ابزار و سازهای موسیقی؛
گونههای موسیقی از دیدگاه فیلسوفان ایرانی اسلامی
حکیمان و فیلسوفان ایرانی اسلامی از ابونصر فارابی تا علامه محمدتقی جعفری، فن و هنر موسیقی را بر دو دسته، تقسیمبندی کردهاند:
الف- شکل درونی و ذاتی موسیقی: هیجانها و انفعالها و فعالیتهای روانی که بدان محتوای اولی موسیقی هم گفتهاند.
ب- هویت نغمه و نوای موسیقی: کیفیتها و حالتهای روانی که آن را محتوای اصلی موسیقی نیز نام نهادند؛
بنابراین نغمههای موسیقی ذاتا چیزی را به درون آدمی نمیافزاید بلکه آن اموری را که در درون هر شخص وجود دارد، تحریک میکند؛ به تعبیر جلال الدین مولوی بلخی، موسیقی حالتهای درونی آدمی را رخ مینمایاند و به دیگر سخن، آنچنان را آنچنانتر میکند! پس موسیقی محتوایش حماسه، محبت، عشق و یا اندوه نیست بلکه این عنصرهای رسوبیافته در درون من است که با ورود موجهای موسیقایی به درون من، میجوشد و تحریک میشود؛ بدین معنا که شکل موسیقی، عامل محرک احساسها و هیجانهای من است، نه محتوای موسیقی.
نتیجه آنکه هنر موسیقی آن بخشی از عاطفهها و احساسهای آدمی را برمیانگیزد که مربوط به آن سطح نفس انسان است که مجاور برون ذات هر شخص بوده و بیشتر این پدیدهها اما محصول محیط فرهنگی در نژادهای گوناگون و میراث فرهنگی در ملتهای گوناگون گیتی به شمار میرود که به گونه ذاتی، جنبه ماورای طبیعی ندارد.
ویژگی درمانی موسیقی از دیدگاه حکیمان ایرانی اسلامی
صفیالدین ارموی در پژوهشهای خویش، حکیمان را همردیف پزشکان قلمداد مینماید و از خاصیتهای درمانی موسیقی از دیدگاه حکیمان ایرانی اسلامی یاد میکند. حکیم پورسینا درباره تاثیر درمانی موسیقی به بحثهای بسیار تخصصی پرداخته و به مفهوم فاصله مطبوع در موسیقی که امروزه از آن به کنسونانس هارمونیک یاد میکنند، اشارههای ویژهای دارد و از دیگر سو در زمینه موسیقیدرمانی اشارههای دقیقی دارد. برخی از عارفان ایرانی اسلامی نیز نظم و فن دقیق موسیقی و لذت و علاقه فراوان مردم بدان را ناشی از نظم حاکم بر کیهان و از نغمههای موسیقی عالم بالا و از ملکوت اعلا میدانند؛ به همین روی نگارندگان رسالههای اخوانالصفا نیز موسیقی را متعلق به عالم قدس و ملکوت میپندارد.
عکس: تزئینی است/ سماع دراویش موزه متروپولیتن- نیویورک، منسوب به بهزاد